اهداف چیست و برای چیست؟

تصویری: اهداف چیست و برای چیست؟

تصویری: اهداف چیست و برای چیست؟
تصویری: هدف چیست و چگونه به اهداف ما برسیم؟ 2024, آوریل
اهداف چیست و برای چیست؟
اهداف چیست و برای چیست؟
Anonim

اخیراً ، طی مشورت ، از یکی از مشتریانم خواستم که برای خود هدف شغلی تعیین کند. واکنش او من را فلج کرد - مشتری شروع به فریاد زدن کرد که هرگز برنامه ای ندارد و داشتن اهداف باعث می شود احساس ناراحتی کند. "به خاطر این اهداف شما ، من بی نهایت از خودم متنفرم - زیرا آنها را تعیین می کنم و هرگز به آنها نمی رسم. در چنین لحظاتی احساس می کنم هیچ چیز نیست."

پس از مشاوره ، نفس خود را بیرون دادم ، برای خودم چای درست کردم و فکر کردم. اما واقعاً. حالا از هر سو ، به هر کجا که نگاه می کنید ، "برسید!" ، "زمان را از دست ندهید!" ، "هزار و یک هدف برای سال آینده!"؟ هیچ چیزی؟ سپس سریع الاغ خود را از روی نیمکت بردارید و کاری را شروع کنید! " از این شعارها ، همه چیز در داخل وارونه می شود ، شما دست به دفتر خود می زنید و از هفته آینده برنامه ریزی دیوانه واری را شروع می کنید ، زیرا "من باید بیشتر ، بیشتر ، بیشتر انجام دهم. مقاومت کنید ، غلبه کنید ، موفق شوید. قهرمانی در تعیین و دستیابی به اهداف. شماره 1 جهان!"

این همان چیزی است که اهداف در جهان هنوز خودشیفته ما با آن ارتباط دارند. و برای بی پایان "باید!" تعویق و خرابکاری به همان اندازه بی پایان به دنبال دارد. سپس بلند می شویم ، کاری انجام می دهیم ، به بی اهمیتی خود در مقابل ایلان ماسک پی می بریم و دوباره روی مبل می افتیم. و ما از همه این اهداف که با موفقیت توسط جامعه تحمیل شده متنفر هستیم.

این تصور از اهداف در واقع بیشتر از آنکه منفعتی داشته باشد ضرر دارد. اینجا کاملاً با شما موافقم

بنابراین برای شروع ، خاطرات طولانی مدت خود را کنار بگذارید و روی مبل بنشینید. بیایید اول خواب ببینیم … واقعاً چه چیزی را دوست دارید؟ خونه کنار دریا؟ دوخت متقاطع؟ در حال راه اندازی یک شرکت گرم پنیر دست ساز؟ خودتان را محدود نکنید. تخیل خود را روشن کنید و آن را خاموش نکنید تا زمانی که تصویری را که برای شما خوشایندتر است تنظیم مجدد کنید. زندگی رویاهای شما.

ارائه کرده اید؟

حالا می توانیم به اهداف بازگردیم. زیرا آنها با خواسته ها شروع می کنند. مال تو ، مال خودت بدون آرزوها ، هدف به شکنجه تبدیل می شود ، با خواسته ها - به شکار هیجان انگیز برای دست و پا زدن.

گام بعدی در حال توسعه است … برای خود یک سوال ساده پاسخ دهید: چگونه می دانید که به آرزوی خود رسیده اید؟ به عنوان مثال ، معلوم شد که شما رویای یک روانشناس شدن را دارید. و جادوی "روانشناس شدن" برای شما چیست؟ فارغ التحصیل از دانشگاه و گرفتن مدرک کارشناسی ارشد؟ یک تمرین به اضافه / منهای ده مشتری ایجاد کنید؟ یا فقط برای درک خود است؟ مهم است که آن را تا آنجا که ممکن است مشخص کنید - هرچه هدف خود را بر اساس رویای خود مشخص کنید ، ادامه راه واضح تر خواهد بود.

هدف مسابقه نیست. هدف تنها یک علامت خشن در راه رسیدن به خواسته های خود است.… در راه زندگی که تا حد امکان برای شما مناسب است. این بسیار فردی است - من افرادی را می شناسم که نمی توانند خود را بدون زندگی اداری تصور کنند و از این امر کاملاً خوشحال هستند. و من افرادی را می شناسم که در هنر کاملاً بدون ساختار خوشحال هستند. اندازه گیری میزان موفقیت غیرممکن است - این یک پارامتر بیش از حد ذهنی است که هرکس به طور جداگانه برای خود تعیین می کند.

علاوه بر این - اهداف ما ثابت نیستند … ما دائما در حال تغییر هستیم ، مانند خواسته های ما. ما همچنین دائماً اهداف خود را بسته به سرعت رویکردمان به آن تنظیم می کنیم. به همین دلیل نوشتم که او فقط یک "نشانگر مشروط" بود. به عنوان مثال ، من برای خودم اندازه هدف 10 مشتری ثابت را در شش ماه تعیین کردم. اما ما نمی توانیم به طور قطع بدانیم که من چقدر سریع به آنها خواهم رسید: ممکن است بعداً اتفاق بیفتد (و سپس باید تجزیه و تحلیل کنم که استراتژی ای که من اختراع کرده ام چقدر واقع بینانه است) ، یا شاید زودتر. به عنوان مثال ، پس از چند ماه. و سپس در مورد اهداف بعدی تأمل خواهم کرد. علاوه بر این ، در روند دستیابی به هدفم ، ممکن است نظرم تغییر کند: ازدواج کنم و به یک سفر طولانی ماه عسل بروم ، یک شوک قوی را تجربه کنم ، یا فقط عاشق شغل دیگری شوم.این زندگی است ، همه چیز در آن ممکن است. بنابراین ، هدف یک جمله نیست.

همچنین اغلب از من این سال را می پرسند: آیا هدف می تواند ناخوشایند باشد؟ به این معنا - برای لذت بردن نیست؟ به احتمال زیاد نه تا بله. هدف ما باید چیزی باشد که ما را به حرکت در می آورد ، شعله ور می شود ، به ما انگیزه می دهد.… اما راه رسیدن به آن می تواند شامل چیزهای بسیار کمتر خوشایند باشد. اینها وظایفی است که من آنها را می نامم - اینها "اهداف فرعی" کوچک هستند. به عنوان مثال ، بیایید همان هدف "روانشناس شدن" را در نظر بگیریم. و مراحل را تجویز می کنیم. خوب ، ابتدا باید به دانشگاه بروید ، سپس تبلیغ خدمات خود را شروع کنید. و اگر ایده آموزش ممکن است برای شما خوشمزه و جذاب به نظر برسد ، ایده فروش خود شما ممکن است ناخوشایند به نظر برسد. اما بدون این ، دستیابی به هدف ممکن است مورد تردید قرار گیرد.

بنابراین ، یک تکه کاغذ بردارید. هدف خود را در بالا بنویسید. در زیر - وظایف را با موارد زیر نشان دهید. اگر هنوز درباره آنها مطمئن نیستید ، تقریباً بنویسید.

حالا چند ساعت حواس تان پرت شود. قدم زدن. برای خود یک شام خوشمزه درست کنید. یک قسمت از جدیدترین مجموعه تلویزیونی را تماشا کنید.

پس از آن ، با جزوه و اهداف به جزوه برگردید. خود را آنجا تصور کنید ، در نقطه پایانی. تا حد امکان رنگارنگ. در جزئیات. دوست دارید؟) اگر چنین است ، می توانید سفر خود را به سمت زندگی مورد نظر خود شروع کنید.

موفق باشید با آن. و در صورت وجود ، خوشحال می شوم به شما کمک کنم. ؛)

توصیه شده: