2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
امروز من در انجمن موضوع دختری را دیدم که از رفتن به عنوان نظافتچی یا پیشخدمت خجالت می کشد و هنوز برای خالی های "معتبر" تربیت نشده است. و حادثه ای را که در جوانی برایم اتفاق افتاد به وضوح به خاطر آوردم.
یک یادداشت کوچک: من در یک شهر بلاروس با جمعیتی در حدود 100 هزار نفر بزرگ شدم. مادرم یک مغازه پوشاک کوچک داشت که در آن تعطیلات به عنوان فروشنده کار می کردم.
یک روز اوت ، دختری 13 تا 14 ساله و مادربزرگش وارد مغازه شدند. آنها به دنبال شلوار برای مدرسه بودند. البته خود دختر می خواست چیزی شیک ، شیک و مناسب داشته باشد. من چندین مدل را به او پیشنهاد کردم: مشکی ، تک رنگ ، و بنابراین در معرض خطر قرار گرفتن در معرض تحریم های پلیس اخلاق مدرسه نیست ، اما با یک برش خوب. اینها یا شلوارهای باریک بودند یا مستقیم از زانو.
دختر شلوار را امتحان کرد ، از برخی خوشش آمد ، اما بعد مادربزرگش وارد بازی شد.
- نه ، نمی کنند. ما به شلوار نه برای دیسکو ، بلکه برای مدرسه نیاز داریم ، می دانید؟ ما در مدرسه N درس می خوانیم ، این یک مدرسه جدی است ، ما قوانین بسیار سختی داریم. ما نیازی به این چسبندگی نداریم ، ما به یک وسیله مستقیم نیاز داریم ، به طوری که کودکان در مورد مدرسه فکر کنند ، و نه در مورد انواع مزخرفات.
دختر ، نیم دقیقه پیش ، با اشتیاق خود را در آینه بررسی کرد ، به طور قابل توجهی ناراحت شد. من او را کاملاً درک کردم ، زیرا اولا ، من آن زمان فقط یک سال پیش از مدرسه فارغ التحصیل شدم. و به یاد آوردم که ظاهر چقدر برای من و دیگر دختران اهمیت داشت. اما آنچه واقعاً وجود دارد: او یکی از پارامترهایی بود که وضعیت اجتماعی را در بین همکلاسی ها تعیین می کرد.
ثانیاً ، مدرسه ای که یک سال پیش از آن فارغ التحصیل شدم ، مدرسه N بود. بنابراین ، من می دانستم که سفارش (شامل لباس) چیست.
من می خواستم به نحوی از دختری حمایت کنم که طبق وصیت مادربزرگم ، با شلوارهای شیک ترین سبک در آن زمان به مدرسه می رفت. و من گفتم:
- می دانید ، من نیز به مدرسه N رفتم و همان شلوار را پوشیدم - این کاملاً درست بود ، زیرا مادرم از محصول خود لباس هایی برایم گذاشت - و هیچ کس در این مورد هیچ نظری برای من نداد.
البته ، من انتظار نداشتم که بتوانم فرد مسن را متقاعد کنم - بلکه ، من به سادگی نمی توانم سعی نکنم. اما پاسخ او غیر منتظره تر بود:
- خوب ، ببینید در نهایت به عنوان چه کسی کار می کنید! برویم ، - او از مغازه خارج شد ، دختر با عجله پرده اتاق مناسب را کشید ، لباس خود را تغییر داد و بعد از مادربزرگش رفت.
احساس کردم بهم تف کرده نسخه من ده سال پیش هنوز روان درمانی را گذرانده بود ، روانشناس نشده بود ، یاد نگرفته بود که به ارزیابی دیگران وابسته نباشد و از ارزش مطلق خودش مطمئن نیست.
نسخه ای از من ده سال پیش یک سال پیش از مدرسه N با مدال طلا فارغ التحصیل شد ، به المپیاد های منطقه ای و جمهوری در انفورماتیک رفت و با بودجه ای وارد دانشگاه معتبر مهندسی رادیو در مینسک شد ، از سال اول فارغ التحصیل شد و بخشی را کار کرد. -زمان در شهر خودم در مغازه مادرم.
/ من در نهایت به خاطر بخش روانشناسی از آن دانشگاه خارج شدم ، اما این یک داستان کاملاً متفاوت است /
شرم آور نیست که صادقانه کار کنید و درآمد کسب کنید. این خوبه. و این طبیعی است که همیشه افرادی باشند که چیزی پیدا کنند که در آن جستجو کنند. اما اگر در درون شما ، مانند درخت بلوط پهن شده با ریشه های قوی ، این اعتقاد وجود داشته باشد که شما ارزشمند ، شایسته ، خوب ، مستحق عشق هستید ، حملات دیگران نمی تواند حس خود را به طور جدی متزلزل کند. و اگر این باور وجود ندارد ، همکاری با یک روانشناس به توسعه آن کمک می کند.
توصیه شده:
خجالت می کشم نشان دهم که شرمنده ام. شرم تقویت شده: چگونه به زندگی بازگردیم (قسمت 2)
من این مقاله را در ادامه موضوع شرم می نویسم و می خواهم دفاع روانی را که برای جلوگیری از احساس و تشخیص شرم استفاده می کنیم ، در نظر بگیرم. واقعیت این است که شرم سمی یک تجربه نسبتاً دشوار و ناخوشایند است که بیشتر ما را تضعیف می کند تا آنکه ما را قوی کند.
خجالت نمی کشی ، ها؟! وجدان داری؟! چند کلمه در مورد شرم و وجدان
سخت ترین احساساتی که یک فرد می تواند تجربه کند احساس شرم و گناه است. احساس گناه مداوم اغلب زمینه ساز بیماریهای روان تنی است و شرم عامل بسیار مهمی در ایجاد و نگهداری بسیاری از آسیب های روانی است. شرم یک احساس عمومی است ، هنگامی ایجاد می شود که تهدیدی وجود داشته باشد ، چیزی که دیگران در مورد برخی از اقدامات مذموم ما یاد می گیرند.
خجالت نکش - انجامش بده! راهنمای درمانگر مبتدی
ما موش نیستیم ، ما پرنده نیستیم ، ما ترس شبانه هستیم پرواز می کنیم ، می چرخیم گرفتن وحشت ما ترسو را می لرزانیم ، شجاع به نظر می رسد - ما ذوب می شویم: ما از شجاعان می ترسیم ما از ترس پرواز می کنیم متن آهنگ "We are the night Ahi-Fears"
چرا آنها خجالت می کشند ، یا در داخل کسی که شرم دارد چه می گذرد؟ بازتاب مقاله
شرم یک موضوع طولانی مدت است. اما همیشه شرمساری دو طرف دارد. اول ، همه در مورد او صحبت می کنند - این کسی است که شرمنده است. دومی در واقع مجرم است - کسی که این کار وحشتناک را انجام می دهد ، کسی که شرمنده است. کدامشان بدشانس ترین است؟ بسیاری بلافاصله خواهند گفت:
او / او از من خجالت می کشد
ویژگیهای شخصی شکل گرفته در سیستم خانواده ، چمدان فرد برای زندگی است. یا تا لحظه آگاهی و جدایی از خود ، همانطور که از خارج تحمیل شده است. کسی بسیار سودآور و راحت است. شما تا 15 حلقه دور گردن خود می پوشید ، نه به این دلیل که آن را دوست دارید یا مناسب است ، بلکه به این دلیل که در این قبیله به دنیا آمده اید.