رابطه روان درمانی "درمانگر رانندگان را از بین می برد"

تصویری: رابطه روان درمانی "درمانگر رانندگان را از بین می برد"

تصویری: رابطه روان درمانی
تصویری: روان درمانی چیست؟ روان درمانگر به چه فردی اطلاق می شود؟ 2024, ممکن است
رابطه روان درمانی "درمانگر رانندگان را از بین می برد"
رابطه روان درمانی "درمانگر رانندگان را از بین می برد"
Anonim

"مشتریان نمی آیند" ، "همه مراجعان من پس از چند جلسه ناپدید می شوند" ، "من نمی توانم تمرین ثابتی داشته باشم" ، - این همان چیزی است که درمانگران اولیه در نظارت در مورد آن صحبت می کنند. آستانه بالا برای ورود به این حرفه؟ عدم اعتماد به نفس؟ آیا به دنبال ابزارهای بازاریابی برای بیان داستان خود و جذب مشتری هستید؟ شاید چنین باشد ، اما گاهی اوقات خود درمانگر ناخودآگاه مراجعان را دور می کند. مقاله ما بر چرایی این اتفاق می افتد و چگونه درمانگر می تواند به سهم خود در عدم وجود یا شکست تمرین توجه کند.

چند کلمه در مورد دلایل

روانشناس تصمیم می گیرد که یک کار خصوصی را شروع کند ، تحصیلات خود را در دانشگاه به پایان برساند یا در حرفه دیگری کار کند. در این لحظه ، زندگی او با چیزهای مهم مختلفی برای او پر شده است: دانش آموزان دارای تحصیلات و روابط هستند ، مادرانی که فرزندان خود را تربیت می کنند ، افرادی که مشاغل دیگر دارند مشاغل متفاوتی دارند. درمان در این مرحله از زندگی حرفه ای می تواند نقش یک فعالیت اضافی و درآمد نامنظم ، یک سرگرمی جالب یا یک تجارت اصلی امیدوار کننده در آینده را ایفا کند. به ندرت کسی در انتظار مشتریان از همه مشاغل دیگر صرف نظر می کند. در این مورد ، تمایل به شروع کار با مشتریان وجود دارد ، اما ممکن است معلوم شود که وقت آزاد وجود ندارد. اگر برای یک درمانگر در یک مرکز روانشناسی کار کند ، کمی ساده تر است ، زیرا این بدان معناست که یک سازمان به دنبال مراجعه کنندگان خواهد بود ، اما هنگامی که چنین درمانگری سعی می کند یک تمرین خصوصی را شروع کند ، با مشکلات مشابهی روبرو می شود ، به عنوان مثال ، در برنامه زمان بندی را برای مشتریان خصوصی اختصاص دهید.

جالب اینجاست که اگر از یک روان درمانگر مبتدی س askedال شود: "آیا برای مراجعه کننده وقت دارید" ، او به طور طبیعی پاسخ می دهد که "من می توانم عصرها بعد از کار ، آخر هفته ها که مدرسه نیست ، صبح هنگام صبح کار کنم. خانواده خودشان مشغول هستند … ". اما در واقع ، این رویکرد برای درک زمان خود ناپایدار است. فعالیتهای اجتماعی شخصی و سایر وظایف زندگی ، به عنوان یک قاعده ، دست کم گرفته می شوند و می توانند کل فضا-زمان زندگی را پر کنند. و این اشتباه است که بگوییم مردم به سادگی مهارت های مدیریت زمان کافی را ندارند ، بیشتر اوقات ترس از تغییرات اساسی ، عدم تمایل به ریسک با یک شغل جدید و نامشخص است. روان درمانگر خصوصی بودن نه تنها یک شغل است ، بلکه یک شیوه زندگی است.

هنگامی که یک فرد تمام وقت در حال تلاش برای سازماندهی یک تمرین خصوصی است ، می خواهد مشتری را پیدا کند که برای مثال موافقت می کند که فقط شنبه بیاید و فقط از 12 تا 16 ساعت - و پیدا کردن چنین مشتری می تواند مشکل ساز باشد. با این حال ، دقیق تر است که در این مورد گفته شود که موضوع زمان نیست ، موضوع اولویت ها است. تا زمانی که زندگی تنظیم شود: کار و اوقات فراغت ظاهر خاصی دارند ، بازسازی زندگی با جسارت گذاشتن زمان مشخص برای یک کار جدید آسان نیست. همانطور که می گویند ، شما نمی توانید آب را در یک لیوان پر بریزید. چه چیزی می تواند به یک روانشناس کمک کند: مهم است که محدودیت های توانایی های خود را به خاطر بسپارید و درک کنید که تغییر حرفه یک خطر است.

مواقعی وجود دارد که مراجعه کنندگان قبلاً ظاهر شده اند ، اما اتفاق مهمی یا پیش بینی نشده در زندگی درمانگر رخ می دهد: دفاع از دیپلم ، نقل مکان ، تعمیرات ، مشکلات عزیزان که مستلزم غوطه وری ، بیماری ، کارآموزی در خارج از کشور ، تغییر در زندگی شخصی است. این را می توان در عمل منعکس کرد. تعداد مراجعین شروع به کاهش می کند و تمرین متلاشی می شود (به هر حال ، این امر در بین روانشناسان باتجربه با تمرینات ثابت نیز اتفاق می افتد) ، هنگامی که یک متخصص ، تحت تأثیر فرآیندهای خود ، شروع به سازماندهی فضای تمرین خود به شکل متفاوت ، بی دقتی می کند..

مورد دیگر زمانی است که یک متخصص نه با زندگی ، بلکه با محدودیت های حرفه ای روبرو است: به دلایلی کار با مشتری برای او دشوار است ، شاید موضوع قابل درک نباشد یا برعکس ، به شدت بر او تأثیر می گذارد ، زیرا او برخی موارد را تکرار می کند از مشکلات شخصی او این اتفاق می افتد که ارزش ها ، اخلاق ، شایستگی های درمانگر اجازه نمی دهد با آنچه مشتری ارائه می دهد یا به شکلی که مراجعه کننده درخواست می کند کار کند. و اگر درمانگر خود را از آزادی انتقال مراجعه کننده به متخصص دیگر و پایان دادن قانونی رابطه محروم کند ، ممکن است ناخودآگاه مراجعه کننده را از درمان "فشار" دهد.

چگونه می توان مراجعه کننده را مجبور به ترک درمان کرد

اعتراض اولیه را نادیده بگیرید

شایان ذکر است که گاهی اوقات دلیل آن می تواند عدم تمایل یک درمانگر مبتدی برای ورود افراد جدیدی به زندگی خود باشد که باید با آنها در ارتباط باشد: ملاقات منظم ، هر هفته. سپس درمانگر می تواند از همان ابتدا مراجعه کننده را "دور کند". هنگام تماس از شماره های ناشناس تلفن را بردارید. یا حتی پاسخ دهید و قول دهید که با شما تماس می گیرد. و به نظر می رسد که چنین شخصی در حال حاضر راحت صحبت نمی کند ، او قصد دارد با یک مشتری احتمالی تماس بگیرد ، اما … او تماس نمی گیرد.

تنظیمات را دنبال نکنید

چگونه هنوز درمانگر می تواند از شر مشتریان خلاص شود؟ درمانگر می تواند جلسات ، محل ملاقات را دوباره برنامه ریزی کند و حتی برای مراجعه کننده دیر کند یا اصلاً نیاید. تغییر مکانی که مشتریان به آن عادت کرده اند ، به ویژه بدون بحث قبلی ، می تواند منجر به کاهش تمرین شود. تغییر زمان ، که می تواند برای مراجعه کننده ناراحت کننده باشد و می تواند اضطراب او را افزایش دهد ، احساس بی ثباتی ایجاد می کند. خوب خواهد بود اگر مشتریان وقت ملاقات ثابت داشته باشند ، اما درمانگران مبتدی در این مورد آسیب پذیرترین افراد هستند: اگر یک روز در هفته دفتر بخرید ، یعنی یک خطر مالی وجود دارد - مشتریان نمی آیند ، و شما هنوز باید هزینه اتاق را بپردازید. بیشتر اوقات ، متخصصان تازه کار یک اتاق اجاره می کنند ، یک دفتر را ساعتی در مراکز روانشناسی اجاره می کنند ، که منجر به این می شود که در هر زمان بدون دفتر معمول و ساعت ملاقات مورد نیاز بمانید ، یا اگر مشتری درخواست انتقال داشت (احتمالاً ، در پاسخ به بی ثباتی روانشناس) ، برای مواجهه با مشکل ، زمان جایگزینی مناسب برای هر دو پیدا کنید.

به وضعیت فردی مشتری توجه نکنید

گاهی اوقات درمانگران تمایل دارند که الگوی خود را نادیده بگیرند و درخواست های مراجعه کننده را نادیده بگیرند: برنامه ریزی مجدد جلسه ، تغییر وضعیت به دلیل وضعیت زندگی به طور جدی از توجه به خود ، از شکرگزاری (بدون روشن شدن رابطه) خودداری کنید. دام درمانگران تازه کار در اینجا این است که نگرش و تمایل به روان درمانگر مناسبتر از رویکرد فردی و نگرش توجه به هر مورد خاص مهمتر است و خواسته درمانگر را برای محافظت از خود در برابر عدم اطمینان به هر قیمتی برآورده می کند. در این مورد ، درمانگران از توجه به نیازهای مشتری برای نقض قوانین و تنظیمات شخصی خودداری می کنند ، هرگونه تغییر را به عنوان تهدید و فشار ، آزار و خشونت درک می کنند ، با خواسته های بیشتری نسبت به رعایت توافقنامه های اولیه یا قوانین کلی واکنش نشان می دهند.

مشتری را تعقیب کنید

برخی از روان درمانگران ممکن است تمایل زیادی به کنترل حضور مراجعه کننده در درمان داشته باشند: تماس بگیرید ، جلسات را یادآوری کنید ، بیش از حد راهنما باشید (برای مراجعه کننده مناسب نیست) ، بر "کار کردن" مشکلات و موضوعات خاص مراجعه کننده اصرار داشته باشید ، به آنها واکنش منفی نشان دهید. تمایل مشتری به پایان دادن به درمان یا استراحت ، اصرار بر چند جلسه گذشته در صورتی که مراجعه کننده قبلاً تمایلی به آمدن برای انجام کار نداشته است ، به طور اجباری با وجود بی میلی ظاهری مراجعه کننده ، بحثی راجع به رابطه مشتری و درمان پیشنهاد می کند. و در برخی موارد ، پشتکار کافی و حمایتی است و در برخی موارد دافعه کننده و ارعاب برانگیز است.

از درد مراجع چشم پوشی کنید

این اتفاق می افتد که ارزشها ، روشهای برخورد با آنها ، واژگان ، درک زندگی بین درمانگر و مراجعه کننده با هم منطبق نیستند. در این وضعیت ، درمانگر ممکن است با صحبت کردن ، ارزیابی ، فرمول بندی های نادرست و نادرست در مورد ارزشهای اصلی وی ، به طور ناخواسته به بیمار آسیب برساند. همانطور که الکساندر موخوویکوف گفت ، "ارزش هایی که آسیبی نمی رسانند ، ما آنها را به عنوان ارزش ها درک نمی کنیم". با کاهش ارزش ، بدون توجه به ارزش کسب شده مشتری ، می توانیم تجربه ای از درد روانی ایجاد کنیم.این یک نکته فوق العاده مهم است - چگونه درمانگر با آسیب پذیری مراجعه کننده برخورد می کند ، آیا می بیند که به چه چیزی آسیب رسانده است ، آیا اختلاف نظر لفظی ، حالات چهره و پدیده های جسمانی درد را نادیده می گیرد ، آیا آسیب را می پذیرد ، آیا مایل است بحث و آسایش؟ آیا این بحران یک بازگشت مجدد یا توسعه برای مشتری خواهد بود؟ این همان چیزی است که می تواند مشتری را در مورد موضوع خود پیش ببرد و اتحاد درمانی را قوی تر کند. با این حال ، اگر درمانگر از درد روانی مراجعه کننده چشم پوشی کند ، تماس غیرممکن می شود ، اضطراب مراجعه کننده افزایش می یابد و در جاهای دیگر درمانگر او را نادیده می گیرد. شانس خروج مشتری در چنین شرایطی بسیار زیاد است.

خشم مراجعه کننده به درمانگر را نادیده بگیرید

به خوبی شناخته شده است که مشتری می تواند به دلیل ناتوانی در ابراز خشم مستقیم به درمانگر ، تنظیمات ، توافقنامه را نقض کند. هنگامی که وضعیت روشن می شود ، با حمایت درمانگر در ابراز خشم توسط مشتری ، امکان تقویت اتحاد درمانگر و درمان و گذر از بحران وجود دارد تا مراجعه کننده راههای جدیدی برای تماس با جهان پیدا کند. در صورتی که درمانگر آماده رویارویی با خشم مراجعه کننده نباشد ، می تواند با مهار عصبانیت خود از روشن شدن توضیحات اجتناب کند - به این ترتیب وی مراجعه کننده را مجبور می کند از ترک به عنوان تنها راه ابراز خشم استفاده کند.

مقاومت را نادیده بگیرید و در برابر مقاومت مقاومت کنید

ممکن است مراجعه کننده با مداخلات درمانگر مخالف باشد ، جلسات را کنار بگذارد ، از شرکت در آزمایش های پیشنهاد شده توسط درمانگر خودداری کند. مهم است که درمانگر مایل باشد در مورد آنچه در پس رد و خروج قرار دارد بحث کند و از بیمار در جستجوی راههای اجتناب از تماس و آگاهی حمایت کند ، حتی اگر این لحظه سختی در درمان باشد. اما به نظر ما شکستن مقاومت ارزش چندانی ندارد - اگر درمانگر به جای کاوش در برابر مقاومت مشتری مقاومت کند - این می تواند برای هر دو تجربه دردناکی باشد. همچنین لازم به یادآوری است که مشتری حق دارد در برابر تحقیقات مقاومتی مقاومت و مقاومت کند.

واقعیت را نادیده بگیرید

گاهی اوقات درمانگر شجاعت و پشتکار لازم را برای مواجهه مشتری با واقعیت دارد ، کمک می کند تا توهمات و امیدها را کنار بگذارد ، و شروع به سازگاری با آنچه هستند کند. صحبت در مورد خطری که یک مشتری دارد ، در مورد مسمومیت روابط او ، در مورد الگوهای رفتاری اعتیادآور یا خودشیفته ، در مورد عمق اختلال شخصیت ، در مورد بی اساس بودن تخیلات بزرگ او ، در مورد مدت زمان مورد انتظار و نتایج احتمالی درمان کار می تواند دشوار باشد اما فریب مشتری با اجتناب از اضطراب خود توسط درمانگر دیر یا زود نیز راه خوبی برای رهایی از رابطه درمانی خواهد بود.

محبت را نادیده بگیرید

این عمل اغلب هنگامی کاهش می یابد که درمانگر به تعطیلات طولانی می رود و بدون تلاش کافی از طرف خود برای اطمینان از قابلیت اطمینان کافی از روابط خود با مراجعین در طول دوره تعطیلات ، آن را ترک می کند. تعیین تاریخ جلسه بعد از تعطیلات ، گاهی اوقات یک تماس یا پیامک از درمانگر پس از بازگشت ، بحث در مورد امکان تماس ، ارسال پیام یا در صورت لزوم ، امکان جلسات اسکایپ ، البته در زمینه آنچه اتفاق می افتد در درمان - اقدامات با هدف حفظ روابط. بدون این اقدامات ، برخی از مراجعین ، با درجه بالایی از احتمال ، درمان را قطع خواهند کرد ، زیرا اهمیت آنها را برای درمانگر ، قابلیت اطمینان روابط درمانی احساس نمی کنند و خطر نتایج را بدست می آورند. در اینجا نیز لازم به ذکر است که هرگونه اقدام ناگهانی درمانگر ، نه تنها رفتن به تعطیلات: لغو جلسه ، تغییر وضعیت ، اضطراب مراجعه کننده را افزایش می دهد و او را مجبور می کند به فکر قطع درمان باشد. مهم است که مشتری را "پرتاب" نکنید ، ناپدید شدن او را از درمان نادیده نگیرید ، و یک موقعیت پیشگیرانه متوسط را حفظ کنید.

روابط را نادیده بگیرید

درمانگر و مراجعه کننده باید در مورد رابطه خود با یکدیگر صحبت کنند.درعین حال ، اگر درمانگر عبارات کلی می گوید ، به مشتری می گوید "او" فقط یک مشتری است "، به عنوان مثال:" من ارزش همه را افزایش می دهم ، و برای شما نیز اکنون قیمت آن فلان است ، "- با بستن در موقعیت نقش ، این امر جنبه شخصی رویکردهای انسان دوستانه رابطه مشتری و درمان را بی ارزش می کند. گاهی اوقات ، برعکس ، درمانگر بیش از حد بر فردیت ، ویژگی رابطه تاکید می کند: "من برای شما همان قیمت را می گذارم." لازم به ذکر است که نگرش "برابر" برخی از مشتریان را آرام می کند ، به کسی صدمه می زند. رویکرد فردی می تواند خوشایند یا بیش از حد اجباری باشد. جنبه اصلی چنین رابطه ای این است که در گفتگو باشید ، درک ویژگی و نیاز یک مشتری خاص ، بحث در مورد نحوه درک او از درمانگر و موقعیت او. مهم است که در مورد تغییرات آینده با مشتری صحبت کنید: قیمت ها ، مکان ها ، تنظیمات ، انتقال به "شما" ، روش های کار ، مدت درمان ، مسائل خاتمه و غیره - پیش از این ، در صورتی که فضا برای مصالحه یا خاتمه قانونی درمان باقی بماند. سازش امکان پذیر نیست

هر رابطه ای ، از جمله روان درمانی ، دیر یا زود به پایان می رسد. مشتری حق دارد در لحظه ای که احساس بهبود می کند یا زمانی که برای کار بیشتر آماده نیست ، هنگامی که با مقاومت خود روبرو شده است ، آنجا را ترک کند - نگه داشتن مراجعه کننده به زور در درمان ارزشمند و بی معنا نیست. با این حال ، مشتری حق اقامت دارد. ما ، درمانگران ، در این مورد می توانیم از آزادی انتخاب او دفاع کنیم: نحوه ترک و ماندن. اگر درمانگر حمایت از هر دو قطب را مشکل می داند ، باید با یک سرپرست مشورت شود.

توصیه شده: