2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
من اغلب در فرآیند کار با مشتریان روابط وابسته می بینم. این در مورد اعتیاد به الکل نیست ، بلکه در مورد مرزهای نقض شده است.
هنگامی که مرزها پاک می شوند یا برعکس ، بیش از حد غیرقابل نفوذ هستند ، زمینه برای درگیری های آشکار یا پنهان در این جفت ایجاد می شود.
درگیری های آشکار زمانی اتفاق می افتد که شرکا به طور آشکار نارضایتی خود را از رابطه اعلام می کنند ، پنهان - هنگامی که نارضایتی به منظور جلوگیری از مشاجره پنهان می شود ، اما خود را در قالب تجاوز منفعلانه ، "سرزنش های بی صدا" ، اعمال گناه و غیره نشان می دهد.
روابط وابسته اغلب توسط احساس وظیفه و درماندگی ایجاد می شود. یکی از شرکا با خود می گوید: "من به دیگری بدهکارم …" زیرا والدینش او را اینگونه تربیت کردند ، دیگری خود را متقاعد می کند که "بدون او من گم می شوم …". یک نفر موقعیت والدین بسیار مسئول را نشان می دهد ، دیگری - موقعیت کودکانه کودک. در این رابطه هیچ فرد بالغی وجود ندارد. واضح است که کودک و والدین مجبور به پیوند وابسته هستند.
والدین به دنبال حمایت ، کنترل هستند ، کودک تا زمانی که برای او مناسب باشد این را می پذیرد ، اما به زودی شروع به دمدمی مزاج شدن و مقاومت می کند. والدین به تدریج از درماندگی و نافرمانی کودک عصبانی می شوند ، همچنین کودک از این واقعیت که والدین بیش از پیش وسواس و ظلم در مراقبت خود می کنند ، عصبی می شود. کودک فاصله ایجاد می کند ، اما وقتی والدین دور می شوند ، کودک دچار وحشت می شود که نمی تواند به تنهایی با آن کنار بیاید. در نتیجه ، کودک مجبور می شود به پدر و مادر نزدیک شود و دوباره تابع او شود. ادغام ایجاد می شود ، که با گذشت زمان دوباره سنگین می شود. و بنابراین این سناریو بارها و بارها در تغییرات مختلف تکرار می شود.
والدین نمی توانند به کودک آزادی بیان بدهند ، کودک نمی تواند بزرگ شود. غالباً ، شخصیت های فرعی والدین و کودک در یک فرد زندگی می کنند و به طور دوره ای مکان ها را تغییر می دهند. این باعث می شود رابطه ناسازگارتر شود.
شرکا می ترسند قدم اضافی بدون یکدیگر بردارند ، به احساسات و خواسته های نیمه خود بستگی دارد. چرا نصف؟ زیرا در روابط وابسته به هم هیچ شخصیت یکپارچه ، خودکفا و آزاد وجود ندارد. یا ادغام یا فاصله گیری وجود دارد. صمیمیت واقعی به دلیل ترس از خود بودن ، صحبت در مورد احساسات ، خواسته های شما ، ترس از توهین ، سوء تفاهم ، طرد شدن وجود ندارد …
در چنین خانواده هایی ، به طور معمول ، نوعی نگرش سفت و سخت حاکم است که برای مثال لازم است به خاطر بچه ها در کنار هم زندگی کنیم ، یا اینکه صمیمیت عاطفی به اندازه جنس و غذا مهم نیست. شرکا وسایل وابستگی میانی ، "راه های خروج از پوچی" را پیدا می کنند: اعتیاد به کار ، الکلیسم ، ارتباطات خارجی ، اعتیاد به قمار و غیره.
به دلیل مرزهای نقض شده ، نقض در حوزه جنسی ظاهر می شود. برای یکی از شرکا ، رابطه بسیار دور به نظر می رسد ، برای دیگری - جذاب ، مزاحم. چگونه می توانید تعادل سالم را در اینجا پیدا کنید؟
به عنوان مثال ، یکی از طرفین به دیگری اطلاع می دهد که از مرزهای خود تجاوز می کند ، خواستار رابطه جنسی مکرر است ، و دیگری پاسخ می دهد که در این مورد نیز مرزهای او نقض شده است ، زیرا احساس می کند به نیازهای خود بی اعتنایی می کند.
چنین گفت وگویی شبیه ارتباط کودکان در مهد کودک است: "شما یک احمق هستید! شما خودتان یک احمق هستید!" ، وقتی شرکا شروع به تغییر مسئولیت ناامیدی شخصی به یکدیگر می کنند.
در این مورد ، لازم است نگرش های غیر منطقی شرکا نسبت به روابط اصلاح شود ، عزت نفس افزایش یابد ، توانایی جستجوی حمایت در درون خود ، جستجوی سطح مطلوب مرزهای بین فردی ، توسعه مهارت های همدلی و حمایت از یکدیگر.
توصیه شده:
فقط منو رها نکن! ترس از دست دادن شریک زندگی ، ترس از رها شدن. آسیب رها کردن
برخلاف ترس از طرد شدن ، که بر اساس احساس شرمندگی برای نیازهای احساس شده و ویژگی های شخصی است ، ترس از رها شدن بسیار عمیق تر از وحشت ناشی از فراموشی ، عدم است. چگونه بفهمیم فردی این ترس را دارد؟ دلایل وقوع آن چیست؟ باید باهاش چکار کنم؟ به طور کلی ، ریشه های این بیماری را باید در اوایل کودکی ، در سن حداکثر یک سالگی جستجو کرد.
اعتیاد روانی. فقط خودتو رها نکن
نویسنده: النا میتینا منبع: elenamitina.com.ua من این مقاله را برای ادامه موضوع رفتارهای اعتیاد آور می نویسم و می خواهم یکی از انواع آن را در نظر بگیرم - این اعتیاد روانی (احساسی) ، اعتیاد به رابطه یا اعتیاد به عشق است. در کل مجموعه اعتیادات مختلف ، روانشناختی احتمالاً ساده ترین در نظر گرفته می شود ، زیرا به طور واضح و قوی به عنوان مثال ، اعتیاد به الکل یا اعتیاد به فرد آسیب نمی رساند.
ازت متنفرم ، اما منو رها نکن
یادداشتهای سخنرانی لنگل در مورد اختلال شخصیت مرزی. خود سخنرانی اینجاست: www.laengle.info/index.php اختلال شخصیت مرزی از منظر وجودی-پدیدارشناسی. اگر اختلال شخصیت مرزی (BPD) را بر یک نقطه متمرکز کنیم ، می توان گفت که این شخصی است که از بی ثباتی انگیزه ها و احساسات درونی خود رنج می برد.
ازت متنفرم که ترکم کردی بابا
28 روز از تاریخ مرگ … نمی توانم بنویسم … از علاقه ، خواندن ، نظرات شما متشکرم. اندوه. خیلی سخت و چندوجهی. چقدر جالب به نظر می رسد! بله بله! این بدبینی نیست ، این واقعیت روح انسان است. به نظر می رسد که کنار آمدن با اجتناب ناپذیری از دست دادن در حالی که معشوق هنوز زنده است دشوارتر باشد.
پایان رابطه: رها شده و رها شده
روابط ، به استثنای کمیاب ، شروع و پایان می یابد. دلایل زیادی برای این امر وجود دارد. در برخی موارد ، آنها خسته شده اند و شرکت کنندگان دیگر چیز مهمی دریافت نمی کنند. یا آنها به گونه ای ساخته شده اند که فرد بیش از دریافت خود می دهد ، به تدریج تخلیه می شود و می خواهد جلوی آن را بگیرد.