2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
من با این شخص راحت هستم. اغلب زنان این را در مورد یک مرد می گویند. و اگر راحت نیست؟ در مورد چیست؟ گاهی اوقات ما حتی نمی فهمیم که این چگونه بیان می شود. راحتی … با این کلمه است که ما اغلب کلمه "ایمنی" را جایگزین می کنیم.
در حقیقت ، امنیت متفاوت است. حداقل چهار نوع امنیت وجود دارد. بله ، چهار ، و ما تقریباً هر روز در یک رابطه با این مسئله روبرو می شویم ، حتی بدون توجه به آن. بنابراین ، ما تنها زمانی احساس امنیت کامل با شریک خود می کنیم که نیازها در هر چهار زمینه بسته شده باشد.
بیایید با اصلی ترین ، امنیت فیزیکی شروع کنیم.
این به نیازهای اساسی اشاره دارد ، تصویر را با هرم ماسلوف ، معروف به مزلو ، به خاطر بسپارید. البته ، احساس اولیه امنیت در دوران کودکی ، توسط والدین شکل می گیرد. اما امروز ما به شیوه ای بالغ صحبت می کنیم.
چه چیزی به ما زنان در اطراف یک مرد احساس امنیت می دهد؟ قلمرو ما اول از همه ، یک خانه ، مکانی که در آن احساس راحتی می کنیم. جایی که می توانیم آرامش ایجاد کنیم و فرزندان را تربیت کنیم.
و ما همچنین انتظار داریم مردی از ما در برابر برخی تهدیدهای خارجی محافظت کند ، چه این یک حمله باشد یا کلمات تند. مجرم را در چهره می گذارد ، همه را پراکنده می کند ، حتی اگر چندین نفر از آنها وجود داشته باشد. اگر شما تصادف کنید یا مجبور شوید شب بعد از یک مهمانی لیسانس در یک رستوران او را بردارید ، سریع وارد می شود و همه مشکلات را حل می کند. در یک کلام ، یک دیوار قابل اعتماد.
اما گاهی اوقات اتفاق می افتد که این مردی است که به ما این احساس امنیت را نمی دهد - او توهین می کند ، تحقیر می کند و حتی می تواند دست خود را بالا ببرد. در این مورد ، او منبع تهدید و استرس است.
چرا چنین مردی را انتخاب کردید و چرا خود را چنین مجازات می کنید - این س forالی برای مشاوره فردی است. اما این دقیقاً انتخاب شما و حوزه مسئولیت شماست.
امنیت مالی اغلب برای بسیاری از مردم یک دام است. در حالت ایده آل ، یک مرد نان آور است و نیازهای اعضای خانواده را تأمین می کند. اما چقدر اوقات زن آماده تحمل تحقیر ، فریاد ، ضرب و شتم ، داشتن معشوقه فقط برای دسترسی به منابع مالی یک مرد است. او می ترسد که بدون منبعی در قالب پول یا موقعیت اجتماعی یک مرد باقی بماند. چسبیده به یک مرد ، یک زن استعدادها و توانایی های خود را دفن می کند و انرژی تحقق نیافته می تواند به روان پریشی منتقل شود. برای خلاص شدن از شر این ، باید با ترس ها کار کنید تا علت آنها را درک کنید.
اغلب ، یک زن مسئولیت امنیت مالی را به عهده مرد می گذارد و وابسته می شود. من از شما نمی خواهم که فوراً برای استخدام از 9 تا 18 کار کنید ، منظور من این است که ایمنی خود را وابسته به اعمال و روحیه یک مرد نکنید. بقیه را می توانید در دوره های سواد مالی یاد بگیرید ، زیرا آنها در آنجا هستند.
اما اتفاق می افتد که نیاز مالی توسط یک پدر ثروتمند پوشش داده می شود. در این مورد ، ممکن است تجاوز ناخودآگاه علیه شوهر ایجاد شود ، دلیل آن عصبانیت است - شما با شوهر خود احساس امنیت نمی کنید. او این نیاز را پوشش نمی دهد! با گذشت زمان ، یک زن از احترام به مرد خود دست می کشد و توجیه می کند که "احساسات ضعیف شده است".
نوع سوم امنیت در روابط - امنیت عاطفی - از حالتی صحبت می کند که می توانیم خودمان باشیم ، در درون خود آرام و باز باشیم. ما انتظار داریم که مورد انتقاد ، شرم و "سنجاق" قرار نگیریم. مورد تمسخر و بی احترامی قرار نخواهد گرفت. اینها روابطی هستند که در آنها نیازی به تلاش برای کامل بودن و اثبات چیزی نداریم. در مقابل ، باید پذیرش و حمایت وجود داشته باشد. ما قبل از هر چیز از نظر احساسی محافظت می شویم. و البته در مورد اعتماد در رابطه است.
همه ما این انتظار را از یک شریک داریم. اما فراموش نکنید که چنین جلوه هایی از طرف شما انتظار می رود. هنگام اصرار بر حقیقت خود ، زیاده روی نکنید. آیا احساسات دیگران را جدی می گیرید؟ در حال ارزیابی یا کاهش ارزش هستید؟ از این گذشته ، این همیشه از طریق کلمات عبور نمی کند ، بدن اطلاعات کمتری را حمل نمی کند.پوزخند تحقیرآمیز ، چشم های گرد شده ، شانه های بالا انداختن ، تکان دادن دست ، تکان دادن سرش … و لحن؟ آن را فراموش نکنید ، این یک شاخص بسیار قابل توجه است. یک کلمه واحد ، که با لحن متفاوتی تلفظ می شود ، می تواند هم ستایش و هم توهین باشد.
ایمنی جنسی ، نهنگ چهارم در روابط.
اولین چیزی که برای اکثر ما به ذهن می آید محافظت در برابر انواع عفونت ها است. اما ما در مورد SB در چارچوب روانشناسی صحبت می کنیم. و این در مورد آزادی بیان خواسته های شما در رابطه جنسی و پذیرش آنها توسط شریک است. و در صورت عدم پذیرش ، قطعاً بدون محکومیت و انتقاد.
خواسته ها و تخیلات ما حق دارند. و اگر آنها را صدا کنیم ، ما حق داریم روی پاسخ کافی حساب کنیم. نه "فو ، این را از کجا یاد گرفتی" یا "چگونه می توانی ، تو یک مادر هستی". و در کجا می توان آنها را ، این خیالات ، اگر نه با یک شریک مورد اعتماد ، برآورده کرد؟
من عمداً متعهد نمی شوم شرایطی را در نظر بگیرم که برای ارضای تخیلات خود ، یکی از شرکا "به چپ می رود". دلایل زیادی می تواند برای این وجود داشته باشد ، و عدم اعتماد و پذیرش تنها یکی از آنهاست.
بارها من یک داستان مشابه را از افراد مختلف ، زن و مرد شنیده ام ، چرا آنها معشوقه یا معشوق دارند. بله ، زیرا در زندگی روزمره او از همه چیز خوشحال است ، اما نه در رختخواب. وحشتناک است حتی به او / او اشاره کنم که من فناوری اطلاعات می خواهم.
و یک لحظه در بسیاری از خانواده ها ، خشونت جنسی خانگی تقریباً یک امر عادی است. اگر چیزی را نمی خواهید یا آن را دوست ندارید ، حق دارید از آن امتناع کنید. و در یک رابطه عادی ، درک خواهید شد و خواسته های شما در نظر گرفته می شود. خوب ، اگر همسرتان هر شب دچار سردرد می شود ، این چیز دیگری است.
روابط در درجه اول مربوط به پذیرش است. از چهار ستون امنیتی مورد بحث ما ، بسیاری بر اعتماد و پذیرش بنا شده است. اگر در رابطه با این مشکل دارید ، برای مشاوره بیایید ، ما آن را حل می کنیم. و احساس آرامش و امنیت پایدار حالت طبیعی شما خواهد بود.
توصیه شده:
روابط و احساس امنیت
روابط باید احساس امنیت را ایجاد کند. این گرمای اولیه ، عشق ، مراقبت ، ثبات و اعتماد است. در غیر این صورت ، شما به طور کامل بر رفع چیزی تمرکز خواهید کرد ، چیزی را بهبود می بخشید ، مقدار زیادی از انرژی خود را برای وصله سوراخ های بی پایان صرف می کنید و اعتقاد دارید که این پچ ، احتمالاً 100 this این بار خراب نمی شود.
مبانی امنیت شرکت
امروزه شرکت ها مجبورند با گروهی از کارگران جدید ، به اصطلاح نسل بعدی کار کنند که دیدگاه ها و ارزش های آنها با نسل های قبلی تفاوت قابل توجهی دارد. افسران پرسنل توجه دارند که وفاداری پرسنل مدرن بدون توجه به شاخص های اقتصادی و اجتماعی به طور چشمگیری در حال کاهش است.
توهماتی که امنیت ما را حفظ می کند
اتفاقات خوب باید برای افراد خوب بیفتد. عزیزان هرگز خیانت نمی کنند و هرگز شما را ناامید نمی کنند. کار وظیفه شناسی همیشه مورد توجه و پاداش قرار می گیرد … این و بسیاری از اظهارات دیگر اغلب در جهان بینی ما مرکزی هستند. ما معمولاً آنها را بررسی نمی کنیم و طوری زندگی می کنیم که گویی حقیقت نهایی است.
اعتماد به نفس درونی ، امنیت مالی = آزادی و خوشبختی زن
به طور فزاینده ای ، در تمرین خود ، با داستان زنانی روبرو می شوم که در حال حاضر بزرگ شدن برایشان مشکل است. حتی اگر زنی 40 ساله باشد ، در درون او هنوز آن دختر کوچک درونی وجود دارد که هنوز بدنبال فردی است که تمام نیازهای او را برآورده می کند. نیاز به عشق و پذیرش ، شاهزاده ای که همه مسائل او (کاری ، شخصی ، مالی) را حل می کند ، شادی غیرطبیعی را به ارمغان می آورد.
بار دیگر در مورد امنیت
بنابراین ، آنچه در روان درمانی عادی اتفاق می افتد (و باید باشد) و در هیچ موردی نباید باشد. اول ، یک سلب مسئولیت مهم ، به نظر من: متأسفانه ، اکثر ما ، به هر شکل ، در دوران کودکی با خشونت روبرو بودیم و همچنان در زندگی با آن روبرو هستیم. احتمالاً می توانیم این را بگوییم خشونت نوعی "