آزادی انتخاب یا انتخاب آزادی؟

تصویری: آزادی انتخاب یا انتخاب آزادی؟

تصویری: آزادی انتخاب یا انتخاب آزادی؟
تصویری: مادهٔ ۱۸ اعلامیه جهانى حقوق بشر , آزادی حق انتخاب و یا تغییر دین و عقیده 2024, آوریل
آزادی انتخاب یا انتخاب آزادی؟
آزادی انتخاب یا انتخاب آزادی؟
Anonim

یکبار قول دادم که به شما بگویم چرا به نظرم واضح است که موضوعات "زنانگی ودایی" روزی محبوب شده و مورد تقاضا قرار گرفته است. و چه دانه منطقی در آنها وجود دارد. از آن زمان ، من مجبور شدم در سطح خارجی و روزمره کمی به عنوان "همسر ودایی" زندگی کنم

لباس های بلند بپوشید. نه به منظور جذب انرژی مادر زمین با سجاف و هدایت مستقیم آن به مرکز طبیعت زنانه (ج) ، بلکه به این دلیل که تولیدکنندگان شلوار برای زنان باردار به دلایلی مدل هایی را برای زنان با پارامترهای ارتفاع ارائه نکرده اند = دور کمر + 50 سانتی متر

غذای خوشمزه تهیه کنید. نه به این دلیل که راه را برای چاکرای قلب یک مرد باز کنم و او را به درآمدزایی مسئولیت پذیر تبدیل کنم ، بلکه به این دلیل که بدن بیش از حد طاقت فرسای من برش و کتلت می خواست. و هنوز چنین شخصی متولد نشده است که بتواند همان کتلت و بورشت خوشمزه را برای من بپزد ، مانند من. خوب ، خانواده ، البته ، نیز از پاداش سقوط می کنند.

سکوت کنید و گوش دهید. و نه به این دلیل که "گوش دادن بدون وقفه" راه عشق برای همسر ودایی است. و چون خیلی تنبل بود که حرفم را قطع کنم. و سپس معلوم شد که اگر در مورد جریان کلمات آشنا که باعث تحریک و اعتراض معمول می شوند ، سکوت کنید ، آبشار کلمات واقعی ، تازه و تیز ، اغلب مانند چشمه یخی سوزان ، می تواند پشت آن بشتابد. و این کلمات چیزهای جدیدی در مورد من می گوید. درباره اینکه من با این شخص چگونه هستم. برای او چگونه است - با من. برای من چه احساسی دارد - با او. بی رحمانه افشای حقیقت در مورد اینکه چرا ما هنوز با هم هستیم.

آیا می توانید از آزمایش شخصی کوچک من نتیجه گیری کنید؟ می توان. من این جمله را دارم: "آنچه می خواهی انجام بده". دامن یا شلوار بپوشید ، خودتان غذا بپزید یا در رستوران ها غذا بخورید ، ساکت باشید یا بی وقفه کرک بزنید. هیچ روش خاصی برای درست زندگی کردن وجود ندارد. به خصوص زندگی در کنار شخص دیگری.

"کاری را که می خواهید انجام دهید" بسیار آسان است ، درست است؟ به کسانی که اینطور است برای آنها حسودی می کنم. برای برخی ، مانند من ، این یک کار بی اهمیت نیست. "چی می خوای؟" - مشکل شماره یک چگونه می دانم که چه می خواهم؟ اگر در تمام دوران کودکی من جملات "می خواهی - تغییر می کنی" ، "خیلی می خواهی - کمی بدست می آوری" ، "خواستن مضر نیست" را شنیده ام (البته به این معنا ، شما آن را می خواهید ، اما آن را دریافت نخواهید کرد) و در عین حال ، من مجبور بودم مجموعه ای از چیزهایی را که اصلاً نمی خواستم بخواهم. من گیج شدم. و سالها طول کشید تا بزرگسالی حل شود. ساده ترین چیزی که می توان فهمید این است که من می خواهم تنها باشم. زیرا به محض شروع شخص دیگری در افق - بزرگسال یا کودک ، فراموش کردن خواسته هایم برای من بسیار آسان تر بود ، به خصوص اگر خواسته های دیگران بلندتر یا واضح تر از خواسته های من بیان می شد.

همین مشکل در مورد "انجام" بوجود می آید. دقیقاً همان چیزی که فهمید چه می خواهید - و فوراً این کار را انجام دهید؟ ایا می تونم؟ اگر نه؟ اگر خطرناک باشد چه؟ اگر اشتباه کنم که من آن را می خواهم؟ و اگر نمی دانم چگونه ، آیا هرگز آن را امتحان نکرده ام؟

بنابراین ، تلاش برای خروج از کانال مطمئن نسخه ها همیشه یک اضطراب بزرگ است. و سریعترین راه مقابله با این اضطراب یافتن یک کانال جدید است. نسخه های جدید در این راستا ، مد "زنانگی ودایی" یا تلاش برای احیای شیوه زندگی مردسالارانه چیزی بیش از تلاش برای ارائه یک کانال جایگزین نیست.

به نظر من ، قرن 20 و 21 در بسیاری از کشورها با استقلال فزاینده زنان مشخص شد. زنان خود را به عنوان یک نیروی نسبتاً مهم درک کردند ، به خود اجازه دادند تا برای حقوق خود بجنگند ، و به دنبال راههای جدیدی برای تحقق خود باشند. از خود و یکدیگر حمایت کنند ، متحد شوند ، آموزش ببینند ، در فعالیتهای علمی ، اجتماعی و سیاسی مشارکت فعال داشته باشند. و اگرچه هنوز نمی توان گفت که زنان و مردان به برابری دست یافته اند ، تنها در صد سال یک لایه فرهنگی کامل در مقیاس سیاره ای تغییر کرده است. زنان از دنیای محدود ، اما نسبتاً دنج و غالباً قابل پیش بینی مشکلات خانوادگی به اقیانوس موجی از رویدادها بیرون آمدند. در همان زمان ، برخی از مردان از این روند حمایت کردند.به عنوان یک قاعده ، روشن ترین نمایندگان اساتید دانشگاه ، پزشکان و سیاستمداران مترقی هستند. با این حال ، اکثریت نسبتاً دلسرد شده اند. از آنجا که تزریق تعداد زیادی از اعضای جدید به یکباره در زندگی اجتماعی فعال منجر به تغییر نظم قبلی می شود. خوب ، ترس ها بیهوده نبود. دنیا واقعاً خیلی تغییر کرده است.

زنان در این دنیای جدید نسخه های جدیدی دریافت کرده اند. مستقل باش. موفق باشید. مسئولیت زندگی خود را بر عهده بگیرید. برای مکانی در زیر نور آفتاب بجنگید. رقابت کنید. مبارزه کردن.

نسخه های جدید عالی بله ، فقط قدیمی ها لغو نمی شوند. اولا ، زیست شناسی به نحوی صد سال است که کاملاً تغییر نکرده است ، و همه سردرگمی های مربوط به بارداری ، بارداری ، زایمان ، تغذیه و مراقبت های بعدی برای آینده بشر برای زنان باقی مانده است. بنابراین طبیعت خائنانه اکثر زنان پنهان است و به طور معنی داری زمزمه می کند "عاشق شوید ، تسلیم شوید ، زایمان کنید". و مادربزرگ از عکس موجود در آلبوم مقوایی قدیمی با دقت و تند به نظر می رسد: "آیا قبل از اینکه برای استراحت دراز بکشید شمعدان ها را تمیز کرده اید؟"

و چنین شد که به جای آزادی و انتخاب ، زنان نسخه های دوگانه دریافت کردند. در تضاد با یکدیگر. و در عین حال ، آنها به همان اندازه الزام آور هستند. کاملاً واضح است که اکثر زنان یک چیز را انتخاب می کنند تا احمقانه ترکیده نشوند. و البته آنها از اینکه "نقش" دوگانه را "نمی کشند" احساس شرم می کنند. و روان ما به گونه ای تنظیم شده است که وقتی میزان شرم غیرقابل تحمل می شود و خود شرم "سمی" است ، یعنی جسمی را مسموم می کند و به سوی خود نابودی سوق می دهد ، "انتقال" این شرمساری برای دیگران می تواند دفاعی در برابر این باشد. خجالت کشیدن از دیگران بسیار آسان است. کافی است اعلام کنیم که برخی ایده ها درست و مفید هستند و هرکسی که به این ایده پایبند نباشد اشتباه و بی فایده است. خروج عالی! فمینیست ها همه "زنان ودایی" را اشتباه می دانند و نظم پدرسالارانه را مسخره می کنند. "زنان ودیک" با فروتنی شیطانی چشم های خود را پایین می اندازند و به "شوهران ودیک" خود کمک می کنند تا فمینیست هایی را که مسئول تجزیه نهاد خانواده و شیوع مرگ و میر در هنگام تولد هستند ، سرزنش کنند. سرسخت ترین دشمنان هر ایده وفادارترین ، اما ناامید هستند.

خوش شانس تر از بقیه زنانی که در زندگی خود سعی می کنند در یک جریان بمانند ، در جریان دیگری ظاهر شوند و سپس روی نسخه "شما باید یکسان باشید تمام زندگی خود" تف کنند. آنها به ساحل خواهند آمد. موهای بلند و دامن بلند کشیده می شود. یا تکان دادن آب از سر کوتاه و پرتاب کردن شلوار جین آنها. آنها روی سنگ خواهند نشست و تنها سکوت خواهند کرد. و آنها مجاری را در شن های ساحلی برای جریان کوچک خود ترسیم می کنند. آنها مجموعه نسخه ها را در آجر لگو جدا می کنند. و از مجموعه های مختلف آنها چیزی برای خود خواهند ساخت. جدید ، تکرار نشدنی ، منحصر به فرد. و از آنجا که منحصر به فرد است و مانند آن هنوز وجود ندارد ، نمی توان گفت که اشتباه است. یا درست کنید. بنابراین ، این کمی شرم آور است ، هنوز منحصر به فرد است - به این معنی است که هیچ کس چنین چیزی ندارد. اما از سوی دیگر ، آنقدر شرم آور نیست که کسانی را که آن را متفاوت می دانند احمق بدانیم. آنها همچنین می توانند یک منحصر به فرد داشته باشند. و حتی اگر آجرها یکسان باشند و مجموعه ها نیز آشنا باشند ، نتیجه منحصر به فرد است.

امروز بیشتر درباره زنان معلوم شد. اما درباره مردان حرفی برای گفتن وجود دارد. اگرچه ، مردان خودشان می توانند درباره خودشان بگویند. خواهند گفت؟

توصیه شده: