چرا ما افراد دشوار را انتخاب می کنیم. روابط ناشی از انتقال

فهرست مطالب:

تصویری: چرا ما افراد دشوار را انتخاب می کنیم. روابط ناشی از انتقال

تصویری: چرا ما افراد دشوار را انتخاب می کنیم. روابط ناشی از انتقال
تصویری: چطور با افراد خودشیفته برخورد کنیم؟ 2024, ممکن است
چرا ما افراد دشوار را انتخاب می کنیم. روابط ناشی از انتقال
چرا ما افراد دشوار را انتخاب می کنیم. روابط ناشی از انتقال
Anonim

کل زندگی مردم بر اساس پیش بینی ها است. پروجکشن فرایند اختصاص اموال شخصی به یک محیط است. یعنی در جهان ما در واقع بخشهایی از خود را می بینیم. همیشه. اگر چیزی در ما نباشد ، آن را در جهان نیز نخواهیم دید. جهان همه چیز در اطراف است ، همه مردم.

ما همچنین روابط را از پیش بینی ها ایجاد می کنیم. چنین مفهومی در روانکاوی وجود دارد - انتقال. در درمان گشتالت ، نام دیگر این پدیده انتقال یا انتقال است. اما در اینجا من از چنین اصطلاح روانکاوی استفاده می کنم ، محبوب تر است.

انتقال یک فرافکنی نیست ، اما بسیار نزدیک است. به عنوان مثال ، اگر از فردی استفاده کنیم که به نحوی ما را به یاد شخص دیگری می اندازد (طبیعتاً به صورت تصادفی ما را به یاد منشور خود می اندازد) ، پس از آن می توانیم تخیلات را از یکی به دیگری منتقل کنیم. و مثلاً انتظار چنین رفتاری را داشته باشید - مانند رفتار دیگران.

بنابراین ، در این مقاله می خواهم مکانیسم انتخاب ، به عنوان مثال ، شریک زندگی ، شریک ، دوستان و غیره را به تفصیل شرح دهم. در بزرگسالی این افراد را از کجا می آوریم و چرا ، و اگر در یک رابطه رنج می بریم - همه اینها با چه چیزی مرتبط است. و البته ، من چند کلمه در مورد آنچه شما می توانید با همه اینها انجام دهید ، خواهم نوشت.

چگونه سناریوهای زندگی تکرار می شوند

مشتریان گاهی به من می گویند ، آنها می گویند ، من چنین افراد سختی را انتخاب می کنم. من با آنها رنج می برم ، اما هنوز نمی توانم کاری در مورد آن انجام دهم. و حقیقت دارد.

واقعیت این است که ناخودآگاه ما بسیار قوی تر و قوی تر از آگاهی است. و حتی اگر ما با سرمان خوب درک کنیم که اینها چنین افراد خوب و باشکوهی هستند ، آنها با من بسیار محترمانه و مهربان رفتار می کنند ، ما به نوعی باید با آنها تماس بگیریم … در این صورت ممکن است احساس کاملاً متفاوتی در درون ما وجود داشته باشد … به عنوان مثال ، می تواند به طور منطقی پیشنهاد دهد که "من برای آنها مناسب نیستم" یا "من رد می شوم". دلایل دیگری برای نزدیک نشدن پیدا کنید. البته اینها همه پیش بینی است. به من نمی خورند. من آنها را رد می کنم.

آنها برای من مناسب نیستند زیرا من به آن عادت ندارم. من چنین تجربه ای ندارم. من چیز دیگری دارم. و من فقط به دنبال آشنا می گردم.

این روشی است که روان کار می کند. از همان ابتدا در چه محیطی زندگی می کردم - این همان چیزی است که در آینده به دنبال آن خواهم بود. زیرا در این محیط (حتی در وحشتناک ترین) تجربه بقا را دارم که به لطف آن تا به امروز زنده مانده ام ، اما در محیط جدید (حتی اگر بسیار خوب) - نه. و برای بدن من ناشناخته است ، به این معنی که به طور بالقوه خطرناک است.

به همین دلیل است که زنان شکایت می کنند که نمی توانند رابطه برقرار کنند و مدام مردان دشواری را انتخاب می کنند. و مردان همچنین نگران هستند که ایجاد یک رابطه قوی با یک زن دشوار است.

گذشته چگونه بر ما تأثیر می گذارد

من گاهی اوقات این جمله را از مشتریان می شنوم - من نمی خواهم با گذشته برخورد کنم ، در حال حاضر گذشته است ، من می خواهم همه چیز در آینده بهتر شود. چطور نمی توانی بفهمی؟ اگر زنی به خشونت خانگی عادت دارد ، فرض کنیم. من به این واقعیت عادت کردم که بابا مست و جنجالی است. حدس بزنید او چه کسی را به عنوان همسر خود انتخاب خواهد کرد؟ روان یک نوع "مشابه" از مرد را پیدا خواهد کرد. یا - یک گزینه وابسته به مخالف - او اصلاً مشروب نمی خورد و با دستانش به او دست نمی زند ، اما به شکل پیچیده تری به او تجاوز می کند …

یا اگر زنی به مادری سلطه گر و سخت گیر عادت کرده باشد. او به دنبال چه نوع افرادی خواهد بود؟ درست است ، همان. اگرچه ، در ابتدا ، ممکن است برای او متفاوت به نظر برسند ، اما در اصل آنها شبیه به هم خواهند بود.

انتقال به این شکل است.

اگر رابطه با والدین آگاهانه نباشد ، ایجاد نشود ، تنش و اضطراب زیادی در آنها باقی بماند ، بنابراین هر رابطه ای در بزرگسالی لزوماً با یک انتقال و چنین رابطه پیچیده ای همراه خواهد بود. و نامزدهای "مناسب" برای این انتقال انتخاب خواهند شد.

به هر حال ، یک فرد ناخودآگاه موقعیت هایی را تحریک می کند تا این تصویر ، انتقال طبق برنامه "کار" کند. چگونه؟ خوب ، ببینید ، تصور خود را از واقعیت انکار کنید. به نظر می رسد که شوهر نمی خواست کاری با او انجام دهد ، اما او قبلاً تصور می کرد که او را تحقیر کرده است. او به تحقیر عادت کرد ، آنها را در همه جا می بیند … و شریک ، به عنوان یک قاعده ، خود شروع به بازی این بازی می کند ، در سناریوی پیشنهادی ادغام می شود.آه ، شما تحقیر می بینید - بنابراین شما ، تحقیر. فقط همین. در غیر این صورت ، هیچ کاری برای انجام دادن وجود ندارد ، هیچ چیزی برای ایجاد روابط … خسته کننده خواهد بود …

نحوه تغییر سناریوی زندگی

چرا ما اغلب درباره کنجکاوی و علاقه به شخص دیگری در درمان گشتالت صحبت می کنیم؟ زیرا اینها تجربیاتی هستند که به ما این فرصت را می دهند تا کمی از پیش بینی ها و فرایندهای انتقال خودمان نگاه کنیم. اگر در هر ثانیه هیچ علاقه ای به دیگری وجود ندارد ، اما برخی "دانش" پیشینی در مورد دیگری وجود دارد ، این یک رابطه نیست ، بلکه ملاقات با "انتقال" است. یعنی همه تنوع یک شخص واقعی ، یک شخص واقعی ، به یک تصویر ساده کاهش می یابد که او بی وقفه با آن بازی می کند و همینطور بازی. و معمولاً ، بازی ها بسیار ساده ، یک-دو-سه اکشن هستند.

نگاه کردن "از زیر انتقال" ، شک در حدس و گمان خود در مورد دیگری ، به تجلی کنجکاوی و علاقه شما کمک می کند.

یعنی وقتی متوجه می شوم که می توانم در مورد دیگری فرض کنم ، اما فرضیات خود را کمی کنار می گذارم و واقعاً به این مرد یا این زن علاقه مند می شوم. یعنی دوباره می پرسم. من می پرسم. روشن می کنم. می پرسم آیا درست متوجه شده ام. و تنها در این صورت است که می توان دیگری واقعی را دید.

و این یک کار در یک رابطه است - نه تنها پیش بینی ها و نقل و انتقالات خود را ببینید.

اگر انتقال "شارژ" شود - یعنی مشکلات حل نشده زیادی با آن وجود داشته باشد - به عنوان مثال با مادر ، یا پدر ، برادر ، مادربزرگ - یعنی با عزیزان ، پس روان برای تکمیل این وظایف تلاش می کند. سناریوها به این شکل هستند. ما برای تکمیل وظایف خود تلاش می کنیم. و برای این ، شما باید به نوعی رابطه قدیمی ، ناکارآمد ، وحشتناک ، تند و زننده ، اما بازگشت را بازگردانید. تا بتوان کار جدیدی در آنها انجام داد.

و برای بازگشت ، ما به دنبال افراد مشابه هستیم … و ما سناریوهای مشابهی را بازی می کنیم …

اما ، می توانید بی وقفه آنها را یکی پس از دیگری بازی کنید و از این دور باطل رنج ببرید. یا می توانید برای مشاوره با یک روانشناس در کیف (یا از طریق اسکایپ) ثبت نام کنید ، قراردادی برای روان درمانی منعقد کنید و شروع به درک آنچه در مورد من و چه می شود ، چه چیزی و چگونه انتخاب می کنم. و سپس فرصتی برای تغییر سناریوی زندگی شما ، تغییر انتخاب افراد در زندگی وجود دارد. اگر دوست دارید کارما را تغییر دهید

توصیه شده: