صمیمیت از یک رابطه به کجا می رسد؟

فهرست مطالب:

تصویری: صمیمیت از یک رابطه به کجا می رسد؟

تصویری: صمیمیت از یک رابطه به کجا می رسد؟
تصویری: ۱۰ چیزی که زنان رو دیوونه میکنه و عاشق شنیدنش هستند 2024, ممکن است
صمیمیت از یک رابطه به کجا می رسد؟
صمیمیت از یک رابطه به کجا می رسد؟
Anonim

صمیمیت از یک رابطه به کجا می رسد؟

ما وقتی خانواده مان صمیمی است رشد می کنیم و رشد می کنیم. گاهی روابط متوقف می شود ، محو می شود … و مردم به زندگی مشترک خود ادامه می دهند.

آیا می توان صمیمیت را از طریق فضا اندازه گیری کرد یا بر اساس مدت زمان رابطه؟

احتمالا نه. همسراني كه بيش از 20 سال با هم در يك آپارتمان زندگي كرده اند ممكن است نسبت به دوستاني كه در كشورهاي مختلف زندگي مي كنند و از راه دور ارتباط برقرار مي كنند ، كمتر به هم نزديك باشند.

روابط بین همسران می تواند بر اساس راه حل مشترک مسائل مربوط به خانواده ، مالی و والدین ایجاد شود ، اما به هیچ وجه به احساسات ، تجربیات همه افراد تأثیر نمی گذارد.

حتی یک رابطه خوب می تواند صمیمیت را ترک کند. جایی که همه راحت هستند ، رضایت بخش هستند و بچه ها نظم می گیرند. مکالمات صادقانه با تماشای برنامه ها جایگزین می شود ، شما می خواهید تعطیلات آخر هفته مشترک را بیشتر و بیشتر با ارتباطات جداگانه در شرکت های مختلف جایگزین کنید. و زندگی جنسی به تدریج وضوح خود را از دست می دهد. و سپس کاملاً از بین می رود.

رابطه نزدیک بین همسران معمولاً با یک زندگی جنسی رضایت بخش برای هر دو و انواع احساسات ناشی از روابط آنها با یکدیگر و سایر افراد همراه است. پشتیبانی و فرصتی برای شنیدن در چنین خانواده ای در دسترس است. همسران در چنین رابطه ای می توانند بیشتر موضوعات ، حتی موضوعات بسیار دشوار را مورد بحث قرار دهند.

اگر صمیمیت بسیار جذاب است ، پس چرا با گذشت زمان از بسیاری از روابط ناپدید می شود و همسران در زندگی یا بخشی درونی خود شروع به دور شدن از یکدیگر می کنند؟

در اینجا چند دلیل وجود دارد که چرا صمیمیت رابطه را ترک می کند.

آسیب ها و مشکلات دوران کودکی.

می توان مثل شوپنهاور را در مورد خوک های گوشت خوک به یاد آورد ، که با گرم شدن در یک روز سرد شروع به نزدیک شدن به یکدیگر کردند. اما ضربات ناشی از سوزن های بلند باعث شد که آنها فاصله ایمن از یکدیگر را حرکت دهند.

بنابراین نیاز ما به دریافت گرما ، لطافت ، احساسات مختلف ما را به سوی نزدیک شدن سوق می دهد. و آسیب ها ، تجربیات دردناک در داخل به اشتراک گذاشته می شود ، و همچنین می تواند از یک شریک جدا شود.

نزدیکی می تواند بسیاری از ارتباطات و تجربیات را حتی در دوران کودکی زنده کند. خاطراتی از نحوه برخورد والدین ، عزیزان با ما ، با یکدیگر. آیا به اندازه کافی سیر می کردیم یا بیشتر از نیازهای جسمی خود راضی بودیم؟ آیا پذیرش ، تأیید ، خودمختاری برای رشد کافی بود؟ یا اغلب مجبور شدید با سوء تفاهم ، ارزیابی ، اجبار برخورد کنید؟

معاشرت های دردناک ما را وادار می کند که نسبت به شریک خود به عنوان سرد ، دور و مجازات کننده واکنش نشان دهیم …

برای اینکه بتوانیم بدون ترس از تزریقات دردناک به دیگری نزدیک شویم ، باید زخم ها را التیام بخشیم ، یاد بگیریم که چگونه باز شویم ، آسیب پذیری خود را تحمل کنیم و مرزهای انعطاف پذیر ایجاد کنیم.

این مسیر آشنایی طولانی مدت با خود است. روان درمانی در اینجا به شما کمک می کند.

با خود و شریک خود مخالفت کنید.

پارادایم رقابتی عمیقا در ذهن ما نقش بسته است. در دنیایی که ما اغلب اوقات رفتار می کنیم ، سود یک نفر به معنای از دست دادن شخص دیگر است. همین راه را می توان ناخودآگاه در یک رابطه گنجاند.

گاهی اوقات در یک زن و شوهر می توانید جلوه ای از دوگانگی را مشاهده کنید: اگر من در منبع باشم ، آن وقت شریک کمتر مدبر / جالب / قوی می شود … یا برعکس ، و سپس من آسیب پذیر و ضعیف می شوم.

یکی از مشتریان گفت که او از قد مرد جوانش (متوسط برای یک مرد) عذاب می کشید. این او را از لذت بردن از بیرون رفتن با او در جایی ، برقراری ارتباط با دوستان و احساس شانه قوی در کنار او باز داشت. اما در عین حال به احساس درونی کمک کرد ، اما با من همه چیز خوب است: من زیبا ، جالب هستم. احساس رضایت بخشی از خود به محض متوقف شدن تحریک رشد جوان از بین می رود و فضایل او ، مانند ویژگی های ذهنی ، مطرح می شود.بدیهی است که سگ در پارامترهای فیزیولوژیکی دفن نشده است. این تنها یکی از راههای دوگانگی است: یا همه چیز در مورد من خوب است ، یا با شخص دیگری.

برای شکستن حلقه معیوب بازی "چه کسی سردتر است / بهتر است؟" ، سایه های مختلف رنگ به نجات می رسند. نکته اصلی این است که ما به تدریج یاد می گیریم که به اندازه کافی خوب / بد باشیم تا بتوانیم عزیزی را تحمل کنیم و بپذیریم که همچنین نیازی به کامل شدن ندارد.

مشکل در تنظیم فاصله.

اگر بیش از حد به هم نزدیک شویم ، ممکن است شریک برای آن آماده نباشد. سپس می تواند اقدامی برای افزایش فاصله انجام دهد. یا حتی به طور موقت از تماس دور شوید. اغلب ، کسانی که خواهان نزدیک شدن هستند ، آن را بسیار شخصی تلقی می کنند ، ممکن است از رفتار "اجتناب" یا لحن تند آزرده شوند. برخی از زوج ها نمی توانند فاصله دلخواه را برای سال ها پیدا کنند.

نزدیک بودن بیش از حد می تواند برای شخصی استفاده شود ، مصرف شود و فضای کافی نداشته باشد. فاصله طولانی را می توان به عنوان طرد شدن و تلاش برای پایان دادن به رابطه تلقی کرد. این امر به ویژه در آن دسته از زوج هایی که یکی می خواهد به هم نزدیک شود و دیگری می خواهد دور شود دشوار است. و این می تواند در همان لحظه اتفاق بیفتد.

به عنوان مثال ، یک شوهر به عنوان رهبر کار می کند و بسیار خسته به خانه می آید ، او سکوت می خواهد. و همسر ، که در خانه با بچه ها نشسته است ، بی صبرانه منتظر است تا شوهرش عصر بیاید تا در مورد مسائل مهم و مهم صحبت کند. اینجاست که می توان رقصی را شروع کرد که در آن وظیفه یکی فرار و پنهان شدن است و دیگری رسیدن به هدف برای شنیده شدن و عدم احساس درد طرد شدن.

اگر کسی که نیاز به نزدیک شدن دارد می تواند بگوید:

حالا می خواهم به شما نزدیک شوم و در مورد آنچه نگرانم می کند با شما صحبت کنم. آیا می توانید به حرف من گوش دهید؟ آیا منابع کافی برای این کار دارید؟

لازم نیست کاری در مورد آن انجام دهید. اگر بتوانید با من در ارتباط باشید ، همین کافی است. نیازی به نجات من یا سرزنش من ندارید. فقط وقتی می خواهم چیزهای دردناک را با شما در میان بگذارم نزدیک بمانید."

و کسانی که نیاز به بازنشستگی دارند می توانند بگویند: "من اکنون به سکوت نیاز دارم ، منابع کافی ندارم. برای من بسیار مهم است که با شما در ارتباط باشم ، به محض این که قدرت کافی برای این کار دارم ، می خواهم همه چیز را با شما در میان بگذارم"

ما برخی از موانع صمیمیت با دیگری را بررسی کرده ایم. پیگیری پیچیدگی های یک رابطه و حل خلاقانه آن رابطه را در مسیر همگرایی ثابت نگه می دارد. در عین حال ، هر یک از شرکا می توانند به شخصیتی قوی تر و بالغ تبدیل شوند.

توصیه شده: