2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
در پذیرش یک زن بالای 30 سال. پرانرژی ، شوهر ، فرزندان ، کار.
از همان ابتدای جلسه او بسیار صحبت می کند ، از موضوعی به موضوع دیگر می پرد. یک جریان بی وقفه در مورد یک پروژه جالب جدید ، در مورد کودکان ، در مورد نارضایتی از شوهرم … من گوش می دهم و سعی می کنم بفهمم که چگونه است؟ یک داستان عجولانه ، جملات با پایان بلعیده ، لبخند در هر موقعیتی ، گویی کمی از پایین به بالا …
کودکی من. من بزرگترین خانواده بزرگ هستم و واقعاً توجه مادر را می خواهم! شما قطره قطره آن را می گیرید و باید همه چیز را آنجا هل دهید. بهتر است - این باعث می شود مادر لبخند بزند.
مهم است که تجربیات آنها را جدا کنید. برای اینکه به طور ناخواسته احساسات خود را به سمت مشتری به عنوان احساسات خود سوق ندهید. من به آرامی متوقف می شوم و از شما می خواهم که به خودتان گوش دهید چرا کلمات زیادی وجود دارد.
او لحظه ای مکث می کند و ناگهان شروع به گریه می کند.
او تا 7 سالگی توسط مادربزرگش بزرگ شد ، مادرش به ندرت و برای مدت کوتاهی می آمد. باید وقت می داشتم که همه چیز ، همه چیز را به مادرم بگویم: در مورد پسر همسایه ، و در مورد گیره موی گم شده ، و در مورد هدیه ای که در 8 مارس دادند ، و در مورد کتاب جدید … در حالی که مادر هنوز گوش می دهد ، در حالی که اینجا است ، در حالی که همه امور مهم بزرگسالان خود را به تعویق می اندازد …
از او می خواهم عجله نکند و احساس کند که در واقع آن زمان واقعاً می خواست به مادرش بگوید ، اما آیا این غیرممکن بود؟
مکث کنید. و سپس ، نه با صدای ناشنوا خودم ، ناگهان: "من خوبم. نرو کنار!"
هق هق دیگر مانع نمی شد ، دیگر حتی گریه نمی کرد - زوزه می کشید. من متوقف نمی شوم در حال حاضر یک کار بسیار مهم در حال انجام است - ملاقات با غم بزرگ من. من به او نگاه می کنم - یک دختر بزرگسال موفق و از نظر ذهنی او را بالای سرش می کشم. من نزدیک هستم و مهم است - غصه خوردن با کسی که با هم کنار می آیند ، و من را از خود دور نخواهد کرد.
به تدریج ، صدای گریه به گریه تبدیل می شود و او از زیر بازو به بیرون نگاه می کند. خندان! گویی هوای روشن بهاری به دفتر اضافه شده است. او به آرامی صحبت می کند ، بدنش نرم است ، تنفس عمیق است. لبخند می زنم.
انجام شد. روی مبل که او تازه نشسته بود نشست. و در ذهن من چنین چیز مهمی وجود دارد: "من خوبم ، نرو!"
(با اجازه روایت شده است)
توصیه شده:
زبانهای عشق ما شفاف سازی می کنیم ، یاد می گیریم ، صحبت می کنیم. کارگاه ازدواج درمانی
من می خواهم یک طرح تقریبی کار روانشناسی با یک زوج متاهل ، که به یک موضوع اساسی و مهم اختصاص داده شده است ، با خواننده به اشتراک بگذارم. "زبان های عشق - ما روشن می کنیم ، یاد می گیریم ، صحبت می کنیم." من. شما می توانید چنین گفتگوی مشترکی را آغاز کنید … - بیایید در مورد موارد بسیار مهم و اساسی مشارکت ، روابط زناشویی بیندیشیم:
عشق این است بیایید کمی عمیق تر حفاری کنیم
از هر زوج جوانی بپرسید که نظرشان درباره این است که ازدواج و رابطه عاشقانه آنها چقدر با عشق همه جانبه مانند گذشته پر شده است؟ و چقدر عجیب است که تقریباً همه پاسخ می دهند که این برای همیشه ادامه خواهد داشت. به هر حال ، همه آنها تابع ایده آل هستند که اصلی ترین چیز در زندگی عشق است.
ما فقط وقتی ارتباط خود را با دیگران قطع می کنیم تغییر می کنیم. هیچ تجربه ای در ارتباط با خود وجود ندارد
تماس حضوری به این دلیل بسیار ارزشمند است که در آن شخص به تجربه دسترسی پیدا می کند و برای جریان آزاد پدیده ها و برداشت های جدید باز است. با این حال ، جذب در او اتفاق نمی افتد. همانطور که قبلاً در کار قبلی اشاره کرده بودم] ، با تجزیه و تحلیل دیدگاه های فلسفی مارتین بوبر ، یک تجربه جدید توسط فردی به دست می آید که او تماس خود را ترک می کند.
چگونه قربانی شدن را متوقف کنیم ، تقصیر والدین ما چیست و چگونه کودکان را خوشحال کنیم
منبع: لابکوفسکی مطمئن است که واکنش روانی شکل گرفته از دوران کودکی به دلیل پرخاشگری والدین می تواند به طور کامل از بین برود و یک واکنش سالم ایجاد شود. میخائیل لابکوفسکی ، روانشناس مشهور مسکو ، می تواند به وضوح توضیح دهد که چگونه افراد سالم با نوروتیک متفاوت هستند و چرا شما باید با لذت زندگی کنید.
مهارت حفظ مکث ها در حالت ویدئوی آنلاین روانی
مکالمه بدون وقفه قادر به تولد چیزی نیست. زمان لازم است تا میوه برسد. A. Maurois برآورد بیش از حد از مکث به عنوان وسیله ای برای روان درمانی دشوار است. کارل راجرز به اهمیت آن در روان درمانی مراجعان توجه زیادی داشت و تاکید کرد که توانایی تحمل مکث یکی از مهمترین مهارت های حرفه ای یک پزشک است.