2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
این بازی در جلسه اخیر بوجود آمد که بخشی از آن بر یافتن راه حل هایی برای روابط نامناسب یک زوج متمرکز بود.
بدون وارد شدن به جزئیات ، من اصل مشکل مورد مطالعه را بیان می کنم: همسران بیهوده از یکدیگر آنچه را که به دلایل سرسختانه دریافت نمی کردند از یکدیگر انتظار داشتند.
با توجه به اطلاعات ارائه شده ، مشخص شد: موضوع در غفلت شرکت کنندگان در رابطه نیست ، بلکه در انتظارات ذهنی متفاوت (غیرقابل درک برای شریک دوم) از زوج است. یعنی هر یک با تکیه بر زبان عشق خود ، برای دیگری - خارجی بیگانه داخلی - باقی ماند.
به این ترتیب این وظیفه خلاق متولد شد ، که توسط همسران در خانه دریافت شد.
زبان های عشق - نشان دادن ، مطالعه ، برقراری ارتباط
1. این کار دو روز مرخصی - شنبه و یکشنبه - اختصاص داده می شود.
2. شنبه به قسمتهای مساوی تقسیم می شود.
3. در نیمه اول شنبه ، شوهر با "عشق ، زبان درونی" خود که می شناسد با همسرش "صحبت می کند" ، دستور زبان ، ویژگی ها و تفاوت های ظریف خود را به همسرش نشان می دهد.
در یک مورد خاص ، اینها عبارتند از: تعریف و تمجید ، محبت ، توجه ، تشخیص ، ستایش - همه چیزهایی که همسر فاقد آن است.
همسر با دقت لهجه های این زبان را بررسی می کند و برای آینده تسلط دارد. بنابراین او باید در آینده با همسرش رفتار کند!
4. بعد از ظهر ، همسران موقعیت خود را تغییر می دهند: اکنون زن به طور واضح دستور زبان و معانی زبان خود را به شوهر خود می رساند.
در یک مورد خاص ، این موارد عبارتند از: مراقبت محترمانه ، کمک در کارهای خانه ، ابراز پذیرش و حمایت. چیزی که یک زن به شدت و جدی به آن نیاز دارد.
شوهر این دانش مهم را در اختیار دارد و مسلط به تجربه خاصی است. به این زبان در آینده با همسرش صحبت خواهد کرد!
به این ترتیب ، همسران زبان عشق خود را به یکدیگر آموزش می دهند
5. در روز یکشنبه آینده ، همسران ، با تقویت دانش به دست آمده قبلی ، آن را در عمل با در نظر گرفتن انتظارات یکدیگر نشان می دهند.
همسر سعی می کند مهربان ، گرم باشد. شوهر محتاط و درگیر است.
توصیه می شود تمرین را تکرار کرده و یک آخر هفته دیگر به آن بدهید.
از طریق این عمل ، همسران یاد می گیرند که به نیازها و علایق یکدیگر گوش دهند ، بشنوند ، بفهمند و در نظر بگیرند.
این مأموریت ساده دیپلماتیک به همسران ارتباط هماهنگ و دوستانه - محترمانه ، مهربان و شاد را آموزش می دهد. زبانها تسلط دارند - دانش محقق می شود - شرکا با موفقیت در حال تعامل هستند! موفق باشید ، همسران عزیز و دوست داشتنی!
توصیه شده:
زبانهای عشق ما شفاف سازی می کنیم ، یاد می گیریم ، صحبت می کنیم. کارگاه ازدواج درمانی
من می خواهم یک طرح تقریبی کار روانشناسی با یک زوج متاهل ، که به یک موضوع اساسی و مهم اختصاص داده شده است ، با خواننده به اشتراک بگذارم. "زبان های عشق - ما روشن می کنیم ، یاد می گیریم ، صحبت می کنیم." من. شما می توانید چنین گفتگوی مشترکی را آغاز کنید … - بیایید در مورد موارد بسیار مهم و اساسی مشارکت ، روابط زناشویی بیندیشیم:
چگونه می توان از قطع ازدواج ، ازدواج ، ازدواج جلوگیری کرد؟ ریشه ها و راه حل. روانشناسی شخصیت
اغلب این سوال برای جوانان (دختر و پسر) جالب است. آیا خانواده خواهم داشت؟ آیا من دقیقاً با دختری (مرد) که دوست دارم ملاقات می کنم؟ چنین تجربیاتی کاملاً طبیعی است! اما چگونه می توان شرایط ازدواج را رها کرد و دیگر به تنهایی احتمالی فکر نکرد؟ این موضوع بیشتر افراد را در سنین جوانی نگران می کند ، زیرا آنها تجربه کافی در روابط ندارند (در پس زمینه افزایش هورمونی ، آنها واقعاً می خواهند با جنس مخالف رابطه برقرار کنند ، اما با همه مشکلات روبرو نشدند.
درباره کلیشه ها ، استعدادها و نظم و انضباط - آنچه شما را از یادگیری زبان خارجی باز می دارد
در دنیای مدرن ، فردی که زبان انگلیسی را نمی داند ضررهای زیادی می کند. من در مورد یک فرد به عنوان یک متخصص صحبت می کنم - علاوه بر این ، در هر زمینه ای (در مفهوم عمومی انسان ، چنین فردی می تواند بسیار خوب باشد ، اما منظور من این نیست). لندن پایتخت بریتانیای کبیر است ، بله.
سکته نکرده؟ چرا من اینقدر زود ازدواج کردم (ازدواج کردم)؟ دلایل اندیشه برای مردان و زنان در ازدواج
راه نرفتی بالا؟ چرا من زود ازدواج کردم (ازدواج کردم)؟ داستانهای واقعی (حروف): پیتر ، 30 ساله ، سن پترزبورگ. من پنج سال است ازدواج کرده ام. همسرم از من کاملاً راضی است ، من حتی روابط بسیار خوبی با والدینش دارم. من فکر می کنم مشکل من این است که در دو سال گذشته درآمد زیادی را شروع کرده ام.
یک رابطه ایده آل در عشق. پیدا کردن آن بسیار سخت و از دست دادن آن بسیار ترسناک است
همه ما رویای یک رابطه کامل در عشق را داریم. ما به دنبال آنها هستیم ، برای آنها تلاش می کنیم ، مانند پروانه ها به سوی نور. اغلب ما می دانیم ، یا قبلاً از تجربه قبلی می دانیم ، که می سوزانیم ، زخمی می شویم ، نابود می شویم ، اما هیچ چیز نمی تواند مانع ما شود.