2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
اگر به تأیید دائمی دیگران نیاز داشته باشید ، چه می کنید؟ کاری انجام دادید و برای پذیرفتن نتیجه ، باید از کسی تأیید کنید - به عبارت دیگر ، خودتان را باور ندارید یا نتیجه را تحقیر می کنید.
در آموزش ، این موضوع به بخش سوم (در مورد پذیرش نتایج آنها) اختصاص داده شده است ، که در آن بحران های منابع و منابع موفقیت را تجزیه و تحلیل می کنیم. در حقیقت ، این یک کار کامل روح است.
بی اعتمادی به خود و تحقیر نتیجه شما با آسیب های خودشیفته اولیه (در سن 1 تا 5 سالگی - برای کسی زودتر ، برای کسی بعدا) ، هنگامی که کاری را انجام دادید ، و مورد قدردانی قرار نگرفتید ، همراه بود. در نتیجه ، شما هرگز نتوانسته اید بفهمید که این عمل خوب بوده یا بد. فروید فروید این دوره را مقعدی توصیف کرد. کودک یک تکه گند را اولین ساخته خود می داند و سعی می کند به مادرش نشان دهد که با آن کنار آمده است ("مامان ، ببین! من عالی هستم!"). با این حال ، مادرم از عمل او قدردانی نکرد ، نگاه نکرد ، علاوه بر این ، او گفت "فوو!" ناهماهنگی وجود دارد - کودک احساس می کند که کار بزرگی انجام داده است ("من خودم این کار را کردم!") ، اما بازخورد کاملاً متضادی دریافت می کند. در نتیجه ، یک وضعیت نسبتاً دشوار شکل می گیرد - شما به خودتان افتخار خواهید کرد ، اما مطمئناً باید به آینه سازی صحیح برسید ، زیرا در دوران کودکی آن را دریافت نکرده اید. من کمی از موضوع دور می شوم - در میان روانکاوها در عامیانه آنها کلمه "آینه کاری شده" وجود دارد ("حالا من یک داستان برای شما می گویم ، و شما من را آینه کردید!").
و در واقع ، بسیاری به آن احتیاج دارند - شکست در دوره خودشیفتگی بسیار رایج است. با این حال ، در اینجا شما باید موازی کار کنید - از یک طرف ، فردی را پیدا کنید که بتواند به شما رضایت دهد (و در اینجا ما در مورد تملق صحبت نمی کنیم!) ، و اگر کارهای خوب انجام می دهید (با توجه به انتقاد ، باید نرم باشد) ؛ از سوی دیگر ، شما باید به طور همزمان این توانایی را در خود پرورش دهید که موفقیت های خود را بشناسید ، آنها را بپذیرید ، آنها را به کار بگیرید ("من این کار را کردم!" ، "این کار من است!" ، "این شغل من است!" ، "من نقاشی کردم این تصویر!"). خوب یا بد - مهم نیست! ممکن است درس بخوانید.
این معمولاً مهمترین چیز در لحظات خلاقانه است. سعی کنید یک قسمت جداگانه از زندگی برای خود بسازید ، جایی که با دستان خود خلق می کنید ، چیزی را خلق می کنید ، و سپس 5 تا 10 دقیقه از کنار نگاه می کنید و شرایط را قبول می کنید (چگونه به من داده شد ، چقدر آسان یا دشوار بود بود ، چگونه سعی کردم و رنگها را انتخاب کردم و غیره).
شاید در جایی چیزی برای شما خوب نبود ، اما در اینجا همه چیز عالی پیش رفت. این نکته مثبت را به روح خود وارد کنید!
توصیه شده:
چرا ما به تأیید دیگران نیاز داریم؟
- بگو ، آیا این دامن واقعا به من می آید؟ -بله شما خوبید -نه ، خوب ، نگاه کن و رنگ می رود ، واقعاً خوب نیست؟ - درسته ، خوبه "خوب ، من نمی دانم ، من شک دارم ، اما همه چیز خوب است ، درست است؟" -پی پی پی ما در یک مورد ساده به تأیید دیگران نیاز داریم - وقتی اعتماد به نفس وجود ندارد ، عادت تمرکز روی خودمان وجود ندارد.
من از یک رابطه چه می خواهم و واقعاً به چه چیزی نیاز دارم؟
هر یک از ما دارای یک ماتریس ناخودآگاه خاصی هستیم که با بررسی آن ، همسر خود را برای خود انتخاب می کنیم. دیدگاه های مختلفی در این زمینه وجود دارد. روانکاوها در مورد مجتمع ادیپوس یا الکترا صحبت می کنند ، پیروان برن در مورد انواع مختلف بازی هایی که مردم انجام می دهند صحبت می کنند و دانشمندان علوم اعصاب در مورد مقایسه بیولوژیکی صحبت می کنند که با این که ما چقدر بوی شخص دیگر را دوست داریم شروع می شود.
پرسش "من با زنانگی مشکل دارم" واقعاً به چه معناست؟
درخواست "من با زنانگی مشکل دارم" که به روان درمانی ترجمه شده است به این معنی است که شما بین احساس خود و آنچه جامعه از شما می خواهد ناهماهنگی دارید. زیرا زنانگی مجموعه ای از ویژگی ها و رفتارهایی است که به زنان نسبت داده شده و از سوی جامعه از آنها انتظار می رود.
نیاز به تأیید و 9 نیاز عصبی دیگر برای یک فرد
آیا تا به حال با کسی ملاقات کرده اید که به نظر می رسد برای جلب رضایت دیگران نیاز آسیب شناختی دارد؟ به گفته کارن هورنی ، این رفتار با نیاز عصبی به عشق و تأیید همراه است. در کتاب خود درون نگری (1942) هورنی نظریه ای را توصیف کرد که انواع مختلف رفتارهای عصبی ناشی از استفاده بیش از حد از استراتژی های حل مسئله را که ناشی از اضطراب اساسی است و با هدف ارضای نیازهای ناکافی توصیف می کند ، توصیف کرد.
چرا من علاقه خود را به کسانی که مرا دوست دارند از دست می دهم / من عاشق افراد سرد هستم ، چه باید بکنم؟
"من یک دختر هستم ، 22 ساله هستم ، در دومین رابطه دائم تک همسری. پسر هم سن و سال است ، ما شش ماه با هم بودیم ، اما وضعیتی که در رابطه قبلی ایجاد شد ، تکرار می شود - دوره گل نبات به پایان رسید ، مرحله ادغام به پایان رسید و من شروع به از دست دادن علاقه به شریک خود کردم.