2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
من اغلب برای بچه هایی که می خواهند این یا آن اسباب بازی را تهیه کنند ، در فروشگاه های کودکان عصبانیت می بینم. رفتار والدین در این شرایط را می توان تقریباً به دو گزینه تقلیل داد:
- یا والدین از رفتار فرزند خود شرمنده می شوند و در خرید به او اعتراف می کند. این گزینه را می توان "بچه ای که تا زمانی که گریه نمی کند خود را سرگرم نکند …" نامید. متأسفانه ، این رویکرد فقط تسکین موقت را به ارمغان می آورد و این دستکاری در حافظه کودک ثابت می شود: ارزش آن را دارد که روی زمین بیفتید ، در کل فروشگاه غرش کنید و من به آنچه نیاز دارم برسم و والدینم آن را برای من بخرند. هیستریک در این مورد بیشتر و بیشتر می شود. خراب شدن ایجاد می شود. زیرا هیچ کودکی هرگز آب نبات و اسباب بازی کافی نخواهد داشت. و اگر والدین در همه چیز به او سوار شوند ، کودک به یک فرد بالغ خودخواه تبدیل می شود که منافع دیگران را در نظر نمی گیرد. علاوه بر این ، کودک حتی یک رویا نخواهد داشت ، زیرا می داند که به محض اینکه او بخواهد ، والدینش آن را می خرند. احساس سیری به وجود می آید …
- گزینه دوم به این دلیل خلاصه می شود که والدین همه چیز را رها می کنند و کودک فریاد را بدون هیچ توضیحی از فروشگاه بیرون می کشند ، در طول راه از او عصبانی می شوند ، فریاد می زنند و می توانند به باسن او سیلی بزنند. در این گزینه ، پذیرش احساسات کودک مبنی بر اینکه او چیزی می خواهد وجود ندارد. کودک احساس نمی کند که از نظر هیستریک پذیرفته شده است ، درک شده است و احساس دوست داشتنی نمی کند.
هنگام مطالعه انجمن ها و مقاله های مختلف در این زمینه ، به این واقعیت برخورد کردم که در هر مقاله یا پاسخ کاربران سایتهای مختلف ، عمدتا توصیه هایی در مورد موضوع "اگر هیستری قبلاً اتفاق افتاده است باید انجام شود" داده می شود. و گزینه ها اساساً موارد زیر هستند: عدم توجه ، در آغوش گرفتن کودک به سوی شما ، ترک "درگیری داغ" (ترک فیزیکی میدان دید کودک) ، تغییر توجه او ، تلاش برای توضیح اینکه چرا ما آن را نمی خریم. اما این نکات همیشه کارساز نیست.
من روشی را به شما پیشنهاد می کنم که در ابتدا چنین رفتاری را در کودک ایجاد می کند که منجر به عصبانیت نمی شود. من چندین سال است که با پسرم با موفقیت از این روش استفاده می کنم ، بنابراین تمام توصیه هایی که در این مقاله ارائه خواهم کرد ، زمان آزمایش شده است. بنابراین ، چه اقدامات پیشگیرانه ای باید انجام شود تا مراقبت از کودک در رابطه با اسباب بازی ها توسعه نیافته و سفرهای شما به فروشگاه تحت الشعاع رفتار او قرار نگیرد:
- مفاهیم "گران" و "ارزان" را به فرزند خود معرفی کنید. این کار باید قبل از اولین سفر خرید انجام شود. شما می توانید بازی نقش آفرینی "فروشگاه" را انجام دهید ، جایی که حیوانات یا خود کودک ابتدا به عنوان فروشنده و سپس به عنوان خریدار عمل می کند. شرایطی را ایجاد کنید که او همیشه پول کافی برای خرید نداشته باشد ، یا مادرش فقط فردا حقوق دارد … یا خرس کیف پول خود را "تصادفی" در خانه فراموش کرده است ، و بنابراین نمی تواند اسباب بازی انتخابی را بخرد. اگر به فروشگاه برویم ، و کودک بخواهد یک اسباب بازی گران قیمت برایش بخرد ، و اگر با مفهوم "گران" آشنا باشد ، برای او راحت تر است که از امتناع جان سالم به در ببرد.
- قبل از رفتن به فروشگاه ، نحوه رفتار در این مکان را برای فرزند خود توضیح دهید. شما نمی توانید سر و صدا کنید ، فریاد بزنید تا در خرید دیگران دخالت نکنید. می توانید پیشاپیش بگویید که می خواهید چه چیزی بخرید. از روی تجربه می توانم بگویم که این به نوعی کودک را آرام می کند ، و او بعداً با درک اینکه چیزی برای او خریداری نشده است رفتار می کند. به عنوان مثال ، من عبارات زیر را می گویم: "اکنون ما به فروشگاه می رویم و با شما خرید می کنیم … اگر می خواهید ، می توانیم برای شما آب میوه یا شکلات ببریم" (من به شما حق انتخاب می دهم). یعنی من از قبل برنامه ریزی می کنم که چه چیزی می توانیم بخریم و کودک دیگر درخواست دیگری نمی کند.
- من همچنین بودجه را از قبل محدود می کنم ، به عنوان مثال ، "امروز من و شما N روبل داریم. دوست دارید با آنها چه چیزی بخرید؟ " این مسئولیت کودک را در مدیریت پول توسعه می دهد ، هنگامی که او چیز دیگری یا گرانتر می خواهد منجر به عصبانیت نمی شود.
- بعضی اوقات کودکان برای احساس عشق بیشتر یا نداشتن حمایت از یک اسباب بازی درخواست می کنند.با هر خرید ، به پسرم می گویم که چرا من این یا آن چیز را برای او می خریدم ، به این دلیل که او را دوست دارم ، و نه به این دلیل که "من تمام خواسته های او را برآورده می کنم".
- گاهی بعضی از اسباب بازی هایمان را به فروشگاه می بریم. و کودک همیشه تمایلی به درخواست یک مورد جدید ندارد.
- اگر ، با این وجود ، پسرم اسباب بازی بخواهد ، اما من یا پول ندارم ، یا او قبلاً چیزی مشابه دارد ، من تا آخرین لحظه پای خود را حفظ می کنم ، نظرم را تغییر نمی دهم و آن را نمی خرید. اما با وجود این ، فرزند من همه شانس شنیدن را دارد. در چنین مواقعی ، من یک تکه کاغذ یا یک دفترچه یادداشت از کیفم بیرون می آورم و خواسته او را با تمام توجه به کودک یادداشت می کنم. لیستی از چنین خواسته هایی تشکیل شده است ، و از آن می توانید هدایایی را برای تولدها ، سال نو و سایر تعطیلات انتخاب کنید.
- روش دیگری وجود دارد که من اغلب برای جلوگیری از خشم کودک استفاده می کنم. این برای این است که در فانتزی آنچه می خواهد به او بدهد. "اگر من یک کیسه پول داشتم ، هر آنچه را که دوست داشتید برای شما می خریدم" ، "اگر من یک جادوگر بودم ، همین کامیون نارنجی را در اتاق شما در ذهنم می آوردم …" ، "اگر من یک جادو داشتم چوب ، این مجموعه لگو در همان لحظه متعلق به شما خواهد بود … ". کودک شنید که شنیده شده است ، شرایط را پذیرفت. و سپس می توانید منطق را متصل کنید و بگویید گران است ، یا ما قطعاً دفعه بعد آن را می خریم (و مطمئن باشید به قول خود وفا می کنیم!).
از خرید مشترک خود با فرزندان خود لذت ببرید!
توصیه شده:
مامان عاشق نیست ، پدر تعریف نمی کند. سناریوهای اجتماعی
سناریوهای اجتماعی - اینها روشهای تعامل با سایر افراد و جامعه به طور کلی ، راههایی است که ما از طریق آنها ارتباطات خود را برقرار کرده و حفظ می کنیم (یا قطع می کنیم) - هر گونه ارتباط و ارتباط ، چه در تجارت و چه در روابط شخصی و حتی در دنیای درونی خودمان (به عنوان مثال ، روابط بین شخصیت بخش ها ، بین شخصیت های داخلی).
ازدواج مامان؟
پسرهایی که دنبال همسر مثل مادر هستند؟ آره. ما با این بحث نمی کنیم. دختران به دنبال شوهرهایی مانند پدر هستند. دیوانه. دختران به دنبال شوهرهایی مانند مادران خود هستند . کسی که آنها را بهتر از خود بفهمد ، حالات و خواسته های آنها را حدس بزند ، مراقبت کند ، پشت را نوازش کند و نوشیدنی گرم را به رختخواب بیاورد.
"مامان به من نمی گوید زیبا باش." یا آنچه حرکت را در زندگی متوقف می کند
باور کنید یا نه ، همه مربیگری بر اساس این ایده است که فرد آنچه را که می خواهد می فهمد و می تواند به آن برسد. با کمال تعجب - و روان درمانی - این علم بزرگ و جدی تیز شده است به طوری که فرد یاد می گیرد خواسته های خود را بفهمد و آنها را برآورده کند.
مامان سوختن. درسهای بقا
امروز می خواهم در مورد فرسودگی احساسی صحبت کنم. گفتگو آسان نخواهد بود. من پیشنهاد می کنم پدیده فرسودگی احساسی را در زمینه وضعیت مادران جوان در نظر بگیرم (اتفاقاً در این زمینه بود که روز دیگر این موضوع را در نظر گرفتم). اما من به شما اطمینان می دهم که تعدادی از تکنیک ها و تکنیک هایی که امروز توضیح داده شد نه تنها در امور فرزندپروری و نه تنها برای مادران مرتبط خواهد بود.
گریه مامان ، بابا ، من!؟ به مهد کودک می رویم
بله ، روان والدین ما گاهی اوقات آنقدر ظریف است که نه تنها کودک ، بلکه اغلب مادر نیز هنگام جدایی در مهد کودک نیاز به کمک اشک دارد. و به تازگی ، همچنین پدران لمس کننده ای نیز وجود دارند. اما اگر پدربزرگ و مادربزرگ دلسوز هم به این تیم بپیوندند چه؟ اخیراً ، مسئله سازگاری با مهد کودک به یکی از سخت ترین و اگر نه عجیب و غریب بحث برانگیز تبدیل شده است.