دوران سخت. بازماندگان

تصویری: دوران سخت. بازماندگان

تصویری: دوران سخت. بازماندگان
تصویری: احمد حسین امانی دوران سختی را در غرب کابل به یاد می آورد 2024, ممکن است
دوران سخت. بازماندگان
دوران سخت. بازماندگان
Anonim

خانواده.

مواقعی وجود دارد که برای خانواده ها مشکل است ، (واحدهای اجتماعی). عشق. به عنوان یک قاعده ، گذشته ، گاهی منسوخ ، گاهی جدید ، اما فقط برای یکی از همسران. پول تعدادشان کم است. نقطه. او (او) بار است یا هزینه زیادی می کند. شاید کسی بیش از حد غذا می خورد. شاید کسی متولد شد که از همه بدتر شد. موقعیت اجتماعی…. چند وقت است که به تفرجگاه رفته اید؟ چه نوع استراحتی وجود دارد؟ نکته اصلی این است که در اینترنت افتخار کنید. اراده یکی از همسران با اراده دیگری شکسته می شود ، بنابراین افسردگی است و چیزی نمی خواهد.

کشور.

روزهای سختی برای شهر ، کشور و … جهان وجود دارد. همانطور که دانشمندان می گویند ، آنتروپی افزایش می یابد. این بدان معناست که همه مردم روی کره زمین درگیر هرج و مرج هستند. عشق خودخواهانه می شود ، پول همیشه کم است و در لیست پایین تر. این بحران … به طور منظم و مداوم می آید … همه برنامه ها را اشتباه می گیرد ، اینطور نیست؟

بحران.

اما در مورد کسانی که شخصیت چینی "بحران" را به عنوان "خطر + فرصت" تفسیر می کنند ، چطور؟ تعداد کمی از آنها وجود دارد ، افرادی که فقط نمی دانند که این هیروگلیف به این صورت به روسی ترجمه شده است ، اما کسانی که در طول بحران "بلند می شوند" ، در همان زمان از زانو بلند می شوند.

در اینجا ، من 2008 را به یاد می آورم. دو دختر در یک بخش تقریباً در همان سن ، که در آن زمان به بالزاک نزدیکتر بود ، تقریباً در همان موقعیت. یکی بیوه ، دیگری طلاق گرفت ، هر پسر نوجوان در آغوش خود بود. سپس یکی از آنها راه به حداقل رساندن هزینه های خود را در پیش گرفت. مستقیم ، سخت.

صرفه جویی در.

او به مردی رفت که او را دوست نداشت ، این کار را به خاطر اقتصاد انجام داد. کاهش هزینه های سفر با دریافت انواع مزایا ، غذا ، پوشاک و غیره. من وارد انیمیشن تقریباً معلق شدم ، به حالت زنده ماندن.

تجارت شخصی.

دختر دوم … از اتاق خارج شد و یک آپارتمان اجاره کرد. در حالی که آنها می دادند در رهن قرار گرفتم. ساختمان جدید. پرداخت های اجباری او به طرز چشمگیری از حقوق وی فراتر رفت ، بدون پاداش ، که آنها قرار بود حتی بیشتر از آن را کاهش دهند.

نتیجه نهایی به شرح زیر است. دختر صرفه جو در حال حاضر نیز پس انداز می کند. او به این کار عادت کرده است ، می تواند دوره ای را در مورد نحوه صرفه جویی در پول در یک شهر بزرگ تدریس کند ، اما او زمانی برای این کار ندارد ، او باید زنده بماند. دختر دوم دوره مشابهی را در مورد نحوه زندگی موفق در یک شهر بزرگ آموزش می دهد. وام مسکن او زودتر از موعد مقرر پرداخت شد ، زیرا او مجبور شد برای جبران جاه طلبی های خود نقل مکان کند.

NegEntropy.

و در اینجا زمان آن است که در مورد نقطه مقابل آنتروپی صحبت کنیم. دانشمندان برای تأکید بر جهت مخالف آن ، نگروتروپی ، ضد آنتروپی می نامند. جهت نه به هرج و مرج سیستم ، بلکه به سمت نظم بخشیدن به آن.

ظاهراً سیستم های مختلف توسط هر دو مشخص می شوند. آنتروپی ، که به عنوان یک فرایند فیزیکی در قانون دوم ترمودینامیک توصیف می شود ، و نگروتروپی ، اصطلاحی است که نشان دهنده درجه مرتب سازی سیستم یا (توجه!) کیفیت انرژی موجود در سیستم نیز ذاتی است.

آیا تا به حال توجه کرده اید که همیشه زمان کمی برای انجام کارهای دیگر وجود دارد؟ به عنوان مثال ، ورزش یا تمرین. "و کی؟" یک سوال ابدی است. بله ، زمان یک مقدار موذیانه است. مامانمو ببر او در تمام طول زندگی خود دوید ، بافتنی ، دوخت ، شام و آماده سازی برای زمستان ، حضور در یک حلقه برش و دوخت ، ما را در دریا استراحت کرد ، در درس ها کمک کرد ، تغذیه سالم را مطالعه کرد ، و این همه به جز کار در یک مسئول است موقعیت

در اینجا او بازنشسته است. با وجود همه ترسها ، بازنشستگی خوب نبود ، اما بسیار خوب بود. اما در حال حاضر زمان کافی برای هیچ کاری وجود ندارد. فقط برای استخر ، پیاده روی با چوب و کارهای خانه. زمان کجا رفت؟ مامان می گوید با افزایش سن دچار تنبلی شده است.

و وقت آن است که زنان خانه دار جوان که از کارهای اداری رها شده اند ، از کودکان مراقبت کنند؟ من خودم در مرخصی زایمان بودم ، تأیید می کنم: زمان وجود ندارد. خوب ، مادامی که تمام روز را در خانه بنشینید ، برای هیچ کاری کافی نیست.

زمان.

چگونه زمان را ظاهر کنیم؟

من همیشه درگیر پروژه های جدید می شوم ، علاوه بر این ، در میان پروژه های قدیمی ناتمام. دقیق تر ، موارد فعلی. من به سختی وقت کافی برای آنها دارم. اما با آن کوره در کشیش چه باید کرد و چگونه می توان آتش های پیشگامان را در همان مکان مقدس خاموش کرد؟ من روشن می شوم ، یک پروژه دیگر را به عهده می گیرم ، زمان کافی وجود نداشت و هنوز هم کافی نیست … اما اکنون برای سه پروژه کافی نیست ، بلکه برای چهار پروژه موازی کافی نیست. که آویزان نیستند ، اما تجسم یافته اند و در مراحل مختلف تکمیل هستند.

شاید انرژی ای که برای پروژه ها صرف می کنم کیفیت متفاوتی پیدا کند ، درست مانند پدیده نگروتروپی ، شاید من منظم تر باشم ، که این نیز نشانه ای از این پدیده است ، در نتیجه در مواجهه با بهره وری بالا کمبود زمان و این "زمانهای سخت" در رده "زمان" است.

دوران سخت.

هر لحظه سختی را می توان زندگی کرد. می توانید آنها را "منتظر بمانید" ، می توانید از آنها به نفع خود استفاده کنید. هر اقدامی مخالفت خاص خود را دارد ، شاید به همین دلیل است که مربیان رشد شخصی اغلب می گویند "به سمت ترس برو". و همچنین "آنچه را که در زندگی شما وجود ندارد یا ندارد ، به آنها بدهید". کسری را تقویت کنید. بنابراین ، مانند زمان.

من فکر می کنم این دستورالعمل ها برای همه کار نمی کند. و نیازی هم ندارید جهان تعادل را "دوست" دارد.

توصیه شده: