قربانی شدن را متوقف کنید

تصویری: قربانی شدن را متوقف کنید

تصویری: قربانی شدن را متوقف کنید
تصویری: چگونه دیگر قربانی نباشیم - دلیل شماره 1 شما در زندگی گیر کرده اید 2024, ممکن است
قربانی شدن را متوقف کنید
قربانی شدن را متوقف کنید
Anonim

زندگی کردن فدای تو..

من می خواهم سخت ترین و مهمترین چیزی را که باید در زندگی خود گذراندم به اشتراک بگذارم.

برای من ، سخت ترین کار این بود که به خودم اعتراف کنم: "من یک قربانی هستم."

این حقیقت را ببینید ، در مورد خود به آن توجه کنید ، فرار از قربانی خود را متوقف کنید.

چرا اینقدر برام سخت بود؟

زیرا من همیشه خود را "مبارز" ، "انقلابی" ، "شورشی" می دانستم.

ظالم ، بله ، این نقش من است. اما قربانی ؟؟؟

در آن زمان ، من حتی نفس کشیدن را متوقف کردم..

از سوی دیگر ، قربانی بسیار دردناک است ، تا ابد درمانده است ، تا ابد منتظر چیزی از کسی است. خیلی چسبنده ، چسبناک ، زننده … اوف..

این قطعاً مربوط به من نیست.

به رسمیت شناختن یک ظالم در خود حتی کمی خوشایند است. اینقدر قدرت ، اینقدر قدرت ، اینقدر انرژی. این نقش بسیار آسیب ناپذیر است. خیلی وحشتناک.

مثل این است که یک لباس فانتزی "گرگ خاکستری" بپوشید و بدوید تا همه اطرافیان را بترسانید.

اما چگونه می توان پشت این "لباس" یک قربانی درمانده ، آسیب پذیر و غیرمسئول را دید؟

به هر حال ، هیچ زورگویی بدون فداکاری وجود ندارد. مثل اینکه نمی شود سیاه بدون سفید ، صبح بدون عصر و غیره وجود داشت.

به هر حال ، یک ظالم فقط یک چهره قربانی است.

جایی باید باشد….

و بیش از هر چیز دیگر ، من نمی خواستم او را ببینم.

ضعف ، درماندگی ، ترس ، گناه و شرم … … چیزی است که من در تمام زندگی خود از آن فرار کرده ام.

من گروگان یک نقش شدم تا با هم برخورد نکنم و این احساسات را تجربه نکنم. اینطور به خودت توجه نکن

اما ارزش دارد به رویدادهای اصلی زندگی خود و نتیجه گیری هایی که از آنها انجام داده اید نگاه کنید ، همه نگرش ها در این زندگی شروع به ظهور می کنند.

و وقتی پرده "مستبد سلطه گر" را باز می کنید ، در پشت او می توانید یک قربانی کوچک ، لرزان و وحشت زده را مشاهده کنید که خود را در قالب "گرگ خاکستری" قرار داده است و ناامیدانه سعی می کند همه را بترساند ، مادامی که هیچکس به او نزدیک نشود و به او آسیب نمی رساند

و از آن لحظه به بعد ، بسیاری از کارهای درونی آغاز می شود.

از لحظه ای که فداکاری کردی. این به شما کمک می کند از نقش ماسک خارج شوید و قربانی خود را زندگی کنید. توجه به او در روابط با دیگران. توجه به اقدامات او توجه او در انتخابات شما در افکار خود به او توجه کنید

در احساسات خود به او توجه کنید.

سخت ترین کار این نیست که با ماسک معمول یک "مستبد" فرار کنید ، بلکه زندگی در هر لحظه از ترس ، درماندگی ، بی اعتمادی ، ترحم به خود ، بی صداقتی و بی مسئولیتی است.

اینجوری به خودت توجه کن ، خودت را آنطور زندگی کن. برای رسیدن به انتها ، برای آگاهی از موقعیت خود در زندگی.

تا زمانی که تجاوز واقعی (و نه تدافعی خیالی) و اشتیاق به زندگی در آن افزایش یابد ، قربانی خود را زندگی کنید.

وقتی قربانی درونی از مردن آرام و غصه خوردن به خاطر بی عدالتی این دنیا خسته می شود ، سرگرمی آغاز می شود.

لحظه ای که مسئولیت زندگی خود را بر عهده می گیرید. حذف کلیه اتهامات. رد توهم انتظارات. آمادگی داخلی برای اقدام.

بخشیدن خود و دیگران.

اینجاست که آزادی ، بلوغ ، مسئولیت پذیری آغاز می شود.

توصیه شده: