چگونه هوشیارتر شویم؟

فهرست مطالب:

تصویری: چگونه هوشیارتر شویم؟

تصویری: چگونه هوشیارتر شویم؟
تصویری: 13 تمرین عجیب برای مغز که شما را باهوش تر می کند ؟؟؟ 2024, ممکن است
چگونه هوشیارتر شویم؟
چگونه هوشیارتر شویم؟
Anonim

ذهن آگاهی تنها توانایی استدلال برای اعمال خود نیست ، و اجازه می دهد تا ذهن منطقی به پیروزی برسد. آگاهی عبارت است از پذیرش خود به عنوان خالق و خالق تجربه خود ، نفوذ در ذات همه چیز و آگاهی از ساز و کار آفرینش. وقتی مکانیسم خلقت مشخص می شود ، خلقت عمدی می شود و لذت بخش می شود.

به یاد دارم که چگونه در مدرسه نمی توانستم عاشق فیزیک شوم … تا آن را درک نکنم! فیزیک در دوران مدرسه طولانی برایم "اتفاق" افتاد. من در فرمول های تنگ دست و پا می زنم و آنها را تحقیر می کنم که شعر روحم را در بالکن گذاشته اند. با این حال ، در لحظه ای که به طور اتفاقی ، منطق فیزیک در قفسه ای مناسب در سر من نشسته بود ، دنیای اطراف من تغییر کرد - و من همه چیز را فهمیدم.

چرا ذهن آگاهی بیشتر جالب است؟

از آنجا که از یک توده بی نظم و یخ زده که شما را از تجارت کنار می زند و سرنوشت شما را در دفتر شما تعیین می کند ، جهان اطراف شما تبدیل به مکانیزمی می شود که تحت قوانین اداره می شود - قوانینی که می توان آنها را آموخت و برای ایجاد آنچه می خواهید و نه آنچه مانند آن”اتفاق افتاد.

چهار مرحله اساسی برای توسعه آگاهی وجود دارد:

  1. خودفریبی را که شخص انجام می دهد مشاهده کنید.
  2. درک کنید که جهان یک آینه بزرگ است ، جایی که همه چیز در اطراف ما جنبه های ما هستند که ما به بیرون آنها را نشان می دهیم (و اتفاقا زمان آن رسیده است که آن را کنار هم قرار دهیم).
  3. برای اینکه بفهمید هر اتفاقی برای شما می افتد ، به سمت خود کشیدید تا به خود فرصت پیشرفت دهید.
  4. عقلانیت ، نظم و سازماندهی اطرافتان را در نظر بگیرید. تناقض آفرینش را بپذیرید.

سه مرحله اول عملی است. گام چهارم به عنوان یک نتیجه گیری طبیعی است که فرد خود را بر اساس نتایج کشف شده انجام می دهد.

عوامل اصلی برای ایجاد ذهن آگاهی عبارتند از: تفکر بسته و عادت انتقال مسئولیت تصمیم گیری به افراد دیگر.

تا زمانی که تفکر بسته است ، فرد در الگوی جهان بینی تمرین شده است. همانطور که آموزش داده شد - همینطور هم می شود. برای افراد دارای ذهنیت بسته ، تحصیل بعد از مدرسه به پایان می رسد. در بهترین حالت بعد از دانشگاه اما شما نباید مثل یک جذامی انگشت خود را به طرف شخص نشانه بگیرید. تا حدودی ، نزدیک بودن تفکر در هر یک از ما ذاتی است. هیچ کس دوست ندارد زمانی که جهان قابل درک و قابل درک آنها ، با توجه به قوانین یاد گرفته عمل می کند ، شروع به پایین آمدن کند.

عادت انتقال مسئولیت در قبال زندگی بر دوش دیگران (والدین ، متخصصان ، سیاستمداران) توضیح می دهد که چرا ما در مواجهه با واقعیت تلخ احساس درماندگی می کنیم. علاوه بر این ، ما همه چیز را وارونه کردیم و واقعیت را "خشن" خواندیم. این فقط زمانی سخت است که ما معتقد باشیم که جدا از ما وجود دارد.

تمام زندگی ما به تلاش برای "تسکین" واقعیت خلاصه شده است. "تبلیغ" از طریق دستکاری (در روابط با افراد دیگر) به دست می آید. تأثیر مستقیم فیزیکی ، خشونت آمیز (تلاش برای قدرت غیرقابل اندازه گیری) و حتی خودسازی معنوی ("من کوندالینی را پمپ می کنم تا شدت جهان برای من اهمیتی نداشته باشد").

بیایید مراحل توسعه آگاهی را طی کنیم:

خودفریبی را که شخص انجام می دهد مشاهده کنید

خودفریبی توانایی ذهن برای متقاعد کردن شما در مورد آنچه شما نیاز دارید است. البته برای زنده ماندن بقای جسمی و اجتماعی

بقای اجتماعی را نباید دست کم گرفت. انسان موجودی اجتماعی است که بیش از آنکه به آسایش مادی وابسته باشد ، به مراقبت و محبت دیگران وابسته است. در جامعه ای که از روابط به سمت ثروتمند شدن تغییر جهت داده است ، مردم احساس تنهایی و تنهایی می کنند. ما احساس می کنیم که دیگران نمی توانند ما را به طور کامل بپذیرند ، و شروع به دستکاری آنها می کنیم تا توجه آنها را جلب کنیم. از این رو تمایل بیش از حد برای شهرت ، کتابچه راهنمای برنده شدن دوستان دیل کارنگی ، دوره های زن ودایی و وانت معروف.

خودفریبی در مورد حفظ حس پایدار از خود ، محافظت از خوبی ها ، محافظت از انگیزه های خود در برابر انگیزه های دیگران (که به استانداردهای دوگانه نیز معروف است) و پیش فرض هایی است: "او این کار را انجام داد زیرا …" به طور خلاصه ، خود فریب داستانی است که ما هر روز به آن فشار می آوریم.

ببینید دنیا یک آینه بزرگ است

تا به حال در مورد فرافکنی چیزی شنیده اید؟ فرافکنی راه اصلی ذهن واحد برای شناختن خود است.

در یک شخص ، افراد مختلف جنبه های کاملاً متفاوتی را می بینند. ما به طور خاص به این احزاب واکنش نشان می دهیم ، نه به خود مردم. به عبارت دیگر ، هنگام برقراری ارتباط با شخص دیگر ، ما نه با خود این شخص ، بلکه با جنبه هایی که ما به او نشان می دهیم تعامل داریم.

نظم جهانی ، جایی که همه چیز در اطراف خود آینه ای از خود شماست ، کاملاً منطقی است! این به ما کمک می کند جنبه هایی را که در خود نمی پذیریم (برای مثال ، به عنوان افرادی که ما را آزار می دهند) بپذیریم و آگاهانه انتخاب کنیم که آنها را ادغام کنیم.

فرآیندهای زیادی برای ادغام جنبه های سرکوب شده خود وجود دارد. این شامل گشتالت ، کار با کودک درونی و درمان بدن محور ، و بیان افکار با صدای بلند و هیپنوتیزم واپس گرایانه است. هرچه سرکوب عمیق تر باشد ، کار در حال انجام آزادتر است.

برای اینکه بفهمید هر اتفاقی برای شما می افتد ، به سمت خود کشیدید تا به خود فرصت پیشرفت دهید

هر رویدادی ، حتی منفی ترین ، حاوی نکته ای برای حرکت به جلو است. بازی را انجام دهید: در طول روز ، احساسات خود را مشاهده کنید و این سال را از خود بپرسید: با تشکر از این رویداد ، چه چیزی را باید ببینم؟ ناخودآگاه من سعی می کند چه چیزی را به من نشان دهد؟ چه جنبه هایی از خودم را سرکوب می کنم؟ از دیدن چه چیزی در خودم می ترسم؟

بدن انسان خرابکار نیست. بدن شما همیشه در کنار شماست. بدن شما همیشه پشت شماست. اگر در داخل خود احساس ناراحتی می کنید ، بدن شما از شما می خواهد که به آنچه اتفاق می افتد توجه کرده و آن را برطرف کنید.

بسیاری از آسیب ها همچنان به عنوان احساساتی که برای اولین بار در طول ضربه اولیه ظاهر می شوند ، ظاهر می شوند. یک فرد آگاه متوجه این احساسات می شود ، آنها را می بیند و "در آن فرو می رود" ، و سرکوب یا نادیده نمی گیرد و زندگی را به بعد موکول می کند.

توصیه شده: