ادب و صراحت در روابط

فهرست مطالب:

تصویری: ادب و صراحت در روابط

تصویری: ادب و صراحت در روابط
تصویری: مظاهر الاتساق و الانسجام | القرائن اللغوية (جميع الشعب ) 2024, ممکن است
ادب و صراحت در روابط
ادب و صراحت در روابط
Anonim

ادب و صراحت در روابط

یکبار برایم داستانی تعریف کردند: دو عاشق وجود داشت. همه چیز با آنها خوب پیش رفت و خوب بود. یا شاید فقط به نظر آنها می رسید؟ به هر حال ، آنها ازدواج کردند و به زودی یک دختر به دنیا آمد. زندگی اندازه گیری شد و هیچ چیز پیش بینی مشکلات نبود. و 15 سال بعد ، یک روز از هفته هفته ، همسر به شوهرش نزدیک شد و موارد زیر را گفت: "من می روم زیرا عاشق یکی دیگر شدم."

دوست داشتن یعنی انتظار کشیدن؟

من این داستان را از یکی از دوستانم شنیدم. او به هیچ وجه نمی تواند بفهمد که چرا این اتفاق افتاده است و آیا واقعاً کاری جز جدایی وجود ندارد - به هر حال ، او برنامه ریزی برای دوران پیری خود داشت ، که با همسر سابق خود ملاقات می کرد …

و سپس به جدایی و دلایل آن فکر کردم. وقتی فردی را دوست دارید و رابطه تازه است ، نه تنها نمی توانید نقص ها یا ویژگی های شریک زندگی خود را ببینید. می توان دید و فکر می کند که "همیشه اینطور نخواهد بود" ، یا "او حدس می زند" ، اما "او می فهمد". و شروع می کنیم به صبر کردن. این ممکن است بلافاصله اتفاق نیفتد. وقتی عاشق شدن قوی است ، ما زیاد به چیزهایی که مناسب ما نیست و به عواقب احتمالی آن فکر نمی کنیم. اما ، همانطور که نادیده گرفتن قانون ، مسئولیت را از بین نمی برد ، عدم آگاهی از اهمیت نیازهای ما در مشارکت ، احساس تلخی ناشی از انتظارات بیجا را از بین نمی برد.

این تا حدی پاسخ به س "ال "عشق به کجا می رود؟" این یک شبه اتفاق نمی افتد. قبلاً ثابت شده است که رویدادهای کوچک ناخوشایند ، اما اغلب تکراری صدها بار بیشتر از آن آسیب های احساسی ایجاد می کند که بعداً همه عمر به یاد می آوریم و برای خودمان سخت ترین آنها را تعریف می کنیم. در این مورد ، این درست است که زندگی از چیزهای کوچک تشکیل شده است.

چه چیزی بیرون می آید؟

اگر ما انرژی خود را نه در تقویت فعالانه و ایجاد عشق - یعنی نه در اقدامات مشخص ، بلکه به طور انحصاری در انتظارات ضمنی ، که شریک هنوز به هیچ وجه توجیه نمی کند - احساس بزرگ و روشن به یک برنامه ثانویه تبدیل می کند. و سپس کاملاً خسته می شود.

اگر حدس نمی زنید … من به شما می گویم!

چگونه می توانید از این امر جلوگیری کنید؟

ابتدا ، باید صادقانه به خود این سال را پاسخ دهید که: آیا من نیازها و خواسته های خود را به شریک زندگی خود می گویم؟ من اغلب ادعای زنان (به ویژه نسل شوروی) را در مورد این واقعیت شنیده ام که برای حفظ رابطه ، "باید تحمل کنید و سکوت کنید". صبر - کیفیت بسیار خوب ، که در صورت تحمل و انتظار ، بدون بیان دقیقاً ، کاملاً بی ربط می شود. من این پدیده را "معجزه تله پاتی" می نامم. این ویژگی عرض جغرافیایی ما است و در عباراتی بیان می شود: "او یک فرد باهوش است و باید این را درک کند …" ، "من با تمام ظاهر خود به او نشان می دهم که …" و غیره. ما انتظار داریم که شخصی که این مورد به او خطاب شده است ، خودم حدس می زنم. برای ما خیلی واضح است! وقتی مضطرب و مراقب یکدیگر هستیم ، اغلب می توانیم خواسته های نیمه خود را واقعاً پیش بینی کرده و آنها را عملی کنیم. و در عین حال ، حتی با چنین نزدیکی ، شریک ممکن است همیشه پیامهای غیر مستقیم شما را نخواند ، یا آنها را به شیوه خودش تفسیر نکند. در نتیجه ، شما کاری انجام دادید و تلاش کردید ، و نتیجه صفر شد ، یا نه آن چیزی که شما دوست دارید. اگر این سطور را خواندید ، خودتان را شناختید - ناامید نشوید. قوانین ارتباط را بیاموزید!

از این رو -

قانون شماره 1: در مورد انتظارات ، خواسته ها ، آرزوهای خود با شریک زندگی خود صحبت کنید. باور کنید ، اگر به درستی سرو شود ، از نتیجه شگفت انگیز شگفت زده خواهید شد!

جنبه بعدی ارتباط سالم در روابط را با یک مثال نشان خواهم داد: تصور کنید که واقعاً می خواهید شریک زندگی شما در خانه بیشتر به شما کمک کند. شما می گویید: "من خیلی خسته ام - امروز کل روز را تمیز می کردم" ، یا: "اما سریوزا به لنکا در خانه کمک می کند!". در حالت اول ، مرد شما ممکن است در اصل چیزی را حدس نزند جز اینکه از شما پشیمان شود ، در حالت دوم ، او به طور کلی سرزنش را می شنود.

به نظر می رسد علاوه بر این که صحبت از خواسته های فرد مهم است ، باید صادقانه و آشکارا در صورت امکان بدون اظهارات طعنه آمیز ، اشارات و طعنه ها انجام شود.

بنابراین ، در صورت شکایت شرکا که "من به او می گویم ، اما او هنوز این کار را نمی کند!" - مهم است که به این س answerال پاسخ دهید: دقیقاً چه می گویم؟

بنابراین -

قانون شماره 2: در مورد نیازها / انتظارات / خواسته های خود مستقیم و باز باشید

خوب ، اگر جمع شده باشد….

هنگامی که تنش ناشی از انتظارات در رابطه جمع می شود ، تقاضای بیش از حد به یک اشتباه رایج تبدیل می شود ، در حالی که ما با این وجود شروع به اعلام نیازهای خود می کنیم. و بنابراین ، بدون توجه به خود ، دیگر نمی پرسیم ، بلکه عملاً دستور می دهیم: "این کار را بکن!" (ترجیحاً بلافاصله) ، "بردارید!" ، "بشویید!" و غیره. اگر هنوز می خواهید یک مشارکت سالم ایجاد کنید ، این تاکتیک دوام چندانی نخواهد داشت و نارضایتی همچنان باقی خواهد ماند.

بنابراین ، در این مورد ، استفاده کنید

قانون شماره 3: در مورد احساسات خود صحبت کنید و دوباره درخواست دهید: "دلم برات تنگ شده. من واقعاً می خواهم زمان بیشتری را با شما بگذرانم (به عنوان مثال ، حداقل دو روز در هفته). به من می دهی؟ " بنابراین ، شما این فرصت را پیدا می کنید که به یک س specificال خاص پاسخ خاصی دهید. فراموش نکنید که بپرسید شریک زندگی شما برای برآوردن درخواست شما به چه چیزی نیاز دارد.

اگر میزان انتظارات و نارضایتی های غیرموجه انباشته شده دیگر به شما اجازه تنفس نمی دهد ، اما همچنان می خواهید برای حفظ مشارکت و درک خود تلاش کنید ، با خیال راحت با یک روان درمانگر تماس بگیرید. و اگر تصمیم به ترک دارید …

بازگشت به موضوع فراق

من می گویم که اگر با این وجود تصمیم به ترک رابطه گرفتید ، پس از این س apartال "آیا من چیزی خواستم / خواستم که شریکم به من نداد؟" همچنین باید این س askingال را مطرح کرد: "آیا او می تواند آنچه را که می خواهم به من بدهد؟" صادقانه ترین پاسخ برای تصمیم گیری نهایی مفید خواهد بود.

اتفاق می افتد که روابط "چمدانی بدون دسته" می شوند - ما از آنها حمایت می کنیم ، زیرا آنها مدتهاست که ادامه دارند ، ما انرژی زیادی به انتظاراتی که برآورده نشده است داده ایم ، و ما فقط می ترسیم. این ترسناک است که مشخص نیست چگونه زندگی کنیم ، اگر از هم جدا شویم ، ترسناک است که تنها خواهیم ماند و این یک کابوس است - این که شریک زندگی می تواند در تمام این سالها آنچه را که می خواسته به شما بدهد ، اما شما نیستید که آن را خواهید داد - او را ترک می کنی

اگر مطمئن شدید که خواسته های خود را مستقیماً بیان کرده اید ، از همسرتان س questionالی بپرسید: دقیقاً به چه چیزی نیاز دارد تا این خواسته برآورده شود؟ در این حالت می توانید:

1. به آنچه می خواهید برسید.

2. مذاکرات را در مورد موضوعی که برای شما مهم است آغاز کنید.

3. درک کنید که برای به دست آوردن خواسته خود ، هنوز ارزش انتخاب گزینه جدایی را دارد.

اگر هنوز شک دارید ، از تماس با متخصصان دریغ نکنید.

چرا صحبت کردن اینقدر مهم است؟

اگر مشارکت شما به نتیجه نرسید و شما از هم جدا شدید ، مهم است بدانید که فروپاشی رابطه ، به هر طریقی ، نه تنها به شما بستگی داشت. مرگ یک رابطه حکم عدم صلاحیت در ایجاد مشارکت نیست. اغلب ، یکی از اعضای اتحادیه مسئولیت زیادی را در قبال آنچه در واقع هر دو مسئول هستند بر عهده می گیرد. مشارکت به این دلیل نامیده می شود زیرا رابطه در آن بر اساس برابری (قسمت انگلیسی - قسمت) - یعنی بسته به شرایط ، مسئولیت به طور هماهنگ توزیع می شود. و از آنجا که مردم در حال جدا شدن هستند ، پس هر دو در این کار دستی داشتند.

توانایی صحبت کردن در مورد آنچه که از یک دوست دارید انتظار می رود ، بحث و برنامه ریزی مشترک برای آینده ، با در نظر گرفتن منافع هر دو طرف ، و همچنین ارزیابی محتاطانه جوانب مثبت و منفی اساس یک مشارکت هماهنگ است..

و در نهایت …

رفاه ما تا حد زیادی به خود ما بستگی دارد. ما بزرگ می شویم ، عاقل تر می شویم ، تغییر می کنیم. ما یاد می گیریم که عاشق باشیم ، عمیق نفس بکشیم ، زندگی کنیم. این روند توسعه بی پایان است و برای شروع هرگز دیر نیست!

عشق و الهام در مشارکت!

توصیه شده: