با یک مرد جوان ازدواج کنید

فهرست مطالب:

تصویری: با یک مرد جوان ازدواج کنید

تصویری: با یک مرد جوان ازدواج کنید
تصویری: ازدواج یک ملا با یک مرد. شوکه می شوید 2024, ممکن است
با یک مرد جوان ازدواج کنید
با یک مرد جوان ازدواج کنید
Anonim

او زیبا با زیبایی بالغ ، خردمند و اغلب کاملاً موفق است. شما به او نگاه می کنید و به نظر می رسد که در کنار او باید یک مرد بالغ و محکم وجود داشته باشد که موهای خاکستری تقریباً قابل توجهی روی شقیقه هایش وجود ندارد. و ناگهان - اوه! - انتخاب شده او ، پدر فرزندش ، شخصی که با او خوشحال است … مردی جوان 10-20 سال جوانتر. کلیشه ها برای خردسالان! و اکنون شما با دقت بیشتری به آنها نگاه می کنید: منافع شخصی او چیست؟ به هر حال ، باور اینکه مرد جوان واقعاً عاشق یک زن بالغ است ، دشوار است

محکوم نکنید

- او احتمالاً عقده هایی دارد؟ - روانکاوی آشپزخانه یک دوست دختر را در پشت او انجام دهید.

- او فقط یک گیگولو است! به طور کلی ، او همیشه با مردان بدشانس بود ، بنابراین برای خود یک مرد جوان خرید! - توسط افراد بدبین از روی شانه هک می شوند.

"یک زن باید جوانتر از یک مرد باشد" - این کلیشه در ژن های ما ، در خون ما با سنت های دیرینه برتری مردان بر زنان مشخص شده است. بر اساس مطالعات جامعه شناسی در ایالات متحده مدارا ، به عنوان مثال ، چنین زوج هایی تا 80 of مردان و زنان بزرگسال را که در شهرهای بزرگ زندگی می کنند و در شهرهای کوچک - تا 90 condem را محکوم می کنند. در سایر کشورها ، نتایج مشابهی یافت می شود ؛ در نسخه روسی ، در برخی از نقاط تا 100 of کسانی که محکوم می کنند وجود دارد. و تنها در فرانسه ، 35 درصد از پاسخ دهندگان با ابراز نارضایتی ، چنین اتحادهایی را غیر طبیعی خواندند. و بقیه می گویند اگر آنها خوشحال بودند با این روحیه صحبت کردند. دموکراسی جنسی یعنی همین!

همانطور که این نظرسنجی ها نشان می دهد ، عملاً هیچ کس در مورد یک زن در این اتحادیه بحث نمی کند. آیا در روسیه ، که در اصل ، ادعاها و انتظارات بیشتری نسبت به زنان وجود دارد. اما مرد جوانی که موافقت می کند در سن و سال خود وارد اتحادیه نابرابر شود ، این خطر را دارد که دوستان خود را از دست بدهد و مورد تمسخر همکاران قرار گیرد. روانشناسان چندین دانشگاه آمریکایی یک مطالعه مشترک انجام دادند. آنها با کمک نظارت صوتی و تصویری پنهان ، ارتباط گروه های مختلف را ضبط کردند. و از جمله موارد دیگر ، معلوم شد که با آن دسته از مردانی که همسران بزرگتر از خود دارند ، همکاران در فاصله بیشتری قرار دارند ، کمتر آنها را به شام دعوت می کنند ، نشانه های غیر کلامی محکومیت و غیره را نشان می دهند.

یا شاید به این معنا نیست که آنها با چه کسانی زندگی می کنند. و در اصل ، آیا این نوع خاصی از مردان موافق روابط نابرابر هستند؟

- داشتن دختری با چین و چروک شیک و معتبر است! -به شوخی یک بار آشنا 25 ساله خوش تیپ. سومین شریک زندگی او در پنج سالی که من او را می شناسم هنوز در حدود 32-34 سال سن دارد. شاید روزی او برابری کند و حتی از آنها پیشی بگیرد. و در چهل سالگی می گوید که عاشق جوانان است.

اما واقعاً چه چیزی انگیزه مردان جوان را هنگام انتخاب یک زن مسن به عنوان زوج ایجاد می کند؟

عشق بلوغ از کجا می آید؟

در طول دهه گذشته ، تعداد زوج های در سن نابرابر دائما در حال افزایش بوده است - 0.2 per در سال. در مسکو ، حدود 10 of از تعداد ازدواج های ثبت شده سالانه از نظر سنی نابرابر است ، زمانی که عروس 7 یا بیشتر از داماد بزرگتر است. در آمریکا 12.5 درصد از این جفت ها وجود دارد. درست است ، به گفته جامعه شناسان ، چنین زوج هایی به دنبال ثبت رابطه نیستند. بنابراین ، پنج برابر بیشتر کسانی هستند که به سادگی در یک ازدواج مدنی زندگی می کنند.

در اینجا اساس اجتماعی این روابط آمده است:

1. یک خانم بالغ و یک پسر جوان می توانند دیدگاه های سیاسی ، سلایق ادبی و غیره کاملاً متفاوتی داشته باشند. اما آنها قطعاً در یک مورد توافق دارند - در خلق و خوی جنسی. یک زن بعد از 30 سالگی اوج فعالیت دارد و در مردان این میزان بین 20-25 است. رابطه جنسی زیادی در چنین زوج هایی وجود دارد ، به ویژه در ابتدا. یک زن بالغ در استفاده از تجربه خود تردید نمی کند ، او آرامش بیشتری دارد.

2. فرقه جوانان و زیبایی در این واقعیت تجلی می یابد که یک زن همیشه سعی می کند جوانتر به نظر برسد. هم از نظر خارجی و هم از نظر داخلی و رفتاری. برخی آنقدر معاشقه می کنند که قبل از بازنشستگی نقش "دختر" را بازی می کنند ، اما این ، البته ، آسیب شناسی است و کمی از اپرای دیگر است. در اپرای ما ، یک خانم 35 ساله مرتب با پسری 25 ساله ملاقات می کند که تلاش می کند پیرتر و مسئولیت پذیرتر به نظر برسد ، او از قبل احساس می کند یک مرد واقعی است. بنابراین ، در لحظه ملاقات آنها ، سن ذهنی هر دو یکسان است.

3اگر یک زن بالای 30 سال رایگان است و تعداد زیادی مانند او وجود دارد ، پس تعداد مردان مجرد (عادی!) بالای 30 سال بسیار کمتر است. خیلی زیاد! بنابراین ، با توجه به اصل سالم غربالگری افراد متاهل ، نگاه او به طور خودکار به یک بدن جوان ، زیبا و مجرد متمرکز می شود.

4. نسل افراد 40 ساله و کمی بالاتر لیسانسه ها امروزه به نسل جوانهای 25 تا 30 ساله می بازند. روانشناسان کسانی را که در اتحاد جماهیر شوروی شکل گرفتند نسلی از ناهماهنگی شناختی می نامند. واقعیت در دوره ای که جهت گیری های ارزشی آنها در حال شکل گیری بود بطور چشمگیری تغییر کرد. یک مثال واضح: یا شما یک سفته باز هستید و به زندان می روید ، سپس به همان اندازه به شما احترام می گذارند. بسیاری از مردان ، که اکنون در چهل سالگی هستند ، ارزش های اخلاقی ، مفهوم وفاداری ، شرافت و مردانگی را سست کرده اند. بنابراین ، ایجاد روابط با آنها دشوار است. و بچه های جوان طبیعت محکم تری دارند ، با آنها راحت تر و قابل اعتمادتر است. بنابراین ، دختران بالای 30 سال گاهی اوقات به همین دلیل پسرها را انتخاب می کنند ، و حتی اصلاً به دلیل رابطه جنسی یا عدم وجود لیسانسه های دیگر در افق.

5. برای یک مرد جوان ، انتخاب یک خانم بالغ نیز می تواند بی رقیب باشد. یک دختر جوان ، به ویژه اگر خوش تیپ باشد ، مانند یک دیوای دمدمی مزاج رفتار می کند. و شاهزاده خانم دیروز تانپولا یا یک حرفه ای بعد از 30 سالگی قبلاً اتفاق افتاده است ، آنچه او می تواند بدست آورد ، چه چیزی انجام نداد - او خود استعفا داد ، اولویت ها را تعیین کرد ، او از قبل آگاهانه خانواده و فرزندان می خواهد. یا حداقل او دقیقاً می داند که چه می خواهد. و خانمهای بالای 30 سال ظاهر بدتری ندارند و اغلب حتی بهتر و با سلیقه عالی هستند. آنها می دانند چگونه رفتار کنند و روابط ایجاد کنند ، آنها قبلاً در طول این سالها آموخته اند.

انواع شوهران جوان

روانشناسان هنگام مطالعه پدیده "شوهران جوان" دریافتند که این سه نوع مرد کاملا متفاوت هستند.

نوع شماره 1 بالغ اینها جوانانی هستند که از نظر روانی و فکری زود به بلوغ رسیده اند ، آنها حتی برای ایجاد یک خانواده کامل حتی در 20 سالگی آماده هستند ، آنها بیش از حد مسئول و باهوش هستند. چنان قدرت مردانه قدرتمندی در آنها احساس می شود که یک بازنشسته پر انرژی پس از اتحاد جماهیر شوروی از یک نیمکت مانند یک زن ضعیف در کنار خود احساس می کند. چنین بلوغی به دلایلی ایجاد می شود: او مجبور بود زود در خانواده والدین خود بزرگ شود. یا پدری وجود نداشت و او زودتر حمایت مادر شد ، یا فردی در خانواده به شدت بیمار بود.

نوع شماره 2. فرار از آزادی اریش فروم این سندرم را به معنای وسیع تری توصیف کرد. اما در این مورد ، خود را در هیچ مورد دیگری نشان نمی دهد. واقعیت این است که برخی از جوانانی که از تربیت ، آموزش ، عشق و علاقه به خویشاوندان بسیار خوب برخوردار شده اند ، به خودی خود انگیزه های مبهمی برای تخریب خود دارند. آنها به طور مخفیانه به مهمانی های آشفته و شیوه زندگی شریرانه کشانده می شوند ، جایی که الکل زیاد ، زنان در دسترس ، بدبینی ، سرعت ، بی پروایی وجود دارد. آزادی آنها را از این واقعیت می ترساند که می توانند تمام تابوهای "پسر خوب" را که از کودکی در سر آنها چکش خورده است نقض کنند. و سپس پسر راهی برای مهار خود پیدا می کند - او با زنی بزرگتر ازدواج می کند ، برای او اقتدار دارد و می تواند او را در محدوده ای از محدودیت ها راهنمایی کند که به او اجازه نمی دهد به خواسته های پنهانی خود پی ببرد. و بدین ترتیب هم او و هم نزدیکانش را از حمله قلبی نجات می دهد.

نوع شماره 3. سلام مامانی. اینها مردانی هستند که فقط در زن بالغ تری مادر پیدا می کنند. آنها فاقد عشق و محبت مادر بودند و تلاش می کردند تا او را در یک رابطه عاشقانه قرار دهند. اینها فقط مردانی هستند که آمادگی زندگی و مسئولیت پذیری بالغ را ندارند ، که معشوق بالغ برای آنها معلم زندگی است. از طریق رابطه با او ، او خود بزرگ می شود و تجربه کسب می کند. برخی از روانکاوها این را مظهر عقده ادیپ می دانند ، هنگامی که مرد یک زن بسیار بالغ را با شخصیت مادر آرزو می کند ، اما از آنجا که او غریبه است ، می توانید با او بخوابید و با هم زندگی کنید. به هر حال ، این پدیده زمانی شناخته می شود که همجنسگرایان جوان با زنان 25-30 سال بزرگتر زندگی می کنند یا حتی با آنها ازدواج می کنند و آنها ، طبق اعتراف ، آنها را بسیار دوست دارند و حتی عشق می ورزند ، اما در عین حال "دوستان" خود را نیز دارند.با این واقعیت توضیح داده می شود که در روابط با مردان او به دنبال نزدیکی پدرش است ، اما در روابط با یک خانم بالغ - و مادرش ، و در عین حال نیاز عمیقا پنهان خود را برای روابط با یک زن به عنوان یک زن برآورده می کند. مرد.

مراحل خوشبختی

و اگر فقط عشق است و هیچ مشکلی در آنجا وجود ندارد؟ خوب ، فقط دو نفر برای یکدیگر ایجاد شده اند ، پس اگر با چنین تفاوت متولد می شدند ، چه می شد؟! میروسلاو پلازک روان درمانگر چک سعی کرد دریابد که چگونه چنین زوج هایی با کلیشه های عاشقانه سازگار هستند. به مدت 10 سال ، او رابطه 300 زوج را تماشا کرد ، جایی که شوهر بسیار کوچکتر از همسرش است. تنها 70 زوج در پایان دوره کنترل با هم و خوشبخت بودند. بقیه از هم پاشید. 40 "شوهر جوان" سابق و پس از طلاق زندگی عادی داشتند ، دوباره با دختران ملاقات کردند ، قصد داشتند خانواده جدیدی ایجاد کنند ، کار کنند و حرفه ای بسازند. و 190 مابقی ، یعنی بیش از 50 درصد ، طوری زندگی کردند که گویی در دریای طوفانی زندگی گم شده اند. آنها شروع به مصرف الکل ، مواد مخدر ، افراط و تفریط کردند و زندگی خود را یک اشتباه خواندند. سندرم فرار از آزادی به این شکل خود را نشان می دهد. آنها آن را دریافت کردند و اکنون نمی دانند با آن چه کنند.

در این زوج ها ، پزشک متوجه شد ، شدت رابطه بیشتر است. آنها بیشتر برق دار هستند. در واقع ، این دو دلایل بیشتری برای نزاع و تجربیات داخلی دارند. بسیار خوب ، جامعه به سادگی نمی پذیرد. اما چقدر ترس! زنان: من پیر می شوم ، شما یک زن جوان خواهید یافت ، از من استفاده می کنید ، من شما را از پدری محروم می کنم ، چگونه در چشم دوستانم نگاه می کنم … مردان: من یک گیگولو محسوب می شوم ، شما مرا جدی نمی گیرید ، من به دلیل سنم برای شما مرجع نیستم ، شما از من استفاده می کنید …

با این حال ، در ابتدا ، در یک و نیم تا دو سال اول ، هیچ چیز از این در رابطه وجود ندارد. آنها سرشار از شادی و رابطه جنسی هستند. سپس دوره "پردازش ترس" فرا می رسد ، زمانی که بدترین س questionsالات در جستجوی پاسخ های رضایت بخش مطرح می شوند. و پس از دو سال دیگر دوره "تصمیم گیری" فرا می رسد. اگر این دو هنوز در کنار هم هستند باید بله یا خیر نهایی را به یکدیگر بگویند. به عنوان یک قاعده ، اگر یک فرزند مشترک وجود داشته باشد و ترسها به شیوه ای مثبت پردازش شوند ، این زوج در آن 23 درصد قرار می گیرند که همسر کامل می شوند. و به هر حال ، پس از سالها زندگی مشترک ، ظاهراً آنها از نظر ظاهری با هم مقایسه شده اند. این نیز یک پدیده جالب است ، تا کنون بدون توضیحات علمی قابل درک. من می خواهم باور کنم که عشق به سادگی برنده می شود!

نمونه های ستاره

لیوبا از "کارآموزان" سوتلانا پرمیاکوا در 40 سالگی با کارگردان 21 ساله خود ماکسیم اسکریابین ازدواج کرد. آنها پس از به دنیا آوردن دخترش واریا از رابطه خود مطلع شدند. آنها راز خود را پنهان کردند و تنها نزدیکترین افراد از وجود خانواده خود مطلع بودند.

بازیگر زن نونا گریشاوا از همسرش 12 سال جوانتر از او خوشحال است ، این بازیگر الکساندر نستروف است. آنها یک پسر مشترک دارند ، ایلیا.

توتا لارسن ، یا تاتیانا روماننکو در جهان ، همیشه بسیار جوان به نظر می رسید. و او مردان جوان ، جسور و با استعداد را به عنوان همراهان انتخاب کرد. او بلافاصله سرنوشت زن نداشت. او اولین پسر خود ، لوکا را از یک روزنامه نگار جوان زاخار به دنیا آورد ، که رابطه ای با او به نتیجه نرسید. اما دختر مارتا در یک خانواده کامل با نوازنده والری کولوسکوف ظاهر شد. وقتی همسرش قبلاً بت نوجوان بود ، خودش به مدرسه رفت. اما این مانع شادی آنها نمی شود.

و البته ، البته ، زوج ماکسیم گالکین و آلا پوگاچوا ، که به یک مثل در زبان ها تبدیل شده است ، که علیرغم همه شکاف ها ، قبلاً کاملاً شاد زندگی کرده اند و سالها بسته شده اند ، لانه می سازند ، بچه ها را بزرگ می کنند.

توصیه شده: