ترفندها و پیامدهای قهرمانی درونی وقایع نگاری یک زندگی

فهرست مطالب:

تصویری: ترفندها و پیامدهای قهرمانی درونی وقایع نگاری یک زندگی

تصویری: ترفندها و پیامدهای قهرمانی درونی وقایع نگاری یک زندگی
تصویری: بن سولو زندگی می کند ⏐ قسمت دوم به روز رسانی در مورد شایعات و گمانه زنی ها 2024, ممکن است
ترفندها و پیامدهای قهرمانی درونی وقایع نگاری یک زندگی
ترفندها و پیامدهای قهرمانی درونی وقایع نگاری یک زندگی
Anonim

با تجزیه و تحلیل بردارهای خانوادگی سناریو با ادیت ، ما به این نتیجه رسیدیم: سرطان شناسی مادرش به طور مستقیم با نقش استراتژیک فرسوده مرتبط است. موضعی که ادیت (به دنبال مادر بسیار محترمش) در داستان خود نیز به طور فعال ترویج می کند. و در موارد تظاهرات بیش از حد ، همانطور که می دانید ، - منحصرا "روی سر خود".

به همین دلیل آگاهی از "وراثت" عمومی پذیرفته شده - درک و انجام کار روانی بسیار مهم است.

داستان مادرش

فصل 1. قهرمان شماره 1. سفر به نجات. مگادان

با رسیدن به سن 18 سالگی ، آدل جوان (برخلاف بسیاری از دختران دیگر) وارد یک موسسه آموزشی معتبر نشد و خوشبختانه برای ازدواج بیرون نیامد - او ، به عنوان بزرگترین ، دختر بزرگسال خانواده ، برای نجات یک والدین بزرگ رفت. خانواده ، در آستانه بقای شدید متعادل می شوند.

دستمزد در شمال بالا بود. آدل در یک خوابگاه ناراحت کننده و کثیف مستقر شد ، غذای ضعیف و ارزان می خورد ، از حملات مکرر جوندگان رنج می برد ، از بسیاری از ناراحتی ها به شدت رنج می برد ، اما به طور منظم مبلغ مناسبی به والدین خود می فرستاد. حقوق او نه تنها برای غذای دلچسب برای کوچکترین فرزندان خانواده بلکه برای ساختن یک خانه بزرگ و راحت در سرزمین والدینش کافی بود.

بنابراین ادل به والدین خود کمک کرد تا شش فرزند را در خانواده به طور قابل توجهی بزرگ کنند. این وزارتخانه تقریبا 11 سال به طول انجامید …

فصل 2. قهرمانی شماره 2. عشق به نجات. ازدواج با محکوم

در آنجا ، در سرزمینی سرد و خشن ، آدل با عشق زندگی خود - زندانی سابق که در شهرکی زندگی می کرد - یان با ارتفاع دو متر ، با روان شکسته و معیارهای اخلاقی شکسته ملاقات کرد. اما عشقی که بین این دو بوجود آمد واقعاً خارق العاده بود. ادیت در مورد آن با زمزمه ، با رمانتیسم غنایی صحبت کرد … در عین حال ، ادل در این ازدواج منتظر بی شمار آزمایش بود. یانگ مشروب می خورد ، مهار نشده بود و قادر به برقراری روابط گرم و پایدار نبود. زمان زیادی طول کشید تا آدل دوست داشتنی و مهربان بتواند شخصیت یک همسر دشوار را نرم کند و اعتماد بی قید و شرط او را جلب کند و همچنین اعتماد به نفس خود را در مورد توانایی های خود و آینده خوب احتمالی تقویت کند. با آدلین ، یان به آرامی شروع به صعود کرد و در تجارت به ارتفاعات قابل توجهی رسید …

فصل 3. شماره قهرمان 3. والدین برای نجات. تربیت دختر خوانده

مصیبت قهرمان مoutمن ما به همین جا ختم نشد. در یک زندگی کاملاً ثابت و خوب (دختر معمولی ادیت در خانواده متاهل بزرگ می شد) سرنوشت فرزند دیگری - دختر بزرگتر یان از ازدواج جوان - یانینا را به ارمغان آورد. یانا یانگ 14 ساله خود را از مادری غیرقابل اعتماد دور کرد که خود را به مرگ نوشید. بچه سخت بود. شرکت های پر سر و صدا و مشکوک در خانه حضور داشتند. والدینی که بعد از مهد کودک با ادیت کوچک از محل کار به خانه آمده بودند ، با دود سیگار که در طول روز انباشته شده بود ، از آستانه در خانه خارج شدند. یانینا به پدرش حسادت می کرد ، با نامادری خود دعوا می کرد و اغلب بی وقفه بی ادب بود. ادیت کوچک عمدتا دست نمی زد - او آن را نادیده گرفت ، انگار خواهرش آنجا نبود. چقدر هزینه کرد شهید بزرگ آدل گرم کردن کودک تلخ ، عادت دادن او به خانواده ، خانه ، یادگیری و سرانجام ازدواج با او - تصور آن دشوار است. متعاقباً ، یانینا عملاً روابط خود را با بستگان حفظ نکرد - او واقعاً نمی توانست گرم شود و به بخشی جدایی ناپذیر از خانواده خود تبدیل شود.

قهرمانی 4. صرفه جویی در حرکت. انتقال کودک به مکانی امیدوار کننده

در مرحله چهارم این داستان ، دانش آموز ممتاز ادیت از دبیرستان فارغ التحصیل شد. والدین دوست داشتنی تصمیم گرفتند به مسکو نقل مکان کنند و بدین ترتیب بهترین چشم انداز آینده را برای دخترش فراهم کنند. پدر و مادر اموال انباشته را فروختند و برای فتح مسکو و منطقه مسکو به راه افتادند.کلبه ای بزرگ و مستحکم در حومه شهر خریداری شد ، ادیت برای یک دوره پولی در دانشگاه دولتی مسکو ترتیب داده شد و خانواده دیگری را راه اندازی کردند - یک زندگی موفق ، موفق ، بدون ابر و شاد. مادر با موفقیت های دخترش زندگی کرد - او تشویق ، الهام بخش و الهام بخش بود. اما در آخرین سال تحصیل ادیت در دانشگاه ، ناگهان مشکلی خانه او را درگیر کرد: آدل با تأخیر تشخیص داده شد که سرطان دارد - سرطان سینه پیشرونده در مرحله نهایی. اما فقط در حال حاضر ، در این سالهای شگفت انگیز کنونی ، من زندگی می کنم و شادی می کنم - همه چیز فوق العاده خوب است. اما نه ، شادی در داستان آدلین ، متأسفانه ، مدت زیادی دوام نیاورد …

باز شدن داستان مادرش ، ادیت و من به معنای واقعی کلمه در گروه کر واقعیت زیر را بیان کردیم: ، به سرنوشت اجازه داد تا خود را به گونه ای نمادین از بازی خارج کند. تمام ارتفاعات این زن برجسته تسخیر شد ، همه پیروزی هایش به دست آمد ، همه عزیزان نجات یافتند و معانی ماموریت قهرمانانه کاملاً خالی شده است - در ادامه زندگی بیشتر (با استراتژی داخلی مشابه) به نظر می رسید که آنجا وجود دارد دیگر معنی نداشت …

از نظر ادیت ، داستان مادرش (علاوه بر معانی مثبت و زیاد) با یک مورد خاص و آموزنده پر شده است ارزش بردار سناریوی تعیین شده - "با قهرمانی معاشقه نکنید" ، به نجات نروید ، یک سرویس را تنفس نکنید - فقط زندگی کن

/ نویسنده این نشریه یک روانشناس حرفه ای آلنا ویکتوروونا بلوشچنکو است. /

توصیه شده: