2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
یکی از قابل پیش بینی ترین لحظات در درمان اغلب زمانی اتفاق می افتد که یک فرد مبتلا به علامت ، به شدت بیمار (معمولاً یک زن) ، در برهه ای از داستان خود درباره خود می گوید:
- احتمالاً ، من هرگز نتوانستم ببخشم ، بپذیرم ، گلایه ها باقی ماند..
البته زمینه برای هر کسی متفاوت است.
اما آنچه چنین بینش های قابل پیش بینی را متحد می کند این است که بسیاری از مردم خوانده اند و شنیده اند که بیماری ها ، به ویژه آنهایی که برای زندگی و رنج های روانی خطرناک هستند ، در نتیجه تخلفات ، عدم بخشش و انسداد درون است.
بسیاری از افراد با آمادگی واضح برای یافتن علت مشکلات در شکایات ، از قبل "آگاه" به درمان مراجعه می کنند
اغلب آنها نمی توانند دقیقاً تعیین کنند که کدام یک از آنها اصلی شده است.
آنها از همه چیز عبور می کنند ، از کودکان شروع می کنند. تصاویر را در حافظه بزرگ و رنگ کنید. آنها وضوح را به ارمغان می آورند ، تمرکز را جلب می کنند.
آنها سعی می کنند جوهر هر یک را بفهمند ، و باعث جرقه های ناخوشایند می شوند که به چشم ها آسیب می رساند.
یک تحلیلگر یا درمانگر نمی تواند و نباید سعی کند تمرکز توجه بیمار را از زمینه هایی که برای او مهم است تغییر دهد ، بنابراین غوطه وری می تواند تا زمانی که لازم است ادامه یابد.
هرچه قاطع تر تحلیلگر مطمئن باشد که باید کینه را برانگیزد ، با اشتیاق بیشتری در جستجو و تحقیق هر یک می شتابد.
در مورد جرائم ، کلماتی مانند ناسپاسی ، خیانت ، پست و غیره اغلب در گفتار ظاهر می شود.
با بالاخره فیلتر کردن چندین یا یک مورد اصلی ، شخصی قبل از تأثیر همه جانبه و وحشتناک او بر زندگی خود ظاهر می شود.
پاسخ "چگونه اتفاق افتاد" ، همانطور که به نظر می رسد ، پیدا شده است
اکنون یک س equallyال به همان اندازه مهم در برابر شخص ایجاد می شود: "اکنون چه باید بکنید؟ زیرا این قبلاً اتفاق افتاده ، رنج می برد و عواقبی دارد"
بلافاصله این فرض وجود دارد که بخشیدن همه ضروری است ، زیرا این چیزی است که بسیاری از متخصصان در مورد رابطه بین بیماریهای بدن و ناراحتی های روحی توصیه می کنند.
شخص فوراً می بخشد ، زیرا در مواجهه با تهدیدی برای زندگی ، همه وسایل نجات خوب هستند و راحت تر به دست می آیند.
چندین رویکرد در این رویکرد خود بیمار به این س Thereال وجود دارد:
- تلاش برای کشف یک دلیل اصلی برای آنچه اتفاق افتاده است به شما اجازه نمی دهد زندگی خود را گسترده تر و عمیق تر ببینید. خود را در زمینه های مختلف در نظر بگیرید ، به باورهای معمول خود ، واکنش های کلیشه ای خود پی ببرید.
- جستجوی شکایت اصلی گاهی به جستجویی تبدیل می شود که شخص را به خود جلب می کند و توجه را از ارزش لحظه حال دور می کند.
اغلب ، مجموعه کاملی از عوامل بر شکل گیری این یا آن بیماری جسمی یا روحی ، رنج ، تأثیر می گذارد
یک چیز قطعی است - در جایی که نازک است می شکند.
آسیب پذیرترین قسمت های ما به راحتی آسیب می بینند.
در مورد حوزه ذهنی ، اینها می توانند بارزترین ویژگی های شخصیتی فردی باشند:
حساسیت بیش از حد کینه ، ناتوانی در پذیرش امتناع ، کنار آمدن با عوامل آسیب زا.
با شناسایی برخی از مظاهر معمولی در خود ، می توانیم شگفت زده شویم که متوجه می شویم عامل اصلی در ایجاد روان تروما در ارتباط با اقدامات دیگران در بزرگسالی می تواند شکل معمولی روابط ما با واقعیت باشد و تنها در این صورت تعاملات خاص نقش خود را ایفا می کنند. در آن و موقعیت ها
چیزی که ما آن را رنجش می نامیم ، در واقع ناسازگاری بین انتظارات ما از واقعیت است ، وضعیتی که روان نمی تواند با روشهای معمول خود کنار بیاید
بدون استثنا ، همه افراد در زندگی خود با چیزی مشابه روبرو هستند. بیشتر اوقات ، این یک تجربه آسیب زا است. داستانها و شدت زمینه ها ، البته ، بسیار فردی است.
با در نظر گرفتن خود از موقعیت قربانی ، شخص داوطلبانه سهم خود را از تأثیر بر موقعیت از دست می دهد. اعمال و اعمال دیگران تنها عوامل تعیین کننده هستند.
احساسات ، رنج ، درد ، سردرگمی شخص را با خواسته ها ، برنامه ها ، زندگی تحت الشعاع قرار می دهد.
بسیار مهم و حتی ضروری است که خود را از ضربه جدا کنیم ، و توجه را به امکانات فعلی معطوف کنیم. به ارزش آن پی ببرید. خود را در آن ببینید
و سپس ، گام به گام ، با ریتم و سرعت خود ، خارج از آن زندگی کنید ، بالاست را رها کرده و قیدها را باز کنید.
آیا ارزش این را دارد که برای شروع زندگی دوباره به دنبال رنجش باشیم؟
توصیه شده:
چه کسی را دوست دارم ، برای چه کسی دلتنگ هستم؟ عشق بی جواب ، به عنوان فرصتی برای ملاقات با خود
ما عاشق شدیم! فتنه ، عاشقانه و شور ، گرما و لطافت ، خلاقیت ، شادی زیاد و انتظار لذت! زندگی پر از معناست ، با انواع رنگهای روشن شکوفا می شود ، امید خوشبختی بیدار می شود! احساس نیاز و ارزش خود! اما ، عشق ما رد شد … این می تواند بسیار دشوار باشد ، درست مثل این که دوست داشتن را متوقف و متوقف کنید.
کینه آن چیست؟ چرا کینه توزی و چگونه با آن کنار بیاییم؟
احساس و عاطفه اغلب مترادف به کار می روند و به عنوان یک فرایند روانشناختی توصیف می شود که نشان دهنده نگرش ارزیابی ذهنی نسبت به موقعیت های موجود یا احتمالی است. با این حال ، احساسات یک واکنش مستقیم به چیزی است که بر اساس سطح شهودی است و احساسات محصول تفکر ، تجربه تجمع ، هنجارهای مجاز ، قوانین ، فرهنگ … بسیاری از محققان احساسات را به منفی ، مثبت و خنثی تقسیم می کنند.
گناه و کینه. کینه و گناه. دو طرف یک سکه
چرا من ناگهان چنین احساسات متفاوت و قطبی را در یک موضوع ترکیب کردم؟ به همین دلیل است - آنها در یک بسته نرم افزاری زندگی می کنند - جایی که گناه وجود دارد ، کینه نیز وجود دارد. و بالعکس. اما یکی از آنها ، به عنوان یک قاعده ، در خود متوجه نمی شویم.
چه کسی یا چه چیزی بر انتخاب شریک تأثیر می گذارد؟ روابط: چرا ما کسی را که انتخاب می کنیم انتخاب می کنیم؟
روابط: چرا ما کسی را که انتخاب می کنیم انتخاب می کنیم؟ "ما انتخاب می کنیم ، ما انتخاب می شویم ، هر چند وقت یکبار همخوانی ندارد … " گاهی اوقات این نه تنها منطبق نیست ، بلکه باعث درد و رنج ما می شود ، و سپس - احساس ویرانی ، کینه ، تحقیر ، مجموعه ای از انواع پیچیدگی ها و موارد دیگر ، که تأثیر بسیار مخربی بر ما دارد و افسوس ، در مورد روابط ما با شرکای آینده بنابراین چه چیزی یا چه کسی ما را مجبور به انتخاب این یا آن شخص می کند؟ چرا ما او را با تمام وجود دوست دار
هر یک از ما وقف کسی هستیم. یا کسی.
"نمیتونم خداحافظی کنم" لیدا عاشق مردی خوش تیپ و سرگئی سرگردان است. دختر به خاطر عشق خواستگاری می کند و بدون اثری به او داده می شود. و روز بعد - معشوق از طرف دیگر می گذرد. و به زودی با مارتا جذاب ازدواج می کند. عشق لیدا پایمال شده است.