گوش دادن به خود. روش طراحی برده

تصویری: گوش دادن به خود. روش طراحی برده

تصویری: گوش دادن به خود. روش طراحی برده
تصویری: کسب درآمد دلاری از اینترنت تا روزی 200 دلار با گوش دادن به موسیقی 2024, ممکن است
گوش دادن به خود. روش طراحی برده
گوش دادن به خود. روش طراحی برده
Anonim

در حال حاضر ، هنگامی که در روان درمانی ، روشن شدن نقش نمادهای شناختی و فرآیند بهره برداری اهمیت کمتری پیدا می کند ، با وجود اهمیت هر دو ، و بیشتر و بیشتر وابستگی به یک فرایند خاص از احساس مشتری ، یافتن روشهای مستقیم تشخیص داده می شود. جذابیت تجربه و معنای درونی آن بدون شک مورد علاقه و نیاز حیاتی است. یکی از این روشها طراحی هدایت شده است که توسط یکی از بنیانگذاران روان درمانی وجودی-اولیه ، ماریا گیپیوس پیشنهاد شده است.

این روش را می توان هم در روان درمانی و هم در مشاوره مشکل گرا به کار برد و آن را نه معنادار ، بلکه به طور فرآیندی پر کرد.

نقاشی های طراحی هدایت شده به دلیل شایستگی هنری آنها مورد ارزیابی قرار نمی گیرد. وظیفه نقاشی "زیبا" و "صحیح" به شخص داده نمی شود. حرکت در روند طراحی هدایت شده فقط با توجه به "پاسخ داخلی" هدایت می شود.

عمل "طراحی هدایت شده" در دو نسخه وجود دارد: "طراحی اشکال اولیه" و "طراحی رایگان".

"Preforms" شکل های گرافیکی ساده ای هستند - یک مربع ، یک دایره ، یک صلیب ، یک مارپیچ و غیره ، که نقاشی آن یک تکرار مدیتیشن مکرر از حرکت مربوطه ، یک "ژست درونی" خاص است.

طرح درمانی می تواند توسط درمانگر پیشنهاد شود یا توسط خود نقاش انتخاب شود. با ترسیم اشکال ابتدایی ، شخص متوجه می شود که برخی از حرکات در او "پاسخ درونی" را برمی انگیزد و به "خود او" تبدیل می شود ، در حالی که دیگران او را بی تفاوت می گذارند ، همانهایی که او خود "جایی ندارد".

در "طراحی رایگان" ، درمانگر هیچ شکل آماده ای ارائه نمی دهد. خود نقاش نیز نباید با برخی نقاط خالی هدایت شود ، بلکه سعی کند حرکات خودجوش را که "در او" در اینجا و اکنون متولد می شوند ، انجام دهد. لحظه ای فرا می رسد که شخص شروع به ترسیم "مطابق احساس درونی" می کند که او را راهنمایی می کند. از این رو نام "طراحی برده" - برده "استاد داخلی" است.

روش نقشه کشی هدایت شده را نباید با تکنیک های فرافکنی اشتباه گرفت. در مورد طراحی هدایت شده ، یک نقاشی فقط یک "طرح ریزی" از یک حالت نیست ، بیان آن ، اما به چیزی تبدیل می شود که مراحل توسعه داخلی را بر می دارد.

نقاشی هدایت شده روشی است که به فرد امکان می دهد خود را از درون تجربه زندگی خود "اخاذی" کند و معانی واقعی آن را آشکار کند.

یو گندلین. تأکید کرد که تجربه همیشه جسمانی است. از طریق بدن ، شخص خود را واقعی ، زنده و کامل و "شخصیت خود را تجسم یافته" تجربه می کند.

به گفته گندلین ، نوعی احساس جسمانی خاص وجود دارد ، که همان احساس ما از موقعیت است. این احساسات مبهم هستند ، متمایز نیستند و بیان آنها دشوار است. اما این آنها هستند که به عنوان نوعی چنگال تنظیم عمل می کنند. با تمرکز بر این احساسات ، تلاش برای روشن شدن گام به گام آنها ، می توانید تغییرات واقعی را در وضعیت و کیفیت زندگی فرد ایجاد کنید.

گندلین نه تنها در مورد بیان جسمانی تجربه ، بلکه در مورد ایجاد یک "حس بدنی" صحبت می کند ، که قابل اعتماد است ، اگرچه در ابتدا "مبهم ، گیج ، گریزان" است. وقتی می توان نمادی مناسب برای بیان آن پیدا کرد ، "کامل ، کامل و شکل گرفته" می شود.

موضع اصلی گندلین این است که وجود در فرایند تجربه ارائه می شود و ما می توانیم مستقیماً از طریق حس جسمانی به تجربه خود ارجاع دهیم.

برای گندلین ، س questionال اساسی این است: چگونه می توان به تجربه و معنای درک شده آن توجه مستقیم کرد؟ برای این منظور ، روش "تمرکز" توسعه یافته است ، که به شما امکان می دهد با معنای درک شده ارتباط برقرار کنید.روش تمرکز شامل مشاهده احساسات بدن و برجسته سازی احساساتی است که با یک مشکل روانی واقعی مرتبط است. پذیرش بدون قضاوت این احساس ؛ گفتگو با او ، از جمله س questionsالات شفاهی و پاسخهای فرموله شده بدنی.

"نماد مناسب" را می توان با روش "طراحی هدایت شده" آشکار کرد ، در این فرایند فرد به قصد جسمانی خود گوش می دهد و نمادی مربوط به آن را می یابد. نقاشی هدایت شده می تواند تکنیکی باشد که جذابیت مستقیم تجربه جسمانی و معنای درک شده آن را فعال می کند و به آن اجازه می دهد "کامل ، کامل و شکل گرفته" شود.

فرآیند "طراحی" زمانی پایان می یابد که شخص روی شکل نهایی "استراحت" می کند ، فراتر از آن دیگر این فرایند در اینجا و اکنون توسعه نمی یابد. لحظه این "توقف" از کیفیت یقین درونی برخوردار است: یک رویداد کسب تجربه رخ داده است - تجربه "در ساختار متبلور شده است". دو گزینه در اینجا ممکن است (به نقل از 2).

  1. همزمان با تولد این شکل گرافیکی ، در یک "عمل واحد با تجربه" ، معنای واضح و دقیق کلامی آن متولد می شود. چنین مواردی زیاد نیست.
  2. گراف نهایی ، که در آن فرایند طراحی "استراحت می کند" ، هنوز برای شخصی با معنای مشخصی که بتواند آن را به صورت شفاهی بیان کند ، در ارتباط نیست. بیشتر چنین مواردی.

گندلین با تشریح امکانات روش "تمرکز" به چیزی مشابه اشاره کرد: "اغلب معلوم می شود که نماد پیدا شده فقط تا حدی تجربه را پوشش می دهد." با این حال ، "هنگامی که موجود درونی شروع به حرکت می کند ، حتی اگر در حد ناچیزی باشد ، این حقیقت واقعی تر و مهمتر از هر ارزیابی تشخیصی است."

تصویر
تصویر

از شخص دعوت می شود تا "گرافیم ثابت" را تکرار کرده ، به احساس جسمانی خود گوش دهد و در پی آن ، آنچه از آن به دست می آید را بکشد. احساس بدنی "گرافم ثابت" به طور قطع تجربه می شود و این امکان پیدا کردن مطابقت دقیق با آن را در تصویر باز می کند.

فرایند طراحی هدایت شده مستلزم آن است که شخص به طور کامل در تجربه مستقیم حضور داشته باشد. حرکات دست فقط با واکنش داخلی هدایت می شود. با گوش دادن به خود ، شخص به آنچه او را از درون هدایت می کند باز می شود. با این روش ، او اجازه می دهد تا چیزی را که اکنون واقعاً زندگی می کند ، تأسیس کند. جای خود را به آنچه خود تنظیم می کند می دهد. فرایند "طراحی" فرصتی را برای ارتباط مجدد با توانایی های مولد خود و درک خود بر اساس تجربه زندگی خود فراهم می آورد.

انجام رویه.

مردی جلوی یک کاغذ سفید (60x40 سانتی متر) می نشیند. چشمان او بسته است ؛ به طور سنتی از مداد رنگی مشکی در روش طراحی هدایت شده استفاده می شود. در کار خود ، به مشتریان پیشنهاد می کنم با انگشتان خود نقاشی کنند ، که به آنها اجازه می دهد مستقیماً با بدن در فرایند طراحی شرکت کنند و ادامه مستقیم حرکت بدن را تسهیل می کند ، که بیان واضحی از احساس فعلی است.

دستورالعمل: "سعی کنید آرام باشید و یک لحظه آرامش و آرامش درونی را در خود بیابید. توجه خود را عمیق تر به فضای داخلی بدن ، عمدتا به شکم و قفسه سینه معطوف کنید. وقتی این فضا را با نفس خود پر می کنید ، احساس این فضا را بشنوید. به حس جسمانی این فضا گوش دهید - چگونه احساس می شود. وارد تحلیل های او نشوید. این س yourselfال را از خود بپرسید: "اکنون تمرکز اصلی زندگی من چیست؟ معنای اصلی من چیست که به من کمک می کند این مسیر را دنبال کنم؟"

به س answerال پاسخ ندهید. با او بمانید و نقاشی هدایت شده را شروع کنید. بگذارید بدن شما صحبت کند. با حرکاتی شروع کنید که به نظر می رسد خود به خود اتفاق می افتند و در عین حال به پاسخ درونی خود به این حرکات با دقت گوش دهید. هیچ چیز نباید آنها را از قبل تعیین کند - بدون تصاویر و نگرش های اولیه.در ابتدا شما بسیاری از حرکات "غیر ضروری" را انجام می دهید ، اما در مقطعی احساس خواهید کرد که نوعی حرکت "صحیح" را برای خود انجام می دهید ، "حرکت خود شما". اجرای آن با آنچه در داخل تجربه می شود کاملاً هماهنگ است و با احساس صحت همراه است. این پاسخ را با حرکات مناسب روی ورق دنبال کنید. بررسی کنید که چگونه صدای درونی او با نمودار و بیان مطابقت دارد. به نظر می رسد با حرکات خود پاسخ خود را تشخیص داده و به آن گوش می دهید. با پیروی از این مکاتبات ، به تدریج به آنچه شما را از درون هدایت می کند باز می شوید. می توانید در این باره بگویید: "من رانده شده ام."

هنگامی که با این جریان ادغام می شوید ، احساس خواهید کرد که صدای رهبر داخلی بیشتر و بیشتر متمایز می شود ، روند مطابق منطق درونی خود شروع به آشکار شدن می کند. بگذارید این منطق دست شما را هدایت کند. اجازه دهید فرایند رفتار کند و به هیچ وجه سعی نکنید آن را کنترل کنید. برعکس ، اجازه دهید او شما را راهنمایی کند. خود را متعهد به این جریان کنید.

شاید ، با گذشت زمان ، شما با "حرکتی" روبرو شوید که بیشتر توسعه نمی یابد. می توان آن را "گرافم ثابت" نشان داد. حرکات غیر ضروری انجام ندهید. مطمئن شوید که روند شما اکنون کامل شده است.

چندین بار "گرافم" را تکرار کنید و به احساس بدن خود گوش دهید. چه کلمه یا تصویری از این احساس جسمانی ناشی می شود؟ آیا می توانید کلمه ای پیدا کنید که ماهیت احساس را منتقل کند؟ آرام چشماتو باز کن می توانید یک کلمه بنویسید یا احساسات خود را در یک نقاشی بیان کنید. اگر در یک نقاشی بیان شود این تجربه چگونه خواهد بود؟ نقاشی را می توان به هر سبک و روشهای مختلف انجام داد: فقط به صورت رنگی ، فقط به صورت خطوط ، به صورت گرافیکی و نقاشی بیان شود.

بعد از اینکه شخص گزارش خود را در قالب یک نقاشی تکمیل کرد ، یک گفتگوی روشن نیاز است.

بگذارید مثالی از یک گفتگوی روشن برای شما بیاورم. زن ، 37 ساله.

پ: هنگام نقاشی چه احساسی داشتید؟

ک: در ابتدا سردرگمی وجود داشت ، اما پس از مدتی احساس کردم چگونه این حرکت را "گرفتار" کردم ، شاید من را گرفتار کرد. و حس خیلی خوبی داشت من احساس آرامش می کردم ، چنین حالت مساوی و دلپذیری داشت. نمی دانستم که دارم رانندگی دلپذیری را روی کاغذ می کشم. و سپس به نحوی بوجود آمد: من گندم می کارم ، می کارم ، می کارم و سپس … مزرعه کاشته ، مزرعه گندم ، مزرعه ذرت من. من این میدان را دیدم ، در ابتدا به دلایلی تاریک بود ، من در نوعی گرگ و میش شروع به کاشت کردم ، و سپس ، جلوتر ، مزرعه توسط خورشید روشن شد.

P: آیا شما یک کشاورز مزارع هستید که در نیمه تاریکی شروع به کاشت کرد؟

ک: بله ، بذرپاش ، چنین آزادی در این نیمه تاریک غیرقابل درک وجود دارد ، اما ترسناک نیست.

P: آیا این یک فعالیت رایگان است؟

ک: رایگان و … خوش بین. من حتی آزادانه ترسیم کردم ، با حرکت به آنجا ، به سمت خورشید ، این سرود واقعی برای خورشید است. بله ، حرکت به سوی آزادی و شادی.

P: آیا می توانیم بگوییم که برای شما در زندگی مهم است که فعالیت شما رایگان و شاد باشد؟

ک: بله بله ، من به آزادی و شادی احتیاج دارم. با هم است. شادی از آزادی است. متحد می شوند. آنها با هم زندگی می کنند.

P: شما گفتید: "زمین ذرت من" ، در همان زمان چه احساسی دارید؟

ک: باحاله … مال من. آره. خیلی باحاله. من مهماندار هستم.

پ: آیا شما صاحب این زمینه هستید؟

ک: بله درست است ، من مهماندار هستم.

پ: آیا برای شما معشوقه مهم است؟

ک: بله اما این مسئله مالکیت چیزی مادی نیست. معشوقه بودن ، داشتن فردی زیردست. این … من فکر می کنم می فهمم که این موضوع چیست. این در مورد آزاد بودن است … پاسخ دادن به خودتان ، تعیین وظایف توسط خودتان ، برداشت توسط خودتان

P: آیا این رشته برای این کار ضروری است؟

ک: بله ، فضای لازم است.

پ: آیا فضا برای شما مهم است؟

ک: بله فضا - آزادی می بخشد فضا ، فضای باز من درک می کنم این در مورد چیست. شغل من ، محل کار من کمد است. نه فضایی وجود دارد و نه نوری. هیچ کس به من ظلم نمی کند اوضاع خوب است. اما چنین فضایی وجود ندارد …

P: یعنی یک قطعه زمین کوچک مناسب شما نیست؟ آیا به فضا ، میدان نیاز دارید؟

ک: بله ، بله. البته این را می دانستم. من حدس زدم. اما اکنون احساس می کنم ، احساس می کنم به فضا احتیاج دارم.

پ: بله و نقاشی شما ، کل صفحه را اشغال کرد.

ک: بله هیجان زده ام. یا شاید حتی الهام گرفته باشد. من درک می کنم که به چه چیزی نیاز دارم.به نظر می رسد واضح است که چه چیزی را امتحان کنید.

پ: "می بینم"؟ شما با نیمه تاریکی شروع کردید ، آیا اکنون "روشن" است؟

ک: بله بله ، همه چیز در غروب ، در نیمه تاریکی شروع شد. اکنون مشخص است. مشخص است که این ناتوانی در تنفس از کجا (تقریباً - زیرا گاهی اوقات نمی توانستم هوا تنفس کنم). در حال حاضر ، به هر حال ، من می توانم خوب نفس بکشم.

پ: آماده ای؟ برای بیرون آمدن آماده اید؟ آماده کاشت هستید؟

ک: من آماده هستم تا به دنبال فضا باشم. من آماده هستم تا میدان ذرت خود را پیدا کنم.

گفتگوی مبتنی بر یک استراتژی شناختی پدیدارشناختی نیازی به تفسیر ندارد ، اما توانایی آزادسازی قدرت کل را دارد. استراتژی شناختی پدیدارشناسانه دریچه ای را برای این نوع درک باز می کند ، که در آن فهمیدن به معنای آن است که اجازه دهیم آنچه در حوزه هوشیاری مشتری زندگی می کند تثبیت شود و به آنچه از خود "رشد" می کند ، تکیه کند.

اخیراً ، با استفاده از روش طراحی هدایت شده ، من محدودیت مشتریان را برای نقاشی منحصر به فرد با انگشتان آنها متوقف کرده ام. می توانید دستورالعمل ها را کمی تغییر دهید و به مشتری اطلاع دهید که در انتخاب مواد ، ابزارها و روش های طراحی مختار است.

مشتری دارای زرادخانه ای برای طراحی است که شامل مداد رنگی ، خودکار ، مداد ، گواش ، آبرنگ ، برس رنگ در اندازه های مختلف ، اسفنج ها و غیره است. بنابراین ، در یک مورد ، مشتری با استفاده از قلم مو رنگ شروع به حرکت کرد ، اما در در یک لحظه خاص ، بدون بازکردن چشمانش ، شروع به ترکیب رنگها در دست خود کرد و با کف دست حرکات گسترده ای را در تمام سطح ورق اعمال کرد. مشتری سپس توضیح داد که قلم مو برای بیان چیزی که آن را از داخل هدایت می کند کوچک شده است. در مورد دیگر ، برعکس ، مشتری ، با علاقه به نقاشی با انگشتان دست خود ، واقعاً تسلیم صدای رهبر داخلی شد ، "ابزار" را تغییر داد و نقاشی را با مداد ادامه داد. در نسخه دیگری ، مشتری ، با انگشتان دست خود ، بعد از جابجایی حرکات ، ابزار طراحی را تغییر داد و با ناخن خود به نقاشی ادامه داد: "من احساس کردم که این چیزی بسیار ظریف ، اما واضح ، قطعی و ثابت است ، نوک انگشتان به عنوان خیلی زائد ، غیر ضروری بود ، من با ناخنم نقاشی کشیدم."

هنگامی که این آشکارسازی نهایی نیت درونی ، یقین آن اتفاق می افتد ، شخص احساس آشفتگی می کند ، تمام بدن او بیان دقیق روح او می شود. به منظور تقویت و ریشه یابی تجربه ای که از درون به دست آمده است ، می توانید مشتری را به ایستادگی و انجام حرکت پیدا شده با کل بدن دعوت کنید.

با تماشای مشتریان ، شاهد یک حالت هیجان انگیز خاص می شوید. این حالت هیجان انگیز ویژه برای خود مشتریان واضح است. این هیجان نشان می دهد که فرد در حال حاضر نه تنها با نوعی دانش ملاقات کرده است ، بلکه چیز مهمی را تجربه می کند. یندل گندلین همچنین در این باره گزارش داد: "هنگامی که نمادی مناسب برای احساس جسمانی پیدا می شود ، احساس تسکین می شود ، گویی بدن از او تشکر می کند که اجازه داده است تمامیت وجود خود را نشان دهد".

زندگی در این "عمق" شواهد قابل اعتمادی از رویدادی است که از داده های بی واسطه خود تجربه رشد می کند و نتیجه استدلال نیست. بنابراین ، بر کل شخص تأثیر می گذارد ، توسط او با تمام وجود تجربه می شود و ، اول از همه ، از نظر جسمی. هنگامی که وجود درونی یک فرد ، کل او لمس می شود ، بدون شک می توان خود را در ابتدا - به شکل نمادین به شکل گرافیم - اعلام کرد. این ، شاید بتوان گفت ، "نامه ای که از خودم نوشته شده است".

ادبیات:

1. Arkhangelskaya V. V. طراحی هدایت شده و دستکاری نماد

2. Buyax TM و همکاران. توصیف پدیدارشناختی روند ایجاد معانی با روش "طراحی هدایت شده"

3. Gendlin Yu. تمرکز. یک روش روان درمانی جدید برای کار با تجربیات

توصیه شده: