نحوه یادگیری حمایت از مدیران عالی

فهرست مطالب:

تصویری: نحوه یادگیری حمایت از مدیران عالی

تصویری: نحوه یادگیری حمایت از مدیران عالی
تصویری: آموزش نحوه ترسیم دقیق خطوط حمایت و مقاومت (snr) 2024, آوریل
نحوه یادگیری حمایت از مدیران عالی
نحوه یادگیری حمایت از مدیران عالی
Anonim

قسمت 2 ، از مجموعه "یک رهبر موثر به چه مهارتهایی نیاز دارد؟"

ما همچنان در مورد مهارت های رهبری م thatثر صحبت می کنیم که به شما در جلوگیری از اشتباهات بزرگ در ابتدای کار مدیریتی شما کمک می کند.

اجازه دهید به شما یادآوری کنم که در مقاله قبلی لیستی از رایج ترین ها وجود دارد اشتباهات رهبران تازه کار.

  1. توانایی تفویض اختیار
  2. امکان دریافت پشتیبانی از مدیران ارشد شرکت.
  3. توانایی ارائه بازخورد مناسب به زیردستان.
  4. توانایی پذیرش بازخورد از محیط (همکاران ، مدیران).
  5. نشان دادن اعتماد به نفس به محیط و خودتان.
  6. مهارت های بیان عمومی (جلسه ، کنفرانس ، جلسه درون بخش ، ارائه نظرات و غیره)

بعد ، ما اشتباه شماره 1 را به تفصیل بررسی کردیم - تفویض اختیار.

رفتن به مورد بعدی - توانایی دریافت پشتیبانی از مدیران ارشد شرکت.

این چیست و چرا اینقدر مهم است که بتوانیم با تیمی از مدیران عالی مذاکره کنیم؟

در ابتدای کار مدیریتی خود ، مهم است بدانید که با تغییر در نقش خود ، نگرش وضعیت داخلی شما نیز باید تغییر کند. شما اکنون یک "رهبر" هستید و بسیاری از کسانی که قبلاً رهبری شما را بر عهده داشتند ، اکنون شریک یا رهبرانی با موقعیت برابر شده اند. این بدان معناست که شما باید ارتباط زیادی با آنها داشته باشید. یک بار اضافی برای شما این خواهد بود که شما در حال حاضر در یک نقش جدید قرار دارید و یک مدل متفاوت از رفتار از شما انتظار می رود.

توجه شما را به این واقعیت جلب می کنم که مهارت مذاکره ، توانایی مذاکره سازنده ، استراتژی برد-برد در این لحظه مهم ترین است. در حال حاضر "پشت" شما نه تنها کارکنان بخش شما خواهد بود ، بلکه تیم مدیران عالی می تواند هم متحد و هم حریف شما شود. و اینکه تاپ ها چه نقشی را انتخاب خواهند کرد فقط به شما بستگی دارد.

در عمل ، من اغلب از رهبران تازه کار در مورد شرایط ، روابط دوگانه ، طرفداری و غیره می شنوم. یک نظر اشتباه است بله ، چنین لحظاتی وجود دارد ، اما شما می توانید و باید بر آنها تأثیر بگذارید هم در آینده نزدیک و هم در آینده. همیشه پایه و اساس بگذارید - یک استراتژی برد -برد.

البته استثنائاتی نیز در مورد این قاعده وجود دارد ، گاهی اوقات لازم است که با مهارت در این درگیری وارد شوید و همچنین با صلاحیت از آن خارج شوید ، در حالی که موقعیت و اقتدار خود را در میان مدیران عالی حفظ می کنید. این استراتژی در زندگی واقعی نیز استفاده می شود ، اما این موضوع مقاله امروز نیست.

بنابراین ، آنچه برای ما مهم است مشکل دوم را حل کنیم - توانایی دریافت پشتیبانی از مدیران ارشد شرکت.

ابتدا یاد بگیرید یا پیشرفت کنید مهارت ارائه سخنرانی … شما اغلب نظرات خود را در جلسات ، جلسات برنامه ریزی کار ، جلسات طبقه بالا و غیره ارائه می دهید. چه چیزی را ارائه می دهیم؟ کار بخش ما ، کار ما ، نوآوری ها و ابتکارات ، ما به عنوان سخنران در رویدادهای مختلف عمل می کنیم ، موضع خود را در مورد برخی مسائل توجیه می کنیم ، استدلال می کنیم و غیره.

ثانیاً ، توجه داشته باشید که مدیران اجرایی شما تمایل دارند مهارت های ارائه سخنرانی عالی داشته باشند و سالها در کار خود تمرین کنند. بنابراین ، وظیفه شما یادگیری نحوه مذاکره با آنها به گونه ای است ، به طوری که آنها شما را بشنوند و پیام شما را دقیقاً همانطور که شما آن را معنی دار می دانید درک کنند.

ثالثاً ، به یاد داشته باشید که یک جنگجو در این زمینه نیست و در هر لحظه شرایط می تواند به گونه ای پیش برود که حمایت تیم برتر مورد نیاز باشد. بنابراین ، مهارت لازم است ارتباطات بدون تعارض ، از جمله توانایی دفاع قاطعانه از دیدگاه خود و ارائه مبنای مستدل خود به روشی بدون درگیری.

در نتیجه ، همه چیز به فن آوری های گفتاری ، مهارت های ارتباط موثر با مخاطبان مختلف برمی گردد.

در عمل چه اتفاقی می افتد؟

هنگام برقراری ارتباط با یکدیگر ، سعی می کنیم افکار یا درخواست های خود را به طرف مقابل منتقل کنیم. اما ما اغلب این نوع بازخورد را دریافت می کنیم:

- مخاطب ایده اصلی را نشنید ؛

- طرف مقابل پیام را به روشی کاملاً متفاوت درک کرده است.

- مخاطب چیزهای کمی را که گفته شد درک نکرد.

در نتیجه ، ما در یک مکالمه به اهداف مورد نظر دست پیدا نمی کنیم ، و طرف مقابل ما آزرده می شود ، درخواست ها را خراب می کند یا کاری کاملاً متفاوت از آنچه از او خواسته شده بود انجام می دهد.

چه کاری می توان انجام داد؟

  1. یاد بگیرید که به وضوح به زبان مخاطب مورد نظر ، به زبان شخص خاصی ، به زبان موضوع مورد بحث صحبت کنید. این است که برای همه فرمول های ساده پیدا کنید - همکاران در محل کار ، رهبران با موقعیت برابر ، مدیریت بالاتر. در عین حال ، به گونه ای صحبت کنید که معنای آنچه گفته می شود برنامه ریزی شده باقی بماند. گفتگوکنندگان باید دقیقاً آنچه را که می خواهید به آنها بگویید بشنوند - بدون تمثیل و سوء تفاهم.
  2. وقتی مخاطب به شما خطاب می کند: لازم نیست فوراً به او پاسخ دهید. ابتدا این س mentال را از نظر ذهنی از خود بپرسید: "چرا او این را به من گفت؟" این گام مهم در گفتگو را نادیده نگیرید - جستجوی اصلی / پایان نامه در گفتار طرف مقابل. پس از فرمول بندی ذهنی پاسخ خود ، س anotherال دیگری را از خود بپرسید: "هدف از پاسخ من چیست؟ چرا من اینطور جواب می دهم؟ " فقط در این صورت است که می توانید صحبت کنید.
  3. وقتی به طرف گفتگو مراجعه می کنید ، ابتدا این س yourselfال را از خود بپرسید: "حالا می خواهم چه بگویم؟ چرا در این مورد صحبت می کنم؟ " در این مورد ، شما باید به قانون "یک پیام - یک فکر اصلی" پایبند باشید. اگر یاد بگیرید که به این شیوه صحبت کنید ، این ایروبیک است. مهم است که به یاد داشته باشید که هرگونه ارتباط ، تبادل نه تنها اطلاعات ، بلکه حالتهای احساسی است. با ارسال یک پیام شفاهی به شخص دیگر ، او را به یک واکنش احساسی "تحریک" می کنیم. هر کلمه ای می تواند با علامت مثبت یا منفی احساسات را برانگیزد.

در مربیگری ، به تکنیکی که در بالا توضیح داده شد گفتگوی هوشمند می گویند. این تکنیک چگونه کار می کند؟

با استفاده از این تکنیک ، شما نه بر خود (افکار ، احساسات ، احساسات خود) ، بلکه بر پیام شخص دیگری تمرکز می کنید. درک افکار اصلی اظهارات وی به ارزیابی عینی محتوای صحبت های طرف مقابل کمک می کند و موضوع اصلی مکالمه را که بیش از همه او را نگران می کند ، درک می کند. در دوره تسلط بر تکنیک "گفتگوی منطقی" ، تبادل واکنش های احساسی محض برقرار می شود و با گذشت زمان ، هرگونه ارتباط شروع به برقراری مثبت می کند.

لطفاً توجه داشته باشید: هرچه با موفقیت بیشتری بر این تکنیک مسلط شوید ، پایان نامه شما بیشتر خواهد شد. عباراتی که احساسات و تجربیات را توصیف می کنند به تدریج از جملات محو می شوند. برای اینکه م componentلفه احساسی آسیب نبیند ، مهم است که توجه داشته باشید این نوع گفتار چه نوع ارتباطی مناسب خواهد بود و با چه کسی بهتر است در یک گفتگوی طنین انداز "قلب به قلب" بمانید.

به عنوان مثال ، در برقراری ارتباط با عزیزان ، دقیقاً به گفتگوهای "صمیمی" نیاز است ، با غلبه احساسات و شامل حداقل این تکنیک. اما من توصیه می کنم با استفاده روزانه از تکنیک "گفتگوی منطقی" در حوزه تجارت ارتباط برقرار کنید.

نتایج استفاده از این تکنیک (با توجه به نظرات مشتریان من) چیست؟

  • در طول مذاکرات ، اهداف برنامه ریزی شده محقق می شود.
  • ارتباط سازنده با افرادی که "فشار می آورند" شکل می گیرد.
  • بدخواهان شروع به ابراز رضایت و همدردی آشکار می کنند.
  • انتقاد بیان شده بدون تخلف درک می شود و پاسخ به آن به شکل قدردانی از حکیم به خاطر اشاره باز می گردد.
  • مذاکره با هر شخصی در مورد مسائل با هر پیچیدگی آسان می شود.
  • در شرایط بحث برانگیز ، روابط خنثی یا خوب با طرف مقابل حفظ می شود.
  • یک دیدگاه شخصی به درستی شکل می گیرد ، شنیده می شود و پذیرفته می شود.

الگوریتم اجرای فناوری گفتار "گفتگوی منطقی"

اولین هفته. در یک مکالمه ، قبل از پاسخ دادن ، این س mentال را از خود بپرسید: "چرا اکنون این را به من می گویند؟ برای چه هدف؟" هر شب ، چند بار در روز یادداشت کنید که چند بار در طول روز فراموش کرده اید این س questionsالات را از خود بپرسید.آمار در ابتدا و انتهای هفته می تواند بسیار متفاوت باشد

یک مثال از تمرین: "البته ، در روزهای اولیه ، من مدام سوال" چرا "را فراموش می کردم. سپس یک برچسب رنگی با علامت سوال بزرگ روی میز چسباندم. این تصویر یادآوری به من کمک کرد تا تمرکز خود را بر این واقعیت که در حال کار بر روی سخنرانی ام هستم حفظ کنم. در پایان هفته ، س "ال "چرا" جزء لاینفک سخنرانی من شد."

هفته دوم. این هفته س dialogueالات جدیدی را به گفتگوی فکری خود اضافه کنید: چرا اکنون این را می گویم؟ با چه هدفی اینگونه جواب می دهم؟ " و در دفترچه یادداشت ، ستونی برای یادداشت ها اضافه شده است: چند بار آنها بلافاصله پاسخ دادند ، فراموش کردند سوال دوم را از خود بپرسند

مطالعه موردی: "در هفته دوم ، این روند بسیار سریعتر پیش رفت. از آنچه در حال رخ دادن بود احساس لذت می کردم و من سعی می کردم بیشتر اوقات ارتباط برقرار کنم تا به خودم فرصت بیشتری برای آموزش مهارت ارتباط معنی دار بدهم. در پاسخ ، من شروع به دریافت تعریف و تمجید از طرفهایم کردم که اظهارات من در گفتگو بسیار عمیق ، متفکرانه و سازگار است."

هفته سوم. گام بعدی در تسلط بر این تکنیک ، جستجوی ایده اصلی در گفتار طرف مقابل است. همانطور که معلوم شد ، افراد در یک مکالمه تمایل دارند از موضوعی به موضوع دیگر "بپرند". به مصاحبه کنندگان خود توجه کنید ، اغلب بسیاری از آنها می توانند با یک موضوع شروع کنند ، و سپس چند مورد دیگر "برای انبوه" انتخاب کنند. چنین جهش هایی در گفتار با دستیابی به هدف مورد نظر تداخل ایجاد می کند ، بنابراین لازم است با تلاش اراده "خود را در دست نگه داریم" و تنها بر یک موضوع تمرکز کنیم

پیروزی های گفتاری خود را در دفترچه یادداشت خود علامت گذاری کنید. اگر موفق شدید فقط با یک طرف در مورد یک موضوع صحبت کنید ، برای هر پیروزی می توانید با یک هدیه کوچک به خودتان پاداش دهید.

هفته چهارم. این هفته ، شما باید از تمام تکنیک هایی که یاد گرفته اید به طور همزمان استفاده کنید! اگر واقعاً سه مرحله فوق را تمرین کنید ، گفتار شما بسیار تغییر می کند: شما شروع به بیان تز خود می کنید ، جملات کوتاه می شوند (5-7 کلمه). و مهمتر از همه ، آنها همانطور که می گویند در یک نگاه متوجه شما می شوند. مقدمه های طولانی ، "زباله" لفظی (به اصطلاح ، خوب ، در واقع ، و غیره) - همه چیزهایی که در گذشته مظهر فردیت و تزئین روشن گفتار بود از گفتار ناپدید می شود. همچنین توجه داشته باشید که گفتار انگیزه بیشتری پیدا می کند: افعال عمل فعال جایگزین صفت هایی می شوند که طوفان احساسات را توصیف می کنند. برای یک رهبر مهم است که یک سخنرانی تشویقی داشته باشد

نمونه ای از تمرین: "در محل کار ، مذاکره با همکاران برای من آسان تر شد ، سخنرانی ها در جلسات دقیق تر شد ، در دیالوگ ها من شروع به ارائه استدلال های سنگین کردم. به تدریج ، من وضعیت غیر رسمی "یک متخصص و یک گفتگوی هوشمند جالب" را دریافت کردم ، که باعث افزایش عزت نفس و اقتدار من در بین همکاران در محل کار شد."

دنباله اقدامات توصیف شده برای تسلط بر تکنیک پیشنهادی نیازی به انجام دقیق ندارد. شما می توانید به تنهایی با برنامه ریزی خود برای معرفی این عادت عمل کنید ، به عنوان مثال ، سه مرحله را به طور همزمان برای کار انجام دهید. به یاد داشته باشید که هدف اصلی تسلط بر تکنیک گفتگوی منطقی این است که صحبت کنید تا گفتار شما تز ، قابل فهم تر و معنای پیام شما تحریف نشود.

این اولین قدم برای ایجاد ارتباطات مورد نیاز در تیم مدیریت عالی و دریافت پشتیبانی از آنها در شرایط کاری است.

علاوه بر این ، تسلط بر سایر تکنیک های مفید نیز امکان پذیر است - نحوه اعتراض منطقی ، نحوه دریافت واکنش مورد نیاز از طرف گفتگو ، نحوه تحریک عمل یا عدم فعالیت و غیره. همه این کارهای بزرگ با هدف اصلی - ایجاد همکاری سازنده در فضای کار شما انجام می شود.

توصیه شده: