پول و خانواده. سطح رفاه خانواده چگونه بر ماهیت ارتباط همسران و استحکام ازدواج تأثیر می گذارد؟

فهرست مطالب:

تصویری: پول و خانواده. سطح رفاه خانواده چگونه بر ماهیت ارتباط همسران و استحکام ازدواج تأثیر می گذارد؟

تصویری: پول و خانواده. سطح رفاه خانواده چگونه بر ماهیت ارتباط همسران و استحکام ازدواج تأثیر می گذارد؟
تصویری: زوج های موفق و خوشبخت چگونه رفتار می کنند؟ 2024, ممکن است
پول و خانواده. سطح رفاه خانواده چگونه بر ماهیت ارتباط همسران و استحکام ازدواج تأثیر می گذارد؟
پول و خانواده. سطح رفاه خانواده چگونه بر ماهیت ارتباط همسران و استحکام ازدواج تأثیر می گذارد؟
Anonim

پول و خانواده. در نیمی از خانواده های روسیه و جهان ، تعصب مادی و مالی قابل توجهی نسبت به یکی از همسران وجود دارد. و ما به هیچ وجه این وضعیت را تغییر نخواهیم داد. حداقل به این دلیل که:

در میان مردان و زنان ، بسیاری از افراد تجاری و خودخواه وجود دارند که ایجاد خانواده را بهترین راه برای بهبود وضعیت مالی خود می دانند. به بیان ساده ، در زندگی کمی کمتر کار کنید.

جالب است که محکوم کردن این مردان و زنان بسیار دشوار است. در واقع ، به لطف وجود چنین زن و مردی است که ازدواج می کنند و ازدواج می کنند … زنان و مردان دو گروه دیگر - کارگران سخت کوش و به اصطلاح "عجیب". از این نظر ، باید نفوذ کرد:

در همه زمان ها ، عشق و روابط خانوادگی م effectiveثرترین راه برای توزیع مجدد ثروت مادی است

به طور کلی ، این واقعیت که نیمی از خانواده های جهان توسط مردان و زنان با سطح درآمد قابل توجهی متفاوت و حضور اتومبیل های بدنام آپارتمان ایجاد شده اند ، ما اعتراف می کنیم ، اگرچه مشکلاتی ایجاد می شود ، با این وجود طبیعی و طبیعی است. در حال حاضر مهم است که درک کنیم: در چه مواردی این می تواند منجر به شکاف در ازدواج شود ، و در چه مواردی - فقط آن را تقویت می کند و سیمان می کند.

قبل از پاسخ به این س.ال ، نظر خود را بیان می کنم. وقتی در مورد یک خانواده خاص صحبت می شود ، مردم اغلب آن را "خانواده ثروتمند یا فقیر" ارزیابی می کنند. در همین حال ، از نظر حرفه ای من ، هنگام ارزیابی سطح رفاه خانواده ، حداقل شش عامل را باید در نظر گرفت:

شش عامل م theثر بر سطح رفاه خانواده بر ماهیت ارتباط همسران و استحکام ازدواج:

عامل 1 پول و خانواده - میزان دارایی هر همسر ، سطح درآمد هر همسر ، سهم واقعی آنها در قلک خانواده.

عامل 2 پول و خانواده - ماهیت ایده های هر یک از همسران در مورد میزان درآمد هر شریک ، برای کل خانواده.

عامل 3 پول و خانواده - مشخصات رفتار مالی به طور جداگانه برای شوهر و جداگانه برای زن.

عامل 4 پول و خانواده - ارزیابی همسران از رفتار مالی یکدیگر: مثبت یا منفی.

عامل 5 پول و خانواده - نسبت بودجه هزینه شده برای هریک از همسران (به استثنای فرزندان).

عامل 6 پول و خانواده - تأثیر والدین بر تشکیل و هزینه بودجه خانواده در خانواده فرزندانشان ، ارزیابی مثبت یا منفی آنها از رفتار مالی زن و شوهر.

اکنون من به وضوح نشان خواهم داد که در عمل چگونه به نظر می رسد.

مثال 1. خانواده ای با قدرت خوب

سمیون ، 34 ساله ، گالینا ، 35 ساله (دو فرزند)

عامل 1. میزان دارایی هر همسر ، سطح درآمد هر همسر ، سهم آنها در قلک خانواده. سمیون کارمند شهرداری است ، سی هزار روبل دریافت می کند ، گالینا معلم دانشگاه است ، بیست هزار روبل درآمد دارد. این آپارتمان توسط همسران قبلاً ازدواج شده ، با تلاش مشترک خریداری شد. بدیهی است که بودجه خانواده با تلاش های مشترک و تقریباً به نسبت مساوی شکل می گیرد.

عامل 2. ماهیت ایده های هر یک از همسران در مورد میزان درآمد برای هر یک از شریک زندگی و در کل خانواده. سمیون و گالینا در ابتدا ، حتی قبل از ملاقات با یکدیگر ، معتقد بودند که زن و شوهر باید از نظر مالی تقریباً برابر باشند. شرایط موجود مناسب آنهاست.

عامل 3. مشخصات رفتار مالی زن و شوهر به طور جداگانه. در یک زن و شوهر ، هیچ کس سعی نمی کند درآمد خود را "در سایه" پنهان کند ، همه درآمدها و هزینه ها کاملاً شفاف است ، هیچ یک از همسران یکدیگر را سرزنش نمی کنند که "درآمد بسیار کمی دارد".هر دو همسر می دانند که با توجه به درآمد موجود ، تنها استراتژی مالی خانواده انباشت سیستماتیک است. بنابراین ، آنها هم اشتهای خود را تعدیل می کنند و نه پول خود را "برای یک زندگی زیبا" هدر می دهند ، زیرا معتقدند پس از چهل سال ، زمانی که تمام مشکلات مادی پیش روی خانواده را به طور کامل برطرف کرده اند ، وقت بیشتری برای زندگی بیهوده خواهند داشت. برای خود ، یک آپارتمان برای یک پسر ، دو ماشین ، خانه روستایی).

عامل 4. ارزیابی همسران از رفتار مالی یکدیگر (مثبت یا منفی). سمیون و گالینا رفتار مالی یکدیگر را مطلوب و صحیح می دانند. هیچ کس هیچ کس را برای خرج کردن مقصر نمی داند.

عامل 5. نسبت بودجه ای که برای هریک از همسران (به استثنای فرزندان) هزینه شده است. همسران سعی می کنند به طور سالانه مبلغ تقریباً مساوی برای یکدیگر هزینه کنند. در عین حال ، با هزینه های جاری ، بودجه خانواده عمدتا در دست گالینا است. او به عنوان یک زن ماهیانه کمی بیشتر از شوهرش برای خود هزینه می کند. او بیشتر خریدهای کوچک انجام می دهد ، اما چندین بار در سال خریدهای بزرگ از همسرش انجام می دهد و هر دو همسر خوشحال هستند.

عامل 6. تأثیر والدین بر تشکیل و هزینه بودجه خانواده در خانواده فرزندانشان ، ارزیابی مثبت یا منفی آنها از رفتار مالی زن و شوهر. والدین سمیون و گالینا خود در مسائل مالی محدود هستند ، آنها بسیار خوشحال هستند که فرزندانشان زندگی خود را تأمین می کنند ، بنابراین آنها هیچ تاثیری بر خانواده جوان ندارند. علاوه بر این ، آنها فقط "سیاست انباشتگی" را که توسط خانواده سمیون و گالینا دنبال می شود ستایش می کنند و در نتیجه فقط خانواده را تقویت می کنند. تنها چیزی که پدربزرگ و مادربزرگ می توانند خرید کنند خرید هدیه و چیزهای کوچک برای نوه هایشان است. سمیون و گالینا فقط از این استقبال می کنند.

نتیجه گیری (پول و خانواده): رفتار این خانواده به طور مطلوب با سطح درآمد همسران و سطح رفاه مادی همسران قبل از عروسی مطابقت دارد. هرگونه مشکل ناشی از سطح زندگی مادی و مالی خانواده در آینده نزدیک پیش بینی نمی شود.

مثال 2. خانواده ای با قدرت خوب

اولگ ، 32 ساله ، النا ، 28 ساله (یک فرزند)

عامل 1. میزان دارایی هر همسر ، سطح درآمد هر همسر ، سهم آنها در قلک خانواده. اولگ رئیس یک بخش در یک بانک است ، هفتاد هزار روبل در ماه درآمد دارد ، النا نیم روز به عنوان مربی تناسب اندام کار می کند ، بیست هزار روبل درآمد دارد. آپارتمان توسط اولگ حتی قبل از ازدواج ، از جمله با تلاش والدینش خریداری شد. بدیهی است که بودجه خانواده عمدتا توسط شوهر تشکیل می شود.

عامل 2. ماهیت ایده های هر یک از همسران در مورد میزان درآمد برای هر یک از شریک زندگی و در کل خانواده. اولگ همیشه معتقد بود که او منبع اصلی درآمد خانواده خواهد بود. بلافاصله او به دنبال زنی بود که از نظر مالی به او وابسته باشد ، اما هنوز کار می کند. النا همچنین قصد داشت در زندگی کار کند ، اما در همان زمان ، با یک مرد ثروتمند ازدواج کند. وضعیت موجود برای هر دو همسر کاملاً رضایت بخش است.

عامل 3. مشخصات رفتار مالی زن و شوهر به طور جداگانه. در یک زن و شوهر ، هیچ کس سعی نمی کند درآمد خود را "در سایه" پنهان کند ، همه درآمد و هزینه ها کاملاً شفاف است ، هیچ یک از همسران یکدیگر را سرزنش نمی کنند که او "درآمد بسیار کمی دارد". وجوه موجود هم برای انباشت سیستماتیک و هم برای سفرهای سالانه به خارج از کشور و رفتن به کافه ها هر آخر هفته کاملاً کافی است. هر دو همسر عموماً از زندگی خود راضی هستند.

عامل 4. ارزیابی همسران از رفتار مالی یکدیگر (مثبت یا منفی). اولگ و النا رفتار مالی یکدیگر را مطلوب و درست می دانند. هیچ کس هیچ کس را برای خرج کردن مقصر نمی داند. اولگ خوشحال است که همسرش کارت وی را بررسی نمی کند و می تواند ماهانه یک یا دو بار با دوستان خود در یک بار بنشیند ، تحت عنوان "جلسه برنامه ریزی عصر با رئیس" یا نیاز به سازماندهی اوقات فراغت برای بازرسان دفتر مرکزی در مسکو اما ، همسر اندازه را در همه چیز می داند.

عامل 5نسبت بودجه هزینه شده برای هر یک از همسران (به استثنای فرزندان). همسران ماهانه پول زیادی خرج می کنند ، اما بیشتر هزینه ها زمانی انجام می شود که آخر هفته با هم به مغازه می روند ، که به طور خودکار همه سوالات را برطرف می کند. النا می فهمد که شوهرش باید محترم به نظر برسد ، بنابراین او بدون هیچ گونه تعصبی نسبت به هزینه ظاهر خود می پذیرد. در عین حال ، با هزینه های جاری ، بودجه خانواده عمدتا در دست النا است. که از آن بسیار خوشحال است.

عامل 6. تأثیر والدین بر تشکیل و هزینه بودجه خانواده در خانواده فرزندانشان ، ارزیابی مثبت یا منفی آنها از رفتار مالی زن و شوهر. والدین اولگ به خانواده جوان بسیار کمک کردند ، تا حدی خرید آپارتمان و اثاثیه را تأمین کردند. با این وجود ، اولگ با تقویت مالی ، والدین خود را از کمک به آنها منع کرد و از برادر کوچکترش بیشتر خواست. والدین اولگ با النا خوب رفتار می کنند ، آنها هرگز در مورد ضعف مالی او در رابطه با همسرش اشاره نمی کنند. والدین النا ثروت کمتری دارند ، آنها به داماد خوبی احترام می گذارند ، به هیچ وجه به خانواده نمی روند و فقط به النا توصیه می کنند که همسرش را دوست داشته باشد.

نتیجه گیری (پول و خانواده): رفتار مالی این خانواده مطابق ایده های قبل از ازدواج یک زن و مرد در مورد نحوه زندگی آنها در ازدواج است. هرگونه مشکل ناشی از سطح زندگی مادی و مالی خانواده در آینده نزدیک پیش بینی نمی شود.

مثال 3. خانواده دارای مشکل متوسط

ایگور ، 37 ساله ، النا ، 32 ساله (یک فرزند)

عامل 1. میزان دارایی هر همسر ، سطح درآمد هر همسر ، سهم آنها در قلک خانواده. ایگور یک کارمند دولتی است ، یک کارمند سطح پایین ، ماهانه سی و پنج هزار روبل درآمد دارد ، النا به عنوان مدیر در یک سالن زیبایی کار می کند ، بیست هزار روبل درآمد دارد. ایگور آپارتمان را از مادربزرگش به ارث برده است. بودجه خانواده عمدتا توسط شوهر تشکیل می شود.

عامل 2. ماهیت ایده های هر یک از همسران در مورد میزان درآمد برای هر یک از شریک زندگی و در کل خانواده. ایگور به طور کلی از زندگی خود راضی است. اگرچه او معتقد است که همسرش می تواند خود را پیدا کند ، به گفته وی ، "شغلی مناسب تر ، متناسب با زن شایسته" ، با دستمزد بالاتر. وقتی ازدواج کرد ، النا مطمئن بود که شوهرش یک حرفه موفق خواهد داشت ، او اصلاً نمی تواند کار کند. با این حال ، این طرح شکست خورد ، بنابراین می توان زن را از نظر مالی در همسرش ناامید دانست. این باعث ناراحتی او می شود که باید به ازای هر هزار خرج شده به او پاسخ دهد. او مرتباً از شوهرش می خواهد یا شغل خود را تغییر دهد یا پیشرفت شغلی ایجاد کند.

عامل 3. مشخصات رفتار مالی زن و شوهر به طور جداگانه. همسر النا برای خرید چیزهای گران قیمت و معتبر ، مجبور است شوهرش را در چیزهای کوچک فریب دهد تا سه تا پنج هزار روبل "اضافی" پس انداز کند. سپس او چیزهای گران قیمت را در کمد لباسش می خرد و هزینه دست کم آنها را به شوهرش می گوید. بنابراین ، همسران به ندرت با هم به خرید می روند. شوهر سعی می کند بودجه خانواده را مدیریت و کنترل کند ، اما این کار را به طور سیستماتیک انجام نمی دهد ، او این کار را بد انجام می دهد. همسران اغلب در مورد مناسب بودن خریدهای خاص بحث می کنند.

عامل 4. ارزیابی همسران از رفتار مالی یکدیگر (مثبت یا منفی). ایگور و النا رفتار مالی یکدیگر را اشتباه می دانند. همسران اغلب در مورد مناسب بودن خریدهای خاص بحث می کنند. النا شوهرش را برای این واقعیت شرمنده می کند که "در سالهای شما هنوز مانند فارغ التحصیل دیروز موسسه دریافت می کنید".

عامل 5. نسبت بودجه ای که برای هریک از همسران (به استثنای فرزندان) هزینه شده است. در یک جفت ، تعصب بدون ابهام از هزینه ها نسبت به همسر وجود دارد. شوهر ، در مقایسه با همسر ، بسیار متواضع تر به نظر می رسد. کمی او را اذیت می کند ، اما او در حال حاضر مادرش را حفظ می کند. کریکت شش را می شناسد.

عامل 6تأثیر والدین بر تشکیل و هزینه بودجه خانواده در خانواده فرزندان خود ، ارزیابی مثبت یا منفی آنها از رفتار مالی زن و شوهر. والدین النا ، که خودشان چندان ثروتمند نیستند ، در موقعیتی زندگی می کنند که توسط دخترشان به آنها تحمیل شده است ، معتقدند که "ایگور می توانست درآمد بیشتری کسب کند." خوشبختانه برای همه ، آنها به ندرت این موقعیت را با صدای بلند بیان می کنند. والدین ایگور درک می کنند که "مشکلی در مورد پول" در خانواده پسرشان وجود دارد ، آنها به او می گویند "بهتر رفتار همسرش را زیر نظر داشته باشد ، تمام پول را خودش حساب کند و بودجه را حفظ کند". از این رو ، رابطه آنها با النا بسیار سرد است.

نتیجه گیری (پول و خانواده): رفتار مالی این خانواده با ایده های قبل از ازدواج مردان و زنان در مورد نحوه زندگی در ازدواج مطابقت ندارد. از اینجا ، در خانواده ، مشکلات آینده به تدریج رشد می کند. همسرش النا ، سعی می کند "در بالا" به نظر برسد ، به طور فزاینده ای خواستگاری و هدایای مشتریان ثروتمند سالن زیبایی خود را با رضایت می پذیرد. شوهر کمتر و کمتر به همسر خود اعتماد می کند ، از او در مورد والدین و همکارانش در محل کار شکایت می کند. در میان دومی نیز زنان مجردی وجود دارد که برخی از آنها در حال حاضر توجه و مراقبت خود را نشان می دهند. در دراز مدت ، این می تواند منجر به بحران جدی خانواده شود …

مثال 4. خانواده دارای مشکل متوسط

میخائیل ، 29 ساله ، آنیا ، 27 ساله. دو فرزند: فرزند اول آنا

از رابطه گذشته (متولد 18 سالگی) ، دومی مشترک ، متاهل است

عامل 1. میزان دارایی هر همسر ، سطح درآمد هر همسر ، سهم آنها در قلک خانواده. میخائیل پیشگام تولید است ، چهل و دو هزار روبل در ماه درآمد دارد ، آنا به عنوان مسکن کار می کند و درآمد بسیار ناپایداری دارد: از 20 تا 200 هزار روبل در ماه. میخائیل یک اتاق نشیمن داشت ، به لطف کارش ، آنا آن را با یک آپارتمان دو اتاق با موفقیت عوض کرد. بودجه فعلی خانواده (هزینه غذا و قبوض آب و برق) عمدتاً توسط شوهر تشکیل می شود. با این حال ، تمام خریدهای اصلی مادی در خانواده فقط به لطف آنا انجام می شود.

عامل 2. ماهیت ایده های هر یک از همسران در مورد میزان درآمد برای هر یک از شریک زندگی و در کل خانواده. میخائیل اساساً یک فرد ساده است ، او از همه چیز در این زندگی راضی است. از جمله درآمد خود و همسرش. وقتی ازدواج کرد ، آنا به خوبی می دانست که شوهرش "پرنده پرواز بزرگ" نخواهد بود ، او قبل از هر چیز بر قدرت خود حساب می کرد. برای آنا ، که خود را یک "دهقان متوسط" معمولی می داند ، مهم بود که اصولاً ازدواج کند تا موقعیت مورد انتظار "متاهل" را بدست آورد تا شوهرش در اولین سن در سن ازدواج با اولین فرزند خود خارج از ازدواج رفتار کند. 18 میخائیل از این نظر کاملاً مناسب او بود. آنا از شوهرش قدردانی می کند ، که مانع از ملاقات با مردان موفق تر نمی شود. اما ، در حالی که بچه ها کوچک هستند ، آنا عجله ای ندارد که به دنبال گزینه ای برای شوهر ثروتمندتری باشد. تمام حسابداری مالی در خانواده. آنا از حماقت کامل مالی و عدم استقلال شوهرش اذیت می شود ، اما او همچنان آن را تحمل می کند.

عامل 3. مشخصات رفتار مالی زن و شوهر به طور جداگانه. ویژگی خانواده عدم وجود کامل رفتار مالی شوهر است. میخائیل در واقع سومین فرزند خانواده است. آنا همیشه همه چیز را خودش می خرد. حتی ماشین خانواده بیشتر فقط توسط همسر استفاده می شود. قدرت مالی در خانواده بدون قید و شرط متعلق به همسر است.

عامل 4. ارزیابی همسران از رفتار مالی یکدیگر (مثبت یا منفی). نمرات خانواده ساده است. میخائیل همسر خود را بهترین گزینه می داند. آنیا می فهمد که میخائیل در زندگی به "سقف" خود رسیده است و نمی تواند از بالای سر خود بپرد. در مورد مصلحت بودن خریدهای خاص در خانواده هیچ مناقشه ای وجود ندارد: آنا به تنهایی همه تصمیمات را می گیرد.

عامل 5. نسبت بودجه ای که برای هریک از همسران (به استثنای فرزندان) هزینه شده است. در یک جفت ، تعصب بدون ابهام از هزینه ها نسبت به همسر وجود دارد. شوهر ، در مقایسه با همسر ، بسیار متواضع تر به نظر می رسد. خوشبختانه ، او خود متوجه این موضوع نمی شود و بنابراین نگران نیست.علاوه بر این ، آنا قبلاً به خود اجازه سفر به ترکیه را فقط با فرزندان ، بدون شوهرش داده است. این باز شدن اشتباه است.

عامل 6. تأثیر والدین بر تشکیل و هزینه بودجه خانواده در خانواده فرزندانشان ، ارزیابی مثبت یا منفی آنها از رفتار مالی زن و شوهر. والدین میخائیل از انتخاب فرزندشان بسیار خوشحال هستند: عروس خانم مشکلات مسکن را حل کرده است ، خودش برای یک ماشین خوب پس انداز کرده است. آنا را خیلی دوست دارند. برعکس ، والدین آنا ، با مشاهده موفقیت های مالی دختر خود ، صراحتا معتقدند که دختر آنها اشتباه کرده است و می تواند خود را شوهر ثروتمندتری بداند. آنها گاهی موقعیت خود را بیان می کنند و یک قطره ، همانطور که می دانید ، سنگی را از بین می برد …

نتیجه گیری (پول و خانواده): رفتار مالی این خانواده تنها تا حدی با ایده های قبل از ازدواج مردان و زنان در مورد نحوه زندگی در ازدواج مطابقت دارد. شوهر من اصلاً چنین ایده هایی نداشت ، میخائیل ، در واقع ، با جریان رفت. آنا رویای یک شوهر ثروتمندتر را داشت ، اما با یک کار عملی روبرو شد: به طور کلی ازدواج کند. بنابراین ، او سوال انتخاب همسر جدید یا داشتن عاشقان محترم را به تعویق انداخت ، گویی "برای بعدا". پیش بینی سرنوشت این خانواده دشوار است: همسران می توانند تمام زندگی خود را با خوشحالی بگذرانند یا می توانند از هم جدا شوند ، اگر آنا با تقویت مالی ، تصمیم بگیرد به آینده ای جدید در خانواده منتقل شود …

مثال 5. خانواده دارای مشکل بزرگ

آناتولی ، 41 ساله ، ویکتوریا ، 28 ساله. سه سال ازدواج کرد. آناتولی از ازدواج اول خود دارای دو فرزند بزرگسال است. یک کودک مشترک با ویکا ، دو ساله وجود دارد

عامل 1. میزان دارایی هر همسر ، سطح درآمد هر همسر ، سهم آنها در قلک خانواده. آناتولی صاحب یک ساختمان اداری است و ماهانه تا یک میلیون روبل با اجاره درآمد دارد. در کلبه زندگی می کند ، چندین آپارتمان دارد. شامل نه تنها ویکتوریا با یک فرزند ، بلکه همسر قبلی و فرزندان بزرگسال ، والدین و حتی یک برادر کوچکتر است. ویکتوریا اصلاً تجربه کاری ندارد. از دانشگاه بلافاصله ازدواج کرد ، پس از عروسی در مرخصی زایمان. تمام پول و اموال خانواده فقط با شوهر است.

عامل 2. ماهیت ایده های هر یک از همسران در مورد میزان درآمد برای هر یک از شریک زندگی و در کل خانواده. آناتولی از همسر سابق خود راضی نبود ، زنی که خودکفا بود و درآمد مناسبی داشت و به خود اجازه می داد برای شوهرش اظهار نظر کند. بنابراین ، با ازدواج با ویکتوریا (که ازدواج رسمی کرده بود فقط به این دلیل که او قصد داشت برای مجلس قانونگذاری محلی نامزد شود ، و در آنجا به وضعیت تاهل نیاز دارید) ، او به طور خاص به دنبال یک همسر کاملا وابسته بود. برای ناراحتی آناتولی ، ویکتوریا نمی خواست فقط یک زن نگهدار و یک خانه دار باشد. دختر رویای مشاغل خود را می بیند و بسیار ناراحت است که شوهرش حتی از فکر کردن در مورد آن منع می کند.

عامل 3. مشخصات رفتار مالی زن و شوهر به طور جداگانه. آناتولی یک فرد بسیار حسابگر است ، عادت دارد خودش همه امور مالی را کنترل کند. با این حال ، ویکتوریا حیله گری را آموخت (او چک های دیگران را برای مبلغ زیادی در فروشگاه ها می گرفت) و از بودجه خاصی از شوهرش جلوگیری کرد و "بودجه توسعه" خود را تشکیل داد. از آنجا ، او در صورت طلاق ، قصد دارد تجارت خود را راه اندازی کند.

عامل 4. ارزیابی همسران از رفتار مالی یکدیگر (مثبت یا منفی). مشکل آناتولی این است که او به طور دوره ای تخمین کمی از خصوصیات شغلی و شخصی ویکتوریا به خود می دهد ، که او را آزرده خاطر می کند. در نتیجه ، پول بزرگ (ویکتوریا دارای الماس و کت راسو و مرسدس است) همسران را نزدیک نمی کند ، اما آنها دفع می شوند. از این رو ، وضعیت همسر برای ویکتوریا نه آنقدر خوشبختی خانوادگی است که از نظر اخلاقی سخت است ، زیرا برای آن هزینه خوبی پرداخت می کنند ، اما به هر حال ، من می خواهم آن را تغییر دهم …

عامل 5. نسبت بودجه ای که برای هریک از همسران (به استثنای فرزندان) هزینه شده است. علیرغم این واقعیت که آناتولی در خانواده برای ویکتوریا و کودک پول نمی گذارد ، در این جفت هزینه های بی ابهامی برای شوهرش وجود دارد. او برای خود ساعت و ماشین های گران قیمت می خرد ، به خارج پرواز می کند ، حتی بدون این که همسرش را در جریان آن قرار دهد.ظاهراً او هزینه زیادی برای زنان دیگر نیز می کند.

عامل 6. تأثیر والدین بر تشکیل و هزینه بودجه خانواده در خانواده فرزندانشان ، ارزیابی مثبت یا منفی آنها از رفتار مالی زن و شوهر. والدین آناتولی از نظر مالی به پسر خود وابسته هستند ، بنابراین آنها همیشه ساکت هستند. والدین ویکتوریا دورتر زندگی می کنند. برای اینکه آنها را ناراحت نکنید ، یک دختر باهوش این احساس کامل را در آنها ایجاد می کند که همه چیز در خانواده خوب است. هیچ کس هیچ تاثیری بر خانواده ندارد.

نتیجه گیری (پول و خانواده): رفتار مالی این خانواده با ایده های قبل از ازدواج مردان و زنان در مورد نحوه زندگی در ازدواج مطابقت ندارد. آناتولی خود را یک همسر جوان و زیبا از نظر مالی وابسته می دانست ، اما او سرسختانه نمی خواهد فقط یک خانه دار باشد ، آرزو دارد که یک زن تاجر شود. ویکتوریا رویای یک شوهر ثروتمند را داشت که به او کمک می کرد با مردم ارتباط برقرار کند و به عنوان یک شخص شناخته شود ، اما شوهرش از کمک به او در این امر امتناع می ورزد.

سرنوشت این خانواده به سختی قابل پیش بینی است. ویکتوریا ممکن است پس از مدتی با سرنوشت خود کنار بیاید یا ممکن است مسیر زندگی خود را تعیین کند.

مثال 6. خانواده دارای مشکل بزرگ

دانیل ، 30 ساله ، ناتالیا ، 28 ساله. این کودک چهار سال ازدواج کرده و سه ساله است

عامل 1. میزان دارایی هر همسر ، سطح درآمد هر همسر ، سهم آنها در قلک خانواده. دانیل - با الگوبرداری از والدین خود ، چندین بار سعی می کند کسب و کار خود را ایجاد کند ، اما تا کنون ناموفق بوده است. مشکل ، از جمله موارد دیگر ، این است که آن پسر علاقه زیادی به بازی با رایانه و معاشرت با دوستان خود دارد ، برخی از آنها علف های هرز دود می کنند. منبع اصلی و پایدار دانیل تحویل منظم پول و "کمک های بشردوستانه" در قالب محصولات والدین ثروتمند است. ناتالیا به عنوان وکیل در یک شرکت مرفه کار می کند و ماهیانه تا پنجاه هزار روبل دریافت می کند. خانواده در یک آپارتمان سه اتاقه که توسط والدین دانیل اهدا شده است زندگی می کنند. با این حال ، ناتالیا آپارتمان یک اتاقه خود را نیز دارد که توسط والدینش به او اهدا شده است. این آپارتمان اجاره ای است که به خانواده جوان ماهیانه 10 هزار مبالغ بیشتر می دهد.

عامل 2. ماهیت ایده های هر یک از همسران در مورد میزان درآمد برای هر یک از شریک زندگی و در کل خانواده. دانیل از درآمد همسرش بسیار خوشحال است. مشکل خانواده این است که ناتالیا از شوهر احمق خود راضی نیست. دختر برنامه ریزی کرد که شوهرش نیز سخت کوش باشد و درآمد ثابتی داشته باشد. بدترین چیز در همه اینها این است که دانیل درک کافی از خود ندارد. با وجود انگلی بودن آشکار ، مرد جوان سرسختانه خود را تاجری آینده دار و موفق می داند که هنوز زمان آن فرا نرسیده است.

عامل 3. مشخصات رفتار مالی زن و شوهر به طور جداگانه. ناتالیا یک مهماندار نمونه است ، که تمام خانواده بر روی آن تکیه می کنند. دانیل یک بازنده حرفه ای و ناکارآمد است. در واقع خانواده فاقد بودجه مشترک خانواده است. فقط در سر ناتالیا است. و او بسیار ناراحت است که دانیل نه تنها خودش درآمد ندارد ، بلکه بیشتر از آنچه والدینش برای خود و ماجراهای خود خرج می کنند ، خرج می کند.

عامل 4. ارزیابی همسران از رفتار مالی یکدیگر (مثبت یا منفی). دانیل از همسرش کاملاً راضی است. اما ناتالیا بسیار ناراحت است که دانیل نه تنها درآمد خود را ندارد ، بلکه بیشتر از آنچه والدینش برای خود و ماجراهای خود هزینه می کنند ، خرج می کند.

عامل 5. نسبت بودجه ای که برای هریک از همسران (به استثنای فرزندان) هزینه شده است. در کل ، مبلغ تقریباً قابل مقایسه ای برای هریک از همسران هزینه می شود. به طور رسمی ، همه چیز عادلانه است. اما ناتالیا از این که شوهر از نظر مالی به همسرش وابسته نیست ، عصبی است ، اما منبع مالی خارجی در قالب ترانشه والدین دارد.

عامل 6. تأثیر والدین بر تشکیل و هزینه بودجه خانواده در خانواده فرزندانشان ، ارزیابی مثبت یا منفی آنها از رفتار مالی زن و شوهر. والدین دانیل افراد معقولی هستند ، آنها خود ماهیت مشکل ساز شرایط را درک می کنند.آنها با پول خود آنقدر به پسر احمق کمک نمی کنند که قرص را برای همسرش نرم می کنند. آنها بسیار از ناتالیا می خواهند که پسر خود را طلاق ندهد و منتظر بمانند تا او عاقل تر شود. والدین ناتالیا نیز از این وضعیت خوششان نمی آید. آنها معتقدند که اگر دختری تقاضای طلاق کند ، کاملا درست عمل می کند و مادر و پدر فقط از او حمایت می کنند. علاوه بر این ، آنها حتی آماده هستند که به دختر خود پول اضافه کنند تا آپارتمان یک اتاق او را با یک اتاق دو اتاق عوض کنند.

نتیجه گیری (پول و خانواده): رفتار مالی این خانواده با ایده های قبل از ازدواج مردان و زنان در مورد نحوه زندگی در ازدواج مطابقت ندارد. خود ناتالیا برنامه ای برای کار داشت و دید که شوهرش نیز به بند خانواده مهار شده است. دانیل در افکار خود خود را سرپرست ثروتمند خانواده می دانست و علاوه بر این ، همسرش باید از نظر مالی به او وابسته بود. در واقع ، هیچ یک از این اتفاقات نیفتاد.

اگر دانیل فوراً مورد هشدار قرار نگیرد ، به احتمال زیاد سرنوشت این خانواده غم انگیز است. یک روز ، ناتالیا ممکن است ماجراجویی های همسرش را تحمل نکند و به آپارتمانش برود. و آنجا فاصله چندانی با طلاق ندارد …

مثالهایی که آوردم به منظور نشان دادن همه پیچیدگی و ابهام روابط مادی و مالی در یک خانواده مدرن است. برای من بسیار مهم است که دیگر اسیر تصورات فلسطینی نباشید ، هنگامی که خانواده ها فقط بر اساس طرح "چه کسی بر گردن می نشیند: شوهر با همسر ، زن با شوهر یا هر دو بر گردن" ارزیابی می شوند. والدین کسی. " شما می بینید که عامل 2 "ماهیت درک هر یک از همسران از میزان درآمد هر همسر" بسیار مهمتر از عامل 1 است "میزان دارایی هر همسر ، سطح درآمد هر همسر ، سهم آنها در قلک خانواده "شریک و در کل خانواده." از اینجاست که یکی از زنانی که با هزینه همسرش زندگی می کند ، بسیار خوشحال خواهد شد ، و دیگری (در شرایط مشابه) مشتاق کار و درک خود در زندگی است ، به همین دلیل با شوهرش درگیر می شود. یکی وفادار خواهد بود و دیگری دست به دست می رود. دقیقاً از اینجا ، برآوردهای زنان ثروتمندتر شوهران کم ثروت آنها نیز متفاوت خواهد بود. یک زن خوشحال خواهد شد که حداقل برخی ، اما هنوز شوهر وجود دارد. و دیگری شوهرش را که درآمد کمی دارد اخراج می کند ، زندگی را به طور کلی به یکی ترجیح می دهد …

توصیه شده: