من از یک رابطه چه می خواهم و واقعاً به چه چیزی نیاز دارم؟

فهرست مطالب:

تصویری: من از یک رابطه چه می خواهم و واقعاً به چه چیزی نیاز دارم؟

تصویری: من از یک رابطه چه می خواهم و واقعاً به چه چیزی نیاز دارم؟
تصویری: AFRİKA'daki İLK EVİMDE Suyu Kuyulardan Taşıyoruz !! 2024, مارس
من از یک رابطه چه می خواهم و واقعاً به چه چیزی نیاز دارم؟
من از یک رابطه چه می خواهم و واقعاً به چه چیزی نیاز دارم؟
Anonim

هر یک از ما دارای یک ماتریس ناخودآگاه خاصی هستیم که با بررسی آن ، همسر خود را برای خود انتخاب می کنیم.

دیدگاه های مختلفی در این زمینه وجود دارد. روانکاوها در مورد مجتمع ادیپوس یا الکترا صحبت می کنند ، پیروان برن در مورد انواع مختلف بازی هایی که مردم انجام می دهند صحبت می کنند و دانشمندان علوم اعصاب در مورد مقایسه بیولوژیکی صحبت می کنند که با این که ما چقدر بوی شخص دیگر را دوست داریم شروع می شود.

نیازهای اساسی ما

توجه ، ارزیابی ، چالش و حمایت از جمله نیازهای اساسی هستند که در طول زندگی فرد را همراهی می کنند و برای ایجاد و توسعه روابط اساسی هستند. در عین حال ، مهم است که درک کنیم که عدم تعادل این ارزشها منجر به چیزی می شود که ما آن را خنک کننده ، ناامید کننده و در نهایت ، از بین بردن روابط بین شرکا می نامیم (و من اکنون در مورد زمینه ای وسیع تر از عاشقانه صحبت می کنم. در روابط تجاری ، من تمایلات مشابهی را در مشارکت تجاری مشاهده می کنم).

هنگام کار با مردم و مشاهده پیچ و خم های زندگی دوستان و مشتریان ، متوجه می شوم که در زندگی آنها ، با نظم قابل حسادت ، داستان زیر اتفاق می افتد: شخصی به دنبال همسر روح خود است ، به دنبال و به دنبال آن است ، برای مدت طولانی انتخاب می کند زمان و سرانجام یافتن ما یکدیگر را دوست داشتیم ، زندگی مشترک را شروع کردیم و سپس معلوم شد که با وجود رعایت همه پارامترهای بیرونی ، اجتماعی و حتی ویژگی های فکری ، آنچه شخص در نزدیکی به چنین شریکی احساس می کند دقیقاً همان چیزی نیست که او بود تلاش برای …. چگونه کار می کند و در مورد آن چه باید کرد؟

هیچ چیز ارزشمندتر از توجه نیست

اولین قدم برای شروع رابطه توجه است. بلکه توجه بسیار استثنایی است که مانند اشعه های یک خورشید گرم و ملایم ، ما در ابتدای رابطه به طرف شریک خود هدایت می کنیم. در این پرتوها ، شخص می خواهد بهترین جنبه های خود را آشکار کند ، برجسته ترین توانایی های خود را نشان دهد ، به طور کلی ، بهترین نسخه خود شود.

بسیاری از ما با این احساس آشنا هستیم ، این احساس در اولین مرحله رابطه ، زمانی که عاشق هستیم و زمانی که در تلاش برای دستیابی به عشق شریک زندگی خود هستیم ، ایجاد می شود. این احساس لذت بخشی است - چشم ها می سوزند ، پوندهای اضافی در مقابل چشمان ما آب می شوند ، انرژی جوش می زند و ما تنها بهترین تجلیات را در شریک زندگی خود می بینیم. و اینگونه است که ما عاشق بودن را در سطح احساسی تجربه می کنیم.

عاشق MRI شدن

از نقطه نظر علوم اعصاب ، در این لحظه ما یک طوفان هورمونی واقعی با یک کوکتل باور نکردنی دوپامین ، آدرنالین ، اندورفین و اکسی توسین (مسئول احساسات انتظار ، افزایش تحریک پذیری ، لذت و ارتباط) داریم.

ترکیبی از این هورمون ها ، که در خون جاری می شوند ، تنها با ذکر یک مورد از عزیزان ، در MRI پویا به شکل چشمک زدن فعالیت مغز ظاهر می شود که قابل مقایسه با نورهای شمالی است. این همچنین مواد مخدر درون زا (که در بدن ایجاد می شود) را به مواد مخدر اضافه می کند ، که ما را نسبت به ناراحتی های جسمی حساس نمی کند. در این لحظه ، جذاب ترین لقب ها در رابطه با یکدیگر متولد می شوند ، نیاز به در آغوش گرفتن ، بوسه ، رابطه جنسی ، فقط وقت گذراندن با هم به شدت افزایش می یابد. مردم در این لحظه برای ادغام (شما قلب من هستید ، شما روح من هستید / شما قلب من هستید. شما روح من هستید) تلاش می کنند و فقط این را می بینند:

الف) آنچه دوست دارید ، تحسین می کنید ، قدردانی می کنید ،

ب) شباهت آنها

به طور خلاصه ، مغز لیمبیک ، که مسئول ارتباطات اجتماعی و احساساتی است که این ارتباطات ایجاد و تقویت می کند ، کنترل را در دست می گیرد ، در حالی که نئوکورتکس ، که مسئول منطق و تفکر انتقادی است ، با عصبی در راهرو سیگار می کشد.

مرحله اول پایه و اساس رابطه است

مرحله اول برای کل تاریخ بعدی رابطه بسیار مهم است. در این زمان است که پیوندی ایجاد می شود که باعث می شود رابطه با این شخص خاص منحصر به فرد و اساساً متفاوت از دیگران باشد.بسیار کنجکاو است که چگونه متن کتاب مقدس "از پدر و مادر خود بی خیال باشید و به همسر خود ، شوهر خود پایبند باشید" چگونه این را توصیف می کند.

من قادر به این کار نیستم

افرادی که در ایجاد پیوندهای منحصر به فرد مشکل دارند ، در زندگی شخصی خود تجربیات آسیب زایی دارند ، مانند از دست دادن والدین در دوران کودکی ، یا در مراکز درمانی بستری شده اند ، یا در موقعیت هایی قرار گرفته اند که عشق و توجه کامل والدین به آنها بوده است. در دسترس نیست به دلایل مختلف ، به عنوان مثال ، به دلیل بیماری جدی یا از دست دادن یکی از عزیزان.

برای افرادی که دارای سابقه زندگی مشابه هستند ، از یک سو ، اعتماد به کسی و ابراز محبت بسیار دشوار است ، از سوی دیگر ، با اعتماد ، اغلب در روابط ناخودآگاه در تلاش ناخودآگاه برای جبران آنچه که نبوده ، وارد می شوند. در دوران کودکی دریافت کرد

هنگام وارد شدن به یک رابطه ، بسیار مهم است که بدانید با چه نوع توافقی از داستانهای خانوادگی وارد آنها می شوید. در رابطه برای خودتان چه می خواهید و به چه چیزی واقعاً نیاز دارید. همچنین مهم است که از آنچه می خواهید آگاه باشید ، می توانید به شریک خود پیشنهاد دهید. و این اساساً با لیست خواسته هایی که گاهی هنگام کار با مشتریان می شنوم متفاوت است.

باید باشد …

او باید باشد…

در عین حال ، افراد به ندرت متوجه می شوند که پشت این خواسته ها چه نیازهای واقعی وجود دارد. چیزی که آنها واقعاً نیاز دارند.

به عنوان مثال ، دختران اغلب تمایل به داشتن فردی قوی و قابل اعتماد را در نزدیکی خود ابراز می کنند. این واقعا به چه معناست؟

گزینه 1: من در کودکی دوست نداشتم.

اگر با چنین درخواستی ، زن جوانی در دوران کودکی تجربه رد عاطفی داشته باشد ، به هر مردی وابسته می شود که آنقدر پشتکار دارد که او را روی زانو نگه دارد و او را در آغوش بگیرد و به خواب برود ، در حالی که اغلب بی احساسی یا حتی ظالمانه نشان می دهد. رفتار او با دیگران لحظه ها فرزند درونی او آنقدر مشتاق "رسیدگی" است که تا مدت ها نمی تواند تهدید احساسی یا حتی جسمی واقعی ناشی از چنین شریکی را ارزیابی کند.

نیاز واقعی برای این دختر این است که بتواند در رابطه ای باشد که شریک زندگی آماده انجام بسیاری از وظایف والدین دلسوز باشد: او محتاط ، محبت آمیز ، قابل پیش بینی است و می تواند مرزهای مشخصی را ایجاد کند. از نظر احساسی بسیار حساس باشید تا بتوانید آن را به طور مداوم اما ملایم انجام دهید. نیاز عاطفی ناخودآگاه به چنین فردی صلح است. و بیشتر اوقات ، او این نیاز را در رابطه با شریکی که ممکن است به چیزی کاملاً متفاوت نیاز داشته باشد ، نشان می دهد.

نتیجه: اگر او این احساسات را به اندازه کافی دریافت کند ، این فرصت را خواهد داشت که این نقطه سفید را در تاریخ شخصی خود "بزرگ کند" و برای مشارکت های بالغ تر - از نظر احساسی رشد کند.

گزینه 2: من به یک شریک نبرد احتیاج دارم.

همان درخواست ("من یک شریک قوی و قابل اعتماد می خواهم") می تواند با یک دختر موفق و مستقل اجتماعی باشد ، که به این معنی نوعی شریک نبرد برای دستاوردهای اجتماعی خود است. بدون درک این موضوع ، او توجه بسیار کمی به یافتن و ایجاد ارتباط و اجتماع می کند و خیلی سریع به مرحله بعدی رابطه - تمایز - می رود و تفاوت ها و توانایی مقابله با آنها را می بیند.

نیاز واقعی در این مورد یافتن شریک زندگی است که می تواند شخصاً مورد اعتراض قرار گیرد یا ارزیابی بی طرفانه انجام شود و آماده پاسخگویی به آن باشد ، زیرا او صادقانه معتقد است که این همان چیزی است که افراد نزدیک به آن نیاز دارند - "به هر یک بگویید حقیقت ناخوشایند دیگر ، زیرا دیگران اهمیتی نمی دهند."

چنین پیامی اغلب با بزرگ شدن زود هنگام کودک همراه است ، زمانی که زندگی شرایطی را ایجاد کرد که در آن مسئولیت باید بر عهده گرفته و حمل می شد و فرصتی برای شکایت یا درخواست کمک از عزیزان وجود نداشت.

نتیجه اگر یک زن از این ویژگی خاص خود آگاه نباشد ، از اینکه رابطه بسیار خشونت آمیز شروع می شود ، اما سپس به سرعت پایان می یابد ، صادقانه شگفت زده خواهد شد.به عنوان یک قاعده ، نیاز عاطفی اصلی در چنین فردی علاقه و درایو درونی است. به این معنا که او به محرکهای فکری یا جسمی مداوم نیاز دارد ، و برای این کار ، شریک باید به تجربه جدید باز شود و تمایل به توسعه ، یادگیری و بهبود مداوم داشته باشد ، باید قبول کنید ، این تا حدودی متفاوت از "قوی و قابل اعتماد" است.

من این دو مثال را به منظور نشان دادن مقیاس درخواست های واقعی که در سطح "خواستن" کاملاً مشابه به نظر می رسند ، آورده ام. و البته ، در واقعیت ، گزینه های بیشتری وجود دارد.

به عنوان یک فرد و متخصص ، برای من مهم است که مردم نه تنها فرصتی برای عاشق شدن داشته باشند ، بلکه روابطی را ایجاد کنند که احتمال موفقیت آنها بسیار بیشتر از 50/50 باشد. و بله ، برای این کار باید یاد بگیرید که خود و نیازهای واقعی خود را درک کنید. به هر حال ، این امر نه تنها هنگام انتخاب شریک ، بلکه برای انتخاب شغل در زندگی شما نیز اهمیت چندانی ندارد methods روش های مختلفی برای این کار مفید است: از خواندن کتاب و شرکت در سمینارها گرفته تا کار شخصی با یک مربی. نکته اصلی این است که نتیجه این کار فقط یک تأثیر عالی نبود ، بلکه تغییرات واقعی در سطح اعتقادات و رفتار بود ، به طوری که بعداً "برای سالهای بی هدف صرف شده" به طرز عجیبی دردناک نخواهد بود …"

چهار س forال برای درک اینکه "من واقعاً در یک رابطه به چه چیزی نیاز دارم؟"

1) وقتی روابط به بهترین شکل برای من شکل می گیرد و توسعه می یابد ، چگونه است؟

2) برای اینکه رابطه به بهترین شکل برای من شکل بگیرد ، باید چگونه باشم؟

3) برای تبدیل شدن به کسی که می خواهم ، به چه توجه و حمایت نیاز دارم؟

4) چه ارزیابی ، چالشی از طرف شریک برای من در روابط ما بیشترین پیشرفت را خواهد داشت؟

موفق باشید در درک خود و آنچه واقعاً به آن احتیاج دارید!

توصیه شده: