Evgeniya Streletskaya: 5 چیز که با آنها روان عزیزان خود را درمان می کنید

فهرست مطالب:

تصویری: Evgeniya Streletskaya: 5 چیز که با آنها روان عزیزان خود را درمان می کنید

تصویری: Evgeniya Streletskaya: 5 چیز که با آنها روان عزیزان خود را درمان می کنید
تصویری: Лучшие ответы на вопросы с онлайн-консультации «НЕлюбовь: от страданий к здоровью» 2024, ممکن است
Evgeniya Streletskaya: 5 چیز که با آنها روان عزیزان خود را درمان می کنید
Evgeniya Streletskaya: 5 چیز که با آنها روان عزیزان خود را درمان می کنید
Anonim

در طول سالها کار روان درمانی ، من به طور تجربی ثابت کردم که 5 چیز اصلی وجود دارد که اگر در رابطه با یک مشتری انجام شود ، این باعث می شود که او از نظر روحی سالم و شاد باشد. من همچنین متوجه شدم که اگر والدین این کارها را در رابطه با کودکان انجام دهند ، کودکان از نظر روانی سالم و شاد رشد می کنند. حتی وقتی این 5 کار با من انجام می شود ، احساس پذیرش و عشق کامل دارم. این چیزی است که نمی توان با هیچ پولی خرید ، و به خاطر آن مردن حیف نخواهد بود. این یک احساس خونسرد و فوق العاده است که می توان آن را در زندگی تجربه کرد.

چیزی که من را بیشتر شگفت زده کرد این بود که اگر همه مردم این کار را با یکدیگر انجام دهند ، خوشبخت می شوند. حتی اگر مردم این کار را در رابطه با حیوانات انجام دهند ، پس حیوانات خوش اخلاق و خوشحال می شوند. این 5 مورد را من "پذیرش کامل و عشق کاملاً انسانی" می نامم.

این 5 اصل چیست؟

اصل 1: ما باید حمایت کنیم

چه زمانی پشتیبانی صحیح است؟ تنها زمانی که فرد احساسات بسیار شدید را تجربه می کند.

از نظر شدت ، همه احساسات به موارد زیر تقسیم می شوند:

ضعیف. از 1 تا 3 ، که ما به سختی متوجه می شویم

میانگین. از 4 تا 7. آنها در پاسخ به نیازهای داخلی و شرایط خارجی بوجود می آیند

قوی. از 8 تا 10 آنها را نمی توان کنترل کرد و نمی توان به تنهایی با آنها برخورد کرد

وقتی می خواهیم پشتیبانی کنیم ، مشکل اصلی چیست؟

وقتی احساسات منفی یا استرس شخص دیگری را متوجه هزینه خود می کنیم. شما فکر می کنید که با شما بد رفتار می شود ، زیرا یک فرد در لحظات افسردگی ، عصبانیت و اضطراب نه می تواند عشق بورزد و نه می تواند همدلی نشان دهد. و شما استرس او را به عنوان طرد شدن درک می کنید. شما از این امر آزرده خاطر شده اید و این همان چیزی است که شما را از حمایت باز می دارد.

بنابراین ، حفظ روابط دوستانه آسان تر از روابط نزدیک است. در یک رابطه صمیمی ، ما می خواهیم خودمان باشیم و نیازهای عمیق تری داریم که طرف مقابل می تواند آنها را برآورده کند.

چگونه نگهداری کنیم؟

آرامش ، آرامش ، حواس پرتی یا معنی دادن به موقعیت. ما انتقاد نمی کنیم ، توصیه نمی کنیم ، سعی نمی کنیم رفتار را تجزیه و تحلیل کنیم. اگر شخصی در مقیاس احساسات 8 تا 10 تنظیم شده است ، باید سعی کنید با بیان کلمات خوب و مهربان از شدت احساسات بکاهید. بنابراین ما شرایط را عادی می کنیم و مزایایی به آن اضافه می کنیم: "شما عالی هستید ، قوی هستید ، می توانید از پس آن برآیید."

وظیفه ما ، هنگامی که شخصی سواحل خود را از دست می دهد و جهان او از هم پاشیده می شود ، این است که در هر شرایطی ، از بیرون و با درک آرامتر و سالم تر ، در یافتن مزایا کمک کنیم.

در چنین لحظاتی بسیار مهم است که خود را آرام نگه دارید. ما باید یک شانه و پشتوانه قابل اعتماد برای یک شریک باشیم. به هر حال ، وقتی شخصی به ما نگاه می کند ، با این آرامش همذات پنداری می کند. او ما را الگو و دیواری می بیند که می تواند به آن تکیه کند. این چیزی است که باعث می شود او نگران و استرس نداشته باشد.

اصل 2: همدلی

از بیرون ، شما شخصی را بسیار بهتر از خود او می بینید ، به این دلیل که توجه خود را به او معطوف می کنید. اگر فردی را دوست دارید و به او علاقه دارید ، این به طور طبیعی اتفاق می افتد. اگر چیزی نمی دانید ، علاقه مند به یادگیری بیشتر هستید ، و این کنجکاوی شما را وادار می کند تا سوالات خود را بپرسید و به پاسخ ها گوش دهید. به این ترتیب به فرد کمک می کنید تا خودش را بهتر ببیند ، این میزان آگاهی او را افزایش می دهد. او درک خود را از خود تکمیل می کند.

همدلی زمانی است که با کمک س questionsالات ، ما به تدوین و درک افکار و احساسات خود شخص کمک می کنیم. بهتر است این کار را زمانی انجام دهید که فرد به طور متوسط دارای شدت احساسات باشد.

همدلی را می توان نشان داد:

  • تا به امروز (آنچه در حال رخ دادن است) ،
  • به گذشته (دوران کودکی ، نوجوانی ، سابقه زندگی)
  • نسبت به آینده (برنامه ها ، ارزش ها ، دیدگاه ها و ایده آل ها).

همدلی از نظر فنی بسیار آسان است. اما سختی هایی وجود دارد.اگر فردی مشکل خارجی (در محل کار ، با افراد و غیره) داشته باشد ، می توانیم با آرامش به او گوش دهیم. اما اگر او نسبت به ما احساس منفی داشته باشد ، نشان دادن همدلی دشوار است. در اینجا ما دیگر نمی خواهیم بفهمیم ، زیرا مستلزم این است که بتوانیم انتقاد را تحمل کنیم.

ما همچنین ممکن است نیازهای عاطفی داشته باشیم که با شخص واقعی اش در تضاد است. ما نمی خواهیم یک شخص را کاملاً همانطور که هست ببینیم ، ما می خواهیم توهمات خود را آویزان کنیم ، ما می خواهیم او متفاوت باشد. ما اجازه نمی دهیم شخصی خودش باشد.

به همین دلیل است که درمانگر می تواند شما را بدون هیچ س questionالی کاملاً دوست داشته باشد و بپذیرد ، این کار را با 100 دلار در ساعت انجام می دهد. وقتی رابطه ای شکل می گیرد ، نیازهای عاطفی هر دو طرف باید برآورده شود. اما به جای برآوردن نیازهای خود ، درمانگر دستمزد دریافت می کند ، که به او اجازه می دهد هزینه و هزینه نشان دادن همدلی را جبران کند.

شما فقط با افرادی که واقعاً دوستشان دارید و برایشان عزیز هستید ، بی خود و صادقانه همدلی نشان می دهید.

اصل 3: بازخورد واضح در مورد اقدامات شخص

اگر شخصی کاری را انجام می دهد که شما دوست ندارید ، باید در مورد آن بازخورد منفی داشته باشید ، تا در آینده کمتر این کار را انجام دهد. و اگر او کاری را انجام می دهد که شما دوست دارید ، باید بازخورد مثبتی در مورد آن بدهید تا در آینده این کار را بیشتر انجام دهد. اگر او کاری خنثی انجام می دهد ، شما بازخورد خنثی می دهید.

مشکلات روابط ، عدم تعادل و اختلال زمانی ایجاد می شود که مکانیسم بازخورد مختل شود.

به عنوان مثال ، اگر شخصی از الکل یا مواد مخدر سوء استفاده می کند و شما در این مورد به او بازخورد منفی نمی دهید ، او نمی فهمد که شما آن را دوست ندارید ، و این کار را بیشتر ادامه می دهد. و این رفتار او فقط قوی تر می شود. بنابراین ، بازخورد دادن به عهده شما است.

اگر عزت نفس پایینی دارید و احساس گناه عمیقی دارید ، بازخورد مثبتی از اقدامات منفی فرد خواهید داشت. او بر سر شما فریاد می زند یا به شما ضربه می زند ، و شما او را می بوسید و در آغوش می گیرید ، بی سر و صدا تحمل می کنید و با او مقابله نمی کنید. سپس فرد شروع به شکوفایی بیشتر و بیشتر می کند. این راهی مستقیم به روابط استبدادی است.

همچنین ، اگر شخصی شما را دوست دارد ، هدیه می دهد ، در افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند احساس بدگمانی می شود و شما بازخورد منفی می دهید ، به عنوان مثال ، ممکن است گریه کنید یا به هیچ چیزی پاسخ ندهید. این باعث می شود شریک زندگی شما احساس خجالت کند و دیگر با شما خوب نباشد. رفتار مثبت باید با بازخورد مثبت تقویت شود.

این برای بسیاری از زنان وابسته به هم معمولی است ، وقتی مردی بی طرف رفتار می کند: روی مبل دراز می کشد ، کاری نمی کند که خودش را اذیت کند ، ستاره های کافی از آسمان وجود ندارد و او برای او تلاش می کند. یعنی ، رفتار خنثی را به طور مثبت تقویت می کند و از رشد ، رشد و بهتر شدن مرد جلوگیری می کند.

وقتی بازخورد می دهیم ، از خود مراقبت می کنیم تا نیازهای عاطفی ما برآورده شود. ما این را از طریق اصل ارتباط و با استفاده از فرمول ارتباط بدون خشونت متوجه می شویم.

  • ما واقعیت را بدون ارزیابی آنچه دوست داریم یا نه ، می گوییم ،
  • سپس ما احساسی را که این امر در ما ایجاد می کند می نامیم ،
  • ما نیازی را که در حال حاضر برآورده شده یا نه ، شرح می دهیم ،
  • ما یک درخواست واضح و خاص را تنظیم می کنیم ، اینکه شخص چگونه باید در آینده عمل کند.

اصل چهارم: احساسات مثبت را حداکثر در کلام و در عمل بیان کنید

ابراز احساسات در کلمات در همه بشریت لنگ است. وقتی فردی را دوست داریم ، اغلب در مورد آن چیزی به او نمی گوییم. و همه مانند جوجه تیغی در مه زندگی می کنند ، بدون درک نقاط قوت ، ویژگی ها و توانایی های خود. به همین دلیل ، مردم در طول زندگی خود ناامن و دارای عزت نفس پایین هستند.

این را یک قانون قرار دهید: اگر متوجه چیز خوبی شدید ، آن را بیان کنید. تنبل و فرمول بندی نکنید. شما نه تنها عزت نفس فرد را بالا می برید ، بلکه او نیز به عنوان منبع ستایش به شما وابسته می شود.

اصل 5: عدم خشونت ، آزادی ، صداقت و مسئولیت روابط

به دنبال فاصله مطلوب در رابطه خود باشید. افرادی که در ابتدا از خود ناراضی و ناراضی هستند ، وارد رابطه می شوند ، وسوسه می شوند طرف مقابل را معنا و مفهوم زندگی خود و منبع خوشبختی قرار دهند. سپس به شخص وابسته می شوند و او مرکز ارضای نیازها می شود. این منجر به خطر سقوط در پرتگاه می شود. شما شروع به بازسازی شخصی برای خود ، کنترل و انتقاد می کنید. این امر به ویژه در رابطه بین والدین و فرزندان صادق است.

همیشه باید به خاطر داشته باشید که من یک انسان هستم و تنها هستم. با کسی که می توانیم خوشحال باشیم ، اوقات خوشی را در کنار هم بگذرانیم ، اما با این وجود من تنها به دنیا آمدم و تنها خواهم مرد. و همچنین مردم ، حیوانات ، والدین و فرزندان - در کنار ما نه برای همیشه ، همه روزی خواهند مرد ، مهم نیست که چقدر خوب هستند. هیچ کس متعلق به شما نیست

این درک فاصله لازم را ایجاد می کند که به انتخاب اقدامات بلند مدت برای یک فرد خاص کمک می کند. اگر انتخابی وجود دارد که برای خود یا برای او خوب عمل کنید ، دومی را انتخاب کنید. این به شما کمک می کند تا با فردی مانند بهترین مهمان خود رفتار کنید ، که بهترین سخاوتمندانه را به او بخشیدید.

سخت ترین کار در یک رابطه حفظ ادب ، درایت ، رحمت و ظرافت است. دومین حالت ترس از صادق بودن با شریک زندگی است. ما از توهین به او یا ایجاد احساسات منفی می ترسیم ، احساس گناه یا شرم می کنیم - این ما را بی صداقت می کند و ما را محدود می کند.

روابط نباید ریاکارانه ، ساختگی یا مصنوعی باشد. آنها باید گرانبها باشند. این 5 اصل ، رابطه را به همین شکل ایجاد می کند. چنین هدیه ای به خود بدهید.

پیوند ویدیو:

توصیه شده: