2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
همه ما از چیزی مضطرب هستیم و می ترسیم. ترس اغلب ما را روز به روز همراه می کند. ما گرفتار تردیدهای مختلف هستیم. آیا با سوالات زیر آشنا هستید؟
- اگر ما این تصمیم را بگیریم ، اشتباه خواهد بود و می بازیم؟
- اگر در امتحان شکست بخورم یا معامله بسوزد چطور؟
- و اگر همکارانم به من می خندیدند ، آیا ایده جدیدی از نوآوری در تجارت را پیشنهاد می کردم؟
- گزینه شما …
این نوع افکار هر یک از ما را همراهی می کند. تنها س intensityال شدت و فراوانی است. چه باید کرد؟
تنها پاسخ منطقی که به ذهن من می رسد این است: با وجود اضطراب و ترس ، آنچه را که در ذهن دارید انجام دهید و انجام دهید.
جالب است ، اما وقتی کاری انجام می دهیم ، برنامه ریزی می کنیم ، برنامه هایمان را به طور فعال اجرا می کنیم ، پس هیچ جایی برای اضطراب وجود ندارد. جایی برای ترس نیست. همه چیز در مورد تمرکز است. ما نمی توانیم توجه خود را به طور همزمان بر روی بسیاری از مسائل متمرکز کنیم. این امر در مورد احساسات نیز صدق می کند. اگر ما بر عمل متمرکز شده باشیم و تمام توجه ما را به خود جلب کند ، آن وقت تمام انرژی ما وارد عمل می شود. او نمی ماند که در مورد چگونگی این عمل صحیح ، ضروری ، ارزشمند فکر کند. همچنین ، هیچ انرژی برای بازاندیشی در مورد تمام شکستهایی که ممکن است در راه تحقق برنامه ریزی شده بوجود آید ، باقی نخواهد ماند. سپس ، هنگامی که عمل انجام شد ، ترس می تواند در مورد عمل کامل یا در مورد دستاوردهای آینده بازگردد. به احتمال زیاد در مورد آینده ، زیرا بیشتر ترس در مورد گذشته بوجود نمی آید.
اما شایان ذکر است که تفاوت ترس و اضطراب در این است که ترس یک هدف دارد ، یعنی ما همیشه از چیزی می ترسیم. و اضطراب هیچ تجربه ای ندارد. به عنوان یک احساس مبهم بوجود می آید و می تواند کل بدن را در بر بگیرد و بر حالت کلی روانی-احساسی تأثیر بگذارد.
یکی از روشهای مقابله با اضطراب ، تبدیل اضطراب به ترس است ، یعنی یافتن هدف ترس. سپس ، وقتی می دانیم دقیقاً از چه چیزی می ترسیم ، فرصتی برای برخورد با آن و انتخاب نوع رابطه ای که با موضوع ترس ایجاد می کنیم ، انتخاب می کنیم.
با بازگشت به اقدامات فعال ، می خواهم اضافه کنم که اگر تصمیم گرفتیم که بتوانیم اضطراب را به سادگی با کار با آن و تعیین علل آن برطرف کنیم ، به احتمال زیاد در اشتباه هستیم ، زیرا اضطراب ، به ویژه ماهیت وجودی ، ذاتی است در همه مردم ، و نمی توان آن را از بین برد. هر از گاهی حتی پیشرفته ترین متخصصان روح انسان را ملاقات می کند. بنابراین ، تلاش در این معنا برای "عقیم بودن" به این معنی است که خود را بارها و بارها به شکست محکوم کنید. یک کتاب عالی در این زمینه توسط رولو می ، معنی اضطراب نوشته شده است. به همه توصیه می کنم.
بنابراین ، رهایی کامل از اضطراب غیرممکن است ، می توانید آن را به حدی کاهش دهید که عملکرد طبیعی در جامعه امکان پذیر باشد. و سپس - این به شما بستگی دارد. توانایی کنار آمدن با اضطراب بستگی مستقیم به اقداماتی دارد که برای این کار انجام می دهید. نه به آن فکر می کنم ، بلکه بازی می کنم.
به عنوان مثال ، اگر من مضطرب هستم که در کنار مردم باشم (این در صورتی است که اضطراب به سطح عادی کاهش یابد تا بتواند در برابر تماس های اجتماعی مقاومت کند) ، من فقط وارد جامعه می شوم و در مورد آنچه دقیقاً من را نگران می کند تحقیق می کنم. من این فرصت را دارم که ببینم دیگران چگونه به من واکنش نشان می دهند ، چه احساسی در من ایجاد می کند. من فقط می روم و اقداماتی را انجام می دهم که به من کمک می کند خودم و رفتارم را در یک موقعیت معین مطالعه کنم. این به من این فرصت را می دهد که بفهمم از چه مکانیسم های سازماندهی و قطع ارتباط استفاده می کنم و باید مدیریت آنها را یاد بگیرم. این فرصت وقتی برای من پیش می آید که در این یا آن موقعیت زندگی می کنم و نه زمانی که در مورد آن خیال پردازی می کنم. فرایند یادگیری به این صورت صورت می گیرد.
البته این کار ساده ای نیست و در راه تحقق آن انواع مقاومت ها را دنبال خواهید کرد. آنها نقش یک مار وسوسه انگیز را ایفا می کنند و شما را با داستانهای ترسناک می ترسانند.عملکرد آنها روشن است - آنها می خواهند سیستم موجود را دست نخورده نگه دارند ، زیرا تغییر استرس است و بدن در برابر استرس مقاومت می کند. بدن می خواهد در یک نقطه آرامش باشد.
اما استرس ، در این مورد خاص ، توسعه است. توسعه همیشه استرس زا است ، تغییر همیشه ناخوشایند است. این نوعی تولد دوباره است که به لطف آن کرم به پروانه تبدیل می شود. بنابراین ، تغییرات برای رشد و توسعه ضروری است. بنابراین ، تصمیم بگیرید: یا آنچه را که مناسب شماست تغییر دهید ، یا همان جایی که اکنون هستید بمانید. و آنجا ، و آنجا شما را با اضطراب همراهی خواهد کرد. اما در یک مورد ، احتمال اینکه او کمتر شود ، نحوه تغییر شما و یافتن راهی برای دوست شدن با او زیاد است ، و در مورد دیگر - نه. انتخاب باشماست.
توصیه شده:
5 نشانه اضطراب شما - افزایش علائم اضطراب - اضطراب - اضطراب
آیا می دانید که به دلیل اضطراب است که احساس خوشبختی نمی کنید؟ این احساس مصرف کننده است که شما را از حضور در اینجا و اکنون ، لذت بردن از زندگی ، سلب انرژی و قدرت ، جلوگیری از لذت بردن از بزرگترین خرید یا مهمترین رویداد زندگی باز می دارد. در زیر 5 نشانه وجود دارد که با استفاده از آنها می توانید اضطراب خود را تعیین کنید.
چگونه می توان ترس را از بین برد و سطح اضطراب را کاهش داد؟
تجلی این احساسات منفی ممکن است با موقعیت خاصی همراه باشد ، به عنوان مثال ، امتحان ، تماس با مقامات ، پرواز هوایی یا سفر به مترو ، یا ممکن است انگیزه ای نداشته باشد و در اعماق بوجود آید. هوشیاری ، تسخیر بیشتر افکار ، محروم کردن اراده و عقل سلیم … روش های مختلفی برای مقابله با این موضوع وجود دارد.
یک کلمه با حرف "TR": در مورد مردم اضطراب و اضطراب چه می توانید بگویید؟
اختلال اضطرابی دنیایی از سه "Hs" است: جهان قابل اعتماد نیست ، تحت کنترل نیست ، ایمن نیست. هر رویدادی که روال / الگوریتم را مختل کند ، باعث ایجاد یک حمله اضطرابی (اختیاری هراس / هراسی) می شود و این باورها را تقویت می کند. افراد مضطرب همیشه در آینده زندگی می کنند.
ترس های ترسناک با اینا چیکار کنیم؟
همه چیز درباره ترسهایی که مردم از آن می ترسند چگونه ترس خود را متوقف کنیم؟ چگونه از شر اضطراب خلاص شویم؟ چه باید کرد تا انجام کاری ترسناک نباشد؟ روان درمانگران به طور منظم چنین سوالات را دریافت می کنند و توصیه ها در اینجا می تواند بسیار متفاوت باشد ، اما همه ، به هر طریقی ، نمی توانند نکته اصلی را انکار کنند.
چگونه از اضطراب دوری می کنیم و آن را ابدی می کنیم
هر چیزی که باعث ایجاد اضطراب شود ، همیشه فراخوانی برای تغییر است. این یک سیگنال است: "به من نگاه کن ، این جایی است که کلید بهبود زندگی شما در آن قرار دارد!" اما ، تجربه اضطراب بسیار ناخوشایند است. این بیماری با تظاهرات فیزیکی (تپش قلب ، عرق کردن ، تنفس سریع ، استفراغ) و عوارض احساسی ناخوشایند مانند درماندگی و بی حوصلگی همراه است.