زبان گناهکار من صحبت در مورد رابطه جنسی

تصویری: زبان گناهکار من صحبت در مورد رابطه جنسی

تصویری: زبان گناهکار من صحبت در مورد رابطه جنسی
تصویری: Maryam Mohebbi لغزنده کننده و سکس 2024, آوریل
زبان گناهکار من صحبت در مورد رابطه جنسی
زبان گناهکار من صحبت در مورد رابطه جنسی
Anonim

رسوایی های مربوط به معرفی آموزش جنسی در مدارس ، تلاش بسیاری از مجلات برای یافتن یک ستون نویس جنسی ، جزئیات صمیمی بی پایان زندگی افراد مشهور - بیشتر و بیشتر مردم در مورد رابطه جنسی صحبت کردند ، حتی نمی دانستند چگونه به درستی نام خود را نام ببرند. صحبت کردن در مورد Evgenia Kuyda ، Alexey Munipov و Ekaterina Krongauz با یک شاعر ، زبان شناس ، روانشناس ، متخصص سکسولوژیست و سردبیر مجله مردان روی یک میز گرد نشستند تا بفهمند در اینجا چه می گذرد.

متن: Evgeniya Kuida ، Alexey Munipov ، Ekaterina Krongauz

اکاترینا کرونگائوز: ما می خواستیم در این مورد صحبت کنیم: چرا گفتگوی آرام و فرهنگی در مورد رابطه جنسی به زبان روسی غیرممکن است؟ هیچ سنتی برای گفتگوی عمومی وجود ندارد ، هیچ نویسنده جنسیتی وجود ندارد ، اما به سادگی کلمات مناسب وجود ندارد.

سرگئی آگارکوف ، متخصص سکس ، رئیس انجمن "فرهنگ و سلامت": بیایید تعریف کنیم. گفتگوی عمومی چیست؟ یک ملاقات؟

E. Krongauz: آنچه ما اکنون انجام می دهیم یک گفتگوی عمومی است.

آگارکوف: در مطبوعات؟ خوب ، رسانه هایی هستند که می توان در مورد آن صحبت کرد. و برای مثال در دوما غیرممکن است. قانونگذاران به سادگی از این کلمات می ترسند. به مسخره می آید: برای مثال ، لازم است توصیف شود که چه اعمال جنسی خشونت آمیزی توسط قانون مجازات می شود. به ما می گویند - آیا شما عقل خود را از دست داده اید؟ به طوری که ما همه این کلمات زننده را در قانون جزا بنویسیم - رابطه جنسی دهانی ، رابطه مقعدی؟ در نتیجه ، معلوم می شود که اگر یک جوان در خیابان گونه ای از دختری را ببوسد و فرار کند ، این اقدامات خشونت آمیز است و باید به همان شیوه ای که برای رابطه جنسی مقعدی خشن مجازات می شود مجازات شود.

E. Krongauz: به نظر من هیچ اتفاقی در مطبوعات هم نمی افتد. به عنوان مثال ، وقتی ستون های جنسی ما را می خوانید ، خنده دار یا بد می شود. این به سختی می تواند تاثیری باشد که ستون جنسیت باید برای دستیابی به آن تلاش کند. به عنوان مثال ، در آمریکا تعداد زیادی از انواع مختلف ستون نویس جنسی وجود دارد. به عنوان مثال ، من اغلب به یک پادکست گوش می دهم - مجری در آنجا به س questionsالات پاسخ می دهد. به عنوان مثال ، یک دختر می گوید که او با شریک خود رابطه جنسی داشته است ، و او به نحوی نه چندان صحیح شروع به خفه کردن او کرده است. و آنها در مورد این مورد با رهبر صحبت می کنند. حتی تصور چنین چیزی در کشور ما غیرممکن است!

الکسی مونیپوف: بله ، تصور یک ستون در مورد توافق در رابطه جنسی BDSM در Komsomolskaya Pravda دشوار است.

آگارکوف: به هر حال ، در جامعه سادومازوکیستها ، زبانی بسیار توسعه یافته است. از آنجا که یک نیاز فوری وجود دارد - شما باید مذاکره کنید تا رابطه جنسی ایمن باشد. به هر حال ، من به سادومازوکیست ها از پایین نگاه نمی کنم. مواقعی وجود دارد که یک زن و شوهر مشکلاتی دارند ، به دلایلی وارد این اجتماع می شوند ، مراسم ، قوانین را می پذیرند - و ناگهان آنها درک متقابل پیدا می کنند. آن ها موافقند. نه به این دلیل که نیاز به احساس درد وجود داشت ، آنها آن را بازی کردند - اما آنها قوانین مشترکی داشتند.

نمودار مقایسه ای استفاده از کلمات "دیک" و "جامعه مدنی" در وبلاگ ها

کریل ویشنپولسکی ، سردبیر مجله Men's Health: و ما عموماً می دانیم چگونه با یکدیگر صحبت کنیم؟ یعنی آیا ما اصولاً در مورد چیزی با یکدیگر صحبت می کنیم؟ ما بحث جنسی نداریم زیرا اصلاً فرهنگ مشارکت وجود ندارد. رابطه جنسی یک مشارکت است. به فهرست فوربس نگاه کنید: هیچ فردی وجود ندارد که شریک داشته باشد. حتی فردی که در شرکتی کسب و کار راه اندازی کرده یا در بهترین حالت همکاران خود را کشته یا طلاق گرفته است.

آنا وارگا ، رئیس هیئت مدیره انجمن مشاوران خانواده و روان درمانگران: موافقم - هیچ مفهوم همکاری در روسیه وجود ندارد. و علاوه بر این ، اسطوره شناسی خاصی از عشق وجود دارد: کسانی که عاشق هستند باید یکدیگر را بدون کلمات درک کنند. و اگر باید در مورد چیزی صحبت کنید ، به این معنی است که ما یکدیگر را نمی فهمیم ، یعنی ما یکدیگر را دوست نداریم. صحبت درباره تفاوت ترسناک است ، زیرا اسطوره شناسی عشق عدم وجود تفاوت را فرض می کند.

مونیپوف: یعنی صحبت کردن در مورد رابطه جنسی به طور خودکار به این معنی است که شما مشکل دارید؟

ویشنپولسکی: خب بله.

اوگنیا کویدا: من نگران مسأله خود زبان هستم.به عنوان مثال ، به نظرم می رسد که مردی تا 30-40 سالگی در رختخواب اصلاً نمی داند چگونه باید کاری انجام دهد. و بدترین چیز این است که به طور کلی نمی توان در مورد فناوری با او صحبت کرد. اما تکنیک رابطه جنسی بسیار مهم است! مردم قبل از اسکی نکات ایمنی را یاد می گیرند. و در اینجا دو مشکل وجود دارد. اولین مورد این است که هیچ کس به هیچ وجه تماس نمی گیرد. به عنوان مثال ، من می پرسم: "چه چیزی را بیشتر دوست داری؟" ، و حتی با این کلمات مردم دچار نوعی حماقت چشمگیر می شوند. و دوم این که به سادگی هیچ زبانی وجود ندارد. خوب ، در اینجا نحوه گفتن است - حرکت خود را به چپ ببرید … مال شما چیست؟ NS…؟ آلت تناسلی؟ ترسناک به سادگی هیچ کلمه ای وجود ندارد. "فاک" کلمه وحشتناکی است. و دیگران بهتر نیستند. بنابراین ، نوشتن در این مورد در هیچ کجا ، نه در روزنامه و نه در مجله غیرممکن است.

آگارکوف: این مشکل یک بار توسط ایگور سمنوویچ کن فرموله شد. ما واقعاً زبانی برای آن نداریم. یک زبان برای کودکان وجود دارد ، "pussy-miski". یک زبان پزشکی وجود دارد ، یک زبان ناپسند وجود دارد. و یک زبان عشق وجود دارد - همه این "خرگوش ها" ، "گربه ها" و غیره. و در حقیقت ، این همه چیز است. زبان ما ، زبان کار با مشتری ، پزشکی است. و مردم در پذیرایی بداهه گویی می کنند ، گاهی اوقات بسیار مبتکرانه. "دکتر ، آسانسور رفت." یا - "یک همسال امتناع کرد." در این مورد ، بزرگسالان نعوظ و انزال را اشتباه می گیرند. یا آلودگی ها را برخورد می نامند.

النا کوستیلوا ، شاعر: همچنین یک کلاس جداگانه از کلمات خاص وجود دارد که از همسر بدتر هستند. نوع "الاغ". شما آن را یکبار در زندگی خود خواهید شنید - دیگر هرگز به این شخص سلام نخواهید کرد.

کویدا: آیا عبارات عادی و خنثی وجود دارد؟ می توانید بگویید "بلند نمی شود" ، اما این نیز بی ادبی است.

آگارکوف: خوب ، امروز همه می گویند: "دکتر ، من با نعوظ مشکل دارم."

ویشنپولسکی: با تشکر از تلویزیون.

ماکسیم کرونگائوز ، مدیر موسسه زبان شناسی ، دانشگاه دولتی علوم انسانی روسیه: فرهنگ روسیه در واقع با فقدان واژگان خنثی مشخص می شود. به عنوان مثال ، ما درمان خنثی نداریم. خارجی ها بسیار شاکی هستند. اما افراد رنگی احساسی زیادی وجود دارند: رئیس ، مادر و غیره. بنابراین اینجاست. اصطلاحات پزشکی وجود دارد زیرا نیاز به مراجعه به پزشک و دریافت مشاوره وجود دارد. اما موارد خنثی وجود ندارد. و در عین حال ، ما از نبود آنها شکایت نمی کنیم ، زیرا فرهنگ ما به این ترتیب تنظیم شده است.

مونیپوف: بله ، ما اینجا هستیم ، ما شکایت می کنیم.

M. Krongauz: شما شکایت دارید زیرا جوان هستید ، می خواهید جهان و فرهنگ را بازسازی کنید و فرهنگ ، از جمله زبان مقاومت می کند. زبان در خدمت ارتباط ماست. مرسوم نیست که ما مشکلات جنسی را مورد بحث قرار دهیم ، همانطور که معمول نیست ، به عنوان مثال ، در مورد چگونگی تسکین خود صحبت کنیم - بنابراین هیچ کلمه خنثی برای یکی یا دیگری وجود ندارد. بچه ها هستند ، بچه های بدرفتار هم هستند ، اما بچه های دیگر وجود ندارند. در اینجا یک گفتگوی بد و ناپسند در مورد رابطه جنسی وجود دارد ، در اینجا ما کلمات زیادی داریم. و این یک موضوع جداگانه و جالب است - چگونه فرهنگ مردمی رابطه جنسی را درک می کند. او در درجه اول آن را خشونت می داند. افعال به معنی خشونت ، ضرب و شتم ، ما اغلب معنای دوم مربوط به رابطه جنسی را می گیریم ، معمولاً با پیشوند "ot-". یک مثال معمولی "قطع کردن" است. کلمه "فاک" نیز مشتی در پایه دارد. برعکس ، افعالی که در اصل با رابطه جنسی مرتبط بودند ، به عنوان مثال ، افعال ناپسند ، اغلب به معنی ضرب و شتم یا فریب دادن دست می یابند. در این واژگان ، مرد به عنوان یک ابزار فعال ، تجاوزگر ظاهر می شود ، در حالی که یک زن یا تحقیر می شود ، مورد ضرب و شتم قرار می گیرد ، یا یک ظرف است ، و بر این اساس ، تعدادی فعل - "می گویند" وجود دارد ، می گویند. معانی جدید شگفت انگیزی وجود دارد. بیایید کلمه خفه کردن را بگوییم. نادر ، برخلاف آنچه که من نامیدم. آیا می دانید به چه معناست؟

کوستیلوا: در طول رابطه جنسی دهانی چه اتفاقی می افتد؟

M. Krongauz: نه این انزال زودرس است.

ویشنپولسکی: جالب هست. باید ازش استفاده کنم

M. Krongauz: قیاس ها عموماً خودشان زندگی می کنند. بگذارید بگوییم کلمه "دیک" یک نام ساده برای حرف "x" بود ، اعتقاد بر این است که این یک "کروب" کوتاه است. سپس به یک کلمه سه حرفی تبدیل شد و خود بدرفتار شد. برای نسل پدر و مادرم ، تعبیر "لعنتی" ناشایست بود. و برای نسل فعلی ، و دیک بسیار مناسب است.

کویدا: و چگونه است که برخی از کلمات از نظر جسمی در زبان روسی وجود ندارد؟ در اینجا نویسنده ایدوف ، با ترجمه کتاب خود از انگلیسی ، متوجه شد که هیچ کلمه مشابهی برای کلمه handjob در روسیه وجود ندارد - این زمانی است که شما با دستان خود شریک خود را انجام می دهید.

M. Krongauz: خوب ، واضح است که این یک کلمه نسبتاً جدید است - زیرا از دو کلمه تشکیل شده است. یک قانون زبانی وجود دارد: اگر مفهومی برای فرهنگ مهم است ، یک تعریف ساده برای آن وجود دارد. اضافات برای مفاهیم کم اهمیت استفاده می شود.

مونیپوف: پس ورزش هم دیرتر است؟ جالب هست. اگرچه به نظر می رسد ، نه؟

M. Krongauz: مشکلات ترجمه اولین چیزی است که در ابتدای پرسترویکا با آن مواجه شدیم ، هنگامی که چنین موضوعاتی برای اولین بار امکان پذیر شد. چگونه هنری میلر را ترجمه کنیم؟ ماتوم اشتباه می کند ، در اصل چنین چیزی وجود ندارد. اما به عنوان؟ مترجم مجبور شد از آن خارج شود.

کویدا: اما مشکل واقعاً در زبان است! فرض کنید یک کلمه "blowjob" وجود دارد.

کوستیلوا: به هر حال ، آیا ما چنین کلمه ای داریم؟ منظورم اینه که چاپ شده؟

آگارکوف: البته چاپ شده است. بله ، اکنون همه کلمات چاپ شده اند.

کویدا: این کاملاً خوشایند نیست ، اما وجود دارد. اما وقتی ، برعکس ، مرد به زن؟ این کلمه هیولایی وجود دارد - "cunnilingus" ، اما چه کسی از آن استفاده می کند؟ و چگونه می توانم به مردی بگویم این کار را اینجا انجام دهد؟ فقط به سرت فشار بیاری؟

M. Krongauz: آماده ارائه توصیه های صمیمی نیست. اما کار ضربه ای ، از نظر علمی ، معنای منفی دارد. به زن دلبندت نگو - این کار را با من انجام بده.

کویدا: چگونه بگویم؟ "مرا بخور"؟

M. Krongauz: در اینجا ، مانند مورد cunnilingus ، جایی برای جستجوی خلاقانه وجود دارد.

کویدا: آیا می دانید چرا کلمه معمولی برای cunnilingus وجود ندارد؟ زیرا مردان روسی معتقدند که قارچ اجباری نیست. من با برخی از نظرسنجی ها روبرو شدم که بر اساس آنها تقریباً 90 از مردان روسی این را نوعی انحراف وحشتناک می دانند. فقط یک مرد نمی خواهد کاری برای یک زن انجام دهد. "لعنتی من خیلی خوبم." چرا باید حرف بزند؟

M. Krongauz: ما مقصریم

ویشنپولسکی: ما را ببخش.

کوستیلوا: به نظرم می رسد که رابطه جنسی یک زبان جداگانه است. و چیزهای مختلف معنای متفاوتی در آن دارند. برای یک لزبین ، یک ورزش کار یک چیز است ، برای یک مرد یک چیز دیگر. و این اتفاق می افتد ، شما با فردی ملاقات می کنید ، و به یک زبان صحبت می کنید ، و گاهی اوقات - یکی صحبت می کند ، و دیگری برعکس.

کویدا: من به تازگی با تالاری به نام "باشگاه عاشقان جنسی" برخورد کردم. افرادی که از خدمات روسپی استفاده می کنند در آنجا ارتباط برقرار می کنند. غول پیکر ، هزاران شرکت کننده. و آنها واژگان خاص خود را دارند. اصطلاحات وحشتناکی وجود دارد - به عنوان مثال ، ZKP ، "میان وعده آبجو" ، که به معنی ژست سرطانی است. اما موارد جالب نیز وجود دارد. به عنوان مثال: "رقم" و "آنالوگ". "عدد" - به معنی "از نظر فنی در رختخواب بسیار خوب است ، اما بدون تأثیر روانی". و "آنالوگ" بر این اساس ، واقعاً ، به روش قدیمی است. شاید حتی از نظر فنی ناقص ، اما از نظر روحی.

کوستیلوا: به نظر من این در چت ها ایجاد می شود ، این زبان جدید. مردم 15 سال است که در رابطه با رابطه جنسی در چت ها و انجمن ها صحبت می کنند.

مونیپوف: اوه بله ، ما این زبان جدید را دیدیم. "Pelotki" ، "pulp" و "pussy".

ویشنپولسکی: اخیراً یک اسپم دریافت کردم: "لعنت به اجاق من."

آگارکوف: اینترنت همه پیش نیازها را دارد: ارتباطی غیر شخصی و آرام وجود دارد.

ویشنپولسکی: اتفاقا بله. من و همسرم فقط می توانیم درباره ICQ در مورد مسائل جدی صحبت کنیم. فرصتی برای فکر کردن وجود دارد ، می توانید وقت بگذارید …

M. Krongauz: به دلایلی ، ما از این واقعیت استفاده می کنیم که در این زمینه پیشرفتی وجود دارد. اما این کاملاً اختیاری است. چرا وقتی واژگان خنثی وجود دارد بهتر است؟ چرا وقتی مردم می دانند چگونه در مورد آن صحبت کنند خوب است؟ آیا مذاکره راحت تر است؟ اما فرهنگهای شگفت انگیزی وجود دارد که زنان و مردان با آن موافق نیستند. حتی یک زبان زنانه و مردانه در ژاپنی وجود دارد - یعنی کلماتی که برخی از مردم استفاده می کنند و هرگز دیگران. آیا می توانیم بگوییم جامعه ما بهتر است زیرا چنین شکافی در آن وجود ندارد؟

آگارکوف: مطمئناً پیشرفت هایی در این زمینه وجود دارد و یک زن از آن سود می برد. پیش از این ، سه چهارم زنان اصلاً ارگاسم را تجربه نمی کردند ، اما در حال حاضر حداکثر یک چهارم است.

ویشنپولسکی: آیا می دانستید که در روسیه ، طبق نظرسنجی ها ، 70 درصد مردم مسواک نمی زنند؟

وارگا: البته پیشرفت هایی هم وجود دارد. نگاه کنید ، وقتی فروید شروع به کار کرد ، معمول بود که حتی پاهای صندلی را با زره بسته کنید تا آنها به چیزی اشاره نکنند. این توطئه سکوت باعث ایجاد تعداد بی پایان روان رنجوری شد که فروید با آن برخورد کرد. الان این نوروزها کجا هستند؟ آنها را نخواهید دید. هیچ تشخیص هیستری وجود ندارد. سطح نوروتیزاسیون به طور عینی کاهش یافته است. چون پاها باز هستند. به همین دلیل باید صحبت کنید.

آگارکوف: نمی دانم ، خیلی سخت است بگویم آیا تعداد روان رنجوری ها کاهش یافته است یا خیر. نوراستنی کلاسیک به شکلی که 100 سال پیش اختراع شد ، در کتابهای مرجع تشخیصی امروزی وجود ندارد. اما اکنون به جای آن افسردگی وجود دارد. پیش از این ، دست ها و پاهای بیماران برداشته می شد ، گفتار آنها نابینا بود. و در حال حاضر روان رنجوری در حال جوش زدن است - قلب درد می کند ، معده.

نمودار مقایسه ای استفاده از کلمات "افسردگی" و "نعوظ" در وبلاگ ها

مونیپوف: پس اصلا آموزش جنسی لازم نیست؟ نوروزها ناپدید نمی شوند ، جامعه نمی خواهد ، کودکان نیز به نوعی بزرگ می شوند.

آگارکوف: لازم است ، بسیار ضروری! حالا چه اتفاقی می افتد؟ والدین نمی خواهند در مورد رابطه جنسی با فرزند خود صحبت کنند. مدرسه نمی خواهد. محیط نوجوانی نیز چیزی به او نخواهد آموخت. و هنگام ازدواج ، شخص نه تنها مهارت مکالمه را ندارد - حتی در مورد این موضوع فکر می کند. شما مثال ستون نویسی غربی ، فرهنگ بحث آرام را ذکر کردید - اما در غرب ، در اوایل دهه 70 ، آموزش جنسی بدون استثنا در مدارس مطرح شد. از 12 سالگی. و البته این هم زبان و هم جامعه را بسیار آزاد کرد. ما هنوز چیزی از این دست نداریم.

E. Krongauz: مثل اینکه قرار است معرفی کنند؟

آگارکوف: بله ، چه چیزی وجود دارد! در سالهای 1993-1994 یک ابتکار معروف برای معرفی آموزش جنسیت وجود داشت. پنج موسسه شروع به کار کردند. توجه داشته باشید که آنها یک کتاب درسی تهیه نکرده اند ، بلکه فقط یک برنامه تهیه کرده اند - که به طور کلی باید با دانش آموزان مدرسه مورد بحث قرار گیرد. همه چیز با یک رسوایی وحشتناک در دومای ایالتی به پایان رسید. توسعه دهندگان متهم به اقدامات وحشیانه در رابطه با خردسالان شدند. به طور کلی ، نسل کشی مردم روسیه: آنها می خواهند همه ما را به فاحشه تبدیل کنند ، فاسد کرده و ما را به غرب ببرند. پرونده جنایی باز شد! ممنون که بسته شدی بنابراین صحبت در مورد رابطه جنسی در روسیه یک امر حقوقی است. از آن زمان ، تمام آزمایشات در این زمینه متوقف شده است. در مدارس خصوصی ، در نسخه نرم - هنوز امکان پذیر است.

E. Krongauz: خوب ، در خلوت ، آنها با چه زبانی با کودکان صحبت می کنند؟

آگارکوف: از نظر پزشکی ، هیچ مورد دیگری وجود ندارد. آلت تناسلی ، فالوس ، واژن.

ویشنپولسکی: و تفاوت آلت تناسلی با فالوس چیست؟

آگارکوف: فالوس آلت تناسلی تنشی است. و آلت تناسلی یک فالوس نرم است.

همه حاضر: به طور جدی؟!

کویدا: من در تاریکی زندگی می کردم.

آگارکوف: من یک چیز دیگر هم به شما می گویم. مدتی است که این پرسش که چرا تقریباً همه محققان و مربیان اصلی جنسی شناسی جهان یهودی بودند ، در ادبیات جنسیتی به طور فعال مورد بحث قرار گرفت.

E. Krongauz: خوب ، ما هم به اینجا آمدیم.

آگارکوف: خوب ، این عجیب است. فقط در یهودیت ، بر خلاف فرهنگ مسیحی ، هیچ وقت ممنوعیت صحبت در مورد رابطه جنسی وجود نداشت - و این روند خود نیز محکوم نشد. یعنی یک سنت فرهنگی برای بحث در مورد این مشکلات وجود داشت.

E. Krongauz: و صحبت کردن در مورد مشکلات آنها آسان تر است ، زنان یا مردان؟

وارگا: برای زنان راحت تر است. آنها کمتر آزرده خاطر می شوند. به نحوی از نظر تاریخی اتفاق افتاده است. مردی نه تنها موضوع گفتگو ، بلکه ادعای زنان را نیز می شنود ، زیرا او ، مرد خوبی نیست. لایه دوم احساسات مربوط به عزت نفس ایجاد می شود: معلوم می شود که او همیشه بد بوده است ، و او سالها او را فریب داده ، سکوت کرده است.

ویشنپولسکی: می توانم بگویم از کجا آمده است. در اروپا ، از زمان امپراتوری روم ، یک قرارداد به اصطلاح اجتماعی وجود داشت ، زمانی که قائم مقام به حاکم وابسته بود ، و حاکم به رعیت. همه همکاری کردند. و ما همیشه یک جامعه عمودی داشته ایم - رئیس و زیردست. و این رابطه به رابطه زن و مرد منتقل شد. مرد رئیس است و زن تابع. چرا با زیردستان مذاکره کنیم؟

وارگا: چی میگی تو! در حال حاضر 400 سال است که چنین چیزی نداریم.

ویشنپولسکی: در روسیه؟

وارگا: در روسیه.

ویشنپولسکی: آره؟ کجا حداقل یک مهمانی عمومی توسط مادربزرگهای بدون حقوق ایجاد شده است؟ همکاری افقی شهروندان کجاست؟ جامعه مدنی کجاست؟

E. Krongauz: یعنی عدم صحبت در مورد رابطه جنسی به دلیل عدم وجود جامعه مدنی است؟

ویشنپولسکی: کاملا درسته.

مونیپوف: بله ، آن چیست؟ و شما نمی توانید در مورد رابطه جنسی بدون مراجعه به جامعه مدنی صحبت کنید.

ویشنپولسکی: به من بگو چرا؟ چرا در مورد رابطه جنسی صحبت می کنیم؟

مونیپوف: صبر کن ، من گوش هایم را باور نمی کنم. آیا این مدیر مسئول بهداشت مردان صحبت می کند؟

ویشنپولسکی: خوب ، این من هستم ، بدل به شعار ، از طرف ناخودآگاه خجالت زده ، صحبت می کنم. در اینجا ما توصیه های متخصصین سکسولوژیست آمریکایی را تجدید چاپ کرده ایم. در اینجا ما آن را باز می کنیم ، بخوانید: "از او بپرسید که می خواهد واژن او را چگونه بنامید. به من بگو که چه می خواهی او آلت تناسلی تو را صدا کند. چندین گزینه را پیشنهاد دهید ، از خنده دار تا ناپسند. " یعنی این موضع عادی آنهاست: پشت میز مذاکره بنشینید ، بحث کنید. و در اینجا من سردبیر این مجله هستم که این توصیه را منتشر کردم. من نمی توانم از همسرم در این مورد س askال کنم. او فکر خواهد کرد که من یک احمق هستم. او سه فرزند به دنیا آورد و بعد از آن از او می پرسم چگونه می خواهد من واژن او را صدا کنم؟ چگونه؟ مرییوانا؟

وارگا: خوب ، بد نیست.

M. Krongauz: چنین اصطلاحی وجود داشت - دانکا کولاکووا.

کویدا: این چیه؟ مشت زدن؟

E. Krongauz: نه ، ما ترجمه ای برای مشت زدن - سلب مالکیت ارائه کرده ایم.

M. Krongauz: و البته دانکا کولاکووا خودارضایی است.

وارگا: میپرسی چرا حرف میزنی؟ از آنجا که مردم در مورد آن صحبت نمی کنند ، نمی توانند تخیلات خود را با واقعیت آزمایش کنند. چرا این داستان زشت تربیت جنسی پدید آمد؟ زیرا این نمایندگان زن در دوما تصور می کردند که در دوران کودکی چگونه به این همه واکنش نشان می دهند - اما آنها عمه های بالغ هستند و تصاویر سکسی در سر آنها ظاهر می شود و سپس آنها را به کودک تحمیل می کنند. روشن است که معلوم می شود که وحشتناک است. وقتی هیچ گفتگوی عادی وجود ندارد ، این توپ فانتزی بوجود می آید.

نمودار مقایسه ای استفاده از کلمات "آلت تناسلی" و "فالوس" در وبلاگ ها

کوستیلوا: مدتهاست می خواهم کتابی با دستور العمل های جنسی بنویسم. همکاران ما در مورد غذا می نویسند ، چرا ما نمی توانیم در مورد رابطه جنسی با همان روحیه بنویسیم؟ بنابراین ، این گفتگو در مورد زبان واقعاً مرا هیجان زده می کند.

ویشنپولسکی: 200 سال صبر کنید ، همه کلمات ظاهر می شوند.

کویدا: من فکر می کنم همه چیز سریعتر خواهد بود. یک دوره آنلاین شگفت انگیز به نام ، من فکر می کنم Purple Haze Blowjob وجود دارد. بین دختران بسیار محبوب است ، من سه دوست دارم که ثبت نام کرده اند. شما ماهی 15 دلار می پردازید و آنها همه چیز را به زبانی کاملاً قابل دسترس برای شما توضیح می دهند. نه ، در واقع ، به نوعی همه چیز در مورد زبان وجود دارد. در اصل ، این یک دوره آموزشی آشپزی است: شما پول می دهید تا شوهر شما در نتیجه خوشحال شود. خوب ، شما همچنین از زندگی خانوادگی منفعت می برید - شادی در آنجا ، آرامش خاطر.

ویشنپولسکی: و آیا اطمینان وجود دارد که شریک واقعاً آن را در مقابل مه بنفش فراهم کند؟

مونیپوف: ما نوعی گفتگوی غم انگیز داریم. یک مرد در کشور ما نمی تواند با یک زن صحبت کند ، این مکالمه به خودی خود یک مشکل وحشتناک است ، همه کلمات در مورد رابطه جنسی با خشونت تاریک همراه هستند.

M. Krongauz: خوب ، چکار باید کرد؟ فرهنگ در طول قرن ها در حال توسعه بوده است. ما نمی توانیم میز گرد کنیم و تصمیم بگیریم که از این به بعد خوب خواهیم بود. ما به کسی تجاوز نمی کنیم ، به کسی آسیب نمی رسانیم. اما باور کنید ما راه زیادی را طی کرده ایم. بیست سال پیش ، ما نمی توانستیم چنین چیزی را با صدای بلند و از نزدیک بیان کنیم. حتی کلمه به ظاهر معصوم "خفه" را نمی توانم هنگام ملاقات با غریبه ها بیان کنم.

مونیپوف: الان هم نمی تونم.

ویشنپولسکی: می دانم چه زمانی همه چیز تغییر خواهد کرد. کی بالاخره یاد می گیریم با احترام به یکدیگر در جاده ها حرکت کنیم؟ وقتی سرانجام ، ما به طور مشترک با اقدامات مقامات مخالف خواهیم بود. وقتی یاد بگیریم که در زندگی روزمره با یکدیگر مذاکره کنیم ، آنگاه قادر خواهیم بود در بستر مذاکره کنیم.

E. Krongauz: بنابراین ما هرگز در مورد رابطه جنسی صحبت نمی کنیم؟

ویشنپولسکی: لطفا توجه داشته باشید: میز گرد بر اساس جنسیت تقسیم شد. دختران می گویند: "خوب ، چرا صحبت نمی کنی؟" و پسران: "بله ، زمان آن فرا نرسیده است ، جامعه آماده نیست ، کجا باید عجله کرد." این تمام است و ما نقش های دیگر را بر عهده نخواهیم گرفت.

کوستیلوا: اگر مشکل این است که مردان و زنان فقط زبانهای خود را دارند ، شاید یک فرهنگ لغت زن و مرد تنظیم کنید؟

ویشنپولسکی: اگر احتیاج بود ، خیلی وقت پیش این کار را می کردند.

وارگا: به هر حال ، روان درمانی در غرب به این شکل تکامل یافته است. در دهه های 70 و 80 ، گروه های به اصطلاح زنان و مردان سازماندهی شد: مردان در مورد مردانگی خود ، زنان - در مورد زنانگی خود صحبت کردند. و سپس روان درمانگران به این فکر افتادند که گروه های همجنس گرا را احاطه کنند که توسط جنس مخالف احاطه شده است. یعنی گروه مردان در آکواریوم کار می کنند و زنان نمی توانند شرکت کنند ، اما همه چیز را می بینند و می شنوند. و سپس برعکس. معلوم شد که زبان فوق العاده م effectiveثر و اتفاقاً بسیار یکپارچه است.

کویدا: پس همه چیز خوب تموم شد؟

ویشنپولسکی: این کمک کرد.

کویدا: به طور کلی ، من درست کار می کنم که پیامک های او را می خوانم.

توصیه شده: