کار بحران با ضربه حاد

تصویری: کار بحران با ضربه حاد

تصویری: کار بحران با ضربه حاد
تصویری: سندروم حاد تنفسی در اقتصاد ایران 2024, ممکن است
کار بحران با ضربه حاد
کار بحران با ضربه حاد
Anonim
تصویر
تصویر

زندگی همان چیزی است که برای شما اتفاق می افتد درست زمانی که دارید دیگر برنامه ها

میلان کوندرا

در اینجا من دیدگاه و ابزار خود را برای مدیریت بحران آسیب های حاد ، عمدتا آسیب های خشونت ، به اشتراک می گذارم.

اگرچه برخی موارد در درمان طولانی مدت موثر است.

"سومین اضافی" نمادی از کنار گذاشتن از رابطه درمانی حضور شیطانی متجاوز است و فضایی را برای طرف روشن باقی می گذارد.

معنای کار بحرانی با ضربه گرم ، پروپدئوتیک توسعه اثر "دم سنگین" است ، هنگامی که درک قربانی از معنی رویدادی که رخ داده است منجر به تجربیات دشوار ، تثبیت پاسخ آسیب شناسی و انتشار آن در همه موارد می شود. جنبه های زندگی قربانی

در ترومای شوک ، احساس فاجعه حسی شدید به تأثیرات می بخشد ، به عنوان مثال از بین رفتن غیرقابل برگشت همه معانی حیاتی ، جهت گیری های ارزشی و پشتوانه ها. به نظر می رسد فضای زندگی در حال فروپاشی است و چیزی جز ضرر احساس نمی شود. واژگون شدن تصویر آشنا از جهان می تواند تجربه دردناک اتلاف ، بیهودگی یک زندگی گذشته ، ضعف و ناامیدی را عذاب دهد.

در مقابله با انتقال ، ناامیدی ، درماندگی ، افسردگی وجود دارد.

گاهی اوقات شخص برای اطمینان از ایمنی "چمدان" اصلی و قابلیت های خود به زمان نیاز دارد. و گاهی اوقات می تواند کمک کند موجودی دارایی های باقیمانده ، آنچه گران و مهم است ، و فرصت هایی با بحث درباره اهمیت آنها برای قربانی.

شرایطی وجود دارد که به دلیل استرس عاطفی ، مشتری هنوز نمی تواند در مورد آنچه اتفاق افتاده صحبت کند ، او دچار بی حسی و بی حسی می شود ، یا برعکس ، او در چنین وضعیت آشفته ای قرار دارد که فقط می تواند با جملات و تعجب عمل کند.. اگر کمک در گفتارسازی ناموفق بود ، مراجعه به یک قسمت منابع گاهی اوقات می تواند کمک کننده باشد ، اگرچه ممکن است با نامناسب بودن و غیرقابل درک بودن آزاردهنده باشد. همچنین ، س questionsالات روزمره در مورد زندگی روزمره کمک می کند ، که امکان ایجاد مجدد حوزه خرد اجتماعی و زمینه سازی را فراهم می کند. س Questالات مربوط به احساسات بدنی ، آیا در مطب راحت است ، آیا گرم است ، آیا باد می کند ، آیا نشستن راحت است ، به طور کلی در مورد وضعیت خواب ، رویاها ، تغذیه و سایر علائم پس از سانحه ، به شما امکان می دهد معکوس شوید توجه مشتری به خودش ، به واقعیت وجود او ، در مورد ادامه زندگی.

این مهم است که شرایطی را ایجاد کنید تا فرد بتواند حق حضور در این اتاق را احساس کند ، از او انتظار می رود و از او مراقبت می شود.

"گام سبک" منظور درمانگر تمایل او به عقب نشینی سریع از نظرات و درک خود است ، در صورتی که به نظر می رسید نادرست ، نامناسب ، زودرس و از نظر مشتری اشتباه بوده است. پروفسور بسته به شرایط و نیازهای قربانی ، فعالیتها می تواند انعطاف پذیر باشد: برای برخی ، حمایت شفاهی ، ارزیابی و توضیحات بسیار مهم است ، برای دیگران بسیار مهمتر است که بتوانند صحبت کنند ، برای دیگران - نشستن در سکوت ، اما همه به مهربانی و حمایت غیر کلامی نیاز دارند.

یخ زدن بی سر و صدا در حالت بدون تماس ، بی حسی سیگنال غوطه ور شدن مشتری در فضای انتقالی است. چنین غوطه وری همچنین می تواند با بازخوانی غیر عاطفی و یکنواخت - غرغر کننده باشد. "در مرکز هر فرد یک عنصر ارتباطی وجود ندارد ، که مقدس است و مانند سیب چشم محافظت می شود" (وینیکوت).

اگر در چنین لحظاتی "مادر" به مدت طولانی نمی آید ، به نظر می رسد که فرد دیگر وجود ندارد. بنابراین ، مهم است که حضور خود را یادآوری کنید - با تغییر حالت ، سرفه ، حرف زدن ، سوالات ساده.

به خودی خود ، مهار محافظتی به عنوان کاهش قابلیت پذیری عملکردی ، جلوگیری از خستگی متعالی است.

فعالیت زیاد ، قاطعیت ، بی حوصلگی ، به نوبه خود ، می تواند توسط مشتری به عنوان نفوذ ، تخریب ، بی احترامی به فضا و حقوق تلقی شود.تصویری واضح از آنچه برای درمانگر اتفاق افتاده است ، به طور پیش از موعد بیان شده است ، هنگامی که شخص هنوز قادر به درک کل معنای اتفاق نیفتاده است ، می تواند با انتقال تصویر سوء استفاده کننده به درمانگر ، شکاف را تشدید کرده و منجر به بازتولید مجدد شود.

من حامی پیشرفت بسیار آهسته ای هستم ، صرفاً بر اساس ایجاد یک فضای امن ، زیرا پیشرفت سریع برای مشتری با این واقعیت همراه است که قطعات جدا شده از روح می تواند توسط گروگان گیرنده باقی بماند و برعکس ، لباس خشم پاره کننده و سمی ، انرژی وحشیانه دشمن می تواند ناخواسته در قربانی روح پناهگاهی پیدا کند.

منظورم ترومای اولیه حاد است ، نه چندگانه ، جایی که وضعیت پیچیده تر است.

این عارضه همچنین می تواند ناشی از احساس فرد در رفتارهای جایگزین باشد. این اساس وهمی تمایل فرد برای بازپخش یک رویداد فاجعه بار است. مبتنی بر نادیده گرفتن ، فراموش کردن واقعیت درماندگی خود و قطع منابع در زمان آسیب است. نمی توان به یکباره شکست خود را پذیرفت.

به طور معمول ، در صورت آسیب ، خط زمانی در نقطه ضربه شکسته می شود و خط آینده به عقب بر می گردد ، همزمان با گذشته. بنابراین ، چشم انداز می تواند مانند گذشته ای به ظاهر امن تر باشد ، که نماد عقب گرد است. بین یأس و امید دیوانه واری که همه اینها نبود ، تردیدی وجود دارد.

حقیقت این است که در زمان آسیب ، هیچ فرصت دیگری غیر از فرصت های مورد استفاده مشتری وجود نداشت. به دلایلی ، فیزیکی یا روانی ، هیچ کدام وجود نداشت. این دلایل در درمان به عنوان طبیعی ، به طور مشخص ، محدود به شرایط ، مورد بحث قرار می گیرد. تجزیه و تحلیل آنها می تواند امکانات رفتاری را در آینده گسترش دهد. ولی گذشته خاص با شرایط موجود در زمان آسیب محدود شده بود.

در ابتدا ، در کار بحران ، غالب فاصله و وابستگی متقابل در رابطه با متخصص هوشیاری شدید تا سندرم پارانوئید امکان پذیر است. پارانویا در اینجا وارونگی از احساس رذالت و بی لیاقتی فرد است. نارسایی به هیچ وجه مورد تأکید یا بحث قرار نمی گیرد ، یا سازگاری با ترس و تشخیص آن به عنوان یک واکنش طبیعی در برابر ضربه ، و / یا تغییر کار می کند.

من کناره گیری از عقلانیت وسواسی و تأمل وسواسی را مظهر نیاز به درک ، درک آنچه اتفاق افتاده ، "پذیرفتن" و حفظ تأثیرات می دانم. سپس توضیح یا شرح ساده خود را می آورم ، از شبهات و س questionsالات پشتیبانی می کنم. اخلاقی کردن نشانه از دست دادن حس درست بودن و اشتباه گرفتن اخلاق با بی اخلاقی متجاوز است. انتشار شخصیت دشمن تقریباً اجتناب ناپذیر است. پیشگیری - خشم و عصبانیت ، با تأیید غیرقانونی بودن طرف مقابل ، بی قانونی.

در صورت امکان از تمام اصطلاحات و تشبیهات با جهان بی جان خودداری می شود. به واسطه تفکر جادویی ، می توان آنها را به عنوان مهر و جمله ، تأیید کننده نقص ، تلقی کرد و با احساس ناامیدی ناخوشایند طنین انداز شد. واژگان ساده است ، جملات و سوالات کوتاه ، بدون ابهام و واضح است.

یک مشکل خاص در کار با این واقعیت ایجاد می شود که اگر قربانی در پیله تجربیات خود نباشد و با درمانگر تماس بگیرد ، اغلب به طور غیر ارادی سعی می کند اقدامات ، کلمات و ضد انتقال درمانگر را کنترل و محدود کند. به عنوان یک مسیر طبیعی از تصادف و تجربه ترس از برخورد با واقعیت غیرقابل پیش بینی. در انتقال متقابل ، نفوذ و تنش بسیار ظالمانه ای وجود دارد که باعث تحریک و میل احتمالی برای نشان دادن رئیس اینجا می شود. از سوی دیگر ، نگرش خیرخواهانه و دلسوزی توسط شخص بدون کلمات خوانده می شود و اساس اعتماد است.

افزایش یافت نیاز مشتری به کنترل وضعیت درمان و بازپس گیری "مرکز کنترل پرواز" - پژواک طبیعی ضربه.

س Questالات مربوط به رفاه و تعیین آزادی انتخاب فرد و اختیاری بودن درمان به شما کمک می کند تا بدون نیاز به تنظیمات سخت در برنامه ، از این نیاز مبالغه آمیز دور شوید ، به طوری که مراجعه کننده با وی تماس می گیرد. خواسته ها و نیازهای خود ، توانایی تصمیم گیری. در ابتدا ، وقفه هایی در همکاری ایجاد می شود ، زمانی که مشتری درخواست ملاقات جدید نمی کند ، بلکه می گوید به زمان نیاز دارد تا بیندیشد - نوسان بین اعتماد و ترس از مشارکت در چیزی خطرناک.

فراخوانی برای آموختن درس از آسیب زمانی که فرد بی نظم است بی فایده است. اما با احیای هویت منسجم و احساس محدودیت ها ، مشتری فرصتی برای درک واضح تر و ارزیابی ظریف تر از موقعیت دارد و بنابراین تجربیات شخصی خود را تقویت می کند.

در ابتدا ، در صورت لزوم ، محدودیت زمانی پایین تر جلسه را خم می کنم تا مشتری با سختی غیرقابل تحمل خود (من) روبرو نشود.

برای وضعیتی که شرایط جدی تری دارد ، نزدیک به سندرم وسواس فکری- عملی یا روان پریشی واکنشی در حالت هیپوپرکینتیک یا هیپرکینتیک ، من روش ملاقات شفاف تر و مکرر را پیشنهاد می کنم.

ترکیب نرمی به عنوان نماد عدم خشونت با ایجاد احساس حمایت قوی در آسیب های حاد بسیار دشوار است: هرجا که پرتاب کنید ، مین ها در همه جا وجود دارد.

به دلیل احساس لاغری درونی و کمبود شدید منابع ، مشتری ممکن است با ایده ورشکستگی مالی و فقر هدایت شود. این مورد بحث است.

با تشکر به مشتری برای اعتماد و پرداخت "به او" اشاره می کند که او با ارزش و مملو از حقوق شناخته شده است.

توصیه شده: