تنهایی زن: افسانه و واقعیت یا آهنگ غم انگیز درباره آمار

تصویری: تنهایی زن: افسانه و واقعیت یا آهنگ غم انگیز درباره آمار

تصویری: تنهایی زن: افسانه و واقعیت یا آهنگ غم انگیز درباره آمار
تصویری: عاشق نشو ای دل . . . . با تنهایی سر کن 2024, ممکن است
تنهایی زن: افسانه و واقعیت یا آهنگ غم انگیز درباره آمار
تنهایی زن: افسانه و واقعیت یا آهنگ غم انگیز درباره آمار
Anonim

"دختران ایستاده اند ، کنار دست ایستاده اند و دستمال را در دستان خود می کشند." تحت این کلمات ناامید کننده ، بیش از یک نسل از زنان شوروی و پسا شوروی بزرگ شده اند. و بسیاری دیگر باید با کلمات اشک آور و آرامش بخش مسموم شوند: "… زیرا برای ده دختر ، طبق آمار ، نه پسر …"

اما چقدر زنان مجرد با این آمار احتمالی خود را تسلی می دهند! داستان دو قورباغه را به خاطر بیاورید که در کوزه ای از خامه ترش قرار گرفتند. یکی تصمیم گرفت که جنگیدن بی فایده است ، پنجه هایش را جمع کرد و غرق شد. و نفر دوم دعوا کرد ، پنجه هایش را تکان داد و سرانجام خامه ترش را به کره زد و بیرون پرید. او جایزه - زندگی را دریافت کرد. شما برای دستیابی به خوشبختی زنانه خود چه موضعی دارید؟ آیا حاضرید برای او بجنگید یا فوراً تسلیم خواهید شد و مطیعانه منتظر اوج در یک تخت سرد هستید؟

من اعتراضات شما را پیش بینی می کنم. و رایج ترین چیز به این شکل است: در سن من ، دیگر نمی توانید مردی پیدا کنید. و اصلاً مهم نیست چند ساله هستید طبق گذرنامه خود: 25 ، 30 ، 40 ، 50 ، 60 ، 70 +….

خوب ، بیایید بفهمیم …

کلیشه های رایج در مورد درک یک زن مجرد وجود دارد. و یکی از آنها چنین صدایی دارد: "ازدواج برای زنان دشوارتر از مردان است." بیایید آن را بفهمیم ، آیا واقعاً اینطور است؟ البته ، از نظر تجزیه و تحلیل وضعیت بازار ، تقاضا برای خواستگار به طور قابل توجهی بیش از عرضه است. اما این به هیچ وجه به این معنا نیست که تعداد کمی از مردان هستند که واقعاً مایل به تشکیل خانواده هستند. منظورم آن مردانی است که برای خانواده آماده شده اند.

بنابراین ، مردی که قبلاً در زندگی خود به چیزی رسیده است ، از ثبات مالی خاصی برخوردار است ، و علاقه اولیه جنسی خود را برآورده کرده است. ممکن است بیش از صد "پوست سر" و قلب شکسته در مجموعه او وجود داشته باشد.

در مرحله خاصی از زندگی ، او قبلاً عاشقانه های کوتاه مدت و روابط باربی را بدون تعهد "غرق" کرده بود.

او قبلاً این ایده را پذیرفته است که رابطه جنسی می تواند دلیلی نه تنها برای آشنایی ، بلکه برای چیزی بیشتر باشد.

او در حال حاضر برای ایجاد خانواده آماده است ، او در مورد بچه ها فکر می کند.

او خانه ای ساخت.

درختی کاشت.

او یک پسر می خواهد. یا یک دختر.

اما برای اجرای همه ایده های او کوچکترین چیزی وجود ندارد. IT وجود ندارد. و اینجا سخت ترین قسمت می آید. کجا را نگاه کنیم ، از چه کسی انتخاب کنیم؟

به عنوان یک قاعده ، این مردان "بالای 30 سال" ، کمتر - "زیر 30 سال" ، بیشتر - خوب یا بسیار خوب "بالای 30" هستند.

به طور کلی ، کسانی که هم سن هستند ، به نظر می رسد پیرزن هستند ، به دنبال یک عروس جوان هستند. و به عنوان یک قاعده ، با انتخاب زیبایی 18 ساله که هنوز دیوانه نشده است ، به اندازه کافی با عروسک ها و / یا زندگی بزرگسالان بازی نکرده است و چیزهای زیادی نمی داند ، به زودی شروع به تیراندازی از همه ویژگی های دختران اواخر نوجوانی

و اکنون یک عضو دیگر به ردیف "پدربزرگ" های شکم که در "بچه" های خود در باشگاه ها ، بوتیک ها و استراحتگاه های شیک راه می روند پیوست. و علاوه بر این ، هیچ تضمینی وجود ندارد که چند سال دیگر این بچه با نگهبان ، راننده یا تحویل دهنده پیتزا شاخ های شاخه ای به او ندهد.

اگر او دختران "زیر 30 سال" را در نظر می گیرد ، معمولاً دختران مطلقه در اینجا غالب هستند. یا هنوز شاهزاده خود را ملاقات نکرده اید. دومی فرصتی برای ملاقات شاهزاده خود در اسب سفید به نسبت معکوس با سن او دارند. بیشتر "J." تجربه ، بیشتر مخروط ها را روی سر خود پر کردند. و قوی تر این باور گسترده است که "همه مردان خوب هستند …"

اگر در این سن دختر قبلاً ازدواج کرده است ، یک سوال فوری ایجاد می شود: با یا بدون فرزند؟ اگر "بدون" باشد ، یک شبهه ایجاد می شود: چرا؟ یا بیمار ، یا با مشکلات. و عروس هایی که مشکل دارند محبوب نیستند.

اگر دختری گواهی طلاق دریافت کرد ، در حال حاضر مادر بود ، دوباره این سisesال مطرح می شود: کودک با چه کسی باقی مانده بود؟ البته ، در کشور ما ، در اکثر قریب به اتفاق موارد - با مادرم.

و اگر با پدر است ، پس او چگونه مادر است؟! و اگر با او ، پس چگونه رابطه با فرزندش ایجاد می شود؟ این یک ماهی یا همستر نیست ، این یک فرد کوچک برای زندگی است! این و بسیاری س questionsالات مشابه دیگر در سر داماد ما ایجاد می شود. انصافاً لازم است بگویم که بسیاری از مردان فداکارانه تربیت فرزند زن مورد علاقه خود را بر عهده می گیرند و من بسیاری از چنین خانواده هایی را می شناسم که همه در آن خوشبخت هستند.

اما ، اگر ما در مورد چنگک زدن صحبت کنیم که بسیاری از زوج ها روی آن قدم می گذارند ، اساساً این روابط "نیمه نفوذ پذیر" است.

به گفته اکثر زنان ، مرد باید پول ، زمان ، احساسات را در نسل جوان سرمایه گذاری کند ، به کودک ارثی آموزش دهد-لباس بپوشد.

اما وقتی صحبت از اقدامات آموزشی می شود ، مادر ، به طور معمول ، به فرزند خود شیر می دهد: "این فرزند من است و جرات ندارید او را مجبور به شستن ظروف کنید (اسباب بازی ها را بردارید ، آنها را از سطل بیرون بیاورید ، صدای آنها را بلند کنید) او) ، "و غیره. البته منظور من وضعیتی نیست که مادر کودک را از تنبیه بدنی ناپدری محافظت می کند. این یک داستان دیگر است و در اینجا من کاملاً با "قربانیان" هستم.

متأسفانه ، بسیاری از مادران خود ، ناخودآگاه ، یک مانع غیرقابل حل بین فرزند خود و شوهر فعلی خود ایجاد می کنند. و سپس آنها بسیار متعجب می شوند و اعلام می کنند: "آنها به هیچ وجه نمی توانند ارتباط برقرار کنند!"

در اینجا بسیار مفید است که از خود سالی بپرسید: "نقش من در این کار چیست؟ من چه می کنم (یا نمی کنم) به طوری که محبوب ترین افراد من نمی توانند زبان مشترکی پیدا کنند؟"

من تصور می کنم که بسیاری از دختران به دلیل استدلال فتنه انگیز من آماده سنگسار من هستند و مرا متهم به دفاع از نمایندگان اردوگاه "دشمن" می کنند. اما من ، به عنوان یک رواندرمانگر ، در این مورد طرفی نمی گیرم و ترجیح می دهم بی طرف بمانم. من باید هم به "اتهام" و هم به "دفاع" گوش دهم بدون این که عینیت خود را از دست بدهم.

در اینجا من فقط افسانه را در مورد جایی که شروع کردیم ، افشا می کنم: "ازدواج برای زنان دشوارتر از مردان است." و من این کار را فقط برای این انجام می دهم که محدودیت های درونی مانع از دستیابی به خوشبختی زنانه شما نشود!

توصیه شده: