گناهکار بودن بهتر از "شرارت" است؟

تصویری: گناهکار بودن بهتر از "شرارت" است؟

تصویری: گناهکار بودن بهتر از
تصویری: پنج قاتل بی‌رحم فیلم‌های ترسناک 2024, ممکن است
گناهکار بودن بهتر از "شرارت" است؟
گناهکار بودن بهتر از "شرارت" است؟
Anonim

س Stال عجیبی است ، اینطور نیست؟ شاید عجیب به نظر برسد که احساس اصلی یکسان است. "چه کسی بین این گزینه ها آگاهانه یکی را انتخاب می کند؟" - شما می پرسید ، و حق با شما خواهد بود - انتخاب ناخودآگاه انجام می شود ، پیشنهاد می کنم امروز کمی در مورد آن فکر کنید. این امر مربوط به تعویق انداختن به عنوان نوعی تجاوز منفعلانه به خود و دیگران خواهد بود.

شخصی را تصور کنید که در این موقعیت قرار دارد: "… من نمی توانم خودم را مجبور کنم که به صورت متمرکز روی یک کار کار کنم ، دائماً به چیز دیگری روی می آورم. از نظر فکری من درک می کنم که باید طبق برنامه پیش بروم (و من خودم آن را تنظیم می کنم و می توانم انتخاب کنم که چه کار کنم) ، اما در عین حال دائماً حواسم پرت می شود و در پایان ، در پایان روز یا هفته ، متوجه می شوم که روی آنچه واقعاً مهم بود کار نکرده ام. من در حال شروع به گیج شدن هستم ، آنچه مهم است - به طور جداگانه ، همه چیز مهم به نظر می رسد. " او به آرامی می گوید ، صدایش خسته ، پشیمان و آزرده به نظر می رسد. و همچنین احساس گناه و اضطراب - اطرافیان او بیشتر و بیشتر از او ناراضی می شوند. او همه چیز را می فهمد ، اما نمی تواند بر خود غلبه کند ، گرچه بارها آن را امتحان کرده است.

این مرد مرا دلسوز می کند. او با دستیابی به موفقیت های زیاد در زندگی و داشتن یک موقعیت عالی در یک شرکت بزرگ ، به هیچ وجه خودخواه و خودباور نیست. او می خواهد خود را اصلاح کند و امیدوار است دستورالعمل های روشنی در مورد نحوه دریافت آن دریافت کند.

بنابراین ، با توجه به: علامت به تعویق انداختن است ، و درخواست حذف آن است. اما ما این مشکل را مستقیماً حل نمی کنیم ، زیرا درمان توزیع دستورالعمل ها یا آموزش در مدیریت زمان نیست.

فرایند را چگونه می بینم؟ وقتی گوش می دهم و می بینم مشتری در مورد خودش و سختی هایش صحبت می کند ، متوجه می شوم که او تمایل دارد با وظایف و مهلت هایی که برای کار تعیین شده است موافقت کند. و به گفته وی ، او یک انتخاب دارد - موافقت یا رد ، اما در لحظه تصمیم گیری ، او صادقانه معتقد است که می خواهد ، می تواند و آماده انجام کار است ، اما وقتی زمان انجام آن فرا رسید ، به سختی می توان آن را به عهده گرفت و توجه را جلب کرد.

حدس من این است که تعلل در این مورد اجتناب از انجام کاری است که واقعاً نمی خواهد ، و با آن مخالف است ، که جالب نیست. در لحظه ای که او موافقت می کند ، وقت ندارد به آن توجه کند. به دلایل مختلف ، ما باید در مورد آنها بدانیم. این می تواند فقدان مهارت توجه به علاقه شما و ترس های مرتبط با تجربیات منفی گذشته باشد.

بنابراین ، شخص با چیزی موافق است که مناسب او نیست. در اعماق قلب ، او می خواهد امتناع کند ، اما متوجه این نمی شود و خود را مهار می کند. انرژی ناشی از امتناع (عصبانیت ، تجاوز برای محافظت) به خارج منتقل نمی شود ، بلکه در داخل نگهداری می شود. بعدش چه اتفاقی می افتد؟

شخصی این مسائل را به عهده می گیرد ، اما شروع به اجتناب از آنها می کند و تصمیم می گیرد که فقط بد تلاش می کند. عصبانیت او به 2 قسمت تقسیم می شود ، یکی هنوز به شکل فیلتر شدیدی ظاهر می شود - به شکل به تعویق انداختن و حواس پرتی ، و دیگری - در داخل به شکل نارضایتی از خود و احساس گناه باقی می ماند.

از آنجا که امتناع آشکار (نشان دادن پرخاشگری) ترسناک است ، یک شخص ناخودآگاه "انتخاب" می کند که "بد" نیست ، بلکه "گناهکار" است - در واقع ، او عصبانیت خود را در خارج به شکل یک پیام "من تلاش می کنم" پخش می کند. اما من نمی توانم بر خودم غلبه کنم " این به حل دو مشکل کمک می کند - 1) انجام ندادن و 2) جلوگیری از برخورد با ادعای متقابل. اعتراف به این امر برای خود دشوار است. اما این مهم است ، زیرا در این صورت مشخص می شود که تعلل یک "اشکال" یک شخص نیست ، بلکه تنش درونی خود او از این واقعیت است که او متعهد شده است آنچه را که نمی خواهد انجام دهد.

و راه زیر را طی می کنیم. ما با نارضایتی از خود و احساس گناه کار خواهیم کرد - خشم را متوجه خودمان می کنیم (چقدر شخص خود را مجبور می کند). ما دلایل تجمع تعداد زیادی از موارد را بررسی خواهیم کرد - ترس ها را پیدا کرده و با آنها کار خواهیم کرد. در طول راه ، ما یاد می گیریم که به خود گوش دهیم ، به ویژه هنگامی که ما موافقت می کنیم برای کسی کاری انجام دهیم.به علاقه و تمایل خود و حتی بیشتر بی میلی توجه کنید و امتناع را بیان کنید. مهم است که ببینیم عصبانیت چگونه به آن دو قسمت تقسیم می شود - یک پیام تهاجمی ، هر چند فیلتر شده ، و تجاوز خودکار. وقتی این امر آگاه شود ، آزادی انتخاب بیشتر خواهد بود.

و سرانجام ، یک تمرین هک زندگی برای علاقمندان به درک اینکه آیا شما چیزی می خواهید یا نه. لیستی از کارهایی که باید انجام دهید ، اما انجام نمی دهید ، تهیه کنید. به عنوان مثال ، "من باید ورزش کنم ، باید فرانسه یاد بگیرم ، باید هر روز با مادرم تماس بگیرم" و غیره. این لیست را با صدای بلند بخوانید. اکنون آن را بخوانید و "من می خواهم" را به جای "باید" جایگزین کنید و به خودتان گوش دهید - مطمئناً پاسخ واقعی خود را احساس خواهید کرد.

استولیاروا سوتلانا

درمانگر گشتالت

توصیه شده: