مرگ یک مشتری

فهرست مطالب:

تصویری: مرگ یک مشتری

تصویری: مرگ یک مشتری
تصویری: فیلم شکار هیولا دوبله فارسی 2024, ممکن است
مرگ یک مشتری
مرگ یک مشتری
Anonim

من با بیماران تسکینی کار می کنم. اینها افرادی هستند که تشخیص آنها به معنی بهبودی نیست. آنها لزوماً بیمار نیستند ، روزها و هفته های آخر زندگی می کنند ، همیشه به معنای واقعی کلمه "نمی میرند". اما همین کلمه "تسکینی" نشان می دهد که بیماری بیمار پیشرفت می کند و دیر یا زود علت مرگ او می شود و هیچ درمانی امکان پذیر نیست.

اغلب دوستان و حتی همکاران از من می پرسند که چگونه با این موضوع برخورد کنم. با نزدیک شدن مرگ در زندگی کاری روزمره ، با موضوعات پیچیده و تقریباً غافلگیرکننده ، با این واقعیت که مشتریان من تا ابد خوشبخت زندگی نمی کنند و مهمتر از همه ، با این واقعیت که مشتریان در حال مرگ هستند. روان درمانی فقط ارائه خدمات با پول نیست ، بلکه روابطی است که سطح خاصی از صمیمیت را شامل می شود. و ایجاد چنین نزدیکی با فردی که به زودی ترک می کند ، آسان نیست و حتی ممکن است وقت نداشته باشد از کار انجام شده تشکر و قدردانی کند. معمولاً من به چنین س questionsالاتی به چیزی بی اهمیت پاسخ می دهم. به عنوان مثال ، کسی باید این کار را انجام دهد. از دست دادن مراجعان همیشه دردناک است ، اما این دردی است که روانشناس آگاهانه به سراغ آن می رود.

با مرگ مراجعین نه تنها کسانی مواجه می شوند که مانند من آگاهانه مسیر روان درمانی و مراقبت های تسکینی را انتخاب می کنند. مرگ برنامه ای ندارد ، هیچ تضمینی از آن وجود ندارد ، بنابراین وضعیت از دست دادن مشتری می تواند در کار هر روانشناس ایجاد شود. و مهم این است که روانشناس آماده برخورد با آن باشد.

احساس کن

ما درباره غم و اندوه ، مراحل پذیرش از دست دادن ، موج احساسات و عواطف زیادی می دانیم که هنگام مواجهه با مرگ اجتناب ناپذیر است ، اما وقتی صحبت از مرگ مشتری می شود ، بسیاری از متخصصان آمادگی دوگانگی خود را ندارند. واکنش های خود حرفه ای در اینجا نقشی ندارد: هر روانشناس ، اول از همه ، یک فرد زنده است و پنهان شدن در پشت نقاب یک متخصص بی تفاوت راهی است برای فرسودگی عاطفی و از دست دادن کنترل احساسات ، که برای "شفابخش روح"”با از دست دادن توانایی کار همراه است. بنابراین ، اولین توصیه من برای همکاران - از احساس نترسید ، عقب نکشید ، خود را فریب ندهید ، از نگرانی های خود غافل نشوید. من می خواهم یک حرفه ای خونسرد بمانم ، اما این همیشه توجیه پذیر نیست. اغلب ، پس از مرگ مشتری و فاصله گرفتن از آن ، روانشناس نمی تواند رابطه ای واقعاً نزدیک و قابل اعتماد با بیماران جدید ایجاد کند. اما ما پزشک نیستیم ، نمی توانیم با افراد با مجموعه ای از علائم کار کنیم ، برای ما مهم است که بتوانیم با هم تماس بگیریم ، بنابراین جدایی یک گزینه نیست ، نه یک راه حل برای یک مشکل. از احساس و گفتن در مورد احساسات خود نترسید ، حتی آنهایی که پوچ به نظر می رسند و سازنده نیستند: عصبانی شوید ، بترسید ، ناراحت شوید ، بپذیرید.

خودتو سرزنش نکن …

یک توصیه دیگر ، نه چندان واضح ، اما هنوز مهم: تقصیر را به گردن خودتان نگیرید. این همیشه آسان نیست ، به ویژه اگر مشتری خود را با گرایش به خودآزاری یا رفتار خود تخریبی از دست بدهید ، به ویژه اگر مرگ با چنین رفتاری همراه باشد یا به دلیل خودکشی باشد. احساس گناه سمی است و نه تنها بر سلامتی شما ، بلکه بر زندگی سایر مشتریان شما نیز تأثیر می گذارد. به یاد داشته باشید که شما آنچه را که می توانستید انجام دادید و در هر صورت ، مسئولیت انتخاب های خود همیشه بر عهده مشتری است - این در شرایط قرارداد درمانی گنجانده شده است. شما نه تنها نمی توانید همیشه از مشتری خود محافظت کنید ، بلکه حق انجام آن را ندارید - در نتیجه او را از مسئولیت و انتخاب محروم می کنید ، مرزهای او را نقض می کنید. حق مرگ یکی از حقوق طبیعی مشتری شما است. او آن را اجرا کرد ، و شما نمی توانید از آن جلوگیری کنید. این بدان معنا نیست که باید به طور کامل مسئولیت را کنار گذاشت و از تجزیه و تحلیل کار درمانی خودداری کرد تا تجربه جدید را به دست آورد و پذیرفت ، کار انجام شده را ارزیابی کرد ، اشتباهات احتمالی را پیدا کرد تا دوباره آنها را تکرار نکند.اما باید به خاطر داشت که شما به احتمال زیاد در شرایط فعلی هر کاری را که می توانید انجام داده اید ، هر کاری که مشتری به شما اجازه داده است انجام داده اید.

کارهای انجام شده را تخفیف ندهید

گاهی اوقات به نظر می رسد که اگر مشتری فوت کرده یا فوت کرده باشد ، کار روان درمانی معنا ندارد. این ، به هر حال ، یکی از دلایلی است که روانشناسان به کار با بیماران در حال مرگ نمی پردازند. به نظر می رسد - چرا لازم بود وقت و تلاش درمانگر ، پول و زمان مراجعه کننده را هدر دهیم ، اگر هیچ کس وقت ندارد از نتیجه لذت ببرد. اما همه چیز بستگی به این دارد که منظور ما از اثربخشی کمک روانشناختی چیست.

به نظر من ، هدف اصلی کار ما بهبود کیفیت زندگی مشتری است. و این رشد آگاهی ، هماهنگی ، هماهنگی درون یک فرد است. و این چندان مهم نیست که شخص صد سال در این هماهنگی زندگی کرده است یا چند ساعت ، مهم این است که چقدر به آن نزدیک است. بله ، مشتری مرده است ، و او دیگر آنجا نیست ، اما اگر قبلاً تجربه پذیرش ، پشتیبانی ، مراقبت را دریافت کرده بود ، به برخی از سوالات مهم برای او پاسخ داده بود ، با خود تماس گرفت - کار شما بی معنی نیست. ما زندگی مشتریان خود را ثروتمندتر ، معنادارتر ، آزادتر می کنیم - و حتی اگر این زندگی قبلاً به پایان رسیده باشد ، حداقل برای مدتی به این شکل بوده است ، یا ، حداقل ، مشتری در این مسیر بوده و موفق شده است برخی از تجربه مهم در جلسات شما با او

مرزها را نشکنید

قرارداد درمانی ، مانند قوانین اخلاق حرفه ای ، پس از مرگ مراجعه کننده فسخ نمی شود. گاهی اوقات به نظر می رسد که اگر یکی از شرکت کنندگان ترک کند ، نقض قوانین کار روان درمانی نقض محسوب نمی شود. گاهی اوقات ، برای آرام کردن خود ، مقابله با ناتوانی یا عدم درک خود ، واقعاً می خواهید بفهمید که بیمار در مورد چه چیزی سکوت کرده است ، یا احساسات خود را با عزیزان خود به اشتراک بگذارید. اما به یاد داشته باشید که حتی پس از مرگ مشتری ، همه چیزهایی که در مطب شما به صدا درآمده است یک راز است و شما نمی توانید آن را به کسی بدهید ، نمی توانید به بیمار خود خیانت کنید ، حتی اگر او هرگز از آن مطلع نشود. شما نباید مرزهای شخصی را پس از مرگ نقض کنید: به اقوام خود بگویید "او واقعاً چه بود" ، در زندگی آنها شرکت کنید ، از آنها در مورد آنچه نمی خواست به شما بگوید س askال کنید ، در جستجوی خانه او بیایید. پاسخ به سوالات و غیره کلیه حقوق مشتری پس از مرگ برای وی باقی می ماند. بله ، او ممکن است دیگر اهمیتی ندهد ، اما حرفه ای بودن شما همچنان برای شما مفید خواهد بود ، شما نباید اصول خود را قربانی کنید - مطمئناً پس از مدتی پشیمان خواهید شد.

از تجربه جدیدی استقبال کنید

مرگ یکی از جنبه های مهم و اجتناب ناپذیر زندگی است و تجربه مواجهه با مرگ نیز بسیار مهم است. به اندازه کافی قدرت تجربیات خود را ارزیابی کنید - اگر تعداد آنها زیاد است یا بسیار شدید هستند ، از کار استراحت کنید تا احساسات خود را در زمینه کار با سایر مشتریان وارد نکنید. با ضرر زندگی کنید ، با درمانگر خود کار کنید (اگر درمان منظم ندارید ، متخصصی را پیدا کنید که می توانید در این دوره به او اعتماد کنید). اهمیت کار خود را با بیمار فوت شده ، ارزش مشارکت شما در آخرین روزهای زندگی او را بدانید ، از خودتان بخاطر بودن در کنار او تشکر کنید و از او برای اعتماد به شما و ارائه تجربه جدیدی به شما تشکر کنید.

توصیه شده: