در مورد ترومای تجمعی ، یا به نظر می رسد مشکلی وجود ندارد ، اما به نظر می رسد که چنین است

تصویری: در مورد ترومای تجمعی ، یا به نظر می رسد مشکلی وجود ندارد ، اما به نظر می رسد که چنین است

تصویری: در مورد ترومای تجمعی ، یا به نظر می رسد مشکلی وجود ندارد ، اما به نظر می رسد که چنین است
تصویری: SAVE 1 - مقدمه، آناتومی و ترومای تجمعی 2024, آوریل
در مورد ترومای تجمعی ، یا به نظر می رسد مشکلی وجود ندارد ، اما به نظر می رسد که چنین است
در مورد ترومای تجمعی ، یا به نظر می رسد مشکلی وجود ندارد ، اما به نظر می رسد که چنین است
Anonim

کار طولانی مدت با انواع آسیب ها ، دشوارترین و مهمترین چیز تشخیص آسیب است. به طور دقیق تر ، برای آشکار ساختن این ضربه برای مراجعه کننده.

بیشتر اوقات ، با وجود این که این موضوع از نظر احساسی بسیار دردناک است ، باید با فقدان روانی تجربه آسیب زا مقابله کرد و برای جلوگیری از تماس و غوطه ور شدن در تجربیات آسیب زا خود ، مشتری برای میلیونمین بار با دیدن ضربه در افق ، با موفقیت متوجه آن نمی شود. البته ، او این کار را ناخودآگاه انجام می دهد (خوب ، یا آگاهانه تا انتها) ، در شرایطی که به یک تجربه آسیب زا در پذیرایی یا در زندگی "شبیه" یک موقعیت آسیب زا نزدیک می شوید ، مشتری نمی خواهد دوباره تجربه کند این وحشت ، ناتوانی و ویرانی که قبلاً در لحظه ضربه به او وارد شده است ، به طور کامل شامل مکانیسم های معمول دفاع روانی است: تجزیه ، کاهش ارزش ، انکار.

هرچه آسیب زودتر دریافت می شد ، دفاع های درشت تر و اولیه به عنوان "عادی" ثبت می شد ، زیرا در سنین پایین ، به ویژه قبل از کلام ، هیچ مورد دیگری وجود نداشت. این دفاع ها تقریباً به طور خودکار "روشن" می شوند ، دوباره زیرا در شرایط منابع ذهنی محدود ، بدن به حالت اقتصادی می رود و به حالتهای معمولی برمی گردد ، زیرا آنها قبلاً ثابت کرده اند که می توانند پس انداز کنند ، از اینکه به نظر برسد ، احساس امنیت می کند. برای روشهای دیگر برای پاسخ به وضعیت بدیهی و طاقت فرسا دشوار بدون 100٪ تضمین اینکه روش مقابله جدید بهتر خواهد بود.

در همین حال ، موقعیتهای "مشابه" همگی اتفاق می افتند و رخ می دهند ، زیرا آسیب ناگوار ، در عین واقعی بودن ، به اندازه کافی نزدیک است ، در حالت ناخودآگاه ، و به دنبال تحقق و حل است.

و اگر یک ضربه روانی اغلب توسط یک فرد آسیب زا "فراموش" می شود ، در مطالعه متمرکز یک تجربه آسیب زا به یاد می آید ، روشنایی و شدت آن اجازه نمی دهد آن را نادیده بگیریم ، سپس "صدمات جزئی" اما منظم به سادگی است. در نظر گرفته نشده است

خوب ، فکرش را بکنید ، مادرم برای من لباسی نخرید و گفت مثل من ، لباس ها مناسب نیست. و سپس موهای من نازک و نازک می شود. و سپس ، که سینه های من بزرگ شده است و اکنون باید متواضع تر باشم ، در غیر این صورت همه فکر می کنند که من فضیلت آسانی دارم. خوب ، او در مورد اطلاعات شخصی من با همه دوست دخترانش در تلفن صحبت کرد. خوب ، من برای تولدم یک عروسک خریدم ، اگرچه از او درخواست دوچرخه کردم. خوب ، او مرا مجبور کرد یک سوپ بی طعم و بی مزه و چرب بخورم ، بعد از آن شکمم درد کرد. و یک میلیون دیگر "پس چی" چنین مشتریانی می گویند: "نمی شود که همه چیز به خاطر عروسک باشد".

در واقع ، یک عروسک جداگانه به تنهایی قادر به ایجاد آن رنج نیست و باعث ایجاد سطح جبران خسارت ناشی از آسیب می شود. اما هنگامی که نمونه های زیادی وجود دارد ، هر نمونه بعدی فقط اعتقاد به ناتوانی خود را تأیید می کند.

هنگامی که شما کوچک هستید ، فرصت های واقعی تعامل با جهان توسط شخصیت والدین محدود می شود ، و هنگامی که لازم است منافع خود را از خود والدین حفظ کنید ، کودک درمانده می ماند. اکنون من حتی در مورد سوء استفاده ، نه در مورد والدین سمی ، نه در مورد نادیده گرفتن و بد ارزش کردن مادران و پدران غایب ، در مورد والدین معمولی ، مرفه و دوست داشتنی صحبت نمی کنم. اغلب این اقدام یا بی تحرکی والدین نیست که آسیب می رساند ، بلکه تجربه درماندگی کودک از خود ، ناتوانی در کنترل برخی جنبه های زندگی او است. او با توانایی های محدود خود روبرو است ، توهم قدرت مطلق از بین می رود و هیچ چیزی برای مخالفت با خواست عزیزان ندارد.با تکرار مکرر چنین تجربه ای ، مانند سندرم درماندگی آموخته شده ، در یک موقعیت استرس زا ، به نظر می رسد که فرد در حالت وحشت وجودی قرار می گیرد و احساس می کند که نمی تواند کاری انجام دهد ، متعاقباً از هم جدا می شود ، ارزش خود را از دست می دهد ، انکار می کند یا کاملاً فراموش می کند. در مورد آن

ترومای تجمعی ، مانند سایر موارد ، با زندگی مجدد این تجربه با شناخت و آگاهی از تمام احساسات ناشی از موقعیت ، محدودیت ها و مشکلات خود ، و همچنین منابعی که به مقابله با شرایط کمک می کند ، مجاز است. اما در مورد ضربه های تجمعی ، ابتدا باید اعتراف کنید که آن عروسک تولد ، یک عبارت توهین آمیز در تلاش ، سوپ نخورده و غیره. مهم بودند ، و این موقعیت ها و همچنین رویدادهای آسیب زا "واقعاً" باید دوباره زنده شوند.

توصیه شده: