عشق یا پول. واقعا چه چیزی ما را خوشحال می کند؟

فهرست مطالب:

تصویری: عشق یا پول. واقعا چه چیزی ما را خوشحال می کند؟

تصویری: عشق یا پول. واقعا چه چیزی ما را خوشحال می کند؟
تصویری: توجه ❗ یکی از غذاهای مورد علاقه قزاق ها! دستور العمل های مورات. 2024, ممکن است
عشق یا پول. واقعا چه چیزی ما را خوشحال می کند؟
عشق یا پول. واقعا چه چیزی ما را خوشحال می کند؟
Anonim

فیلسوفان ، روانشناسان ، متخصصان رفتارهای انسانی ، از فروید تا انسان ، کسانی هستند که هم در کار و هم در عشق خوشحال هستند. اکثر افرادی که برای مشاوره با روانشناس مراجعه می کنند اغلب از کار یا روابط صمیمی یا هر دو به طور همزمان ناراضی هستند.

فروید بیش از صد سال پیش به دوست خود مگس نوشت: "خوشبختی تحقق عطف به میل گذشته ماقبل تاریخ است. به همین دلیل است که ثروت شادی کمی به ارمغان می آورد. در دوران کودکی پول نمی خواستند."

ما آنها را در دوران کودکی نمی شناختیم. "کودک پول دیگری نمی داند ، به جز پولهایی که به او داده می شود ، بدست آمده ، نامناسب ، ارثی است" (فروید). آنها در ارتباط با درک "مبادله" معنای نمادین خود را به دست می آورند. و از نظر دور برای ما ارزشمند می شوند.

از نظر فروید ، مدل خوشبختی عشق است. دوست داشته شدن آرزویی است که به دوران ماقبل تاریخ برمی گردد ، به زمانهای قبل از تولد سوژه به رسمیت شناخته شده است.

تعجب آور نیست که دقیقاً "عشق" ، "عشق در انتقال" است که به نظر می رسد یک تکنیک روانکاوی است. مراجعه کننده با درخواست عشق نزد روانکاو می آید. از شکست ها و مشکلات در روابط شکایت می کند ، از عشق بی جواب رنج می برد ، غم در مورد عشق از دست رفته را تجربه می کند ، می خواهد عشق را بازگرداند ، برای عدم امکان دریافت محبت والدین خود که در دوران کودکی بسیار به آن نیاز داشت ، عزادار است. مشتری یاد می گیرد که خود را دوست داشته باشد ، بپذیرد و از خود حمایت کند تا به ارزیابی دیگران وابسته نباشد ، نیازی به دیگران نداشته باشد و از دیگران درخواست عشق نکند.

و حتی وقتی عشق با پول جایگزین می شود ، این یک فرصت معادل و یک توهم برای "خرید" عشق با پول می شود. به معنای وسیع کلمه. از جمله عشق و رابطه جنسی با شریک ، تشخیص ، احترام ، قدرت ، محبوبیت و شهرت. پول ارزش فرضی خود را به صورت عطف به دست می آورد.

عشق و کار سنگ بنای انسانیت ما هستند. (فروید)

ویکتور فرانکل نوشت: "تمایل بیش از حد به شادی ، این همان چیزی است که شادی را ناامید می کند."

بر اساس تحقیقات روانشناسان ، افراد دارای هدف و معنا در زندگی باعث افزایش رفاه عمومی ، افزایش رضایت از زندگی ، بهبود سلامت روحی و جسمی ، توسعه انعطاف پذیری در ارتباطات ، افزایش عزت نفس و کاهش احتمال افسردگی می شوند. یعنی چنین فردی زندگی خود را در جستجوی خوشبختی نمی گذراند ، بلکه در روند زندگی شاد زندگی می کند. به همین دلیل است که یک فرد در مرحله خاصی از زندگی خود شروع به فکر کردن در مورد سوالات می کند - برای اینکه زندگی می کند ، معنای زندگی چیست ، چه چیزی او را خوشحال می کند و چه کارهایی می تواند انجام دهد تا دیگران را خوشحال کند.

اگر تجزیه و تحلیل کنیم چند سال است که ما به طور اختصاصی به پیشرفت حرفه خود اختصاص می دهیم: ما مدرسه را تمام می کنیم ، به دانشگاه می رویم ، شخص دیگری تحصیلات عالی دوم می گیرد ، در دوره ها ، سمینارها و آموزش ها شرکت می کند ، به عنوان متخصص توسعه می یابد ، ارتقا می یابد یا خودمان را باز می کنیم و سپس ما به امید دستیابی به بیشتر ، به پیشرفت و تعمیق مهارت های حرفه ای خود ادامه می دهیم.

اکنون بیایید به دومین جزء اصلی زندگی شاد نگاه کنیم. ما تقریباً هیچ زمانی را برای کسب دانش و مهارت های لازم برای ایجاد روابط هماهنگ قوی صرف نمی کنیم و ترجیح می دهیم "در محل کار" تحصیل کنیم: ما ملاقات می کنیم ، عاشق می شویم ، ملاقات می کنیم ، وقت خود را با هم می گذرانیم ، ازدواج می کنیم ، بچه دار می شویم ، ناامید می شویم ، حرکت می کنیم دور شوید ، انتقام بگیرید ، عاشقان داشته باشید ، به شریک خود صدمه بزنید ، طلاق بگیرید ، عشق جدیدی پیدا کنید و غیره.

چرا هیچ دستور جهانی برای خوشبختی در عشق و کسب درآمد برای همه مردم وجود ندارد؟

زیرا هر یک از ما سابقه توسعه خود را داریم که بر اساس خواسته های ناخودآگاه فردی و راههای لذت بردن و همچنین استعدادهای منحصر به فرد خود است. علاوه بر این ، زمان آن فرا رسیده است که با یادگیری ، ایجاد و حفظ روابط مانند یادگیری هرگونه مهارت پیچیده جدید در زمینه حرفه ای رفتار کنید. سپس می توانید زندگی خود را در عشق و کار شاد و متعادل کنید.

توصیه شده: