2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
من دوباره در مورد زخم به شما مراجعه می کنم. در مورد احساسات بسیاری از مشتریان من با یک عشق صادقانه و ضعیف پنهان به این س innocال بی گناه "اکنون چه احساسی دارید؟" مرا دوست دارند. و به نظر می رسد این یک سوال ساده است ، نه ریشه مربع Pi ، و نه حتی در مورد سالی که جنگ جهانی دوم آغاز شد. اما یافتن پاسخ همیشه آسان نیست
مهارت تشخیص احساسات خود از کودکی شکل می گیرد. به عنوان یک قاعده ، این مادر است که مسئول او است ، باید به کودک بگوید چه احساسی دارد. این حکایت جادویی را به یاد داشته باشید "- مامان ، من سردم است؟ - نه ، می خواهی غذا بخوری "؟:) او فقط در مورد آن است)
وقتی کودک می افتد و درد می گیرد ، این مادر است که تماس می گیرد و توضیح می دهد که چه احساسی دارد. یعنی به معنای واقعی کلمه ، یک فرد کوچک دمدمی مزاج است ، و مادرم می گوید: اسم حیوان دست اموز گرسنه است ، بنابراین عصبانی است. یا صدای بلندی ترسید و شخص گریه کرد ، و مادرم در آغوش می گوید: بسیار بلند بود ، ترسیدی ، همه چیز مرتب است.
اتفاق می افتد که مادر رفتار متفاوتی دارد و در مورد احساسات با کودک صحبت نمی کند. سپس ، با بزرگ شدن ، تشخیص یک احساس از احساس دیگر بسیار دشوار است. به عنوان مثال ، تشخیص خشم از گرسنگی و خستگی از غم دشوار است. سپس تمایز قائل شوید ، مرز بین آنچه در داخل (احساسات ، احساسات) و آنچه در خارج است (رویداد اتفاق افتاده).
چرا مادر در مورد احساسات با کودک صحبت نمی کند ، نام آنها را توضیح نمی دهد؟ چندین گزینه وجود دارد.
گزینه 1. تفاوت های فرهنگی را فراموش نکنیم. در برخی از موارد ممنوعیت بیان هرگونه احساس وجود دارد. تصور اینکه ملکه بریتانیای کبیر هنگام صبحانه بخندد سخت است. یا سامورایی ای که در راه غمگین شد و برای از بین بردن مالیخولیا در مهمانی رفت.
گزینه 2. در کودکی ، هیچ کس این مهارت فوق العاده را به مادرم آموزش نداد. بنابراین ، او به سادگی چیزی برای آموزش به کودک نداشت. احساسات تا زمانی که شخص دیگری ظاهر نشود ، معادله ای با سه مجهول باقی می ماند ، کسی که می تواند درد را عصبانیت و عصبانیت نامید.
گزینه 3. اتفاق می افتد که صحبت در مورد احساسات در خانواده در اصل پذیرفته نیست. درد دارد - صبور باشید ، یک پارچه نباشید. سرگرم کننده - به خودتان شادی کنید ، مانند یک احمق نباشید. هرچه ساکت تر رفتار کنید ، والدین شما راحت تر و آرام تر هستند. سپس احساسات "غیر ضروری" به دست نمی آیند. هیچ ، در اصل. سپس "در مواقع نیاز" شروع به شادی و اندوه می کنید.
گزینه 4. واکنش ناکافی والدین به احساسات کودک. به عنوان مثال ، در پاسخ به اشک و ناراحتی - دریافت تجاوز به شکل ترک. یکی در گوش شما زنگ می زند. "حالا ، حداقل دلیل ناله کردن است." یا تمسخر آشکار و کاهش ارزش پول. "گریه کن ، توالت کمتر می روی. من الان یک فنجان برایت می آورم ، اشکهایت را آنجا جمع کن. " یا جهل. به معنای واقعی کلمه: کودک گریه می کند / می خندد ، اما هیچ واکنشی از طرف والدین وجود ندارد. در همه این موارد ، احساسات غیر ضروری ، خطرناک ، آزاردهنده ، بی فایده می شوند. اما آنها هنوز باقی می مانند. آنها به هر طریقی به دنبال راهی هستند. اغلب - از طریق بدن.
هر چند وقت یکبار مستقیماً در مورد احساسات صحبت می کنید؟ همانطور که یکی از مشتریان می گوید: "با کلمات از طریق دهان" اما گاهی اوقات مشتریان دقیقاً چنین درخواستی را می آورند: احساس نکردن. به طور کلی قابل درک است: برای قبول شدن ، باید این ذن لعنتی را پیدا کنید ، مثبت بمانید ، دوستدار محیط زیست باشید ، خدا مرا ببخشد و از غروب خورشید و پروانه ای که در حال پرواز هستند لذت ببرید. و اگر نمی توانی ، در آن جا نمی گویی ، این آشغال است ، یار.
بنابراین ، گاهی اوقات مسدود کردن ، پایمال کردن احساسات یک راه حل عالی به نظر می رسد. مشکل این است که تا مدتی کار می کند. دیر یا زود ، شکافی در سد ایجاد می شود ، که تمام این محافظت از چدن-بتن را خراب می کند. آب به همه موجودات زنده نفوذ کرده و سیل می زند. حرکت از زبان استعاره: احساسات به نحوی راهی برای برون رفت خواهند یافت. تحت تأثیر قرار نمی گیرد ، بنابراین از طریق بدن. و برخورد با آنها دشوارتر خواهد بود.
توصیه شده:
ماهیت روان درمانی کوتاه و مختصر است - کار شایسته با احساسات و احساسات
در این مقاله من دیدگاه خود را در مورد چگونگی کار سریع و کارآمد با حوزه عاطفی فرد به اشتراک می گذارم. من قبلاً مقاله ای در مورد احساسات ، احساسات آنها ، آنچه برای درک نحوه مدیریت حوزه عاطفی خود نیاز دارید ، نوشته ام. در اینجا من می خواهم این موضوع را از طرف دیگر لمس کنم ، یعنی درک روشن و بدون ابهام از احساساتی که مسئول چه چیزهایی هستند ، چرا بوجود می آیند و چه کارهایی باید با آنها انجام شود.
استعمار احساسات یا مهار احساسات در تجارت ، سیاست ، فرهنگ سرگرمی
ما در دنیایی از حقایق ناشی از احساسات زندگی می کنیم. داشتن احساسات مناسب به شما این امکان را می دهد که حقایق "درست" را در نظر بگیرید و واقعیت های "اشتباه" را کنار بگذارید. هویت ، اعم از شوروی و پسا شوروی ، با کنترل احساسات ایجاد می شود و تنها در این صورت است که حقایق اهمیت پیدا می کنند.
روانشناسی احساسات: چه چیزی در پشت احساسات ما پنهان است؟
سلام دوستان! بیایید در مورد احساسات و احساسات صحبت کنیم. به تصویر نگاه کنید: چه حسی روی آن می بینید؟ در کارم ، اغلب با واژه هایی مانند "عصبانیت" ، "خستگی" ، "خستگی" ، "تنبلی" و سایر عبارات مشابه ، به احساسات متفاوت قوی برخورد می کنم.
درباره احساسات و احساسات. چقدر مهم است زندگی و احساس کردن
به بسیاری از ما احساس آموخته نشده است. و این بخش مهمی از ماست که وضعیت ها و واکنش ها را نسبت به رویدادها و محیط نشان می دهد. متأسفانه ما برای انجام و احساس نکردن آموزش دیده ایم. در غیر این صورت ، چگونه می توانیم خود را کنترل کنیم؟ به هیچ وجه.
در مورد قدرت احساسات و احساسات و موفقیت
چگونه احساسات ما با موفقیت مادی و حرفه ای مرتبط است. آیا آنها به نحوی ارتباط دارند؟ آیا برای دستیابی به رشد حرفه ای و موفقیت مادی خود با مشکل روبرو هستید؟ اگر چنین است ، باید به این نکته توجه کنید: تمرکز درونی شما کجاست؟ در درون شما ، در واقع چه اتفاقی می افتد؟ تمرکز داخل چیست؟ هنگامی که تمرکز درونی به این صورت می شود: