2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
آیا هر تصمیمی را که می گیرید زیر سوال می برید؟ آیا در ارتباط احساس محدودیت و ناامنی می کنید؟ آیا از صحبت در مورد احساسات و خواسته های صادقانه خود می ترسید؟ آیا از ناامنی مداوم خسته شده اید؟ و آیا تمایل زیادی برای رسیدن به هدف خود دارید؟
ما مانند یک کاغذ خالی به این جهان می آییم ، که روی آن هیچ چیزی نوشته نشده است و هیچ کمرویی ، ترس ، اضطراب ، احساس شرمندگی ، بی حوصلگی در ما وجود ندارد. اما بعد چه اتفاقی می افتد؟ چرا ، در حال حاضر بالغ ، وقتی تصمیم گیری ، عمل ، ابراز وجود لازم است ، شک به خود ظاهر می شود؟
اعتماد بخش مهمی از موفقیت در اجرای برنامه ها ، ایده های شخصی ، و دستیابی به اهداف مورد نظر است. در حالی که ناامنی به یک مشکل تبدیل می شود و در زندگی بسیار تشدید می شود ، به دلیل ترس های خود به خواسته خود نمی رسید و از زندگی رضایت نمی گیرید ، که منجر به کاهش اعتماد به نفس می شود …
به یاد دارم که چگونه مجبور شدم برای اولین بار در جشنواره همه اوکراینی "Anima" ، جایی که حدود 200 شرکت کننده حضور داشتند ، اجرا کنم. سپس من حتی گواهی مشاور نداشتم ، من هنوز در مرحله آموزش بودم. من فرصتی بی نظیر داشتم که در همان سایت با روانشناسان ، مربیان و مربیان مشهور اجرا کنم. منتقد درونی من در آن زمان صرفاً نمی بخشید ، ترس ها ، تردیدهای زیادی وجود داشت. عدم اعتماد به نفس من در موفقیت همه چیز را تحت الشعاع قرار داد. و من فهمیدم که یا با موفقیت اجرا می کنم و خود را اعلام می کنم ، یا در همان جایی که بودم می مانم. این امر ادامه داشت تا اینکه دلایل اصلی این امر را درک کردم و از طریق آنها کار کردم. و اکنون می توانم با اطمینان بگویم که عملکرد من موفق بود!
من پیشنهاد می کنم از مثال هایی برای تجزیه و تحلیل دلایل احتمالی عدم قطعیت استفاده کنید که در آینده به شما کمک می کند تا بردار خود را تغییر دهید.
شک به خود به عنوان یک سناریو از دوران کودکی ناشی می شود.
یکی از دلایل مهمی که باعث می شود بیان خود را محدود کنیم ، تجربه دوران کودکی ماست: روابط با بزرگسالان مهم در مراحل شکل گیری شخصیت (والدین ، بستگان ، مربیان ، معلمان و غیره) ، با کسانی که مستقیماً بر ما تأثیر گذاشتند. نحوه رفتار آنها در خانه و اجتماع ، هرچه می گویند ، کلید ایجاد حس خود - مطمئن یا غیرقابل اعتماد است.
وقتی در کودکی اغلب می شنیدم:
- "به هیچ چیز دست نزن!" ، "دست نزن ، من خودم این کار را می کنم!" - چنین عباراتی کودک را از انجام کاری به تنهایی باز می دارد ، بنابراین در آینده نمی توان روی استقلال او حساب کرد. در بزرگسالی ، فردی با چنین نگرشی ممکن است در ابتدای هر مشکلی دچار مشکل شود ، اغلب تصمیمات مهم را به تعویق می اندازد ، در برنامه ریزی مسائل مشکل دارد ، کمبود مداوم زمان ، ترس از مسئولیت خود. بر این اساس ، این امر مانع ایجاد حرفه ، زندگی شخصی ، پیشرفت و دستاوردها می شود.
- "شما موفق نخواهید شد" ، "دستان شما مانند قلاب هستند (یا از مکان اشتباه رشد می کنند ، یا به انتهای اشتباه متصل می شوند) …" - اغلب چنین عباراتی عزت نفس را تا حد زیادی کاهش می دهد. در بزرگسالی ، شخص ، به عنوان یک قاعده ، بسیار کوشا ، سخت کوش و مسئول است ، اما در درون احساس نارضایتی مداوم از نتیجه چیزی وجود دارد که مانع از لذت واقعی از کار ، روند و زندگی در آن می شود. عمومی. هدف اصلی این است که از موفقیت و شناخت خود ارزیابی کنید.
- "مثل بقیه رفتار کن!" ، "مثل بقیه باش!" والدینی هستند که اطمینان دارند دیگران به فرزندان خود که موفق می شوند حسادت می کنند و بنابراین تمام تلاش خود را برای محافظت از فرزندان خود در برابر چنین حسادت ها انجام می دهند.و به عنوان بزرگسالان ، چنین افرادی بیشتر از دیگران اطاعت می کنند و شغل خود را رها می کنند ، موقعیت رهبری را اشغال نمی کنند ، دائماً خود را وفق می دهند و از اظهار نظر خود "برای اینکه آسیبی نبینند" می ترسند.
- "خواستن مضر نیست!" ، "باز هم به چیزی نیاز داری!" ، "چقدر می توانی بخواهی و بخواهی؟" - با شنیدن این ، کودک می آموزد که خواستن و صحبت کردن درباره خواسته هایش بد است. او که بالغ می شود ، اغلب نیازهای هر کسی را برآورده می کند ، اما نیازهای خود را برآورده نمی کند. برای او دشوار است که برای خود چیزی بخواهد. و اغلب او خواسته های خود را در قالب ادعاها بیان می کند. چنین افرادی می توانند به آسانی دستکاری شوند و برای اهداف خود مورد استفاده قرار گیرند ، هم توسط همسالان در مدرسه و هم دوستان ، در زندگی بزرگسالان. برای چنین فردی راحت تر از این است که از تعارض فرار کند تا اظهار نظر و خواسته های خود.
من فقط چند مثال آوردم که شخصاً با آنها برخورد کردم و در کار با مشتریان برخورد کردم.
البته شکل گیری اعتماد به نفس و شخصیت به طور کلی نه تنها تحت تأثیر رفتار بزرگسالان قابل توجه است ، بلکه از تجربه خود آنها نیز تأثیر می پذیرد. برای زنده ماندن ، کودکان مجبور به سازگاری می شوند. و بنابراین ، با گذراندن یک تجربه خاص ، بدن ما آن را در سطح ناخودآگاه برنامه ریزی می کند ، و در بزرگسالی در چنین شرایطی ، این برنامه کاملاً ناخودآگاه بازتولید می شود.
اکنون شما دیگر کودک نیستید و هر چیزی که در دوران کودکی کمتر دریافت کرده اید ، هر چیزی که منجر به شک و تردید در خود شده است ، قطعاً می توانید از همین حالا تغییر دهید!
تمام عباراتی را که اغلب در کودکی از بزرگسالان مهم شنیده اید به خاطر بسپارید. ممکن است قبلاً با بسیاری از موارد بالا آشنا باشید. آنها را روی کاغذ بنویسید. خودتان بخوانید و پاسخ دهید: نظر شما در مورد این عبارات چیست؟ دوست دارید چه احساسی داشته باشید؟
و اکنون ، در مقابل هر عبارت ، عبارت خلاقانه خود را کاملاً متضاد بنویسید ، که باعث لذت ، شادی ، اعتماد به نفس می شود. از این پس یاد می گیرید که در زندگی خود به آنها پایبند باشید.
راه اعتماد به نفس خود را از طریق عشق به خود آغاز کنید! بیاموزید که توجه و مراقبت بیشتری از خود نشان دهید ، خودتان را راضی کنید ، خود را ستایش کنید ، به دستاوردها ، مهارت های خود افتخار کنید و از همه چیزهایی که در زندگی شما وجود دارد سپاسگزار باشید!
من صادقانه آرزو می کنم زندگی را آزادانه ، آسان و با اعتماد به نفس بگذرانم!
با عشق
#روانشناس آنلاین
توصیه شده:
برای رسیدن به اهداف خود از کجا می توانید انگیزه بگیرید؟
در ماه دسامبر ، من یک جریان برای شرکت در مورد جمع بندی نتایج 2020 و برنامه ریزی برای 2021 انجام دادم. یکی از سوالات متداول در آن جریان این بود: "از کجا می توانم برای رسیدن به اهداف تعیین شده انگیزه بگیرم؟" چقدر جالب به نظر می رسد:
آیا می توانم استراحت کنم؟! پایان خستگی در راه رسیدن به هدف کجاست و چگونه می توان در مسابقه دیوانه وار زندگی دوام آورد
آیا احساس خستگی بی پایان داشتید ، هنگامی که برای هیچ کاری قدرت کافی ندارید و تنها چیزی که می خواهید این است که دراز بکشید و هیچ کاری انجام ندهید تا هیچ چیز شما را اذیت نکند و در نهایت فقط از مسابقه دیوانه استراحت کنید؟ مسابقه ای که سالها طول می کشد ، زمانی که احساس می کنید در یک غلتک هستید ، تمام کارهای خود را به پایان رسانده اید و باید دوباره بدوید و کاری انجام دهید.
اهداف خانواده و موفقیت اهداف مردان مدرن پنج نوع مشکلات خانوادگی به دلیل تفاوت در درک مفهوم "موفقیت" و اهداف در زندگی
اهداف خانواده وقتی بیست سال پیش تمرین روانشناسی خانواده را شروع کردم ، دقیقاً به همین شکل بود. حدود یک سوم درگیری ها در زوج های عاشق و متأهل دقیقاً به این دلایل بوجود آمده است: قبلاً ، تفاوت در اهداف زندگی به دلیل شیوه معمول زندگی و کلیشه های زندگی والدین بود.
چگونه دست از اهداف و خواسته های خود ، یا اشتباهاتی که اشتباه نیستند ، دست بردارید
گاهی اوقات به نظر می رسد که اگر می دانستم چه کسی باید باشم و چه کار کنم ، قطعاً می رفتم و این کار را انجام می دادم. اما از آنجا که من در حال حاضر این را نمی دانم ، کاری نمی کنم. در نتیجه ، دقیقه ها ، ساعت ها ، روزهایی که ما آن چیزی را که برای آن به دنیا آمده ایم ، انجام نمی دهیم و آن چیزی نیست که به ما احساس لذت ، آرامش و شادی می دهد.
چگونه می توان ارزش و اهمیت خود را در رابطه به دست آورد؟
اگر بپرسید "چرا به رابطه نیاز دارید؟" اغلب می توانید بشنوید: - دوست داشتن - تنها نماندن اگر رابطه ای را از این موقعیت ها شروع کنید ، یک بمب ساعتی دریافت می کنید ، یعنی: حفظ محبت 24 ساعته و 7 روزه برای یک نفر غیرممکن است دیگری متولد نشده است تا درگیری درون فردی شریک را ببندد بسیاری هنوز به نوعی عروسی و حتی ماه عسل را تصور می کنند ، اما زندگی کامل و کامل با یکدیگر در حال حاضر دشوار است.