تجربه درمان امروز. ترتیب آسیب های گذشته. الگوریتم مفید آگاهی

فهرست مطالب:

تصویری: تجربه درمان امروز. ترتیب آسیب های گذشته. الگوریتم مفید آگاهی

تصویری: تجربه درمان امروز. ترتیب آسیب های گذشته. الگوریتم مفید آگاهی
تصویری: 17, چگونه مثل یک حرفه ای‌ ترید کنیم 2024, آوریل
تجربه درمان امروز. ترتیب آسیب های گذشته. الگوریتم مفید آگاهی
تجربه درمان امروز. ترتیب آسیب های گذشته. الگوریتم مفید آگاهی
Anonim

… اولگا به خاطر می آورد که در طول توسعه روابط سعی کرد به نحوی آنها را همسو کند ، اما همه چیز ناموفق بود: به نظر می رسید وادیم (معشوق دختر) عمداً روابط شکننده را به هر شکل ممکن به بعد یخ زده وارد می کند - سرد (پادشاهی نزاع ها ، طرد شدن ، رد کردن ، اختلاف نظرها) ، برای اینکه بلافاصله به طرز دردناکی به معشوق خود برسد ، و با رسیدن به این هدف ، او دوباره رفت تا او اولگا را به طور کلی ترک کرد … جدایی برای دختر بسیار سخت بود ، او سعی کرد مرتکب شود خودکشی ، اما "در نقطه عطف زندگی" ، با این وجود راه خود را به آینده ادامه داد … با این وجود ، رویاهای مربوط به آن دوره او را تا به امروز عذاب می دهد (اگرچه حدود 7 سال گذشته است). اولگا می خواهد حافظه خود را شفا دهد. رهایی از درد گذشته برای همیشه …

صورت فلکی درخواست درمان. قرار دادن ضربه روانی

/ مطالب با اجازه مشتری منتشر می شود. /

1. موقعیت شماره 1. موقعیت ترومای گذشته

اولگا به عنوان "ضربه گذشته خود" نامگذاری شده است. او در موقعیت خود قرار می گیرد و با این نقش مشخص می شود.

مونولوگ موقعیت نقش

"من ضربه ای به گذشته اولگا هستم. زخمی خون آلود در روحش انگار مقداری حلقه فولادی (یا شاید قلاب ماهی) در من پیچیده شده است ، وقتی آن را حرکت می دهید ، زخم بی وقفه شروع به خونریزی می کند. تنها راه درمان این زخم ، خلاص شدن از بدن خارجی و برداشتن قلاب فولادی است."

2. موقعیت شماره 2. منبع آسیب خاص

اولگا به عنوان "منبع اصلی آسیب او" تعیین شده است. به موقعیت تعیین شده می رسد. با نقش خاصی مشخص شده است.

مونولوگ موقعیت نقش

"من منبع آسیب اولیا هستم ، که با اسب به دوران کودکی برمی گردد. من بر اساس برنامه راننده یک رابطه خاص ایجاد کرده ام. والدین اولیا بسیار ناراضی بودند. شور و اشتیاق آنها به نزاع های سخت ، پر سر و صدا و دشوار خلاصه شد. مدل اولیه از دوران کودکی اولیا خاک رابطه عاشقانه با وادیم شد. برنامه باید کاملاً تدوین شود ، توسط شرکت کننده درک شود ، زنده بماند ، در این صورت او بدبخت را رها می کند …"

3. موقعیت شماره 3. یک گزینه جایگزین برای ادامه رابطه سمی با وادیم. چشم انداز احتمالی برنامه رانندگی

اولگا "نسخه ای از آینده خود بر اساس ادامه احتمالی رابطه سمی با وادیم" تعیین می شود. مهم است که بفهمیم چنین رابطه ای می تواند قهرمان را به کجا برساند؟ اولیا جایگاه یک نقش جدید را می گیرد. با تعیین تکلیف ، غوطه ور در نقش.

مونولوگ موقعیت نقش

"اگر روابط با وادیم ادامه پیدا کند ، من یک نوع آینده جایگزین برای اولگا هستم. من برای اولگا قابل درک به نظر می رسم - او یک نمونه مشابه از یک دوست را در مقابل خود دارد. دختری در موقعیت مشابه ، مانند "پرنده زخمی" ، سالها به رحمت شریک سوء استفاده کننده وابسته است - در واقع به عنوان منبع انرژی او عمل می کند: قهرمان قدرت توسعه ، مطالعه ، سازنده خود را ندارد درک - او یک ماده مصرفی برای سوء استفاده کننده است ، سریع و تا انتها تمرین کرد … یک منظره غم انگیز. اولگا هم همینطور بود …"

4. موقعیت شماره 4. نسخه ای متفاوت از توسعه داستان اولگا در صورت جدایی از اولین شریک دشوار

اولگا "نوع آینده خود در صورت قطع روابط سمی با وادیم" تعیین می شود. مشتری با نقش تعیین شده مشخص می شود ، آن را وارد می کند (درک می کند) …

مونولوگ موقعیت نقش

"این آینده در فضایی کاملاً متفاوت است. در ابعادی شبیه به قهرمان فعلی. اولگا در دانشگاه پایتخت تحصیل می کند. توسعه می یابد و رشد می کند. در کنار دختر شخصی است که به او احترام می گذارد. او در حال حاضر او حضور دارد. اولیا شاد ، متقاضی و ارزشمند است. رابطه با یک شریک محترمانه و بسیار امیدوار کننده است. راههای آینده باز است. مرزها الهام بخش هستند اعضا خوشحال و راضی هستند … با کمال تعجب ، بدون اولین تجربه رابطه ، بستر فعلی بسته است.این آینده تنها با درک تجربه قبلی رابطه برای اولیا باز شد."

5. موقعیت شماره 5. پیامدهای سازنده آسیب وارد شده در تاریخ. بخش معنوی شرایط

اولگا به عنوان ترکیبی معنوی و فلسفی از تجربه خود در گذشته - فرشته تاریخ گذشته - تعیین شده است. برای روشن شدن مفاد. اولیا با این نقش موقعیتی مشخص می شود. و وارد یک قرار جدید می شود …

مونولوگ موقعیت نقش

وی گفت: "من بخش روحی آسیب های مجاز تاریخ هستم. من به صورت فلکی آمدم تا موارد زیر را برای اولی فاش کنم: من به طور تصادفی اتفاق نیفتاده ام ، بلکه منحصراً به نفع یک دختر خاص بوده ام. من شخصاً طرح روابط سمی را در یک زوج عاشق خاص به او نشان دادم - اتحادیه ای ناموفق که در دوران کودکی اولیا راه اندازی شد - اتحادی با جهت "هیچ جا" … من یک تجربه ارزشمند از یک دختر خاص هستم ، ایجاد (با درک آن) مسیرهای جدید برای ادامه …

6. موقعیت شماره 6. بازگشت به نقطه شروع. به قسمت آسیب دیده گذشته. شفاف سازی حالات

اولگا دوباره به موقعیت اصلی خود باز می گردد. به خودش گوش می دهد. از این موقعیت پاسخ می دهد….

مونولوگ انتصاب

"من ضربه قهرمان گذشته هستم. در حال حاضر که در خودم فرو می روم ، با شگفتی متوجه می شوم - دیگر زخم درد نمی کند - قلاب حلقه فولادی به نظر می رسد از بین رفته است ، فقط اثری ضعیف از حضور قبلی او باقی مانده است … آخرین چیزی که مهم است بدانید: چرا وادیم اولگا را ترک کرد؟ اگر پاسخی برای س myال من پیدا شود ، من قهرمان را به کل ترک می کنم …"

7. موقعیت شماره 7. موقعیت وادیم از گذشته. شفاف سازی وضعیت

اولیا توسط وادیم از نقطه "گذشته" منصوب می شود ، شخصی که بدون هیچ توضیحی قابل درک او را ترک کرد … قهرمان با نقش تعیین شده و جدید مشخص می شود. خود را در این تصویر غوطه ور می کند. و بازخورد می دهد …

مونولوگ موقعیت نقش

"من وادیم از گذشته اولگا هستم. اخیراً دختری را کنار گذاشتم. چرا ؟؟ چنین نگرشی را نمی دانم ، از آن می ترسم ، می ترسم … و همچنین - پروردگارا چقدر شرمنده ام! اولیا رنج می برد ، من می دانم … من او را مجبور می کنم … اگر به سمت داخل بپیچید - شرم عظیم ، جهانی ، گناه کیهانی و ناتوانی در کنار آمدن با آن وجود دارد … اولیا درخواست بخشش می کند ، سعی می کند آن را بفهمد. من نمی توانم در این سطح پاسخ دهم ، واقعاً چیزی دخالت می کند … این دوره مال من نیست! می بینید ، من نقاب دارم ، بنابراین بیشتر به آن عادت کرده ام: برنده بودن ، اغواگر ، رهبر بودن. با برداشتن ماسک ، چیزی عمیق ، حجیم و خالی پیدا خواهم کرد … و سپس - درد … من نمی خواهم به آنجا بروم … مرا ترک کن! ترک کردن !!!"

8. مفاد شماره 8. نهایی ، آخرین. موقعیت ترومای گذشته. پاسخ قهرمان داستان

اولیا دوباره به نقش مصدومیت خود اختصاص داده است. در این مورد - برای آخرین ، زمان کار. او با بررسی وضعیت خود عادت می کند.

مونولوگ موقعیت نقش

"برای من مهم بود که انگیزه های وادیم را روشن کنم. و به نظر می رسد آنها را درک کرده ام … احساس ترحم برای آن شخص وجود داشت. آیا می دانید چه می خواهید؟ دستهای "کوچک" وادیم را از دامن "مادر" من بردارید و یک حمایت مردانه دیگر به اندازه کافی در آنها قرار دهید. من سعی می کنم آن را انجام دهم … اوه اوه ، اوه ، من این کار را کردم. وادیم هسته دیگری پیدا می کند و در نهایت از گذشته من دور می شود. در حال حاضر ما متصل نیستیم … اوه اوه ، آه ، وای ، هیچ حلقه فولادی وجود دارد ، نه اثری باقی مانده است ، نه حتی سایه ای-همه چیز مربوط به گذشته است … عملیات حذف خارجی بدن با موفقیت تکمیل شد … زخم فقط نیاز به ترمیم دارد … اما این برای او تحت نیروی است. یک سوال کوتاه مدت به هر حال ، دیگر چیزی برای پاره کردن آن وجود ندارد … من بهبود خواهم یافت ، بهبود می یابم ، بیدار می شوم …"

اولگا با درک ارزش وقایع گذشته و پذیرش تاریخ سالهای گذشته جلسه را ترک کرد. مشکل او به یک تجربه مفید و معنی دار تبدیل شد. بار گذشته دیگر ظالمانه نیست. ضربه ، مشتری را رها می کند.

قرار دادن ضربه به مشتری کمک کرد تا درخواست خود را کشف کند ، جنبه های داستان خود را قبل از چنین کاری ناشناخته بشناسد ، و درد شدید را رها کند - برای بهبود و آرامش.

من از همه دعوت می کنم در چنین برنامه هایی شرکت کنند. با اتصال شهود و دانش خود به یک استراتژی خاص ، تقریباً می توانیم هر موقعیتی را مشخص کنیم.

توصیه شده: