2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
نویسنده: پوشکاروا سوفیا سرگئونا
موضوع ترس ها بسیار گسترده و چند وجهی است. در این مقاله می خواهم دیدگاه خود را در مورد این مشکل و روش کار نشان دهم.
اکنون من چنین شرایطی را در نظر نمی گیرم که ترس از حفاظت کافی برخوردار باشد ، واضح است که بهتر است از جاده به سمت چراغ سبز عبور کنید و ترس هشدار خطر احتمالی را می دهد.
البته ترس ها زمانی مشکل ساز می شوند که زندگی فرد را در زمینه های مختلف زندگی محدود می کنند: ترس از صحبت در جمع ، ترس از نه گفتن ، ترس از آشنایی با یکدیگر ، ترس از داشتن رابطه ، فوبیا ، حملات وحشت و غیره.
از نظر درمان گشتالت ، مکانیسم های مشترکی برای همه این ترس های به ظاهر متفاوت وجود دارد.
کل جریان اطلاعات قابل دستیابی به طور مشروط به سه منطقه بزرگ تقسیم می شود:
ریشه بسیاری از مشکلات این است که "منطقه میانی" - دنیای فانتزی ، بیش از حد توسعه یافته و گسترش یافته است. شخص عمدتا در بازتاب ها ، ایده های مربوط به … ، فرضیه ها ، تخیلات حضور دارد
به عنوان مثال ترس از صحبت در جمع را در نظر بگیرید. اجرا هنوز شروع نشده است ، اما شما در حال حاضر ترس شدید را تجربه می کنید: تپش قلب ، لرزش ، تعریق و غیره. چرا؟ تصویری در سرم است که انتظار دارد چه اتفاقی بیفتد: "مردم تماشا می کنند. آنها علاقه ای ندارند ، می خندند و با تمام ظاهر خود نشان می دهند که آن را دوست ندارند. " در اینجا مثالی وجود دارد که توجه منحصراً در منطقه میانی ، منطقه فانتزی است. فرد شروع به تکرار موقعیت های احتمالی با سناریوهای منفی می کند ، در این حالت: "او را دوست نخواهد داشت" ، "مورد قضاوت قرار می گیرد" ، "مورد تمسخر قرار می گیرد" ، "رد می شود" و غیره.
بنابراین ، وضعیت هنوز در واقعیت رخ نداده است ، اما در حال حاضر در ذهن به شکل تخیل ، پیش بینی اتفاق می افتد.
مشکل این است که بین واقعیت و انسان ناسازگاری وجود دارد. به خاطر تخیلات شما ، شما "از دست دادن زمینه واقعیت" زیر پا و "شما به دنیای خیالی پرواز می کنید."
هنگامی که شخص بیشتر در دنیای خیال پردازی ها ، ایده ها است ، ارزیابی مجدد از درک منطقی واقعیت و سرکوب دنیای درونی احساسات و احساسات وجود دارد. این مشکل نامیده می شود "فوق العاده کنترل".
به طور کلی ، کنترل بیش از حد عامل بسیاری از بیماری های روان تنی است.
تخیلات منفی چگونه به وجود می آیند؟
به احتمال زیاد ، نوعی تجربه در گذشته وجود داشته است که بر اساس آن این تصویر شکل گرفته است. این یک تجربه آسیب زا در دوران کودکی است. یا در سن بالغ تر. یا ، شاید ، یک شیوه تربیتی بسیار محافظ ، وقتی سعی می کنند کودک را از همه چیز محافظت کنند: "شما نمی توانید! دست نزن! می افتی! " و غیره.
من از سخنان V. Baskakov درباره ترس خوشم می آید: "بین شخص و زندگی فاصله وجود دارد." این "شکاف" پر از تفکر ، تخیل است و به عمل نمی رسد ، به مشارکت در زندگی نمی رسد ، در نیمه راه توقف وجود دارد.
اغلب در انجمن "بدون رابطه" درخواست هایی را می بینم ، هنگام نزدیک شدن به این درخواست ، معلوم می شود که شخص به دنبال یک رابطه است ، اما "به دلیل تنگی و اضطراب بیش از حد ، آنچه MCH در مورد من فکر می کند ، رفتار خواهم کرد به طور غیرطبیعی ، معمولی من نیست ، من خودم نخواهم بود ، نمی دانم چگونه توضیح دهم "، و سپس کل داستان در ذهن من شکل می گیرد (برای جزئیات بیشتر ، مشاوره نسخه ی نمایشی" بدون رابطه "را ببینید) ، و چرا پس از آن اصلاً کاری انجام دهید ، زیرا به هر حال هیچ نتیجه ای از آن بر نمی آید!
"شکاف" حتی بیشتر می شود ، و آنچه ترسناک است ، بنابراین زندگی می تواند بدون توجه بگذرد.
بنابراین ، وظیفه اصلی روان درمانی ترس ها بازگرداندن ارتباط با واقعیت ، داخلی و خارجی است
تماس با واقعیت حمایتی است که به شما امکان می دهد عمل کرده و نیازهای حیاتی خود را برآورده کنید.
در درمان گشتالت ، پرخاشگری به عنوان "حرکت به سمت" ، یک عمل تلقی می شود. احساس ترس متوقف شدن ، یخ زدن ، نگه داشتن انرژی عمل است.بنابراین ، هنگام کار با ترس ، مطالعه پرخاشگری و راه های بیان آن مرحله مهمی در روان درمانی است.
و در قسمت دوم مقاله خود ، می خواهم آنچه را که از سمینار V.at Baskakov در مورد thanatotherapy آموختم ، به اشتراک بگذارم.
جهت درمان درمانی درمانی بدن محور است ، در روش شناسی آن به درمان گشتالت نزدیک است. شاید بتوان گفت یک رویکرد دوستانه.
در ادامه ما در مورد ترس از مرگ صحبت خواهیم کرد. هرکسی که می ترسد می تواند متوقف شود و نخواند.
مرگ با توجه به اینکه یادگیری برخورد با آن مهم است ، امری وجودی است. ما نمی توانیم از مرگ دوری کنیم ، اما می توانیم بیاموزیم که از مرگ نترسیم و بدون "فاصله" زندگی کنیم.
ترس از مرگ زمانی ظاهر می شود که شما ارتباط خود را با زمان حال و نیازهای واقعی خود قطع کرده اید. هنگامی که شخص نه زندگی خود را می گذراند ، بلکه بر اساس ایده های دریافت شده از خارج ، دوباره کار نمی کند ، اما به سادگی می پذیرد "همه اینطور زندگی می کنند" ، "این درست است" ، "اینطور باید باشد".
در درمان درمانی ، مرگ از طریق نمایش نمادین آن مدل سازی می شود. چنین مدل سازی به این تجربه بسیار نزدیک می شود ، اما در عین حال منجر به شوک نمی شود ، بدن را از بین نمی برد ، اما به دور شدن از الگوهای کلیشه ای کمک می کند.
چندین نوع مرگ نمادین در زندگی ما وجود دارد:
از طریق تمرینات بدنی ، فرد این فرصت را دارد که آرامش عمیقی را تجربه کند. البته این به تدریج اتفاق می افتد. و برای فردی که تحت کنترل مشکل کنترل بیش از حد است ، گاهی اوقات حتی استراحت کردن نیز بسیار دشوار است.
آرامش می تواند آنقدر عمیق شود که کنترل بیش از حد از بین برود ، تماس با زمان حال ، با احساسات ، احساسات وجود دارد.
پس از این تمرین ، ممکن است احساس "صحت" ایجاد شود ، درک بهتری از خود و آنچه می خواهید. آگاهی از ارزش های شخصی و جهت گیری برای زندگی بهتر و روشن تر از زندگی وجود دارد.
سه جهان وجود دارد که در آنها هراسی از مرگ وجود ندارد:
بر این اساس ، با آگاهی از این جهان ها ، ابتدا می توانید ممیزی انجام دهید - چه کاری با آنها دارید؟ و گام دوم این است که برخی از این جهان ها را به زندگی خود اضافه کنید.
مثالهای کاربردی. هنگام برخورد با حملات پانیک ، من مواردی را مشاهده کرده ام که مشتریان عاشق شده اند و حملات پانیک از بین رفته است
و در پایان مقاله ، می خواهم تجربه خود را از نزدیک بودن به مرگ به اشتراک بگذارم.
وقتی پدرم فوت کرد ، برای من یک شوک جهانی بود ، زیرا این اتفاق خیلی سریع رخ داد و او یک شخص بسیار مهم در زندگی من بود و می ماند ، برای چندین ماه روشنایی آگاهی باقی ماند: مرگ آنقدرها هم که به نظر می رسد دور نیست. و - فقط برای مهمترین زمان وجود دارد! برای بقیه وقت کافی نیست. "
خواستم به اشتراک بگذارم:)
من گاهی فیلم هایی می گیرم که در آن به س questionsالات پاسخ می دهم. شما می توانید سوالات خود را در یک پیام شخصی یا در نظرات این مقاله بپرسید ، و من در ویدیوهای خود به جالب ترین سوالات پاسخ خواهم داد!
در نشریات جدید من مشترک شوید!
توصیه شده:
مقابله با آسیب های ناشی از خشونت. واکنش نشان دادن التیامبخش. بستن گشتالت دردناک
ضربه خشونت شاید شدیدترین ضربه در جهان باشد ، زیرا با نقض تمام مرزهای ممکن همراه است: حقوقی ، فیزیکی ، اخلاقی و صمیمی. وارد آوردن آسیب های عظیم به روان در تعیین کننده ترین (در واقع مرکزی) مکان - به جای نیازهای اساسی انسان برای ایمنی ، امنیت و حفاظت.
تماس با مکانیسم های قطع در درمان گشتالت
تماس با مکانیسم های قطع در درمان گشتالت (همجوشی ، درون بینی ، فرافکنی ، بازاندیشی ، خودخواهی). با این حال ، اجازه دهید بلافاصله روشن کنیم که گشتالت درمانی ، برخلاف برخی رویکردهای دیگر ، هدف حمله نیست ، پیروزی یا غلبه بر مقاومت ، بلکه در آگاهی خود توسط مشتری ، به طوری که آنها بیشتر منطبق با شرایط در حال ظهور است "
در مورد مقاومت در درمان گشتالت: مکانیسم های قطع تماس یا راه های ایجاد آن؟
در رویکرد گشتالت ، مقاومت از طریق منشور اشکال وقفه در تماس مشاهده می شود ، که به طور سنتی شامل ادغام ، درون بینی ، فرافکنی ، انحراف ، برگشت به عقب ، خودخواهی و غیره مراحل مختلف در طول مسیر است. از سوی دیگر ، این اشکال از مقاومت راه هایی برای بر هم زدن عملکرد خود هستند.
گزیده ای از افسانه ها برای درمان ترس های دوران کودکی
نویسنده: آنتونینا اوکسانیچ ، روانشناس کودک و خانواده ، درمانگر گشتالت. هنگام مواجهه با ترس های دوران کودکی ، والدین در مورد چگونگی کمک به فرزند خود برای مقابله با آنها دچار سردرگمی می شوند. ترس کودکان از کجا می آید و چگونه درمان افسانه ای به بچه ها کمک می کند - اجازه دهید بحث کنیم.
ترس های دوران کودکی راه های غلبه بر
والدین بیشتر اوقات وقتی فرزندانشان می ترسند چه می کنند؟ آنها شروع به صحبت در مورد این می کنند که در اینجا چیزی برای ترس وجود ندارد ، هیچ چیز وحشتناکی در شخصیت های تاریک ، افسانه ای ، سگ ها ، تزریقات و غیره وجود ندارد. اصلا. به عبارت دیگر ، آنها شروع به بی ارزش کردن احساسات کودک می کنند و حتی بدتر ، کودک را با این احساس ناخوشایند تنها می گذارند.