چگونه نسل Y به نسل سوخته تبدیل شد؟

تصویری: چگونه نسل Y به نسل سوخته تبدیل شد؟

تصویری: چگونه نسل Y به نسل سوخته تبدیل شد؟
تصویری: روش بزرگ کردن آلت تناسلی کشف شد 2024, آوریل
چگونه نسل Y به نسل سوخته تبدیل شد؟
چگونه نسل Y به نسل سوخته تبدیل شد؟
Anonim

چرا ما می سوزیم و حتی از آن خبر نداریم؟ ترجمه کوتاه مقاله ای از آن هلن پترسن ، خبرنگار BuzzFeed News.

در دهه گذشته ، اصطلاح "هزاره ها" برای توصیف همه چیزهای خوب و بد در مورد جوانان استفاده شده است. در این میان ، هزاره ها بالغ شده اند: کوچکترین آنها 22 ساله ، بزرگترین آنها 38 ساله است. اما مردم همچنان درباره آنها می گویند که آنها خراب ، تنبل هستند و به هیچ وجه نمی توانند بزرگ شوند. بزرگ شدن به معنای زندگی مستقل است: پرداخت صورتحساب ، رفتن به محل کار ، خرید و تهیه غذا ، به یاد داشته باشید که همه اقدامات پیامدهایی دارد. بزرگ شدن سخت است زیرا زندگی آسان نیست. اگرچه همه چیز بستگی به نگرش شما در این مورد دارد.

والدین ما همیشه هر آنچه را که باید انجام می شد انجام می دادند ، در حالی که آنها همیشه از آنچه انجام می دادند خوششان نمی آمد. اما آنها به هر حال این کار را کردند. اما چرا اقدامات ساده در یک عمل برای ما بسیار دردناک است؟ چرا تیز کردن چاقوها ، بردن کفش به یک کفاش ، قرار ملاقات با پزشک ، پاسخ دادن به نامه ها بسیار دشوار است؟ وقتی چیزهایی از لیست وظایف به مدت یک هفته از ورق به ورق سرگردان می شوند و ماه ها ما را آزار می دهند ، ما را به "حماقت وظیفه" می رساند؟

و هیچ یک از این موارد زمان و تلاش زیادی نمی برد. و به نظر می رسد که شما در حال آشفتن نیستید ، در افسردگی فصلی غرق نشده اید - نه ، شما در حال نوشتن پایان نامه هستید ، برنامه ریزی سفر می کنید ، برای یک ماراتن آماده می شوید. اما به محض اینکه به فعالیت های روزمره رسیدید ، شروع به اجتناب از آنها می کنید.

همه این وظایف را می توان به یک مخرج مشترک تقلیل داد: بله ، آنها مفید و ضروری هستند ، اما اساساً زندگی را تغییر نخواهند داد. اینها مواردی است که بیش از آنکه در نتیجه به شما بدهد ، از شما می خواهد و منجر به حماقت می شود.

و هرچه بیشتر سعی کنید این حماقت را تحلیل کنید ، ویژگی های فرسودگی شغلی بیشتر ظاهر می شود. فرسودگی شغلی به عنوان یک تشخیص برای اولین بار در سال 1974 ذکر شد و به عنوان "فروپاشی جسمی و روحی در اثر کار زیاد یا استرس" تعریف شد. یک اصطلاح مرتبط با فرسودگی شغلی خستگی است ، اما وقتی فرد خسته شود ، خود را در نقطه ای می بیند که دیگر نمی تواند به جلو حرکت کند ، با فرسودگی شغلی ، به این نقطه می رسد و به پیشروی خود ادامه می دهد: روزها ، هفته ها ، ماه ها.

بیایید سعی کنیم مارپیچ را باز کنیم: پس چرا کارهای معمول را به تعویق می اندازید؟ سوخته ای چرا سوخته ای؟ زیرا این ایده را به خود تحمیل کرده اید که باید مدام کار کنید. این ایده در ذهن شما از کجا آمده است؟ از دوران کودکی - همه چیز در اطراف پنهان است و به وضوح آن را بیان می کند.

هنگامی که مدیریت ریسک - یک روش تجاری با هدف کاهش احتمال نتیجه نامطلوب - وارد فرایند آموزشی شد ، والدین شروع به وضع مجموعه ای از قوانین برای آنچه شما می توانید و نمی توانید انجام دهید ، کردند. بازی کودکان بهینه سازی شده است ، برنامه رایگان روزانه فقط برای گروه مهد کودک مجاز است ، والدین به شدت وظایف خود را انجام دادند و حتی جریان بی رویه انرژی کودکان با داروها رام شد و بیش فعالی نامیده شد.

کودکان آموختند که بدون چیزهایی که به آنها کمک نمی کند به موفقیت نزدیک شوند ، کنار بیایند. و آنها آموختند: دانش آموزان کالج ، ظاهراً همان فارغ التحصیلان دیروز هستند ، به طور کلی شباهت هایی به شباهت دارند: آنها تحصیلات خود را بسیار جدی می گیرند ، به سختی می گذرند ، شب ها آماده می شوند ، نگران نمرات هستند ، با فکر فارغ التحصیلی یخ می زنند ، هر کار خلاقی آنها را به انجام می رساند. بن بست آنها می ترسند ، اما چرا؟ آنها در طول زندگی خود هدایت شده اند و اکنون منتظر راهنمایی جدیدی هستند. آنها متقاعد شده اند که اولین شغل آینده شغلی آنها را تعیین می کند ، کار نمی تواند آسان و سرگرم کننده باشد ، زندگی نمی تواند لذت بخش باشد ، که زندگی دنباله ای بی پایان برای بهینه سازی همه اتفاقات است ، اگر برای استراحت متوقف شوید ، همه چیز فرو می ریزد.

در ظاهر ، کار می کرد. ما سعی نکردیم سیستم را بشکنیم زیرا متفاوت تربیت شده ایم ، سعی کردیم آن را شکست دهیم.این سیستم عادلانه نبود ، اما یک چرخ فلک در سرم راه اندازی شد: "اگر خود را بهینه کنید ، می توانید یکی از معدود افرادی باشید که برنده خواهد شد." سپس کلیشه قوی تر شد ، که منبع فرسودگی شغلی شد: هر چیزی که خوب است بد است ، و هر چیزی که بد است خوب است: استراحت بد است ، زیرا شما کار نمی کنید ، شما همیشه کار می کنید - خوب ، زیرا این تنها راه رسیدن به موفقیت

بهینه سازی به بخشی جدایی ناپذیر از زندگی هزاره تبدیل شده است: شلوار یوگا باید هم برای جلسه بعدی اسکایپ و هم برای برداشتن نوزاد مناسب باشد. خدمات آنلاین برای صرفه جویی در وقت ما ایجاد شده است.

مردم به طور فزاینده شرایطی را از خود می پرسند که در آنها نمی توانند "بپرند" - آنها نمی توانند اعتراف کنند که خسته و استراحت می کنند. در عوض ، آنها حتی زمانی که تمام ذخایر ایمنی به پایان رسیده است به حرکت خود ادامه می دهند.

شبکه های اجتماعی به "کمک" آمدند. ما می دانیم که واقعیت مجازی گاهی اوقات بسیار دور از زندگی روزمره است ، اما چگونه می توان خود را با تصویر کامل مقایسه نکرد؟ و اگر تعادل بین کار و خانواده را پیدا نکرده اید ، نمی توانید برنامه کاری و تعطیلات را به وضوح تنظیم کنید ، اگر قدرت کافی برای صرف شام برای خود را ندارید و از نزدیکترین کافه به محل کار به پیتزا برخورد می کنید. ؟ بهترین راه برای متقاعد ساختن این که این را تجربه می کنید این است که به دیگران نشان دهید. و اکنون ما یک قدم از آرامش آرزومند فاصله داریم. فرسودگی شغلی بدتر می شود.

خوب حالا چی؟ آیا نیاز به مراقبه بیشتر ، استراحت بیشتر ، تفویض اختیار بیشتر ، مشارکت در مراقبت از خود یا تعیین زمان برای ماندن در رسانه های اجتماعی دارید؟ چگونه می توان تمام فعالیت های روزانه خود را دوباره انجام داد و فرسودگی شغلی خود را درمان کرد؟ هنوز پاسخی وجود ندارد - آیا ما فقط از خود سوال اشتباه می پرسیم؟

روش های مختلفی برای بررسی مشکل "حماقت وظیفه" وجود دارد. بسیاری از کارهای "فلج کننده" را نمی توان بهینه کرد (به عنوان مثال ، تیز کردن چاقوها) ، برخی دیگر گزینه های زیادی دارند (به عنوان مثال ، یافتن پزشک در شهر جدیدی که اخیراً در آن مهاجرت کرده اید) ، و برخی از آنها فقط خسته کننده هستند.

بله ، اینها منطقی ترین دلایل برای اجتناب از کارهایی نیستند که هنوز باید انجام شوند ، اما دلایل احمقانه فقط نشانه ای از فرسودگی شغلی است. شخص همه چیز را ترک می کند ، یا فقط خود را مخفی می کند تا از انجام همه کارهای فهرست جلوگیری کند.

فرسودگی شغلی را نمی توان با یک تفریحگاه ساحلی ، مدیتیشن ، کتابهای مجموعه "چگونه زندگی را به دست خود بگیریم" ، دوره های آشپزی و صفحات رنگ آمیزی ضد استرس درمان کرد. هیچ راه حلی برای فرسودگی شغلی وجود ندارد. شما نمی توانید آن را بهینه کرده و خاتمه را مجبور کنید. نمی توان جلوی آن را گرفت. تنها راه حل این است که بپذیرید این یک عفونت حاد نیست ، بلکه یک بیماری مزمن است ، بنابراین باید ویژگی های اصلی را شناسایی کرده و ریشه آن را بیابید.

برای توصیف دقیق فرسودگی هزاره ها - شما باید تنوع واقعیت کنونی را درک کنید - ما فقط فارغ التحصیلان ، والدین ، کارگران نیستیم. ما بدهکار هستیم ، ساعت های زیادی کار می کنیم و یک شغل نداریم ، حقوق زیادی دریافت نمی کنیم ، اما ما برای بدست آوردن آنچه پدر و مادر ما داشتند می جنگیم ، از نظر جسمی و روحی بی ثبات هستیم ، اما به ما گفته شد که اگر کار کنیم سخت است خوب پیروز می شود و ما زندگی می کنیم. رویای آبی ما: لیست کارهای انجام شده بالاخره به پایان می رسد یا حداقل به میزان قابل توجهی کاهش می یابد.

ارزش اصلی ما برای جامعه توانایی ادامه کار پس از سوختن است ، بنابراین نباید انتظار داشته باشید که کسی به شما در فهمیدن آن کمک کند. بعید به نظر می رسد که برنامه روشنی برای "رام کردن" فرسودگی شغلی وجود داشته باشد ، اما می توانید صادقانه به این سeringال پاسخ دهید که چه کارهایی را بلافاصله انجام می دهید ، و کدام کارها را به تعویق می اندازید و چرا. و با این حال ، سعی کنید خود را از دام "هر چه خوب است بد است و آنچه بد است خوب است" خلاص شوید. و نه ، این یک سال یک هدف نیست ، یک هفته کار نیست - این یک رویکرد به زندگی است ، با اجرای آن ، می توانید خود را از فرسودگی شغلی نجات دهید و نه تنها از بهینه سازی ، بلکه به طور کلی از زندگی لذت ببرید.

توصیه شده: