بازی های بزرگسالان از دوران کودکی شروع می شود. قسمت 1

تصویری: بازی های بزرگسالان از دوران کودکی شروع می شود. قسمت 1

تصویری: بازی های بزرگسالان از دوران کودکی شروع می شود. قسمت 1
تصویری: روش بزرگ کردن آلت تناسلی کشف شد 2024, ممکن است
بازی های بزرگسالان از دوران کودکی شروع می شود. قسمت 1
بازی های بزرگسالان از دوران کودکی شروع می شود. قسمت 1
Anonim

در کودکی ، همه ما بازی می کنیم. بازیها متفاوت است.

اما برخی از افراد به بازی در بزرگسالی ادامه می دهند.

بیایید نگاهی به انواع بازی ها و دلایل آنها بیندازیم.

بازی "قلعه ها در هوا".

بنابراین. کودک در خانواده زندگی می کند. به نظر می رسد که هم مادر و هم پدر وجود دارند.

اما او احساس می کند بچه ای اضافی و دوست نداشتنی است.

یا درگیری های مداوم در خانواده وجود دارد و کودک فکر می کند که از او محافظت نمی شود.

و روان کودک کنار نمی آید

با واقعیتی که در آن زندگی می کند.

او نمی داند چگونه از نگرانی ها و احساسات منفی جلوگیری کند.

و به نوعی جبران این احساس و

برای نشان دادن احساسات مثبت خود ، او وارد دنیای خیالی می شود.

در آنجا او راحت است ، در آنجا شنیده می شود ،

آنها او را آنجا دوست دارند ، او آنجا احساس خوبی دارد.

فرار از واقعیت ، فرار از توهم ، فرار از دنیای اختراع شده است.

سالها می گذرد و کودک بالغ می شود.

و در اینجا دو گزینه امکان پذیر است.

در حالت اول ، بازی ادامه می یابد.

در حال حاضر یک زن ، نه یک کودک ، "قلعه هایی را در هوا" می سازد.

اتفاق می افتد

وقتی زن خودش را قبول ندارد وقتی فکر می کند که حق زندگی ، ارزش هایش ، و

افکار شما ، اعمال شما ، چشم انداز شما از زندگی. او از واقعیت راضی نیست.

و دنیایی را بوسیله

قوانین او و او خوب است اما هر چه بیشتر در این مورد غرق می شود

بازی بیشتر از واقعیت دور می شود

دنیای توهمی تمام انرژی او را جذب می کند.

در نتیجه ، انرژی کافی برای عمل در دنیای واقعی وجود ندارد.

هیچ قدرت و تمایلی برای بهبود دنیای واقعی وجود ندارد - از طریق شخصیت شما ،

از طریق اعمال ، از طریق کیفیت.

در نتیجه ، روابط در تخیل ، در افکار ایجاد می شود.

ارتباط بین توهم و واقعیت از بین می رود.

و هیچ نتیجه ای در هیچ یک از زمینه های زندگی وجود ندارد - نه در زندگی شخصی و نه در زندگی روزمره ،

نه در حرفه و نه در زمینه مواد.

در مورد دوم ، در مرحله ای ، یک نقطه عطف می آید و

زن به واقعیت برمی گردد

توسعه می یابد ، خود را می یابد و در اینجا و اکنون محقق می شود.

در حرفه ، در خانواده ، در زندگی معنوی من.

بین واقعیت و توهم مرز بسیار نازک و نامحسوس وجود دارد.

اجازه ندهید دنیای خیالی شما را از بین ببرد

به رویاهایت با عشق به دنیای موجود نگاه کنید ،

تحسین و درک

و او پاسخ خواهد داد

برای شما هم همینطور

بازی "ملکه اختلافات".

شرکت کننده این بازی یک زن روشن ، قوی ، خودکفا است ،

که بیش از حد تلاش می کند

به اجزای خارجی ظاهر برای او مهم است ،

موقعیت و موقعیت در جهان که می دهد

فرصتی برای احساس رضایت ، قوی و روشن.

اما در عین حال چنین زنی در داخل وجود دارد

بسیار متواضع ، بلاتکلیف و بدنام.

به جای جهت گیری تمرکز توجه

ایجاد تعادل بین جهان درونی و بیرون ،

فقط به جهان خارج محدود می شود.

این تمرکز آنقدر تغییر کرده است که جهان درونی نیست

مربوط به خارجی است

اغلب یک زن از نظر داخلی ناراضی است

آنچه او در ظاهر می سازد

اما او معتقد است که باید با جامعه ، حرفه و یک مرد مطابقت داشته باشد.

او انرژی زیادی را صرف حفظ نما از خارج می کند ، که با دنیای داخلی مطابقت ندارد.

چنین زنی همیشه آنچه را که می خواهد انجام نمی دهد.

برای او مهمتر این است که در نگاه دیگران چگونه نگاه می کند و آنها در مورد چه چیزی فکر می کنند

دیگران در اطراف او

مطابقت با یک تصویر خاص مهم است.

اما در پشت این ، هماهنگی درونی از بین می رود.

تحقق احساسات ، خواسته های شما وجود ندارد.

توهم بازی این است که بیشتر

یک زن دنیای درونی خود را ترک می کند

و انرژی خود را به خارج هدایت می کند ، هر چه بیشتر

هماهنگی و رضایت را نمی یابد

بازی "مامان"

این یک بازی بسیار غم انگیز است. زن در مرحله ای پذیرفت

برای خودش فیلمنامه ای که دغدغه اوست

افراد دیگر ، به ویژه یک مرد ، خود را بیش از حد نشان می دهد

خواستگاری

هنگام ایجاد روابط

او بسیار مراقب است

چنین سناریویی را می توان از خانواده والدین گرفت ، جایی که او این کار را انجام داد.

مادر - او از شوهرش مراقبت می کرد ، از خانه مراقبت می کرد ، همه چیز را روی خودش حمل می کرد.

و دختر احساس کرد

که توجه و محبت عزیزان را می توان از طریق مراقبت بیش از حد به دست آورد.

نگرش او نسبت به یک مرد مشابه است

در مورد نگرش نسبت به کودکی که مورد اعتماد نیست و همیشه مورد بررسی مجدد قرار می گیرد.

او فکر می کند که خود مرد نمی تواند

کنار بیاید و نتواند مسئولیت بپذیرد.

او با رفتار خود می سازد

رابطه ، گویی او برای مرد خود یک مادر است.

این بازی برای هر دو طرف غم انگیز است. یک مرد به چنین مراقبت هایی عادت می کند.

او خود را تسلیم این ایده می کند که نه

مدیریت می کند که زن همه چیز را بهتر می داند.

و او وارد موقعیت منفعل می شود ، جایی که در همه چیز توافق دارد.

برای او راحت است که زنی وجود داشته باشد که بتواند همه چیز را پیش بینی کند ،

برای همه چیز تصمیم بگیرید و به همه چیز رسیدگی کنید. دارند

مردان هیچ ابتکاری برای توسعه ندارند ،

مسئولیت خود ، زن و خانواده خود را بر عهده بگیرید.

زن در این نقش خود را به عنوان یک زن از دست می دهد.

نه تنها برای فرزندان خود بلکه برای فرزندان خود نیز والدین شوید

مردان ، او در چشم او دیگر زن نیست.

برای این کار او خود ، خواسته ها ، احساسات خود را از دست می دهد.

و او نمی داند چگونه در موقعیت قرار گیرد

وقتی کاری برای او انجام می دهند ، مراقب او باشید.

چرا یک زن این کار را می کند؟

او ناخودآگاه می خواهد عشق به دست آورد و ارزش خود را نشان دهد.

از طریق مراقبت بیش از حد اما در چنین رابطه ای نه شور وجود دارد و نه رابطه ای.

چرا این بازی غم انگیز است؟

دیر یا زود ، با بزرگ شدن یک مرد ، مادرش را برای زندگی مستقل خود ترک می کند.

او درک می کند که نمی تواند تحت قیمومیت خود را درک کند.

یا به یک زن معتاد می شود.

او رشد نمی کند و بالغ نمی شود ، ویژگی های مردانه را در خود پرورش نمی دهد.

در هر صورت ، یک زن یک مرد را از دست می دهد بدون اینکه حتی متوجه باشد.

برای کسی که با این بازی ها آشنا است؟ یا با دوستان خود متوجه این سناریو شده اید؟

همه چیز قابل اصلاح است.

با حمایت یک متخصص ، می توانید رابطه را به سطح دیگری بازگردانید.

و احساسات جدیدی را تجربه کنید. چگونه باشید - شما تصمیم می گیرید.

اولین قدم برای نزدیک شدن به خود ، ماراتن آزاد تاریخ من است.

با عشق و دقت

اولگا سالودکایا

توصیه شده: