نحوه تبدیل شدن به یک رهبر ، آنچه واقعاً باید بدانید و بتوانید (قسمت 2)

فهرست مطالب:

تصویری: نحوه تبدیل شدن به یک رهبر ، آنچه واقعاً باید بدانید و بتوانید (قسمت 2)

تصویری: نحوه تبدیل شدن به یک رهبر ، آنچه واقعاً باید بدانید و بتوانید (قسمت 2)
تصویری: The Mystery of Cain: Part 1. Answers In Jubilees 20 2024, آوریل
نحوه تبدیل شدن به یک رهبر ، آنچه واقعاً باید بدانید و بتوانید (قسمت 2)
نحوه تبدیل شدن به یک رهبر ، آنچه واقعاً باید بدانید و بتوانید (قسمت 2)
Anonim

این قسمت دوم مقاله است. در قسمت اول متوجه شدیم رهبر چیست؟ او چه ویژگی هایی دارد ، حالا بیایید حتی بیشتر به این موضوع بپردازیم ، بنابراین ادامه دهید …

روانشناسی رهبری:

روانشناسی یک رهبر توسط ویژگی های شخصیتی تعیین می شود ، که در سطح رفتاری ، ارزش و معنا نمایان می شود. در رفتار چنین افرادی می توان اعتماد ، گشاده رویی ، تمایل به تماس را مشاهده کرد. رهبران دارای طرز فکر و رفتارهای متفاوت هستند ، این منحصر به فرد و نبوغ در نحوه راه رفتن و شیوه ارتباطی آنها ، شیوه گفتار ، جهان بینی ، نگرش نسبت به موارد خاص منعکس می شود.

روانشناسی رهبر دارای تمرکز خلاقانه و جلوه های متنوعی از خود است … چنین افرادی دائماً در همه سطوح برای ایجاد تلاش می کنند - از اتحادهای بین ایالتی تا یک دستمال توری روی میز. تمایل به بهبود این جهان ، یافتن روشهای جدید ، کارآمدتر برای کار ، مکانهای زیبا و اختراعات اقتصادی - همه اینها به جهت فرد بستگی دارد ، اما همیشه یک جستجوی خلاق برای جهتهای خلاقانه خواهد بود. این گرایش است که آنها را وادار می کند تا به جای انتقاد ، به دنبال روشهای جدید کاربرد باشند. اساسا انتقاد عملاً از سوی رهبران وجود ندارد ، و اگر چیزی سازنده وجود داشته باشد ، میل به یافتن منفعت جایگزین می شود. این یکی دیگر از دلایلی است که رهبران واقعی دائماً توسط مردم احاطه شده اند ، زیرا قضاوت های انتقادی و تحقیرآمیز زیادی در بین مردم عادی وجود دارد ، در حالی که عملاً هیچ حمایتی وجود ندارد.

ویژگی درک جهان از سوی رهبران به گونه ای است که آنها دائماً خارج از شرایط هستند ، حتی با وجود تمام وجودشان که بر این ایده تکیه دارند. آنها چندین قدم جلوتر فکر می کنند و خود را در شرایط فعلی غوطه ور نمی کنند ، که باعث می شود از نظر عاطفی پایدار باشند ، بر حوزه عاطفی خود کنترل عالی دارند و احساسات و تجربیات دیگران را به خوبی درک می کنند.… در حالی که اکثریت مردم از شکست آنچه دیروز اتفاق افتاده است وحشت زده می شوند ، رهبر می تواند آرام لبخند بزند ، زیرا قبلاً فهمیده است که چگونه می تواند از این موضوع پس از شش ماه سود ببرد. جداسازی به تفکیک اصلی از ثانویه ، کنترل روند حرکت و تغییر برنامه در زمان و احتمالاً اهداف کمک می کند.

یک رهبر تنها کار نمی کند یا فقط به دنبال منافع خود است. ارادت به مردم باعث می شود به دنبال راههایی باشید که برای اکثریت مطلوب است ، حتی در برخی لحظات حتی فداکاری و سرمایه گذاری شخصی امکان پذیر است.

جهانی بودن و تفکر استراتژیک و سطح بالایی از رشد شخصیت این حقیقت را آشکار می کند که اگر اطرافیانشان خوشحال باشند ، همه چیزهایی که به آنها در رسیدن به این وضعیت کمک کرده اند با سپاسگزاری باز می گردند (می توانید بگویید تفکر شبکه ای پیش زمینه). با سرمایه گذاری روی دیگران ، سرانجام بیش از آنچه دریافت می کرد که به دنبال برآوردن نیازهای خود بود. اما مراقبت از دیگران انگیزه های خودخواهانه ای ندارد - این تجلی نوعی روش برابر تعامل و تبادل انرژی با جهان خارج است.

نحوه تبدیل شدن به یک رهبر:

بیشتر اوقات ، رهبران کسانی هستند که دارند سطح بالای هوش و چشم انداز گسترده ، به لطف آن شما می توانید نه تنها یک مثال باشید ، بلکه می توانید ایده های خود را برای هر شخصی الهام بخشیده و توضیح دهید. همچنین مستلزم توسعه ثابت است خوش بینی زیرا نقش اصلی شامل یک سفر دشوار و طولانی است ، با مواقع ناکامی و احتمالاً بدون وقفه. محال است که همه چیز را به نصف بیندازید ، پس از بازگشت ، کسانی که زودتر شما را دنبال کردند دیگر نمی خواهند از ترس توقف دیگر حمایت کنند.این بدان معنا نیست که به طور مداوم همان کاری را انجام دهید که قبلاً انجام داده اید - به این ترتیب شما تغییری در وضعیت به دست نمی آورید. اما ارزش این را دارد که در حرکت باشید ، به دنبال فرصت ها ، راه ها ، راه حل های جدید باشید ، و به ویژه زمانی که همه تسلیم شدند یا شکست دیگری رخ داد.

تصاحب موقعیت رهبری در یک روز غیرممکن است ؛ این امر مستلزم تجلی منظم مهارت های فرد است که اساس آن توسعه مهارت های ارتباطی است. ارتباط یعنی توانایی توضیح موقعیت خود برای دیگران ، الهام بخشیدن به ایده های افراد. هرچه مهارت های ارتباطی بهتر ایجاد شود ، برای فرد آسان تر می شود که دیگران را برای همکاری با یکدیگر ترغیب کند و همچنین روند حل موقعیت های درگیری را ساده تر کند. ارتباط با افراد سطوح مختلف را توسعه دهید ، یاد بگیرید که با نمایندگان همه حرفه ها و سنین ارتباط برقرار کنید. هرچه تمرین بیشتر در تعامل باشد ، احتمال یافتن رویکردی برای همه بیشتر است.

لازم است به طور مداوم در رشد شخصیت خود شرکت کنید, برای درک اصول و قواعد روان ، شخصیت از چه اجزایی تشکیل شده و در چه دنباله ای شکل می گیرد. همچنین لازم است بتوانید به طور شایسته تحت تأثیر دستکاری و مقاومت در برابر آن باشید. … ارزشهای خود را مشخص کنید … کسی که خود را خوب می فهمد ، می تواند دیگران را بهتر درک کند. با دانستن ارزشهای خود و دیگران ، می توانید پشتوانه های موفقی ایجاد کنید و با درک ویژگیهای روشهای حل مشکلات ، افراد را در موقعیتهای مناسب قرار دهید.

به دیگران کمک کنید ، آموزش دهید ، تجربیات خود را به اشتراک بگذارید ، رازها و بهترین شیوه هایی را به اشتراک بگذارید که به شما امکان می دهد زندگی دیگران را م effectiveثرتر و شادتر کنید ، اما به جای دیگران این کار را نکنید. بسیاری از کسانی که بعداً به آنها آموزش دادید می توانند بخشی از امور خود را به عنوان گزینه ای برای تشویق و ایجاد اعتماد به دیگران واگذار کنند. فقط کارهای خشن را دور نیندازید ، بلکه همیشه به پیشرفت یک فرد فکر کنید و اینکه چگونه این نوع فعالیت ها به او کمک می کند مهارت های خود را "تقویت" کرده و به موفقیت برسد.

به طور مداوم روی توسعه خود کار کنید. به زودی کسانی خواهند بود که بیشتر می دانند ، می توانند بهتر عمل کنند و آنها شروع به گوش دادن به آنها می کنند. اما علاوه بر خط حرفه ای ، اول از همه ، اصالت ، منحصر به فرد و نبوغ خود را توسعه دهید ، این شما را به یک گفتگو جالب و توسعه یافته جامع تبدیل می کند. همیشه در تیم بمانید و به کسانی که در نزدیکی شما هستند توجه کنید. این نگرش انسانی است که شما را با دیگران رضایت می بخشد.

روی ثبات عاطفی کار کنید تا بتوانید حوزه احساسی خود را به طور م manageثر مدیریت کنید ، زیرا این چیزی است که رهبر به آن نیاز دارد. فردی که در معرض طغیان های احساسی قرار دارد ، قادر به کنترل خود نیست ، چه برسد به اینکه دیگران و زندگی خود را کنترل کند. اعتماد به دوره انتخابی به آرامش کمک می کند ، برای این کار لازم است بر مهارتی مانند تنظیم صحیح و اجرای اهداف مسلط شوید. اعتماد به نفس به شما این امکان را می دهد که به سمت اهداف خود بروید ، در صورت نیاز به رد افراد دیگر و انجام کارهایی که برای اکثر مردم دست نیافتنی است اما در نهایت کیفیت زندگی را بهبود می بخشد و باعث رضایت از کار انجام شده می شود ، به سمت اهداف خود بروید ، موانع را پشت سر بگذارید.

فقط همین. تا دفعه بعد. خالصانه دیمیتری پوتیف.

توصیه شده: