رازهای ارتباط با افراد دارای وضعیت

فهرست مطالب:

تصویری: رازهای ارتباط با افراد دارای وضعیت

تصویری: رازهای ارتباط با افراد دارای وضعیت
تصویری: روش بزرگ کردن آلت تناسلی کشف شد 2024, آوریل
رازهای ارتباط با افراد دارای وضعیت
رازهای ارتباط با افراد دارای وضعیت
Anonim

افراد وضعیتی چه کسانی هستند ، چه تفاوتی با دیگران دارند و چگونه می توان با آنها ارتباط موفقیت آمیزی برقرار کرد؟

"وضعیت" را می توان افرادی نامید که با قدرت ، با اراده قوی ، هدفمند ، با شخصیت های قوی در معرض دید دیگران قرار می گیرند ، در حضور آنها فشار می آورند ، به دنبال کلمات هستند و احساس ناامنی می کنند.

در این مقاله ، ویژگی های این سایکوتایپ ، کلیدهای دسترسی ، ارزشهای پیشرو ، عملکردهای محافظتی ، ویژگی های مزاج ، استراتژی های رفتاری ، ضعف ها و سبک رهبری را شرح خواهیم داد. و همچنین تعدادی راهنمایی و توصیه عملی در مورد چگونگی ایجاد روابط ، ارتباطات و قابل درک برای افرادی از این نوع ، قادر به انتقال اطلاعات به آنها ، دفاع از عقاید آنها و کسب پاداش در نظر آنها را ارائه می دهیم.

آنها چه کسانی هستند وضعیت سیلوویکی ؟ اینها تجار ، سیاستمداران ، ورزشکاران حرفه ای ، مدیران عالی ، مقامات ، دانشگاهیان ، افسران نظامی ، معلمان محترم ، نمایندگان سازمان های اجرای قانون هستند.

به هر حال ، اینها افراد قوی هستند ، یا دارای قدرت هستند ، یا از هر طریق ممکن برای آن تلاش می کنند. طبیعت فعال آنها به رشد شغلی ، موقعیت اجتماعی ، دستاوردهای شخصی ، امتیازات و مزایا علاقه مند است. برای آنها مهم است که توسط همکاران ، دوستان ، فرصتی برای قرار گرفتن در مرکز توجه ، مدیریت افراد از پشت پرده ، بازی با قوانین مختلف ، مانند دیگران ، در آگاهی از احترام و احترام به نظرات آنها مهم باشد..

بر اساس آن ، روش کاملی در مورد نحوه برقراری ارتباط با نمایندگان این نوع افراد وجود دارد ، آنچه در حضور آنها گفته می شود و چه چیزی نمی تواند. منحصر به فرد بودن روش این است که مهم نیست چه کسی در مقابل شما - یک رشته خدمات ویژه یا یک مدیر دبیرستان - راهبردهای ارتباطی آنها بسیار شبیه خواهد بود. افراد قدرتمند با اراده قوی که موقعیت خود را هدف قرار می دهند ، مشترکات زیادی دارند.

بنابراین ، ما آنها را به طور مشروط در یک سایکوتایپ ترکیب می کنیم.

ویژگی های مقامات امنیتی وضعیت:

مقادیر وضعیت

طرح در مورد موضوع: وقتی شخصی حقوق 1000 دلار دریافت می کند ، به خود می بالد ، اما وقتی چندین سال متوالی ماهانه 5000 دلار سود می دهد ، شیوه زندگی او تغییر می کند. او چیزهای گران قیمت می خرد ، در استراحتگاه های معتبر تعطیل می کند ، یک خدمتکار یا آشپز استخدام می کند. تصور او از خودش تغییر می کند ، او به این واقعیت عادت می کند که سزاوار بهترین ها است و افراد اطراف خود را متفاوت درک می کند - دقیق تر ، سختگیرانه ، بدون مکالمات غیر ضروری یا غرق شدن در جزئیات دیگران.

این یک موقعیت است - موقعیت ممتاز ، دیدگاه متفاوت از جهان و خود در آن ، جهت گیری به سطح متفاوت کیفیت ، خدمات ، نگرش به زمان و دستورالعمل های زندگی فرد.

مرد فقیر برای زنده ماندن کار می کند و تمام پول خود را روی کودکان سرمایه گذاری می کند. یک فرد ثروتمند برای زندگی بهتر کار می کند ، روی کودکان ، سلامتی خود ، اوقات فراغت جالب ، ضمانت های آینده و توسعه شخصی سرمایه گذاری می کند.

تفاوت بزرگ. و ارتباط با افراد دارای وضعیت بسیار متفاوت است.

آنها در همه چیز به علایق خود احترام می گذارند ، برای وقت خود ارزش قائل می شوند ، فقط به بهترین متخصصان اعتماد می کنند ، می خواهند از ضمانت نتیجه برخوردار شوند ، دوست ندارند بیشتر از حد انتظار پرداخت کنند ، از حقوق خود دفاع می کنند ، نیاز به توجه دقیق دارند (به عنوان یک قاعده) به خوبی آشنا هستند در مردم ، فقط برای خرید محصولات مارک های معتبر تلاش کنید. یا برعکس ، آنها از نوآوری های مختلف و محصولات منحصر به فرد قدردانی می کنند.

کلمات کلیدی در این سطح: "بهترین" ، "کیفیت" ، "تضمین" ، "حرفه ای" ، "وضعیت" ، "اصالت" ، "منحصر به فرد" ، "فقط شما و مایکل جکسون این را خواهید داشت (استیو جابز ، پاریس هیلتون ، مدونا ، آبراموویچ) ".

نزدیکی احساسی

اصالت مقامات امنیتی وضعیت این است که به دلیل خلق و خوی ذاتی (نوع غالب) یا به دلیل عادت حرفه ای توسعه یافته ، تقریباً احساسات خود را در محیط اجتماعی ابراز نمی کنند. استثنا عصبانیت ، نارضایتی و تحریک است ، یعنی احساسات منفی ، فقط این نوع با اطمینان و اغلب اوقات بیان می شود.

در خانواده ، با دوستان ، با فرزندان ، در تعطیلات ، این نوع افراد می توانند مانند دیگران احساساتی و آرام باشند ، اما در یک محیط رسمی یا تجاری آنها سنگ چخماق هستند ، که در حالت چهره متوسط و ارزیابی نگاه هدف ضرب می شوند.

فقط یک فرد بسیار فهیم یا یک روانشناس حرفه ای می تواند بفهمد که واقعاً چه فکر می کند و چه پاسخی به آنچه می شنود دارد.

ترفند چیست ، چرا آنها این کار را می کنند ، چه چیزی مانع از آن می شود که مانند بقیه باشند؟

تلاش برای برتری موقعیت.

چرا می توانید احساسات خود را ابراز کنید وقتی می توانید به وضوح به وضعیت فکر کنید و بگویید: "من موافقم" یا "دوباره انجامش ده ، برای من مناسب نیست". در جامعه بسیار کاربردی ما ، بسیاری از چارچوب های رسمی وجود دارد که احساسات به عنوان چیزی اضافی تلقی می شوند ، به عنوان مظهر ضعف و ساده لوحی. و مقامات امنیتی با موقعیت بالا نمی خواهند ضعیف (یا ظاهر) شوند ، به آنها اجازه می دهند دنیای درونی خود را "بخوانند" ، باز شوند و آسیب پذیر باشند.

معمولاً چنین نزدیکی نشان دهنده تجربه پیچیده زندگی است ، که به ما آموخت که به مردم اعتماد نکنیم و فاصله نگیریم ، اما همچنین می تواند در نتیجه پیشرفت حرفه ای باشد ، جایی که همدلی با مردم غیرممکن یا غیرممکن است - زیرا به عنوان مثال ، پزشکان ، وزارت فوریت های پزشکی ، ارتش ، وزارت امور داخلی و غیره.

توصیفات کلیدی این سطح: شدت ، سردی ، قدرت ، بی اعتمادی ، عصبانیت ، سوء ظن ، بی حوصلگی ، فقدان همدلی ، انزوا.

قاب رسمی

از آنجا که مقامات امنیت وضعیت برای موقعیت غالب در جامعه تلاش می کنند ، اغلب موقعیت های رهبری را اشغال می کنند (و در آنجا احساس خوبی دارند) ، وظایفی را تعیین می کنند و اجرای آنها را کنترل می کنند. در روند ارتباط با آنها ، پدیده جالبی بوجود می آید که ما آن را "فضای رسمی" می نامیم.

طرح: مدیر وارد بخش می شود ، با نگاهی تند به اطراف نگاه می کند … و همه یخ می زنند. علاوه بر این ، گفتگو فقط بر اساس شایستگی پیش می رود و نه با اطمینان.

آن چیست؟ این نمونه ای از ایجاد یک فضای رسمی است ، جایی که تنها یک زبان به طور رسمی مجاز است - زبان نتایج و دستاوردها ، وظایف تولید و برنامه های تیم. مدیر باید فضای الزم را برای القای تلاش ، مقام - برای دفع درخواستهای مزاحم ، افسر نظامی - برای افزایش هوشیاری سربازان در انجام خدمات ، مدیر - برای ایجاد ترس در دانش آموزان مدرسه و مزخرفات آنها را برای مدتی متوقف کنند.

هنگام رفتن به جلسه با یک مقام امنیتی برجسته ، فضای رسمی چیزی است که باید برای آن آماده باشید. این مانند یک غربال مرتب کننده یا دوش آب سرد است ، آنها برای تنظیم شخص غیر عادی به طریقی خاص و دریافت هرچه بیشتر اطلاعات از او در کوتاه ترین زمان ممکن و جلوگیری از پرتاب "شبکه های احساسی" شکایات ، ناله و ورشکستگی خود در مورد یک مقام ، پزشک ، نظامی و غیره

"با چه بیماری بیمار هستید؟" ، "چگونه تحت درمان هستید؟" ، "معاینه کجا بود؟" - س questionsالات تکه تکه شده فوراً مسئولیت را به مراجع بر می گرداند ، آنها را مجبور می کند تا به راحتی به سوالات پاسخ دهند ، در حالی که پزشک از زیر عینک به شدت نگاه می کند.

عبارات کلیدی: "در مورد تجارت صحبت کنید" ، "حواس شما پرت نشود" ، "در این مورد بعداً" ، "چرا نکردید؟" ، "کی گزارش می دهید؟" ، "بعدی".

رقابت و خلق و خوی غالب

مزاج یک ویژگی ذاتی شخصیت است. او می تواند مسلط تر ، یا نرم تر ، سازگار باشد. این خلق و خوی است که افراد را به هیجان ، ریسک ، رقابت و میل به پیروزی سوق می دهد.

هنگام پرورش شخصیت نسبت به نوع قدرتمند ، شخص دوست دارد کسانی را که حداقل تا حدودی از او برتر هستند به چالش بکشد ، خواه بحث تجزیه و تحلیل ، دستاوردهای ورزشی یا مقایسه اتومبیل ها باشد.

برای مقامات امنیتی وضعیت ، اختلاف و رقابت فرصتی دیگر برای حفظ موقعیت خود ، تأکید بر خود ، و اثبات نقاط قوت خود به دیگران است. اگر آنها نتوانند در مناقشه پیروز شوند ، مقامات امنیتی خیلی سریع عدم علاقه نشان می دهند یا استدلال های دیگران را بی ارزش جلوه می دهند.

اگر انتقاد شما به ده مورد اول رسید و شما آنها را برای پخش زنده پخش کردید ، آنها تمام تلاش خود را می کنند تا خلاف آن را به شما ثابت کنند! بنابراین ، چنین معیاری وجود دارد: هرچه افسر امنیتی تزریق شما را قوی تر ، بلندتر و نمایان تر نشان دهد ، عمیق تر بود. رابطه مستقیماً متناسب است. شما باید این نوع را به خوبی بشناسید تا ببینید چگونه آنها در حال گذراندن هستند ، احساسات خود را حتی از خود پنهان می کنند ، چگونه نگران هستند ، می ترسند از اشتباه محاسبه کنند ، نمی خواهند "در گل و لای" مورد اصابت قرار بگیرند و احترام دیگران را از دست می دهند. ، در نظر افراد محترم و افرادی که به آنها احترام می گذارند "بازنده" یا بازنده باشند. کلمات کلیدی: "بهتر" ، "دمیده" ، "شما باحال هستید" ، "جوان!" ، "بر طبل".

افزایش انتقادپذیری

افراد قدرتمند نسبت به ، به عنوان مثال ، احساسی و دیگران ، انتخابی تر هستند.

با توجه به کاستی ها ، نادرستی ها و اشتباهات در گفتار و عملکرد افراد دیگر ، آنها سطح تحصیلات و تجربه خود را نشان می دهند ، تأیید می کنند وضعیت ، به خود افتخار می کنند ، عزت نفس را گرامی می دارند ، روحیه را بهبود می بخشند.

این راه دیگری برای تسلط بر موقعیت ، بهترین بودن ، و صعود به قله المپ است. در این انگیزه هیچ چیز بدی وجود ندارد ، مشکلات مقامات امنیتی زمانی شروع می شود که ناکافی بوده و با جاه طلبی و استبداد معاشقه کنند. به قول معروف - "آنها نمی توانند قیمت خود را جمع کنند." اما این تنها یکی از گزینه ها است.

در بین افرادی که مجرب ، قوی و دارای موقعیت هستند ، درصد زیادی از معتادان فعال و هدفمند هستند که به همین جا بسنده نمی کنند. بنابراین ، آنها اغلب حق دارند با داشتن تجربه و دانش ، گذراندن مکتب زندگی و غلبه بر عقده های خود از دیگران انتقاد کنند. اما افراد ایده آل وجود ندارد ، و مقامات امنیتی به طور دوره ای نظرات خود را تحمیل می کنند ، ارزیابی ناخواسته ای از اقدامات انجام می دهند ، کمی در پس زمینه عمومی "جلب" می کنند و توجه دیگران را به خود جلب می کنند.

یکی از ویژگی های جالب سیلوویکی این است که هرچه میزان مناسب تری داشته باشند ، بیشتر از خود مطالبه می کنند. هرچه ناکافی تر باشند ، بیشتر از دیگران تقاضا می کنند ، بر اساس این اصل: "اینکه خودم را می بخشم ، دیگران را نمی بخشم".

اگر وضعیت سیلوویکی خود در زندگی کمی درک شود ، او به هزینه اطرافیانش متوجه می شود و تمسخر و اظهار نظرهای بی حد و حصر او (احکام ، دیکتاتوری ، فشار) ارزش کمی دارد. اینگونه است که انرژی تحقق نیافته آنها راهی برای خروج پیدا می کند ، برعکس آنها ، یک افسر امنیتی متوجه وقت خود را با انتقاد از دیگران تلف نمی کند ، او خود را شخم می زند و دیگران را مجبور به شخم زدن می کند. حداکثر ، می تواند "منفجر" شود و بی کارترین کارمند را از هم جدا کند.

قدرت ، کنترل ، امنیت

یکی دیگر از ویژگی های جالب افراد قوی و متعهد تمایل آنها برای کنترل آنچه اتفاق می افتد است. برای چی؟ کنترل تضمینی است که همه چیز به روش صحیح اتفاق می افتد ، در آینده نتیجه مطلوب را به همراه خواهد داشت.

برای چی؟ زیرا همه مردم به ایمنی خود ، عدم وجود اضطراب و ترس در مورد خود ، دارایی ، شیوه زندگی ، راحتی شخصی و آسایش عزیزان خود اهمیت می دهند.

سیلوویکی ها ، مانند بقیه ، نگران آینده خود هستند. آنها از قدرت و کنترل برای اطمینان از مناسب بودن شرایط استفاده می کنند. اگر کارگردان بر زیردستان فشار بیاورد ، فریاد بزند ، از آنها انتقاد کند ، این بدان معناست که او نگران شرکت است ، می خواهد با خیال راحت بازی کند و قابلیت اطمینان را افزایش دهد.

هرچه نیروهای امنیتی بیشتر فشار بیاورند ، هیجان آنها از این وضعیت بیشتر می شود. همه چیز منطقی است.

در لایه دوم ، گرایش به قدرت ناشی از تمایل به تقویت موقعیت شخصی ، نشان دادن اینکه چه کسی در اینجا مسئول است ، تقویت موقعیت رهبری ، تحمیل خط فکری خود به منظور نشان دادن مزیت خود ، و ایجاد " دانش آموزان "، مداحان و شنوندگان برای تأیید اهمیت خود.

مقامات امنیتی وضعیتی را هنگامی آموزش می دهند که بخواهند عدم نتیجه در سایر زمینه ها را جبران کنند. هرچه کارگردان کمتر باشد ، آسیب شناسی بیشتری دارد.

در آموزش های روانشناختی در مورد حل تعارض ، توصیه می شود که این نوع را "بکشید" ، مهارت خاصی را برای صحبت با صدای ملایم "جادوگر" ایجاد کنید و بتوانید موقعیت های مشکل را هموار کنید.در این نکات ، احتمالاً افرادی را می شناسید که به طرز شگفت آوری با آرامش می دانید چگونه با پوچ ترین افراد ارتباط برقرار کنند. آنها می دانند چگونه با رئیسان پر سر و صدا مانند کودکانی رفتار کنند که به توجه و شناخت نیاز دارند.

کلیدهای دسترسی: ضمانت ، کیفیت ، منحصر به فرد ، حرفه ای بودن

چگونه می توان روابط خود را با مقامات امنیتی بهبود بخشید؟

چگونه می توان برای ارائه پیشنهاد تجاری ، دفاع از نظرات خود یا کمک در حل مشکل به آنها نزدیک شد؟

کلیدهای عمومی مورد استفاده در ارتباطات (سخنرانی ، ارائه ، فروش ، مذاکره) به شرح زیر است:

ضمانت ها - مترادف قابلیت اطمینان ، تقویت امنیت. هنگام ارائه پیشنهاد به یک مقام ، مدیر یا نماینده ساختارهای قدرت ، شما باید قابلیت اطمینان مطلق (حداکثر ممکن) پیشنهاد خود را (محاسبه ، طرح ، برنامه عمل) نشان دهید. مقامات امنیتی دوست ندارند ریسک کنند و ببازند ، آنها فقط دوست دارند پیروزی.

اگر برنامه شما به اندازه کافی قابل اعتماد نیست (با تفکر ، ضعف های انسانی را در نظر می گیرد ، به رویاها یا شانس تکیه می کند) ، رضایت مقامات امنیتی را نخواهید دید. به مربی بروید و آن را درست انجام دهید ؛-)

  • کیفیت … هرچه مجری ثروتمندتر باشد ، بیشتر عادت می کند تا بهترین چیزی را که بازار ارائه می دهد بدست آورد. اما بدون اتلاف. "بهترین برای پول متوسط" شعار ناگفته آنها است. بنابراین ، در گفتگو با آنها ، می توانید از فرمول های زیر استفاده کنید: "این بهترین چیزی است که وجود دارد اگر به کیفیت / نتیجه / قابلیت اطمینان / بدون مشکل علاقه دارید" ، "این بهترین محصول / واحد / خودرو است". "محصول ارزان تری وجود دارد ، اما او با این محصول فاصله دارد."
  • منحصر به فرد / اصالت … وقتی صحبت از کیفیت کافی نیست ، می توانید به منحصر به فرد بودن محصول ، اصالت و منحصر به فرد بودن آن اشاره کنید. هر فرد می خواهد خود را فردی باهوش احساس کند ، اما همه پول این کار را ندارند ؛-) به شخص دارای موقعیت با کیفیت بالا و منحصر به فرد پیشنهاد دهید ، این عبارت را به آن اضافه کنید: "فقط شما چنین چیزی را خواهید داشت. همه آشنایان شما به سادگی حسادت خواهند کرد. " این دوباره موقعیت شخصی افسر امنیتی را تقویت می کند ، او جالبترین خواهد بود!
  • حرفه ای گری … مقامات امنیتی نمی خواهند اشتباه محاسبه کنند ، در غیر این صورت این اشتباه به غرور آنها لطمه می زند ، بنابراین آنها می خواهند در کار با مردم ضمانت داشته باشند ، و حرفه ای بودن و تجربه تضمین اثربخشی است. بنابراین ، با فروش مبلمان طراح به آنها ، می توانید این را بگویید: "این مجموعه زیبا از بهترین کاج نیوزلند ساخته شده است ، که عملا به بازار عرضه نمی شود (منحصر به فرد). مونتاژ و ساخته شده است توسط صنعتگران با سی سال تجربه در نجاری ، متخصصان واقعی ، مونتاژ آنها برای 50 سال تضمین شده است."
  • ثبت نام VIP … بنابراین ، به عنوان یک شوخی ، می توانید پیوندهایی را برای بهترین دستاوردهای خود برقرار کنید - خواه اشاره ای در مجله جالب ، نقد و بررسی شخص مشهور ، خرید محصولات شما توسط یک شرکت یا شخص شناخته شده باشد. بنابراین ، در مورد مبلمان ، می توانید عبارت زیر را اضافه کنید: "این دقیقاً مجموعه ای است که توسط همسر نخست وزیر / ستاره پاپ / ستاره فوتبال سفارش داده شده است."

همچنین مزایای استاندارد مالی برای همه ، پاداش ، تخفیف ، خدمات ویژه وجود دارد. سیلوویکی ها آنها را مانند بقیه دوست دارند. اما در برقراری ارتباط با آنها ، باید زمینه ای کاملاً شخصی داشته باشد - "فقط برای شما ، ما چنین خدماتی را به دیگران انجام نمی دهیم." به طور طبیعی ، این بر وضعیت آنها تأکید می کند ، به این معنی که ما در نظر آنها افراد خاصی می شویم و دفعه بعد آنها می خواهند فقط با ما برخورد کنند ، زیرا ما به آنها احترام می گذاریم.

روشهای برقراری ارتباط با مقامات امنیتی و افراد با موقعیت بالا

شما می توانید شرط بندی افراد سیلوویکی و عادلانه را تقسیم کنید.

مقامات امنیتی با توجه به خلق و خوی خود ، برای قدرت ، تسلط و نشان دادن موقعیت خود تلاش می کنند. آنها قاطع و بلند پرواز هستند.

افراد دارای وضعیت ساده کسانی هستند که به دلیل موقعیت یا شغل اجتماعی خود دارای امتیازات یا قدرت هستند ، اگرچه در ابتدا خلق و خوی آنها نرم تر است. اما قوانین ارتباط با آنها یکسان است ، احتمال فشار آنها کمتر است ، اما آنها همچنین احترام ، امتیازات و ضمانت می خواهند.

در برقراری ارتباط با این افراد و دیگران مهم است:

خاص و مختصر بودن گفتار

چرا؟ زیرا همه مقامات امنیتی برای وقت خود ارزش قائل هستند (کسانی که برای خود ارزش قائل هستند وقت خود را با گوش دادن به حرف دیگران تلف نمی کنند) و اگر درخواست ما طولانی و گیج کننده و غیر منطقی باشد ، آنها به سادگی می خواهند گفتگو را به پایان برسانند. یک حرفه ای کم ، واضح و مطمئن صحبت می کند ، بنابراین آنها به او اعتماد می کنند - او می داند در مورد چه چیزی صحبت می کند.

اگر گفتار ناهنجار ، گیج شده باشد ، به این معنی است که فرد ناامن است.

اگر شخصی به مدت طولانی صحبت کند ، مشکل را با جزئیات شرح دهد ، بدین معناست که او رنج می برد و انتظار مشارکت دارد ، و این باعث می شود و بر این اساس ، طرفی را که نمی خواهد مشکل شخص دیگری را بر عهده بگیرد دفع می کند.

توصیه این است: شما باید مشکل را "بدون مشکل" به مقامات امنیتی بگویید ، گویی که ما در مورد رقابت اجتماعی ، فتنه یا پروژه قمار صحبت می کنیم (مقامات امنیتی دوست دارند رقابت کنند و برنده شوند ، اما آنها دوست ندارند این کار را انجام دهند. در کارهای دیگران)

در آموزشهای فروش و در آموزشهای ارتباطی پیشرفته مانند کوچینگ ، به مربی آموزش داده می شود که یک مشکل را به یک کار تبدیل کند ، نه خدماتی را بفروشد ، بلکه راه حلی را برای یک مشکل بفروشد ، نه در مورد آنچه می خواهید به ما بگویید ، بلکه در مورد آنچه مشتری می خواهد بشنود و در اینجا تمرکز اصلی این است که چگونه خود را برای گفتگو با فردی که کمی گوش می دهد ، تند می پرسد و منتظر پاسخهای ساده و واضح است ، بدون عبارت "من فکر می کنم" ، "احتمالا" ، "باید" ، "به نظر می رسد" آماده کنید. به من”.

صاف ، واضح و منطقی گفتار شما به تکرار مکرر خود یا گفتگو با یک فرد باهوش یا تمرین در مقابل آینه تا لحظه آرامش مطمئن در هر عبارت کمک می کند.

توجه.

همانطور که قبلاً ذکر شد ، باید به سیلوویکی احترام گذاشت و این احترام را باید نشان داد. این امر در مورد یک بلوند ثروتمند که به یک بوتیک جدید یا یک متخصص در خدمات ویژه یا یک مقام رسمی یا مدیر مدرسه رسیده است ، صدق می کند. همه آنها در اطراف خود فضایی رسمی از مناسک اجتماعی ایجاد می کنند (سرکوب آشنایی غیر ضروری) ، همه آنها احساسات شخصی خود را نشان نمی دهند (آنها را فقط می توان با میکرومیمیک ها پیگیری کرد) ، همه آنها خواستار تأیید خود ، تشخیص و کنترل موقعیت هستند. که وضعیت آنها آسیب نبیند.

احترام چگونه نشان داده می شود؟

در آمادگی برای گوش دادن به یک شخص ، مهم نیست که او در ابتدا چه مزخرفاتی می گوید.

در غیاب عبارت "شما در اشتباه هستید" ، "من به شما آموزش می دهم" ، "احمق نباشید".

در حالات نرم صورت ، تکان دادن سر ("بخوان ، پرنده ، بخوان") ، صدای آرام.

آمادگی برای دیدار در نیمه راه در جایی که لازم نیست.

در آموزش های روانشناسی در این مکان ، شرکت کنندگان ، به عنوان یک قاعده ، این س askال را می پرسند: "آیا لازم است با هم بازی کنیم؟ اگر این شخص را کاملاً خراب کند چه می شود؟ "، و ما با کلمات گلب ژگلوف پاسخ می دهیم:" و برای این یک قانون دوم وجود دارد … ". شما باید بتوانید خود را به درستی معرفی کنید. یک فرد با اعتماد به نفس آماده برقراری ارتباط است. اما بعداً او به آرامی توضیح می دهد و به مشتری اشاره می کند که او کاملاً درست نمی گوید (به ویژه اگر او اصلا درست نگوید یا اساساً اشتباه کرده است)."

مقامات امنیتی عاشق فرمان دادن و تشویق مردم هستند ، اما اول از همه به افرادی احترام می گذارند که خم نمی شوند ، می دانند چگونه مودبانه از خود دفاع کنند ، بدون هیستریک و رسوایی از نظرات خود محافظت کنند ، در حالی که چارچوب مثبتی در ارتباطات دارند.

آنها می توانند به آرامی اما با اطمینان به فشار پاسخ دهند.

مانند یک تیغه انعطاف پذیر - خم می شود ، اما نمی شکند و در صورت لزوم ، به شدت برش می دهد.

بنابراین ، اولین وظیفه در برقراری ارتباط با مقامات امنیتی این است که به آنها احترام بگذاریم ، و دوم این است که به آرامی نشان دهیم که ما در زمینه خود متخصص هستیم و همچنین شایسته احترام هستیم. آنها می گویند ، ما به اندازه شما (حداقل به ما) باهوش نیستیم ، اما در زمینه خود ما بهترین هستیم.

تعارف

این موضوع به اندازه جهان قدیمی است ، بنابراین ما آن را با چنین جزئیات توضیح نمی دهیم.

بگذارید فقط بگوییم که در فضای پس از اتحاد جماهیر شوروی ، هیچ کس نمی داند چگونه تعریف کند (در مورد افراد توده قضاوت کنید) ، به دلایلی همه از آنها می ترسند ، با چاپلوسی آشکار اشتباه گرفته می شود (که در برخورد با آنها نیز تأثیر دارد) ظالمان آشکار)

و تعریف واقعی سبک ، زیبا است ، "گویی به طور تصادفی" گفته می شود ، و بنابراین طرف را مجبور به هیچ چیزی نمی کند. بنابراین ، اثر آن طولانی مدت است و باعث واکنش دلبستگی صادقانه می شود.

برای این منظور ، تکنیک های خاصی مانند "ساندویچ دروغ" و غیره وجود دارد که ارزش آموزش بیشتر ، غلبه بر پیچیدگی ها ، خجالت و عدم تمایل به سازگاری را دارد. در آموزش های روانشناسی ، هنگامی که مردم نمی خواهند "چیزهای خوب" بگویند ، ترجیح می دهند که زبان رسمی انتقاد یا اظهارات را ترجیح دهند ، یک خرابی خنده دار ایجاد می شود.

بگذارید فقط بگوییم که یک تعریف خوب بر آنچه شخص خود ارزش می گذارد ، آنچه برای او مهم است ، شخصیت یا دامنه تلاش او را مشخص می کند.

اما نحوه توجه به آن موضوع یک داستان جداگانه است. این کوچینگ است.

آنچه "siloviki" دوست ندارد - ناله ، انتقاد ، نادیده گرفتن

نقطه ضعف بسیاری از (اما نه همه) مقامات امنیتی در حال عمیق شدن در حوزه احساسی است ، که شامل همدلی ، همدلی ، مشاهده دنیای درونی خود و دیگران ، تجزیه و تحلیل تجربیات و علل آنها ، حمایت اخلاقی و پذیرش خود است. اشتباهات.

بنابراین ، برای مقامات امنیتی ناراحت کننده است که به ناله ، اتهامات ، خواسته های خانواده دیگران گوش دهند. در آثار کلاسیک ، سیلوویکی ها زبان قدرت ، ویژگی ها و مسئولیت پذیری را دوست دارند ، بنابراین نیازی به کاوش در جزئیات دیگران نیست. و زبان احساسات آنها را خسته می کند ، شما باید خود را بشکنید ، وارد دنیای عجیب شوید ، با چشمان دیگری به خودتان نگاه کنید … آنها به دنبال این کار نیستند.

فقط گاهی اوقات و به خاطر نزدیکترین افراد.

به عنوان پرداخت برای دوستی یا روابط خانوادگی.

اما احساسات خود آنها برای مقامات امنیتی مهم است! آنها می خواهند شنیده شوند ، می خواهند انتظاراتشان حدس زده شود ، تجربیاتشان درک شود ، زخم هایشان با مهربانی درمان شود. یعنی بیشتر از همه می خواهند آنچه را که خود قادر به دادن آن نیستند بدست آورند. بنابراین ، هرچه رئیس بلندتر باشد ، همسر او ساکت تر و سازگارتر است (به عنوان یک قاعده).

سیلوویکی ها نسبت به نادیده گرفتن و انتقاد آنها ، که اصلاً نمی توانند تحمل کنند ، بسیار دردناک واکنش نشان می دهند ، زیرا وضعیت آنها در حال فروپاشی است. و علیرغم بی توجهی ظاهری ، آنها تزریقات دیگران را بسیار ظریف تجربه می کنند (تمام شب را پرت کنید و بچرخانید ؛-))

نوابغ ارتباطی می دانند چگونه انتقادات و اظهارات روشن را در "تقریباً ستایش" بپوشند. به عنوان مثال ، مشتری در مورد یک محصول مزخرف می گوید. یک فروشنده با تجربه عاقلانه به کل دوره (احترام) گوش می دهد و در پایان می گوید: "بسیار خوب است که شما ظرافت هایی را می شناسید که برای همه فروشندگان شناخته نمی شود (تعریف). فقط در این مدل همه چیز تا حدودی متفاوت تنظیم شده است ، حتی بهتر … ".

به مشتری گوش داده شد ، مورد ستایش قرار گرفت و اکنون آماده است تا به حرف ما گوش دهد.

این یک سرویس درجه یک است!

عبارات "کره"

برای شرایط درگیری و نیمه درگیری ، وقتی مشتری به دلایلی آزرده می شود یا شروع به عصبانیت می کند ، می توانید از عبارات "cajole" استفاده کنید. فروشندگان باتجربه از آنها بصورت شهودی استفاده می کنند ، اینها انواع مختلفی از رضایت هستند و دوباره ، تمجیدهای ظریف که عزت نفس متجاوز را افزایش می دهد ، و نزاع را به یک کانال مسالمت آمیز تبدیل می کند: "شما کاملاً درست می گویید" ، "فقط یک فرد فهیم متوجه چنین چیزی می شود نادرستی ، از کمک شما متشکرم "،" خوب است که مشتریانی مانند شما داریم "،" ما شما را برای جوانان خود الگو قرار می دهیم "؛-)

در آموزش های روانشناسی ، یک مربی خوب با گروه کار می کند تا زمانی که هر یک از شرکت کنندگان بتوانند به طور کامل صادقانه به احمق با صدای بلند چیزی خوب بگویند ، فقط در این صورت است که تمجید کار می کند و تنش را از بین می برد. روانشناسی سیستمیک در ارتباطات انسانی اینگونه عمل می کند - ضمیر ناخودآگاه در تشخیص دروغ ها به اشکال مختلف ، حتی در مواردی که کاملاً بازی شده است ، بسیار عالی است. اما تشخیص صادقانه حق و ارزش شخص دیگر را نمی توان با هیچ چیز اشتباه گرفت. یک یا دو عبارت ، کلاینت را در مقابل چشم ما تغییر می دهد.

مشتری به صورت رایگان (!) به ما می آموزد که بهتر کار کنیم ، تجارت را با دقت بیشتری انجام دهیم ، و ما از او سپاسگزاریم! ما چیزی را از دست نمی دهیم ، شما همیشه می توانید از هر کجا و از هر شخصی یاد بگیرید.

به یک زبان صحبت کنید

در اینجا ما یک بلوک کوتاه از چرخه کوچینگ ارائه می دهیم ، که برای درک بیش از حد و ایجاد ارتباط صحیح به طور کامل تیز شده است.

اولین اصل ، شنیدن آنچه شخص می گوید ، است. در حقیقت.

اگر یک بلوند باحال در یک بوتیک می گوید: "به نوعی این کفش ها ساده به نظر می رسند" ، یک فروشنده خوب همان کفش ها را فقط با گل رز به او پیشنهاد می دهد.و فروشنده ای که Coaching را گذرانده است می شنود که مشتری از یک مورد غیر وضعیتی ناراضی است. و او همان کفش ها را ارائه می دهد ، فقط با برچسب شیک و دو برابر گران. و مشتری می درخشد!

اصل دوم تعریف است ارزشهای پیشرو.

برای یک بلوند ، مد برای یک تاجر ، استحکام ، و برای مادربزرگش مهم است - عملی و همه کاره. به طور معمول فروشندگان (مذاکره کنندگان ، مدیران فروش) مشتاق هستند که با نگاهی به بازار ، کیفیت محصول و رقابتی برجسته را بفروشند. اما لایه دیگری در انگیزه یک محصول خاص وجود دارد - ارزشهای شخصی آن. شنیدن آنها و تبدیل ویژگی های شناخته شده در جهت درست ، کوچینگ است.

مادربزرگ یک تاجر ثروتمند: "من کفش های ساده تری می خواهم ، تا کف آن نریزد." فروشنده ، با نگاهی به بازرگان: "این جفت ارزان تر نیست ، اما در اینجا کیفیت سوئیس ، کف و تمام درزها به مدت 10 سال تضمین شده است."

و وضعیت (استحکام) و قابلیت اطمینان با یک عبارت ارضا می شود. مادربزرگ از کیفیت راضی است و نوه اش که پول را می پردازد ، می خواهد چیزی شایسته بخرد تا از خرید ارزان شرمنده نباشد.

کل ترفند این است که به کلمات معیارهای لازم در گفتار توجه کنید ، ارزش مشتری را در پشت آنها مشخص کنید و کالاها را در نور لازم (فیلتر / قاب / صفحه) به او ارائه دهید.

چگونه صداقت و عدم صداقت خود را ثابت کنید

گاهی اوقات مشتری که حرف مزخرف می زند یا معتقد است باید متوقف یا منطقی باشد. برای انجام این کار ، او می تواند بی اهمیت باشد که او را بترساند ، به ویژه اگر استدلال های ساده را نپذیرد. در مربیگری ، به قیاس با درمان عقلانی- عاطفی ، چنین تکنیکی وجود دارد "فرو رفتن در مدل شکست" ، هنگامی که با تعیین ارزشهای اصلی مشتری ، نسخه ای آماده از آینده منفی به او پیشنهاد می شود.. این امر به شدت تمایل مخاطب را برای گوش دادن به ما برمی انگیزد ، زیرا ما به طور منطقی "توهمات مثبت" را از بین برده ایم.

کارگردان: "این کار باید به این صورت انجام شود و هیچ کار دیگری."

زیردست: "خوب … فقط همکاران ما این کار را کردند و 20 هزار نفر سوختند."

لازم است "توهمات مثبت" را قطع کنیم ، بدون هیچ دروغی با حقایق عمل کنیم ، اما حقایق باید در همان راستای ارائه هدف ارائه شوند. اگر ما در مورد قابلیت اطمینان صحبت می کنیم ، در مورد عدم قابلیت اطمینان بحث می کنیم ، اگر - سرعت ، دلایل کندی و غیره را توضیح می دهیم.

ترفند این است که همیشه در فرد امیدی وجود دارد ، او آماده است به چیزهای کوچک بچسبد ، فقط برای حفظ تصویر جهان مورد نیاز خود و تحمیل آن به اطرافیان خود ، اگر موقعیت اجازه می دهد. اگر به عنوان یک متخصص ، شکست الگوریتم اعمال اعمال شده را می بینید و نمی توانید مافوق خود را متقاعد کنید ، باید از "قطع آینده موفق" از طریق انتخاب ویژه ای از استدلال های لازم استفاده کنید که بر ارزش اصلی حریف فشار وارد می کند..

نتیجه گیری شما از آنچه خوانده اید:

از مقاله چه چیزی را دوست داشتید؟ آیا آماده پاسخگویی به سوالات امنیتی هستید؟

آنها به جمع آوری تصویر نیروهای امنیتی و ارائه پشتیبانی قابل اعتماد در ارتباط کمک خواهند کرد.

    1. چرا siloviki یک قاب رسمی در اطراف خود نگه می دارد؟
    2. ارزشهای هدایت کننده آنها چیست؟
    3. هنگام تعامل با افراد دیگر از چه چیزی بیشتر می ترسند؟
    4. چه چیزی می تواند آنها را برای مدت طولانی ناراحت کند؟
    5. چگونه به درستی به ستمگران احترام بگذاریم؟
    6. در برخورد با مقامات امنیتی کافی چه کاری نمی توان انجام داد؟
    7. مقامات امنیتی چگونه با یکدیگر ارتباط دارند و با چه کسانی دوست هستند؟
    8. مقامات امنیتی به چه کسانی احترام می گذارند و چرا؟
    9. سیلوویکی ها در دوران کودکی چگونه بودند ، نشانگر دوران جوانی آنها چیست؟

برای پاسخ کامل ، دوستان ، آشنایان ، خویشاوندان خود را که تحت این نوع هستند ، تجزیه و تحلیل کنید. چگونه آنها به موفقیت خود رسیدند ، در مدرسه چگونه بودند ، در ارتباطات چگونه تفاوت داشتند ، در برابر بی عدالتی چگونه واکنش نشان دادند؟

مهمترین نکته در برخورد با مقامات امنیتی احترام است.

یک فرد با اعتماد به نفس می تواند هزینه آن را بپردازد!

برای شما آرزوی موفقیت در ارتباط داریم.

توصیه شده: