پنج افسانه عزت نفس که باید از آنها دست بکشید

تصویری: پنج افسانه عزت نفس که باید از آنها دست بکشید

تصویری: پنج افسانه عزت نفس که باید از آنها دست بکشید
تصویری: 28 панфиловцев. Самая полная версия. Panfilov's 28 Men (English subtitles) 2024, ممکن است
پنج افسانه عزت نفس که باید از آنها دست بکشید
پنج افسانه عزت نفس که باید از آنها دست بکشید
Anonim

عزت نفس معمولاً به بالا و پایین ، کافی و ناکافی تقسیم می شود. من بیشتر به طبقه بندی اخیر تمایل دارم ، زیرا ما می توانیم خود را بر اساس مشاهدات کمابیش عینی ارزیابی کنیم. به عنوان مثال ، ممکن است شخصی در مورد خودش بداند که کاریزماتیک است و می داند چگونه در مرکز شرکت باشد ، اما در عین حال بفهمد که وقت شناس نیست و همیشه صادق نیست. اگر این مانع ایجاد رابطه با این فرد ، احساس اعتماد به نفس و دستیابی به موفقیت نمی شود ، می توان ارزیابی او را با اطمینان کافی نامید. اگر فردی به خونسردی ، قابلیت پرداخت خود اطمینان داشته باشد و با نقش و دستاوردهای اجتماعی خود رفتار نامناسبی داشته باشد ، ارزیابی او را می توان تا حدودی تحریف شده نامید. همین امر در مورد عزت نفس پایین غیرقابل توجیه صدق می کند ، هنگامی که فردی که به موفقیت های زیادی دست یافته است ، عزت خود را کم می کند و ارزش خود را پایین می آورد. عزت نفس او در این مورد به طور نامناسب پایین است.

بسیاری از آموزش ها ، گروه ها و متخصصان برای تغییر عزت نفس کار می کنند. و متأسفانه ، چنین فعالیتهایی اغلب باورهای غلط در مورد عزت نفس را تقویت می کنند ، مانند "عزت نفس بالا خودشیفتگی است" ، "عزت نفس پایین برای همیشه" ، "موفقیت به عزت نفس بالا بستگی دارد" و غیره. و همه اینها بر اساس ایده های قدیمی است.

افسانه های زیادی حول عزت نفس وجود دارد.

افسانه اول این است که عزت نفس بیش از حد و دست کم گرفته شده وجود دارد. عزت نفس بالا اغلب با غرور و خودشیفتگی اشتباه گرفته می شود و به عنوان یک ویژگی فوق العاده منفی تلقی می شود. اما آیا اینطور است؟ اگر به عزت نفس به عنوان نگرشی نسبت به خود نگاه کنید ، عزت نفس بالا دلالت بر نگرش مثبت نسبت به خود و پذیرش کامل و بدون قید و شرط خود دارد. این به رسمیت شناختن دستاوردهای آنها و درک کافی از کاستی های آنها است. اگر به آن فکر کنید ، این همان چیزی است که روان درمانی می خواهد انجام دهد. بنابراین ، عزت نفس بیش از حد برآمده ، تبدیل به یک نگرش ذهنی یک فرد دارای پیچیدگی ها و شک به خود نسبت به فردی با عزت نفس بالا می شود.

در مورد عزت نفس پایین ، همه چیز پیچیده تر است. عزت نفس پایین واقعیت جامعه ماست. آموزش و زندگی اجتماعی بعدی بر اساس انتقاد ، مقایسه با دیگران و کاهش ارزش است. این در بسیاری از مردم یک انتقاد نامناسب از خود و گفتگوهای داخلی مربوطه را ایجاد می کند - مقایسه خود با دیگران یا انتقاد از خود ، کاهش ارزش مزایا و دستاوردهای آنها. و طبیعتاً چنین عزت نفس به عنوان یک پدیده منفی تلقی می شود. اگرچه ، به طور کلی ، این یک هنجار اجتماعی است. و اگر این بر زندگی فرد تأثیر منفی نگذارد (بله ، این اتفاق می افتد) ، این یک پدیده منفی نیست ، این یک هنجار است.

افسانه دوم - عزت نفس درک پایداری از خود است ، تغییر آن دشوار است. همانطور که در بالا نوشتم ، عزت نفس در طول زندگی تغییر می کند. در نهایت تحت تأثیر جامعه ، موفقیت روزمره ، روابط با افراد مهم و نزدیک ، رفاه است. این می تواند بدون توجه به تلاش ها و خواسته های یک فرد تغییر کند ، یا هنگامی که روی خود کار می کنیم و از شر باورهای غلط در مورد خود خلاص می شویم ، می توان آن را آگاهانه تنظیم کرد. دومی نتیجه آموزش و حساسیت به نظر افراد معتبر است. بله ، "ستون فقرات" در دوران کودکی شکل می گیرد ، اما یک فرد بالغ قطعاً قادر به تفکر ، تصمیم گیری درباره خود و دیگران و ایجاد روابط سالم است.

چگونه کار می کند؟ به عنوان مثال ، یک مرد به خود اجازه می دهد کمی بیشتر از حد معمول در محیط خود احساساتی باشد - ممکن است مرتباً با انتقاد یا حتی نگاه های تمسخر آمیز روبرو شود ، که باعث ایجاد ناراحتی در درون شما می شود و بر روحیه ، اعتماد به نفس و تخیلات در مورد آنچه که آنها فکر می کنند تأثیر می گذارد. دیگران احساس می کنند عزت نفس پایین می آید.اگر این مرد دستاوردها و بلندپروازی های خود را در این محیط به اشتراک بگذارد ، از او حمایت می شود. او احساس می کند که بخشی از شرکت است ، پذیرفته شده و درک شده است. به طور طبیعی ، عزت نفس را افزایش می دهد.

افسانه سوم: عزت نفس بالا و اعتماد به نفس یکی هستند. به نظر می رسد که همه چیز واضح است. ما عادت داریم افراد ناامن را افرادی با عزت نفس پایین ببینیم. با این حال ، شک و تردید در خود ، قبل از هر چیز ، به یک نگرش ناپایدار نسبت به خود دلالت دارد. در یک فرد ناامن ، عزت نفس می تواند متغیر باشد. بسته به محیط و شرایط ، ممکن است فرد در شرایطی احساس خوبی داشته باشد و در شرایط دیگر از اسب خود بیفتد.

بازخوردی نیز وجود دارد - فردی با عزت نفس بالا گاهی اوقات می تواند ناامن باشد. به عنوان مثال ، در شرایط استرس زا یا زمانی که باید تصمیمات ناگهانی بگیرید. زیرا در شرایط خاص کاملاً طبیعی است که به خود شک کنید. بنابراین ، برابر دانستن عزت نفس پایین یا بالا با اعتماد به نفس یا نداشتن آن ارزش چندانی ندارد.

افسانه چهارم ؛ اگر افراد نزدیک این شخص را درک کرده و از او حمایت کنند ، عزت نفس افزایش می یابد. یک دانه منطقی در این مورد وجود دارد ، اما نیازهای ما فقط به ما تعلق دارد. اگر فردی می خواهد در کنار دیگران احساس بهتری داشته باشد ، اول از همه باید به نیازها و خواسته ها ، مرزها و روابط خود توجه کند. پس از همه ، مهمترین شخص در زندگی شما خودتان هستید. و مهمترین رابطه ، رابطه با خودتان است. نارضایتی بیش از آنچه به نظر می رسد بر زندگی تأثیر می گذارد. این بر روابط با دیگران تأثیر می گذارد - ما آن را در ارتباط پخش می کنیم و اغلب مردم به "رنگ" ای که شخص با آن نقاشی کرده واکنش نشان می دهند. مردم این فرصت را ندارند که آنطور که ما دوست داریم با ما رفتار کنند ، اگر ما دائماً از همه چیز ناراضی هستیم ، به خود احترام نگذاریم. در واقع ، برای اینکه دیگران عزت نفس خود را برای شخصی افزایش دهند ، او قبل از هر چیز باید مراقبت از خود را بیاموزد. و گام بعدی این است که تجربیات مثبت خود را با دیگران به اشتراک بگذارید. این به دیگران این امکان را می دهد که موفقیت های ما را تایید کرده و از آنها حمایت کنند. و این باعث تقویت تصویر مثبت من در داخل می شود.

افسانه پنجم این است که افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند به ندرت خودخواه هستند. در اینجا می خواهم دو اصلاحیه انجام دهم: اولاً ، هیچ اشکالی در خودخواهی سالم وجود ندارد ، و ثانیاً ، افرادی که عزت نفس پایینی دارند اغلب خودخواهی کاملاً سالمی ندارند. چرا اینطور است؟ اگر ارزیابی دیگران برای شخصی بسیار مهم است ، او در "خوب" خود شک می کند و نیاز به تأیید آن از دیگران دارد - افکار و ارتباطات او حول این موضوع می چرخد. افرادی که عزت نفس پایینی دارند ، اغلب بر کاستی ها ، مشکلات خود تمرکز می کنند ، بدنبال رد عقده های خود یا برعکس ، تأیید آنها در کلمات ، دیدگاه ها یا حتی ژست دیگران هستند. این همان چیزی است که به عنوان خودخواهی ناسالم تلقی می شود ، گویی افراد اطراف باید دیگری را در مجموعه های خود متقاعد کنند. هرچه فرد شادتر باشد ، کمتر به خود می چسبد و این را از دیگران مطالبه می کند. او با خود و اطرافیانش هماهنگ است و به همان اندازه قادر است دیگران را مورد پذیرش قرار داده و توجه اطرافیان خود را جلب کند.

بر اساس این پنج افسانه ، ارزش شخصی چیزی شبیه به خلق و خو یا احساس رفاه است. ما می توانیم با انتخاب محیط پیرامون ، گوش دادن به خود و نیازهایمان ، گوش دادن به نشانه های مثبت توجه اطرافیان ، بر عزت نفس خود تأثیر بگذاریم. این به طور طبیعی عزت نفس شما را افزایش می دهد و زندگی شما را آرام تر و روابط شما را قوی تر می کند.

منتشر شده در آینه هفته

توصیه شده: