عزت نفس و عزت نفس

فهرست مطالب:

تصویری: عزت نفس و عزت نفس

تصویری: عزت نفس و عزت نفس
تصویری: عزت نفس و حفظ شخصیت / استاد عبدالسلام عابد / Ustad Abdul Salam Abid 2024, آوریل
عزت نفس و عزت نفس
عزت نفس و عزت نفس
Anonim

عزت نفس را بالا ببرید ، پیشرفت کنید. این عبارت خیلی اوقات اتفاق می افتد. عزت نفس چیست؟ منظور از بالا بردن چیست؟ آیا این سوال را از خود پرسیده اید؟ شاید آره. به نظر می رسد همه چیز در اینجا روشن است. بیایید سعی کنیم نگاه دقیق تری داشته باشیم.

بنابراین، اعتماد به نفس … بازنمایی و نگرش نسبت به خود ، احساساتی که در رابطه با خود تجربه می شود. یا خودتان را ارزیابی کنید.

و اگر ارزیابی شود ، می تواند مانند ریاضیات انجام شود. یعنی طبق برخی پارامترها ، هرکسی خودش آن را انتخاب می کند ، اما مطمئناً چندین مورد از آنها وجود دارد. بعلاوه ، اینها برخی از مقیاس های نامرئی ، اما اندازه گیری هستند ، جایی که صفر وجود دارد و برخی از رقم ها که به طور معمول به عنوان حداکثر در نظر گرفته می شوند ، وجود دارد. علاوه بر این ، دوباره ، همه باید خود معیارهای ارزیابی را تعیین کنند ، یعنی به این س answerال پاسخ دهند: "چرا من چنین ارزشیابی را به خودم می دهم؟" یا با توجه به اینکه چه کسی یا چه کسی چنین ارزشیابی را به خودم می دهم. حتماً چیزی وجود دارد که من با آن مقایسه کنم. و در اینجا اولین خطر وجود دارد. زیرا اغلب ، در این مورد ، ما می توانیم به جهان خارج ، به شخصی از دنیای خارج نگاه کنیم و خود را با او یا دیگران مقایسه کنیم. سپس این س isال مطرح می شود که آیا در این مورد واقعاً عزت نفس وجود دارد؟

سوال دوم این است که چه کسی ارزیابی می کند؟ همه چیز ساده به نظر می رسد ، من هستم. اما در همان جمله "من خودم را ارزیابی می کنم" ، دوگانگی احساس می شود ، یعنی جدایی برخی از شخصیتهای ارزیابی کننده از خود. و مجدداً یک س haveال دارم ، آیا این ارزیابی زیر شخصیتی واقعاً متعلق به شماست؟ سعی کنید نگاه دقیق تری به او داشته باشید ، شاید او شبیه مادر یا پدر شما باشد ، یا شاید معلم در مدرسه ، یا دوست دختر شما (دوست). این منتقد درونی ، ارزیاب چیست؟ و آیا واقعاً همه این معیارها متعلق به شماست یا معیار دیگری ، بر شما تحمیل شده است؟ و شما بیهوده سعی می کنید معیارهای دیگران را برآورده کنید ، احساس ناامیدی و احساس گناه می کنید که نمی توانید عزت نفس خود را به هیچ وجه ارتقا دهید.

b3cdf78140856a706591e8002b3e2576
b3cdf78140856a706591e8002b3e2576

و اگر در نظر بگیریم ارزش ذاتی ؟ و نه از دیدگاه منتقد ، بلکه از دیدگاه یک فرد عاشق در نظر بگیرید. این ارزش در درون من و برای من ، جذب شده است و نیازی به هیچ مقیاس ، ارزیابی ، معیار ندارد ، زیرا برای من است ، نیازی به تأیید دیگران ندارد. اگر مورد توجه قرار گیرد (و مورد توجه قرار گیرد) ، ممکن است با او متفاوت رفتار شود. کسی جذب می شود ، گرم می شود ، تشکر می کند ، کسی کنجکاو می شود و می رود ، کسی آسیب می بیند و مورد حمله قرار می گیرد و قدرت خود را آزمایش می کند. اما در هر صورت ، اگر این مقدار قبلاً آموخته شده باشد ، کمی تغییر خواهد کرد. مانند یک الماس ، می توانید آن را به اندازه دلخواه خراش دهید ، اما علائم روی الماس باقی نمی ماند. ارزش آن ممکن است کم یا زیاد باشد ، ممکن است در طول زمان تغییر کند و من فکر می کنم این یک روند عادی است.

من در مورد خودشیفتگی خودشیفته صحبت نمی کنم ، جایی که تصور غلطی از "من" فرد به عنوان اعتقاد به منحصر به فرد و برتری خاص خود ایجاد می شود. چگونه بگویم؟ چنین شخصیت هایی مدام از دیگران می خواهند تا برتری و شناخت استعدادها و موفقیت های خود را تأیید کنند. و وقتی چنین تأییدی را نمی شنوند ، شروع به تحقیر دیگران می کنند ، حمله می کنند ، سعی می کنند ناسازگاری خود را نشان دهند و به همین دلیل بلند می شوند. و در داخل آن نوسانات خودشیفته ای وجود دارد ، از ارتفاع گرفته تا تحقیر خود.

چه چیزی می تواند برای خود ارزشمند باشد؟

به احتمال زیاد ، اینها برخی از ویژگی ها ، ویژگی ها و ویژگی های شخصیتی هستند که توسط خودشان تشخیص داده شده و برای خود ارزشمند هستند. و این ، به نظر من ، سخت ترین لحظه است. از آنجا که ما می توانیم یکی از ویژگیهای خود را در نظر بگیریم و به خود اختصاص دهیم ، اول از همه ، از طریق ارتباط با افراد دیگری که می توانند نظرات خود را ارائه دهند ، نظر خود را بیان کنیم. اساس در ایده های دوران کودکی درباره خود از طریق ارتباط با والدین ، بستگان ، همسالان شکل می گیرد. وقتی آنها با عشق ، گرما ، دوستی ، پذیرش و احترام آغشته می شوند ، خوب است. اما ، متأسفانه ، این همیشه صادق نیست یا به طور کامل نیست. بنابراین ، ایجاد دیدگاه شخصی شما از "من" واقعی در بزرگسالی بسیار دشوار است. اما ، با این وجود ، این افراد دیگر هستند که می توانند به ما کمک کنند. به همان اندازه که گاهی اوقات درد می کند.

شما احساسات متفاوتی را تجربه می کنید ، به فرد بازخورد می دهید ، مزایا و بهترین جنبه های او را نشان می دهید ، که او گاهی اوقات یا آنها را نمی بیند یا نمی شناسد. وقتی می بینید که چگونه صورت روشن می شود ، یک لبخند روی صورت ظاهر می شود ، بدن صاف می شود احساس شادی می کنید. احساس پشیمانی می کنید که گاهی شخصی هرگز این کلمات را نشنیده است (یا شاید گوش داده ، اما نشنیده است). هنگامی که به کلمات شما اعتماد نمی شود ، تلخی را تجربه می کنید ، به ناامیدی و انتقاد خود بازگردید. و این امید که نتیجه همچنان باقی بماند ، قطره قطره شخصیت با احترام به خود پر می شود ، عشق برمی گردد.

به نظرم این دقیقاً ارزش خودی شناخته شده و اختصاص یافته است که هسته اصلی شخصیت همراه با معانی و ارزشهاست. هسته ، که به شما امکان می دهد با وجود مشکلات ، دوام بیاورید و زنده بمانید ، که به شما امکان توسعه و حرکت رو به جلو را می دهد.

در نتیجه ، من ویرجینیا ساتیر را نقل می کنم: "شخصی که ارزش خود را بالا می برد ، فضایی از انسانیت ، مسئولیت ، شفقت و عشق را در اطراف خود ایجاد می کند. چنین شخصی احساس می کند مهم و مورد نیاز است ، احساس می کند که جهان از این واقعیت که او در آن وجود دارد بهتر شده است. او به خود اعتماد دارد ، می تواند در شرایط سخت از دیگران کمک بخواهد ، اما مطمئن است که همیشه قادر به تصمیم گیری مستقل و انجام اقدامات عمدی است. تنها با احساس ارزش بالای خود ، فرد قادر است ارزش بالای دیگران را ببیند ، بپذیرد و به آن احترام بگذارد. فردی با ارزش شخصی بالا اعتماد و امید را القا می کند. او از قوانین مغایر با احساسات خود استفاده نمی کند. در عین حال ، او از تجربیات خود پیروی نمی کند. او قادر به انتخاب است."

توصیه شده: