زندگی در افراط و تفریط: 3 حالت تقسیم مرز

فهرست مطالب:

تصویری: زندگی در افراط و تفریط: 3 حالت تقسیم مرز

تصویری: زندگی در افراط و تفریط: 3 حالت تقسیم مرز
تصویری: СВЕТ 2024, آوریل
زندگی در افراط و تفریط: 3 حالت تقسیم مرز
زندگی در افراط و تفریط: 3 حالت تقسیم مرز
Anonim

فکر کردن بسیار مشکل است - به همین دلیل است که اکثر مردم قضاوت می کنند.

M. Zhvanetsky

فرشته و دیو ، سیاه و سفید ، جنگ و صلح ، خوب و بد …

بسیاری از نمادهای افراط در زندگی ما وجود دارد.

این افراد خوب هستند و اینها بد هستند ، من با اینها ارتباط خواهم داشت و دیگر هرگز با اینها.

چرا اینطور استدلال می کنیم؟

در واقع ، این یک دفاع روانی است. به هر حال ، هیچ چیز مطلقاً بد یا مطلقاً خوب در جهان وجود ندارد ، کاملاً سفید یا کاملاً سیاه. حتی کاملاً زنده و کاملاً مرده وجود ندارد!

اما در مواردی که فهمیدن آنچه در حال رخ دادن است برای ما مشکل باشد ، وضعیت چیست ، وضعیت خطرناک است یا نه ، چگونه باید به آن واکنش نشان داد (فرار کرد؟ جنگیدن یا برعکس - در آغوش گرفتن؟) …) ، پس تنها راه قضاوت قاطع است. یعنی یا کاملاً بپذیرید یا کاملاً رد کنید.

تشکیل رخ

در واقع ، به اصطلاح "تفکر سیاه و سفید" یک شکل عادی از عملکرد روان یک کودک خردسال در دوره قبل از کلام است ، یعنی زمانی که هنوز هیچ حرف تاشو وجود ندارد. برای کودک دشوار است که بفهمد که یک مادر می تواند رفتارهای کاملاً متفاوتی داشته باشد - برای مثال ، هم خوب باشد و هم شر. بنابراین ، روان کودک "مادر" را از هم جدا می کند و از او ، مانند دو نفر - یک مادر خوب ، یک مادر بد ، می سازد.

اگر روان به دلایلی توسعه خود را محدود کرد ، چنین حفاظتی برای شخص باقی می ماند و حتی در بزرگسالی "وفادارانه" به او خدمت می کند.

همه چیز شبیه به این است: روابط با دیگران یا در ادغام کامل و یا در طرد کامل امکان پذیر است. به عنوان مثال ، در مرحله اولیه رابطه ، همه چیز خوب است (حتی بسیار!) ، اما لحظه ای فرا می رسد که به عنوان مثال ، دیگری بد ، مضر ، بی ارزش و کاملاً مستهلک و رد می شود.

فرض کنید همسایه ای آمد و مودبانه خواستار تمرین شد. البته ، یک فرد بسیار خوب ، فوق العاده ، شیرین!

وقتی همسایه شروع به تعمیر و مداخله در سر و صدای او می کند ، به یک فرد کاملاً بد و بد اخلاق تبدیل می شود (خودخواه!).

در حالت انشعاب مرزی ، به سختی می توان مسئولیت درک تقسیم شده از واقعیت را بر عهده گرفت. یعنی اینها هستند که بد ، خطرناک شده اند - همسایه ، جهان ، موقعیت ، و من آنها را اینگونه درک نمی کنم.

جدایی و روابط

original
original

تقسیم مرزها پیچیدگی زیادی را به ایجاد و حفظ روابط می افزاید. با چنین تصوری از جهان ، تماس طولانی مدت با دیگری دشوار است. در برخی موارد ، شریک زندگی "خوب" نخواهد بود و به عنوان "بد" تلقی می شود. به عنوان مثال ، او برخی نیازهای خود را نشان می دهد ، که متفاوت ، متفاوت ، غیرقابل درک و "بیگانه" خواهد بود. و نحوه برخورد با نیازهای "دیگران" ، نحوه اندازه گیری آنها با نیازهای خود ، برای برآوردن ، در حالی که ماندن در یک رابطه ناشناخته است. این خطر وجود دارد که به طور کامل جذب شود - توسط دیگری ، توسط نیازهای او ، یا به دلیل تفاوت های خود کاملاً طرد می شود.

مشکل اصلی زندگی در شرایط افراطی این است که به سختی می توان همزمان در هر دو قطب بود. در حقیقت ، ما یا کاملاً در یک قطب هستیم ، یا به قطبی دیگر می رویم. به عنوان مثال ، ما خود را یا "مردی اصیل با اصول" یا "خیانتکار بی وجدان" ، "شوهر شایسته" یا "دروغگو و فریبکار" ، "نوع دوست" یا "خودخواه" می دانیم.

تقسیم و روان درمانی

در یک رابطه درمانی ، ما یاد می گیریم که هر دو قطب را در نظر داشته باشیم تا روان بتواند این ویژگی های مختلف را در یک کل ادغام کند و همچنین به تفاوت های ظریف آن توجه کند. این توجه است ، کاوش بدون عجله سایه ها است که شفابخش و آرامش بخش است. از این گذشته ، ایده های خطر مطلق (امنیت مطلق) دیگر واقعی نیستند ، و با آنها ایده های ترسناک قدرت مطلق و درماندگی کامل.

آنها با ایده های تفاوت ، تمایز ، سایه ها ، تسکین ، ناهمگونی جایگزین می شوند.در حال حاضر من می توانم متفاوت ، ناهمگن باشم ، در برخی شرایط به یک شکل رفتار کنم (مانند یک فرشته!) ، و در برخی شرایط - کاملاً برعکس (مانند یک دیو!) ، و این یکی من خواهد بود!

ما نه تنها متوجه سیاه یا سفید ، بلکه خاکستری و خاکستری تیره و خاکستری روشن و حتی رنگ می شویم! و بسیاری از سایه های مختلف رنگ.

بنابراین ، درک جهان بیشتر به واقعیت نزدیک می شود ، امکان استفاده صحیح از محیط ، یعنی جدا کردن مفید برای خود و رد مضر در همان شیء یا موضوع ، برای برخورد خلاقانه با این مکان ها امکان پذیر می شود.

فرصتی وجود دارد که خودتان در یک رابطه باشید ، متفاوت باشید و همچنین دیگری را درک کرده و بپذیرید. از قارچ جدید وحشت نکنید ، بلکه با کنجکاوی ، علاقه رفتار کنید و به تدریج جنبه های ناشناخته را کاوش کنید …

توصیه شده: