چرا یک فرد به "فالگیر" نیاز دارد؟ تأملات یک روانشناس

تصویری: چرا یک فرد به "فالگیر" نیاز دارد؟ تأملات یک روانشناس

تصویری: چرا یک فرد به
تصویری: کلاس مطالعه موری "New Kemit" Clan 1-25-10 pt. 1 2024, ممکن است
چرا یک فرد به "فالگیر" نیاز دارد؟ تأملات یک روانشناس
چرا یک فرد به "فالگیر" نیاز دارد؟ تأملات یک روانشناس
Anonim

طبق آمار ، هر فردی در مقطعی دچار بحران می شود. همچنین زندگی افراد با استرس و حوادث آسیب زا همراه است. از قطع رابطه تا مرگ یکی از عزیزان. و واکنش ها به چنین حوادثی متفاوت است.

کسی از آرامش و ثبات تقلید می کند و به همه اطرافیان ثابت می کند که "من یک مهره سخت برای شکستن هستم". اما او در آینده با عواقب این "جعل" روبرو خواهد شد. و این می تواند هر چیزی باشد از بیماری گرفته تا ناراحتی های عصبی. کسی به الکلیسم می رود و خود را از درد بیهوش می کند. شخصی در احساسات آنها غوطه ور می شود و به آنها جایی می دهد که باشند.

هنگامی که چنین رویدادهایی در زندگی برخی از افراد ظاهر می شود و نمی توانند با آنها کنار بیایند ، قبل از هر چیز به پیشگو می روند. یا "مادربزرگ" ، شمن و غیره تمایل به دریافت عمدتا تسلی. اینکه همه چیز درست شود ، معشوق برمی گردد ، متوفی آنجا خوب است ، موفقیت در آینده در انتظار است و خیلی بیشتر.

با این حال ، در مورد من ، در این زمان مردم سعی می کنند از مسئولیت جان خود اجتناب کنند. آنها آن را در اختیار شخصی قرار دادند که ظاهراً دارای قدرت فوق العاده ای است. به امید اینکه او با استفاده از قدرتی که در اختیار دارد زندگی آنها را بهبود بخشد.

اما وقتی هیچ اتفاقی نمی افتد ، می توان از این "ابرمرد" پرسید که شادی موعود کجاست ، زیرا قبلاً استعدادهای خود را بی ارزش کرده بود. یا خودفریبی را تمرین کنید ، خود را متقاعد کنید که پیشگویی ها به حقیقت می پیوندند ، یک عزیز تصمیم خود را عوض می کند و برمی گردد و همه چیز با مرده مرتب است.

اگر این سه نکته مورد نظر را مورد بررسی قرار دهید و آنها را دقیق تر مورد بررسی قرار دهید ، می توانید ببینید که مسئولیت زندگی شما در کجا و به چه مسئولیتی به شخص دیگری واگذار می شود.

وقتی وقفه یا پایان رابطه وجود داشت ، تنها چیزی که باقی می ماند این است که آنچه را که به پایان رسیده است جمع بندی و عزاداری کنید. با قبول این واقعیت ، می توانم برای حل همه چیز به یک فالگیر مراجعه کنم. زیرا خود او قادر نیست. اما س questionال این است - آیا می خواهم او روابط من را ترمیم کند و آنها دوباره تمدید شدند؟

این رابطه به دلایلی که توسط من و شریک من ایجاد شده بود به پایان رسید. من مستقیماً در این کار شرکت کردم ، اما پیشنهاد می کنم آن را به شخص دیگری تصحیح کنم. تظاهر به "فقیری" که سرنوشت سرنوشت بر او نازل شده است. و نکته خنده دار این است که من به آن احتیاج ندارم تا رابطه را به حالت عادی برگردانم.

رنج کشیدن - بله! کسی را سرزنش کنید - بله! و برای سخت کار کردن برای احیای روابط و تجدیدنظر در کاری که من و شریکم انجام دادیم تا آنها به پایان برسند ، این دیگر نیست! بگذار فالگیر تلاش کند ، این برای من چندان مهم نیست.

دیگر. برای برخی از افراد مهم است بدانند که عزیزی که فوت کرده است هنوز زنده است. مرگ یک رویداد برگشت ناپذیر است. اندوه ، اندوه ، ناتوانی و ناامیدی زیادی در آن نهفته است. و البته من می خواهم اعتقاد داشته باشم که شخصی که از این دنیا رفته است زنده است ، فقط در بعد دیگری.

به نظر می رسد که من نگران مرحوم هستم ، اما در واقع درباره خودم. من نمی خواهم با این واقعیت که من فانی هستم برخورد کنم - این ترسناک است. در مرگ او ، من به درک نهایی خود نزدیک شدم.

سعی می کنم خودم را متقاعد کنم که زندگی بعد از مرگ وجود دارد ، به "ابرمرد" روی می آورم. او در فریب خود به من کمک می کند و ارتباط خود را با دنیای ارواح نشان می دهد. و من سعی خواهم کرد به خودم اطمینان دهم که (با کمک "رسانه") که زندگی پس از مرگ وجود دارد.

با این حال ، من کاملاً از دست می دهم که این تنها زندگی است که به من داده شده است. اینکه هیچ فرصت دیگری برای زندگی کردن وجود ندارد. و به گونه ای به زندگی خود ادامه خواهم داد که گویی در تناسخ های بعدی همه چیز را جبران خواهم کرد. اضطراب کاهش می یابد. تنها یک "اما" وجود دارد - بنابراین جاودانگی به دست نمی آید. او - نه!

و آنچه اکنون مهم است انجام دهید - انجام دهید. زمان دیگری نخواهد بود این مکان مسئولیت شما در قبال اتفاقاتی است که در آینده رخ می دهد.

این یک موضوع دشوار است ، من حقیقت تجربیات و درد از دست دادن یک عزیز را می پذیرم. فقط برای گذراندن چنین مرحله ای در زندگی خود ، توصیه می شود با یک روانشناس تماس بگیرید.

سوم. افرادی هستند که به سراغ فالگیرها می روند تا بدانند در آینده چه چیزی در انتظار آنها است.چه موفقیتی نصیب آنها خواهد شد. گویی آنها به اقدامات خود برای حفظ خود اطمینان ندارند. باید کسی باشد که تصحیح کند ، تصحیح کند. سپردن دستاوردهای خود به فردی که به نظر می رسد می داند چه اتفاقی می افتد و چگونه عمل کند.

این تصور به وجود می آید که یک بزرگسال در حال تبدیل شدن به کودکی است که نیاز به مشاوره والدین دارد. شاید او ، در نتیجه ، کسری حمایت از طرف آنها را جبران کند؟ یا در حال بازتولید سناریویی است که در طول سالها توسعه یافته است و مسئولیت آنچه در آینده اتفاق می افتد را تغییر می دهد؟ یا چیز سوم ، چهارم …؟

در اینجا طیف وسیعی از خدمات ارائه شده توسط مردم به "ابرمرد" ذکر نشده است. اما من درک می کنم که این راه آسان تر است. فرد زمان و انرژی کمتری صرف می کند. مسئولیت با کسی است که قول موفقیت در تجارت و عشق ، و تضمین جاودانگی را داده است. خوب ، حالا بگذارید او تلاش کند و کار کند ، و مشتری منتظر نتیجه است.

علاوه بر این ، فردی با غیرت خاص کنترل می کند تا چیزی تغییر نکند. پس از همه ، برای این بود که او به "ابرمرد" آمد تا همه چیز مانند قبل باقی بماند. اگر هیچ کاری برای این کار انجام ندهد ، چه چیزی می تواند در زندگی تغییر کند؟ علاوه بر این ، او نزد فالگیر می رود و بررسی می کند که چگونه همه چیز را به همان شکل نگه می دارد.

در خاتمه ، من درباره روان درمانی اضافه می کنم ، که در آن همه چیز متفاوت اتفاق می افتد. شما باید در آن شرکت کنید. نه تنها با گفتن یک داستان ، بلکه با ایجاد یک داستان جدید ، با استفاده از نیرو و منابع خود ، همراه یک درمانگر باشید.

و فقط در مطب روانشناس روابط جدیدی را با شخص برقرار می کنم و نه با نیروهای دیگر دنیا. من منابع جدید و جدید خود را پیدا می کنم و پایگاهی پیدا می کنم ، که در آینده نیازی به پرداخت آنها نیست. من زندگی خود را قالب بندی می کنم و می سازم. من به خودم و آنچه به وجود آوردم افتخار می کنم.

از SW. دیمیتری لنگرن ، درمانگر گشتالت

توصیه شده: