2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
آگاهی از بدن سطوح مختلفی دارد. آخرین بار ما در مورد مشاهده و آگاهی از احساسات و تجربیات بدنی خود نوشتیم ، در مورد اینکه چگونه این می تواند به تماس عمیق تر با خود کمک کند. اکنون می خواهیم در مورد سطح دیگری از آگاهی بدن صحبت کنیم.
اتفاق می افتد که اتفاقی می افتد و شما به همان شیوه ای واکنش نشان می دهید که قبلاً در موقعیت های مشابه واکنش نشان داده اید ، بدون اینکه به احساساتی که به طور خاص در این موقعیت در شما ایجاد می شود ، گوش دهید ، هرچند مشابه موارد قبلی. به عنوان مثال ، وضعیت شما این بار متفاوت است یا اطرافیان شما مانند دفعه قبل یکسان نیستند ، در این صورت احساسات بدنی ممکن است کمی متفاوت باشد. گویی احساسات ناآشنا را از دست داده اید یا به آنها اعتماد ندارید ، از این امر جدید و ناشناخته می ترسید. سپس اگر تغییر کرده اید ، اما به روش معمول واکنش نشان می دهید ، هیچ راهی برای بروز این تغییرات وجود ندارد ، خود را اعلام کرده و شروع به عمل کنید.
گویی شخصی مدت زیادی یک کت پوشیده است. بسیار آشنا ، آشنا شده است ، ممکن است همیشه راحت نباشد ، اما قابل درک و شناخته شده باشد. اما زندگی ادامه پیدا کرد و او آنقدر تغییر کرد که کت به تدریج تغییر کرد ، شاید جادارتر شد ، جیب های مناسب ، بست ها و وسایل تزئینی زیبا به دست آورد. و این شخص بدون توجه به این تغییرات به رفتار و رفتار خود ادامه می دهد. و حتی احساساتی که از این کت تجدید شده ظاهر می شود ، او نادیده می گیرد ، اجازه نمی دهد و از همه مزایای جدید استفاده نمی کند ، زیرا برای او هنوز در کت قدیمی است. یا به عنوان مثال ، یک کت ساییده و فرسوده شده است ، سوراخ هایی در آن ظاهر شده است و به هیچ وجه گرم نمی شود. اما یک فرد احساس سرما و آنچه از راحتی نمی گوید را نادیده می گیرد و کاملاً مطمئن است که یک کت بسیار زیبا پوشیده است.
بنابراین در زندگی ما تغییر می کنیم ، محیط ما تغییر می کند و به شیوه ای قدیمی و آشنا و در نتیجه ایمن واکنش نشان می دهیم و متوجه احساسات بدنی نمی شویم که با احساسات قدیمی منطبق نیست.
به عنوان مثال ، شما در کودکی دوست نداشتید با محبت و مراقبت تهیه شده توسط مادر خود فرنی بخورید. و هنوز آن را به خاطر حافظه قدیمی نخورده اید. اگرچه آنها مدتها پیش رشد کرده اند ، تغییر کرده اند و ترجیحات سلیقه شما نیز تغییر کرده است ، و به احتمال زیاد اکنون فرنی برای شما خوشمزه به نظر می رسد. یا برعکس ، شما دوست داشتید در دوران کودکی از مربای توت فرنگی لذت ببرید و بر حسب عادت ، هنوز صبح آن را به صورت رول پهن می کنید ، اگرچه این کار همان لذت را برای شما به ارمغان نمی آورد.
همچنین با واکنش های احساسی. بسیاری از افراد از کودکی به فریاد زدن و بلند کردن صدای خود با انقباض داخلی ، محو شدن و ترس واکنش نشان می دهند. و آنها در بزرگسالی به این شیوه واکنش نشان می دهند و متوجه واکنش های دیگر نمی شوند. به عنوان مثال ، علاوه بر محو شدن و ترس ، می توانید حرارت را در بدن بالا ببرید و انگیزه ای برای جلو آوردن پای خود احساس کنید. انگیزه ای برای فریاد زدن به عقب ، فرار ، گره زدن مشت ها یا هر چیز دیگری.
توجه به احساسات بدنی و تفاوت های ظریف آنها در موقعیت های مختلف و مشابه است که به توجه به این تغییرات و پذیرش امکان واکنش متفاوت کمک می کند.
ما یک آزمایش کوچک به شما ارائه می دهیم: احساسات ، انگیزه ها و واکنش های خود را در موقعیت های مشابه مشاهده کنید. آیا احساسات و انگیزه های بدن یکسان هستند یا متفاوت خواهند بود و چگونه تفاوت خواهند داشت؟ اگر به احساسات جدید توجه بیشتری داشته باشید چه چیزی تغییر می کند؟ رفتار شما چگونه تغییر خواهد کرد؟
خوشحال می شویم نظرات و مشاهدات شما را دریافت کنیم!
ناتالیا فرید شما
این مقاله با همکاری آیدا آبراموا ، میزبان مشترک گروه "بدن به عنوان منبع" نوشته شده است
توصیه شده:
خیانت به بدن: وقتی بدن ذهن خود را از دست می دهد
نویسنده: ملیچوک گنادی ایوانوویچ قسمت 1: علت شناسی و پدیدارشناسی اضطراب کارگردان است تئاتر درونی ما جویس مک دوگال شیوع گسترده حملات پانیک در سالهای اخیر به ما امکان می دهد که آنها را نه به عنوان یک سندرم جداگانه بلکه به عنوان یک پدیده سیستمیک در نظر بگیریم و نیاز به مطالعه دقیق تری از زمینه فرهنگی دارد که در آن "
چگونه یاد بگیرید که به سکوت گوش دهید ، یا 7 راه آسان برای آرام کردن ذهن خود
به سکوت گوش دهید. به صدای آرام روح خود گوش دهید ، خود ، خواسته های خود را بشنوید ، عمیق ترین نیازها و آرزوهای خود را بشناسید. مسیر خود را بیابید و بدون چرخش یا توقف آن را دنبال کنید. آیا امکان دارد؟ هر چند وقت یکبار به خودتان اجازه می دهید به صدای درونی خود گوش دهید؟ آیا می توانید آن را بشنوید؟ آیا می توانید حداقل 5 دقیقه از زمان خود را در طول روز برای تنها ماندن با خودتان اختصاص دهید؟ بیشتر اوقات ، ما مکالمات گذشته را بارها و بارها در ذهن خود تکرار می کنیم ، در مو
بیاموزید که به فرزندان خود گوش دهید و بشنوید
با مرور یادداشت هایم ، این داستان را کشف کردم ، که سالها پیش با عجله ضبط شده بود. من آن را دوباره خواندم ، آن را به تعویق انداختم ، اما چیزی نشان داد که متأسفانه ارتباط آن امروزه باقی مانده است. ممکن است کسی امروز نیاز به دیدن این خطوط و چیز دیگری داشته باشد که در حال حاضر متولد شده است:
به خود و بدن خود گوش دهید
ما معمولاً هنگام احساس درد ، ناراحتی یا تنش شدید به بدن و احساسات جسمانی خود توجه می کنیم. و اغلب ما لحظه ای را از دست می دهیم که اولین پیشگامان حالات منفی ظاهر می شوند. اما اگر سعی کنیم ناراحتی تازه در بدن را متوجه شویم ، چطور؟ این چگونه می تواند به ما در مراقبت از خود کمک کند؟ به عنوان مثال ، اغلب ما به کمردرد بسیار شدید توجه می کنیم ، و تنها در آن صورت است که شروع به انجام کاری می کنیم ، حالت خود را تغییر می دهیم ، حرکت می کنیم.
چرا به حرف خود گوش دهید؟
بدن ما را به طبیعت نسبت می دهم ، که ذاتاً کامل است و فریبنده نیست. بدن ما میلیون ها بار عاقل تر از آن چیزی است که به نظر می رسد. هر آنچه از آن پر شده است برای هر یک از ما حیاتی است. آنچه ما نه تنها برای خود ، بلکه برای دیگران نیز به آن نیاز داریم.