طلاق عاطفی

تصویری: طلاق عاطفی

تصویری: طلاق عاطفی
تصویری: طلاق عاطفی زن و شوهر_تست و نشانه ها_زندگی خاموش 2024, ممکن است
طلاق عاطفی
طلاق عاطفی
Anonim

من اغلب عبارت "طلاق احساسی" را می شنوم … خوب ، به نظر می رسد که آن را با ذهن خود درک کرده ام ، و حتی فکر می کردم که من در این حالت زندگی می کنم. اما به نحوی به من دست نزده و از آن چشم پوشی نکرده ام.

اما هفته گذشته این عبارت را احساس کردم.

مردی به مشورت آمد. من به حرف او گوش دادم و تلفن را قطع کردم … او همچنان به موضوع حقوق قانونی خود برای برقراری ارتباط با پسرش ادامه می داد. من به خودم پنج دقیقه زمان دادم تا راه او را دنبال کنم و جنبه های حقوقی این موضوع را با او در میان گذاشتم. و سپس او وارد سطح روابط زناشویی شد.

و در آنجا ، در آشفتگی روابط دیگران ، حقیقت مرا درگیر کرد.

این زن و شوهر در سالهای اخیر بارها با هم دعوا کرده اند. دو سال پیش درگیری شدیدی رخ داد. و سپس همسر تصمیم می گیرد پسر معمولی نوجوان را برای مادربزرگش در شهر دیگری بفرستد - به نظر می رسد که کودک آنجا بهتر خواهد بود. اگرچه هیچ یک از همسران از الکل سوء استفاده نمی کنند ، از مواد مخدر استفاده نمی کنند ، هیچ نزاع و سر و صدای پر سر و صدا وجود ندارد. به نظر می رسد که از نظر ظاهری در خانواده وضعیت کاملاً آرام است. آن موقع بابا اهمیتی نداشت. من از او می پرسم چرا ، اما او فقط شانه هایش را بالا انداخت … … واضح بود که چیزی برای بیهوش کردن اتفاقاتی که در حال رخ دادن است وجود دارد ، بنابراین او در آن زمان هیچ احساسی نداشت … یا شاید دلیل دیگری نیز وجود داشته باشد. در اینجا شما باید سابقه خانوادگی را بیابید ، تاریخ خانواده والدین را مطرح کنید ، سناریوهای هر دو همسر را روشن کنید. اما فقط پدر پسر در قرار ملاقات حضور دارد. ظاهراً این او بود که اولین نفر در خانواده بود که نتوانست استرس را تحمل کند ، یا فقط او بود که آماده تغییرات بود و برای حمایت حرفه ای آمد.

این نزاع دو سال پیش است که همسران پایان رابطه را در نظر می گیرند. ولی!!!!

طلاق قانونی فقط شش ماه پیش اتفاق افتاد. اما حتی پس از آن ، همسران به زندگی مشترک در یک آپارتمان ادامه می دهند. مرد به من می گوید: "اما ما عملا با هم ملاقات نمی کنیم و دخالت نمی کنیم."

اما این طوری کار نمی کند. این بدان معناست که رابطه بین همسران هنوز ادامه دارد. من به مرد می گویم که او هنوز همسر سابق خود را "درمان" می کند ، به دلایلی او را با او ترک نمی کند ، آنها چیزی را تکمیل نکرده اند ، زندگی نکرده اند. رابطه گیر کرده است. صلح و آرامش ، به نظر می رسد ، همه ساکت هستند ، آنها در همسایگی زندگی می کنند ، با یکدیگر دخالت نمی کنند. اما همه چیز چندان ساده نیست.

این آرامش و سکوت توسط عمل غیر منتظره مادر شوهر منفجر می شود-به دلایلی او تصمیم می گیرد از ملاقات مردی با پسرش در تابستان هنگام تعطیلات جلوگیری کند. و در اینجا مشتری من علاقه و مقداری انرژی دریافت می کند - اگرچه به سمت مادر شوهرش است - اما آیا او حق داشت از دیدن فرزندش جلوگیری کند؟!

این داستان قطعاً نوعی پایان خواهد داشت))) من به سختی آن را تشخیص می دهم.

اما در اینجا به وضوح دیده می شود که از نظر احساسی همسران هنوز از هم جدا نشده اند و هنوز باید نکات زیادی را دریابند. من فکر می کنم خشم ، درد ، بی عدالتی و واکنش بی شماری وجود دارد.

و اکنون من جمله بندی در مورد طلاق عاطفی را متفاوت درک می کنم - به عنوان مثال))))) …. من به راحتی سابق خود را به یاد خواهم آورد … … یا از گفتن نام او در مکالمه نمی ترسم با دوستان …. یا من به "محل ما" می آیم و می توانم آنجا قدم بزنم و گریه نکنم … "به طور مساوی" ، "گرم" و "با لذت" خودم را با او به خاطر خواهم داشت. اما این کار زمان می برد. و من نمی دانم چه مدت … … زیرا طلاق قانونی برای همسران در یک لحظه اتفاق می افتد … اما یک طلاق عاطفی برای هر کس در زمان خودش. و این قابل تغییر نیست

روزی روزگاری ، خیلی ، خیلی وقت پیش یکی از "روانشناسان" حرف شگفت انگیزی زد !!! "احترام و احترام" به او برای آن عبارت دقیق و طولانی مدت: "یک زن ، پس از قطع رابطه با مرد محبوبش ، گریه می کند ، رنج می برد ، بسیار درد می کند. بنابراین! این درد ، این اشتیاق نه برای یک مرد ، بلکه برای خودش … برای کسی که در دستانش ذوب شد ، که فقط در کنار او می توانست از خوشحالی بمیرد ، احساس می کرد که مورد نظرترین و دوست داشتنی ترین ، منحصر به فرد ترین و محافظت شده است ، که این مرد را قوی و شجاع ، دلسوز و مراقب ساخته است. بر اثر پارگی می میرد "…من این تزها را به خاطر دارم ، از نظر عقلی می فهمم که چنین دیدگاهی حق وجود دارد ، اما من می خواهم گریه کنم و نمی خواهم به هیچ توضیحی گوش دهم (((((

اما زندگی باید خسارت خود را بگیرد. و زن جدیدی متولد می شود.

این آزادی است. در اینجا یک طلاق عاطفی وجود دارد. آمین!

توصیه شده: