2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
روزی روزگاری بدبینی ، خوش بینی و واقع گرایی وجود داشت. یک بار زندگی در روستای خداپرستشان ، جایی که هیچکس برای صحبت با آنها وجود نداشت ، برای آنها مضطرب شد و آنها با هم در سفری طولانی به پادشاهی به نام Desire حرکت کردند. آنها خوب و تند راه می رفتند. خورشید از بالای سر می درخشید ، پرندگان در اطراف جیغ می زدند ، ملخ ها در علف ها جیغ می زدند. زیبایی!
و ناگهان در ورودی یک تونل تاریک و تاریک در راه خود قرار گرفتند. هر سه به طور کلی بچه های شجاعی بودند ، مشعل روشن همراه خود داشتند و نمی خواستند سه روز طولانی دور هم بروند. و وارد تاریکی شدند.
آنها مدت زیادی در طول تونل قدم زدند ، و ناگهان مشعل خاموش شد!
اوه اوه اوه! - فریاد زد: بدبینی
هوم … - خوش بینی زمزمه کرد.
مشکل … - رئالیسم بیان کرد.
مدتی آنها در سردرگمی ایستادند و تصمیم گرفتند در تاریکی مطلق ادامه دهند. و آنها مشکلات کمی داشتند ، بنابراین پس از مدتی صدای غرش نامفهومی از همه طرف شنیده شد ، که نزدیک و نزدیکتر می شد.
بدبینی وحشت کرد و قلبش را از دست داد ، چیزی جز تاریکی در اطراف خود ندید. بنابراین بسیاری از آزمایشات در یک زمان برای او بسیار زیاد بود ، اعصابش به هم ریخته بود. "در تاریکی من از بین خواهم رفت …" - بدبینی فکر کرد. - "می دانستم که ما به Desire نمی رسیم ، از همان ابتدا مشخص بود …" او روی زمین دراز کشید ، دستان خود را روی سینه اش جمع کرد و منتظر ماند. او شنید که رفقایش چیزی را فریاد می زنند ، اما اهمیتی به آن نمی دهند. همه چیز قبلاً قطعی شده است …
خوش بینی ترسید ، اما قدرت نگاه کردن به اطراف را پیدا کرد. "همه چیز خوب است ، همه چیز فقط فوق العاده است ، هیچ خطری وجود ندارد و نمی تواند باشد. ما پیروز خواهیم شد! ما به آنجا خواهیم رسید! " - او ابتدا با نجوا زمزمه کرد ، اما با هر کلمه صدایش مطمئن تر و بلندتر می شد. و اکنون خوش بینی پرتویی از نور را در انتهای تونل مشاهده کرد. "خروج! خروج! من آن را می دانستم! بدبینی ، واقع گرایی ، ما بیشتر به سمت هدف خود می دویم-و-و-و !!! " - او با خوشحالی فریاد زد و خود را به نور انداخت.
واقع گرایی احساس ترس کرد و شروع به نگاه کردن به تاریکی کرد. در ابتدا ، او چیزی ندید ، اما در نقطه ای متوجه یک نقطه نورانی شد. او صدای خوش بینی را شنید که با اشتیاق فریاد می کشید ، اما به دنبال او دوید. رئالیسم نگران غوغای فزاینده است. و سپس صدای بوق و چراغ هایی را که به سرعت نزدیک می شد ، شنید. "قطار!" - فقط وقت داشت به رئالیسم فکر کنم ، به دیوار سرد تونل فشار می آورد.
***
به این ترتیب رئالیسم قهرمان ما همراهان خود را از دست داد و تنها ماند. مدتی سوخت و به راه خود ادامه داد. او بدون رفقایش تنها بود ، سخت بود ، اما نمی خواست زیاد برگردد.
آیا او به هدف نهایی خود رسیده است؟ برای اینکه شما را با ناشناخته ها عذاب ندهم ، می گویم - به آنجا رسیدم. و در راه خود با مسافران جدیدی ملاقات کرد: عقل و دلسوزی ، پشتکار و بی تفاوتی ، غم و سرگرمی ، شادی و غم ، مهربانی و مضرّت و بسیاری دیگر. همه آنها به پادشاهی آرزو نرسیدند ، اما این یک داستان کاملاً متفاوت است.
توصیه شده:
NARCISSUS در عشق یا ازدواج برای عشق نمی تواند هیچ پادشاهی باشد. قسمت 2
در اتحاد با شریکی که دارای مشکلات خودشیفته است ، افسانه مشترکی برای هر دو شریک وجود دارد در مورد وجود همزیستی مطلق ، ایده آل و بدون ابر. ناتوانی در درک این افسانه عامل تجربیات دردناک می شود: افسردگی ، مالیخولیا ، عصبانیت ، الکلیسم. چگونه می توانید تشخیص دهید که رابطه عشقی شما سالم است یا خودشیفته؟ یک نشانه مطمئن از یک رابطه واقعاً خودشیفته ، توهم ادغام است ، یعنی خیالی که ما یک بار برای همیشه یکی هستیم یا باید بشویم.
NARCISSUS در عشق یا ازدواج برای عشق نمی تواند هیچ پادشاهی باشد. قسمت 1
عشق به خود آغاز یک رابطه عاشقانه است که یک عمر طول می کشد. او وایلد تا زمانی که به من فکر نکنی برایم اهمیتی ندارد کی.کوبین … چنین فردی نه تنها دیگران را دوست ندارد ، بلکه حتی خود را نیز دوست دارد. E. فروم اریش فروم ، نظریه پرداز عشق ، عشق را به عنوان وحدت با شخص یا چیزی خارج از خود تعریف کرد ، به شرطی که تمامیت "
یک دوره کوتاه در زمینه خوش بینی علمی
نویسنده: ولادیمیر جورجیویچ رومک ، دکترای روانشناسی ، رئیس گروه روانشناسی کاربردی ، دانشگاه علوم انسانی روسیه جنوبی. سیستم آموزش و پرورش اغلب با تکنیک های "تقویت منفی" هدایت می شود. والدین و معلمان خطاهایی را که کودکان مرتکب می شوند با دقت زیر نظر گرفته و در صورت امکان به این اشتباهات توجه کنند.
بدبینی چه چیزی را پنهان می کند؟
بدبینی یک استراتژی مقابله ای دفاعی است ، نگرش به هنجارهای اخلاقی به عنوان دخالت در حل مشکلات عملی ؛ نادیده گرفتن احساسات شفقت ، عشق و دیگر جنبه های اخلاقی و اخلاقی که با علاقه شخصی مطابقت ندارد. بدبینان به زیبایی در درام نوآر هالیوود در سال 1942 به تصویر کشیده شده اند.
شاهزاده خانم بر تخت پادشاهی
سوتا نزدیک پنجره نشسته بود و مردم را می دید که به جایی می روند ، با کسی ملاقات می کنند ، در مورد چیزی توافق می کنند … به زودی سال نو ، خیلی زود ، فردا. او دوباره به درخت کریسمس تزئین شده خود نگاه کرد و جایی در زیر دوش ، چیزی از ضربات خود گذشت ، نه چندان زیاد ، اما درد می کرد.