درباره روان پریشی های دوران کودکی و روان رنجورهای عصبی بزرگسالان

فهرست مطالب:

تصویری: درباره روان پریشی های دوران کودکی و روان رنجورهای عصبی بزرگسالان

تصویری: درباره روان پریشی های دوران کودکی و روان رنجورهای عصبی بزرگسالان
تصویری: ده نشانه هشداردهنده بیماری های روانی 2024, آوریل
درباره روان پریشی های دوران کودکی و روان رنجورهای عصبی بزرگسالان
درباره روان پریشی های دوران کودکی و روان رنجورهای عصبی بزرگسالان
Anonim

نویسنده: میخائیل لابکوفسکی منبع:

- بسیاری از مردم اینجا خود را درون گرا می دانند. در حقیقت ، آنها همیشه درون گرا نبودند. فقط در دوران کودکی آنها سعی کردند اسرار خود را با مادر و پدر به اشتراک بگذارند و بلافاصله متوجه شدند که برای هیچ کس جالب نیست (آنها یک بار در مورد آن شنیدند ، مرا تنها بگذارید و مرا فریب ندهید). از این رو عادت تجربه همه چیز در خود و این اعتقاد که خود آنها ، و مشکلات آنها ، حتی بیشتر از آن ، برای هیچ کس فایده ای ندارد.

- 80 درصد مردم با مشکلات خود به من مراجعه می کنند فقط به این دلیل که هیچ کس دیگری را برای اشتراک با آنها ندارند.

- احساس امنیت که کودک باید در دوران کودکی دریافت کند ، مهمترین شرط سلامت روانی و زندگی آینده او بدون روان رنجوری است.

اما اگر والدین پرخاشگری غیرقابل پیش بینی یا منفی پیش بینی داشته باشند ، در مورد چه نوع ایمنی می توان صحبت کرد؟ همیشه همه چیز با آنها بد است. فضای خانواده انتظار یک فاجعه است. همین حالا اتفاقی قرار است بیفتد. شما سقوط می کنید ، سقوط می کنید ، مسموم می شوید ، در اثر عفونت می میرید ، "شما توسط یک KAMAZ برخورد خواهید کرد ، شما را روی آسفالت می زند" ، اگر به کالج نروید ، در Pyaterochka به عنوان بارگیر کار خواهید کرد. در اینجا آنها هستند - روانگردان "جزئی"! علت آنها لزوماً آهن داغ یا محارم نیست. اظهارات منفی به دلیل این واقعیت که دائماً تکرار می شوند عمیق تر می شوند. می دانید ، شکنجه های اروپایی وجود دارد - قفسه بندی ، ضرب و شتم ، و شکنجه های چینی وجود دارد ، هنگامی که به عنوان مثال یک فرد بی حرکت ، با پر قلقلک می دهد تا دیوانه شود. در اینجا همین تفاوت وجود دارد.

- بیشتر تروما در سن 3 تا 5 سالگی رخ می دهد

- روانگردان یکبار مصرف زمانی است که: کودک را در یک اتاق تاریک رها کردند و او ترسیده بود. آب جوش روی خودش ریخت. مادر و پدر طلاق گرفتند ؛ مراسم خاکسپاری مادربزرگ و دیگر داستانهای زندگی روزمره ، از جمله خشونت - روحی ، جسمی ، جنسی.

- هنگامی که کودکی در بین افراد روان رنجور زندگی می کند که هر روز از آن رنج می برند یا رفتارهای پرخاشگرانه ، غیرقابل پیش بینی ، نامشخص و غیره دارند ، روان تروماهای مکرر وجود دارد. یا در مهد کودک یا مدرسه ، او مورد آزار و اذیت قرار می گیرد ، آسیب می بیند ، یعنی یک موقعیت تکراری.

- همه کودکان در برابر ضربه یکسان واکنش نشان نمی دهند. ممکن است یک کودک روان قوی تری داشته باشد و دیگری ضعیف تر. در برخی موارد ، یک تراژدی جدی هیچ اثری از خود بر جای نمی گذارد ، و فردی در اثر مرگ یک بچه گربه تا آخر عمر دچار آسیب می شود.

یک بار مجبور شدم برای یک کودک 7 ساله توضیح دهم که طلاق چیست تا بتوانم به او در مقابله با ضربه کمک کنم. من صحبت می کنم:

- کلاس چندم هستی؟

- در ابتدا.

- از دخترا خوشت میاد؟

- آره. لیزا

- مهدکودک رفتی؟

- آره.

- آیا لیزا را آنجا ملاقات کردید؟

- نه ، من لنا را آنجا داشتم.

- او الان کجاست؟

- برات توضیح میدم! من در حال حاضر در مدرسه هستم ، چگونه می توانم بفهمم که لنا کجاست؟

- اینجا. و پدر باید تمام عمر با مادرت زندگی کند ، پس چه؟

و سپس او گریه را متوقف کرد ، پذیرایی را قطع کرد ، به والدینش که در راهرو منتظر بودند رفت و گفت: من همه چیز را فهمیدم ، برویم …

- ثبات ، راحتی ، اعتماد - اینها اولین چیزهایی هستند که کودکان باید از والدین خود دریافت کنند. اگر والدین رفتار تهاجمی داشته باشند ، کودک را تحقیر کنند ، از او انتقاد کنند ، طبیعتاً اعتماد او به زندگی به طور کلی و به طور خاص به مردم تضعیف می شود. من دوستی دارم که به طور خاص می گوید: از مردم متنفرم. سگ ها ، گربه ها را برمی دارد و مشخص است چرا: حیوانات به او خیانت نکردند ، اما پدر خیانت کرد.

- بسیاری از مردم از مشکلات ارتباطی رنج می برند: برای آنها دشوار است که به دیگری نزدیک شوند ، چیزی بگویند ، افکار و احساسات خود را منتقل کنند ، و در نتیجه ، درک خودشان دشوار است. و چرا؟ و از آنجا که آنها در حال حاضر در 4 سالگی به مادری مست نزدیک شده بودند ، و او بی چون و چرا در مورد نامناسب بودن سوال کودک و در مورد نامناسب بودن کودک در این جهان صحبت کرد. و او بارها این کار را انجام داد. در حال حاضر پسر 30 ساله است و واضح است که او حتی در مورد ارتباط محرمانه با کسی فکر نمی کند.

- روان تروما ، اول از همه ، احساس ترس و اضطراب را ایجاد می کند که به فوبیا ، حملات وحشت و اعتماد در مردم تبدیل می شود.

- اگر از یک خانواده کامل ، اما روان رنجور و خانواده ای بدون پدر استفاده می کنید ، قطعاً خانواده دوم ترجیح داده می شود.

- بله ، ریشه بسیاری از مشکلات از دوران کودکی نشأت می گیرد. اما والدین ، آنها همان چیزی هستند که هستند. آنها شما را تا آنجا که می توانستند بزرگ کردند. شما آنها را تغییر نخواهید داد ، شما باید خودتان را تغییر دهید! - فیلمنامه کودکان را بازنویسی کنید ، از آن رشد کنید.

- اگر نمی خواهید فرزندانتان روان تروما داشته باشند ، طوری رفتار کنید که از شما نترسند ، طوری که شما قابل پیش بینی باشید ، به طوری که از طریق شما به زندگی اعتماد کنند. اگر نزدیک نیستید ، در دسترس باشید ، تا همیشه بتوانید تماس بگیرید ، چیزی را به اشتراک بگذارید ، بپرسید. و اگر کودک چیزی به شما می گوید سعی کنید حرف او را قطع نکنید یا نصیحت نکنید ، فقط گوش دهید.

اگر شما

- عدم اعتماد به شخص دیگر ؛

- نمی دانید چگونه احساسات خود را بیان کنید ؛

- سرکوب عاطفی ("من نمی توانم عاشق شوم" ، "من هیچ چیزی را احساس نمی کنم") ؛

- شما نمی توانید در خانواده یا حرفه ای شناخته شوید.

- نمی خواهند (یا می ترسند) بچه دار شوند.

- شما به افسردگی و غیره تمایل دارید

شاید همه اینها پیامدهای روان روانی دوران کودکی باشد

برای من مهم است که بدانید که مجبور نیستید تمام دوران کودکی خود را برای بدبختی خود هزینه کنید. و تقریباً همه چیز قابل اصلاح است.

توصیه شده: