هویت شخصی و اجتماعی افراد دارای وابستگی و معلولیت شیمیایی

تصویری: هویت شخصی و اجتماعی افراد دارای وابستگی و معلولیت شیمیایی

تصویری: هویت شخصی و اجتماعی افراد دارای وابستگی و معلولیت شیمیایی
تصویری: 🟢 قوانین و مزایای خاص برای افراد دارای معلولیت در آلمان 👌🏽🇩🇪 2024, آوریل
هویت شخصی و اجتماعی افراد دارای وابستگی و معلولیت شیمیایی
هویت شخصی و اجتماعی افراد دارای وابستگی و معلولیت شیمیایی
Anonim

در حال حاضر ، مشکل سازگاری اجتماعی افراد معلول کاملاً حاد است. تعداد افراد دارای معلولیت در کشور ما تقریبا 8 ، 8 of از کل جمعیت کشور است ، این داده ها ارتباط مطالعه این مشکل را تعیین می کند. مشکل گسترش اعتیاد به مواد شیمیایی نیز بسیار مرتبط است.

مطابق با اصول انسان سازی ، جامعه مدرن وظیفه درک و حل مشکلات مربوط به دستیابی به فردی با وضعیت "معلول" را تعیین می کند. وظایف مربوط به بهبود کیفیت زندگی مردم همچنان مهم است: کاهش و پیشگیری از اعتیاد به الکل و اعتیاد به مواد مخدر ، به ویژه در میان افراد زیر سن ، برای اجتماعی شدن افراد وابسته به شیمی. در شهر ما مراکزی برای توانبخشی معلولان وجود دارد که تیمی از متخصصان با موفقیت در آن کار می کنند. به همین ترتیب ، داروخانه های داروسازی برای افراد معتاد به شیمی وجود دارد ، مراکز توانبخشی طولانی مدت وجود دارد که در آنها کمک های تخصصی همه جانبه ارائه می شود.

هدف از مطالعه ما مطالعه جنبه های کلی مشکلات ناتوانی و وابستگی شیمیایی بود. در هر دو مورد ، مشکلاتی در اجتماعی شدن ، در توانبخشی به موقع وجود دارد. این افراد و سایر افراد دارای محدودیت های قابل توجهی هستند ، هم از نظر فیزیولوژیکی و هم از نظر روانی. ما هویت را به عنوان هدف اصلی تحقیقات خود - شخصی و اجتماعی - انتخاب کردیم.

نتایج این کار می تواند توسط روانشناسان و متخصصان مددکاری اجتماعی در مراکز مخدر و توانبخشی معلولان مورد استفاده قرار گیرد.

اختلالات هویتی می توانند در مراحل اولیه سرطان شناسی شکل بگیرند. محتوای این تخلفات معمولاً به شرح زیر است:

  • سندرم هویت پراکنده ؛
  • هویت تکه تکه ؛
  • هویت موقعیتی ؛
  • هویت محکم ؛
  • اختلال تجزیه هویت؛

در نتیجه نقض هویت ، "قطع ارتباط" رخ می دهد ، یعنی تعامل عادی یک فرد با محیط و سایر افراد.

نقض هویت ، "مبهم بودن" آن ، پراکندگی می تواند هم علت استفاده باشد (عدم وجود "هسته" داخلی ، "من" داخلی) و هم پیامد. از آنجا که اعتیاد از نظر جسمی و روحی مخرب است.

این ماده شیمیایی اغلب منجر به آسیب های جبران ناپذیر جدی به سطوح فیزیولوژیکی و روانی می شود. همچنین بین مشکل ناتوانی و وابستگی ارتباط وجود دارد: ناتوانی اغلب در نتیجه استفاده از مواد شیمیایی رخ می دهد.

در مواردی که استفاده از مواد روانگردان قبل از معلولیت پیش نرود ، هویت نیز دچار تغییر می شود: بدن تغییر می کند ، وضعیت سلامتی بدتر می شود و به طور کلی کیفیت زندگی کاهش می یابد. این منجر به تجربه یک بحران عمیق می شود ، گاهی اوقات منجر به افسردگی و انزوای فرد می شود. این فرآیندها ناگزیر بر هویت اجتماعی و شخصی تأثیر می گذارد.

در سطح فردی تجزیه و تحلیل ، هویت به عنوان نتیجه آگاهی فرد از بسط زمانی خود تعریف می شود - تصوری از خود نسبت به وضعیت ظاهری ، خلق و خو ، تمایلات نسبتاً بدون تغییر ، که دارای گذشته ای متعلق به خود است. به او هدایت می شود و به آینده هدایت می شود.

این تحقیق با استفاده از روشهای زیر انجام شده است:

  1. آزمون هویت A. A. Urbanovich. این تکنیک به ما امکان می دهد در مورد شکل گیری یا نقض هویت شخصی و اجتماعی نتیجه گیری کنیم.
  2. پرسشنامه شخصیت موسسه بختروف. این پرسشنامه نگرش نسبت به بیماری فرد را که همچنین نشان دهنده هویت شخصی است ، تشخیص می دهد.
  3. تکنیک هنری-درمانی "طراحی ماندالا" A. Kopytin و O. Bogachev. این تکنیک شامل ایجاد نقاشی بر اساس یک دایره است که سپس با تصویری از وضعیت داخلی آن پر می شود. از هر رنگ ، شکل و نمادی در طراحی استفاده می شود. سپس نقاشی مورد بحث قرار می گیرد.
  4. تکنیک هنردرمانی "ترسیم نشان" A. Kopytin و O. Bogachev. این تکنیک شامل ایجاد نقاشی بر اساس یک سپر است ، که سپس به صورت عمودی به سه قسمت تقسیم می شود و به طور مداوم گذشته ، حال و آینده را نشان می دهد. در نقاشی ، پاسخ دهندگان بهترین چیزی را که در زندگی آنها وجود داشت ، مایه افتخار و متعلق به یک گروه اجتماعی خاص به تصویر می کشند: خانواده ، کار ، جامعه. هنگامی که تصویر آماده است ، یک شعار برای آن تهیه می شود که حاوی اصل زندگی اصلی پاسخ دهنده ، اعتقادات زندگی او است. سپس نقاشی مورد بحث قرار می گیرد.

در این مطالعه 60 نفر شرکت کردند: 30 نفر دارای وابستگی شیمیایی و 30 نفر معلول. یک نظرسنجی ناشناس بر اساس موسسه بودجه دولتی آموزش و پرورش "درمانگاه مواد مخدر تولیاتی" و موسسه بودجه دولتی مرکز اجتماعی و اجتماعی "غلبه" در توگلیاتی انجام شد. نتایج تشخیصی این فرضیه را تایید کرد که هیچ تفاوتی در هویت شخصی و اجتماعی افراد دارای وابستگی شیمیایی و معلولیت وجود ندارد: افراد دارای اعتیاد و معلولیت دارای اختلالات هویتی هستند.

طبق آزمایش AA Urbanovich ، نتایج زیر آشکار شد: در افرادی که وابستگی شیمیایی کمتر از حد معمول دارند ، شاخص هایی مانند: "کار" ، "خانواده" ، "روابط با دیگران" ، "دنیای درونی" - که از یک نقض هویت افراد دارای معلولیت دارای شاخص های زیر زیر هنجار هستند: "کار" ، "دنیای درونی" ، "سلامت" و "روابط با دیگران".

طبق پرسشنامه شخصی موسسه بختروف ، نتایج زیر بدست آمد: با وابستگی شیمیایی ، نوع نگرش نوراستنیک نسبت به بیماری ، و همچنین خودمحوری و بی علاقگی ، بیشتر مشاهده می شود. افراد دارای معلولیت بیشتر در معرض نگرش نوراستنیک ، ارگوپاتیک و بی حسی نسبت به این بیماری هستند.

نوع نوراستنیک: رفتار از نوع "ضعف تحریک پذیر". شیوع سوزش ، به ویژه با درد ، با ناراحتی ، با شکست درمان ، داده های معاینه نامطلوب. تحریک اغلب بر اولین شخصی که می آید می ریزد و اغلب با پشیمانی و اشک پایان می یابد. عدم تحمل درد. بی حوصلگی. ناتوانی در انتظار تسکین. متعاقباً - توبه برای اضطراب و بی اختیاری.

نوع خودمحوری : « ترک بیماری ". رنج ها و نگرانی های خود را برای عزیزان و دیگران نشان دهید تا توجه آنها را به طور کامل جلب کنید. الزامات مراقبت منحصر به فرد - همه باید همه چیز را فراموش کرده و رها کنند و فقط از شخص بیمار مراقبت کنند. مکالمات دیگران به سرعت "برای خودشان" ترجمه می شود. در افراد دیگر که نیاز به توجه و مراقبت دارند ، فقط "رقیب" می بینند و با آنها دشمنی می ورزند. تمایل دائمی برای نشان دادن موقعیت ویژه ، منحصر به فرد بودن شما در رابطه با بیماری.

نوع بی حسی : بی تفاوتی کامل به سرنوشت آنها ، به نتیجه بیماری ، و نتایج درمان. اطاعت منفعلانه از روشها و درمان با تحریک قوی خارجی. از دست دادن علاقه به همه چیزهایی که قبلاً نگران بوده است.

نوع ارگوپاتیک: "اجتناب از بیماری برای کار". حتی با شدت بیماری و رنج ، آنها سعی می کنند به هر قیمتی کار را ادامه دهند. آنها با وحشیگری کار می کنند ، حتی با غیرت بیشتری نسبت به قبل از بیماری ، تمام وقت خود را برای کار می گذارند ، سعی می کنند تحت معالجه و معاینه قرار گیرند تا فرصت ادامه کار باقی بماند.

اگر 3 یا چند الگو تشخیص داده شود ، این نشان دهنده عدم وجود الگوی نگرش نسبت به بیماری فرد و نقض هویت است. بنابراین ، برای هر یک از پاسخ دهندگان ، تعداد الگوهای شناسایی شده شمارش شد ، و سپس جستجوی تفاوت ها انجام شد.

در نتیجه تجزیه و تحلیل آمار استنباط برای آزمون هویت A. A. Urbanovich و پرسشنامه موسسه بخترف ، تفاوت قابل توجهی در هویت شخصی و اجتماعی در افراد دارای وابستگی و ناتوانی شیمیایی یافت نشد.

برای تجزیه و تحلیل کمی از تکنیک های پیش بینی ، معیارهای تشخیصی و امتیاز اختصاص داده شد. در افراد مبتلا به وابستگی شیمیایی و همچنین افراد دارای معلولیت ، نتایج زیر نمره متوسط بدست آمد ، که همچنین نشان دهنده وجود نقض در هویت شخصی و اجتماعی است. تجزیه و تحلیل کیفی نقشه ها نیز تفاوت هایی را نشان داد: در بین معلولان ، هویت پراکنده و سفت و سخت بیشتر رایج است و در مورد وابستگی شیمیایی ، تکه تکه و پراکنده است.

بنابراین ، تجزیه و تحلیل کیفی و کمی به ما اجازه می دهد تا فرض خود را که افراد دارای وابستگی شیمیایی و معلولیت در هویت تفاوت ندارند ، تأیید کنیم: هویت شخصی و اجتماعی در هر دو مورد مختل می شود. تجزیه و تحلیل کیفی برخی تفاوت ها را آشکار می کند: در رابطه با بیماری فرد ، در ویژگی های نقض هویت شخصی. بنابراین ، با در اختیار داشتن این داده ها ، می توانیم روش ها و روش های کار با این دسته از مشتریان را تنظیم کرده و وجود ویژگی ها و الگوهای رفتاری خاصی را در نظر بگیریم.

توصیه شده: