بدون جدایی - شما ملاقات نخواهید کرد. تأملاتی در مورد اهمیت جدایی

فهرست مطالب:

تصویری: بدون جدایی - شما ملاقات نخواهید کرد. تأملاتی در مورد اهمیت جدایی

تصویری: بدون جدایی - شما ملاقات نخواهید کرد. تأملاتی در مورد اهمیت جدایی
تصویری: Bring Me The Horizon - Drown 2024, آوریل
بدون جدایی - شما ملاقات نخواهید کرد. تأملاتی در مورد اهمیت جدایی
بدون جدایی - شما ملاقات نخواهید کرد. تأملاتی در مورد اهمیت جدایی
Anonim

اینها بازتابی در مورد جدایی جسمانی نیست ، بلکه احساسی است ، وقتی همه زنده و سالم هستند و چیز دیگری ناپدید شده است. احساسات و تجربیات من ، روابط ، ارزشها. آنها دیگر نیستند. و سپس من نه با مردم ، بلکه با احساساتی که در کنار آنها زندگی می کردم ، جدا می شوم … من با برخی از خودم ، با برخی از بخشهایم ، از تجربیاتم جدا شدم … و این بسیار دردناک است ، زیرا آنها برنگردد و این به خصوص دردناک بود زیرا آنها بسیار ارزشمند و مهم بودند. و من می خواهم دوباره آن را احساس کنم. اشتیاق برای چیزی که دیگر قابل تکرار نیست.

شما می توانید از افراد ، مکانها ، رویدادها ، باورها ، توهمات جدا شوید

شما می توانید خانه را ترک کنید ، اما از نظر روانی با والدین خود جدا نشوید. آنها در درون من به زندگی خود ادامه می دهند. آنها به من می گویند چه کنم و چه کار نکنم. هنجارها و قواعد خود را دیکته می کنند ، بر اساس آن انتخابات انجام می شود و تصمیم گیری می شود. معنی زندگی من را تعیین کنید قبل از آنها من بهانه می آورم ، سرزنش می کنم و منتظر مجازات هستم. من هنوز فردی جداگانه نیستم ، با ارزشها و معانی خاص خودم. آنجا من به عنوان نماینده مادر و پدر هستم …

شما می توانید از دوره های خاصی از زندگی جدا شوید ، به عنوان مثال ، دوران کودکی ، جایی که من می توانم بی خیال ، محافظت شده ، غیر مسئول باشم ، متقاعد شده ام که کسی همیشه مشکلات و مشکلات من را حل می کند. و ، به ویژه ، با این باور که کسانی هستند که می دانند چگونه زندگی کنند. همیشه می توانید مسئولیت را بر عهده بگیرید. و این برای مدت طولانی از بین رفته است ، و اعتراف به آن سخت است …

همچنین می توانید از توهمات و انتظارات خود جدا شوید. چون خیلی درد داره ناامیدی ، بی معنی بودن واقعیت آشکار ، تنهایی و ترس از نحوه زندگی …

وقتی افراد طلاق می گیرند ، به این معنی نیست که آنها جدا شده اند. شخصی از نظر روانشناسی به زندگی خود در رابطه قدیمی ادامه می دهد ، هنوز منتظر چیزی است ، نمی خواهد اعتراف کند که تمام شده است ، مهم نیست که چقدر ارزشمند است. حفظ شکایات ، گرامی داشتن این امید که کسی ببیند ، بفهمد و تصحیح کند یا بپذیرد که اشتباه کرده است. یا همچنان از آنچه خوب است رنج می برید ، بدون باور اینکه در گذشته خوب بود. اما در حال حاضر چنین نیست. این قدرت را پیدا کنید تا خاطرات ارزشمندی را در یک جعبه بگذارید و به صورت دوره ای با سپاسگزاری که در زندگی من بود ، بازگردید …

چرا جدا شدن اینقدر سخت است؟

آیا غم و اندوه این است که خوبی ها به پایان رسیده است؟ اگر همه چیز به پایان برسد ، نه تنها چیزهای خوب دیگر وجود نخواهد داشت ، بلکه فرصتی برای رفع مشکلات بد وجود نخواهد داشت. اعتراضات خود را بپذیرید ، و این امید را از دست بدهید که کسی متوجه شود که چقدر به من آسیب رسانده است. اشتباهات و شکست های خود را بپذیرید ، و اگر احساس گناه وجود داشت ، دیگر نمی توان آن را بازخرید کرد. اکنون می توانید کاری انجام دهید ، اما گذشته را نمی توان تغییر داد. همانطور که در یک مثال از ناخن. هر میخ چکش دردی است که به شخص دیگری وارد می شود. با عذرخواهی ، بازخرید ، می توانیم این میخ را بیرون بیاوریم. اما سوراخ برای همیشه باقی خواهد ماند. و تنها کاری که می توان انجام داد این است که در ناخن های جدید رانندگی نکنید.

گذشته را رها کنید ، اعتراف کنید که این در زمان حال نیست.. و به خودتان فرصت دهید تا برای چیزی که دیگر آنجا نیست عزاداری کنید. عزاداری برای احساسات گذشته ، فرصت های از دست رفته. تا این از دست دادن و از دست دادن زندگی کند. عدم تمایل به رها کردن - نفی مرگ ، نادیده گرفتن وجود آن. بنابراین ، نفی زندگی به عنوان یک حرکت و تغییرات طبیعی آن که در آن ذاتی است.

کودکان مرگ را انکار می کنند. آنها باور ندارند که این موضوع به آنها مربوط می شود. در جهان آنها ، همه چیز ابدی است: آنها ، والدین ، دوران کودکی ، زندگی … جدایی از آنچه قبلاً به پایان رسیده است ، خواه روابط ، رویدادها ، دوره های زندگی ، مکانها ، به معنی پذیرش ایده محدود بودن فرایندها و زندگی است خودش این باعث می شود بزرگ شوید و عمل کنید و بی پایان منتظر چیزی نباشید … و زندگی را شروع کنید ، به سمت چیز جدیدی بروید.

بدون تکمیل مراحل جدایی ، غیرممکن است که قدردانی از آنچه در زندگی من بود را تجربه کنم.بدون این ، نمی توان بخشی از تجربه را در گذشته ایجاد کرد و در آینده بر آن تکیه کرد.

بدون جدایی - شما ملاقات نخواهید کرد. وقتی یکی را رها می کنید ، جایی برای دیگری وجود دارد

بدون جدا شدن از والدین خود ، خود را ملاقات نخواهید کرد و بدون این امکان ایجاد رابطه وجود ندارد ، زیرا من هنوز به عنوان یک فرد جداگانه وجود ندارم. بدون جدا شدن از یک نفر ، با شخص دیگری ملاقات نمی کنید. بدون جدا شدن از دوران کودکی ، شما به بزرگسالی یا بلوغ نخواهید رسید. بدون جدا شدن از توهمات ، شما با واقعیت و بنابراین با زندگی ملاقات نخواهید کرد.

توصیه شده: